امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

نوکرتم داش مهدی! 4fvfcja
به سمت جدیدم افتخار می‌کنم!317

آقا همکاری یادتون نره ها!! قراره سوژه پارازیتش کنیم!!! Khansariha (48)

خیلی حرکتت تمیز بود داداش مجتبی!!! 4fvfcja
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
آقا بحث ازدواج شد . 317منم میخوام. 4fvfcja
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
بياين شبانه و تاييد كنين كه حسين زن گرفته،4fvfcja

كسي حرف منو باور نميكنه42
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
عاقا فکر میکنم برای امشب 3 نفر بسه دیگه 4fvfcja خیلی ضایع میشه 4fvfcja میگم حسین خودش خبر داره رفته خونه بخت؟ 22
الان گزینه مناسب برای نفر بعدی تنهاترین سرداره ... چون قراره ماه دیگه بره خدمت میگه نامزد کردم بیوفتم شهر خودم cheshmak
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
.
این پست رو بزنم شبانه روزی؟ Kool


نقل قول: سلام
حرفی که از خیلی وقت پیش بود ... حداقل 6-7 ساله که جفتمون میدونستیم و تو گوش جفتمون گفته بودن برای همین. 

دختری که همیشه با هم بودیم ... همبازی کودکی ...
چند وقت پیش خواستگار اومده بود براش . پسری که از نظر مالی خیلی سرتر از ما بود ...
تو خونه اسرار کردن ما هم بریم خواستگاری ... خواستگاری که نبود تقریبا همیشه خونه همیم . یه مهمونی ... مثل همیشه
بحث افتاد . گفتیم تا چند سال صبر کنین ... هم درسم مونده هم خدمت . 
ولی پدرش قبول نکرد . گفت نمیتونم بدون هیچ مدرکی و بخاطر یه حرف دخترم رو خونه نگه دارم که شاید بیایی و شاید نیایی.
قرار بر این شد بعد ماه صفر عقد کنیم و به هم محرم باشیم . در همین حد . جوری که فقط اسمش تو شناسنامم باشه . شلوغ هم نمیکنیم که کسی بدونه و حرف پشتش باشه که چند سال نامزد موندن و ...  بعد خدمت جشن میگیریم و همه فامیل رو خبر میکنیم.
همه چی یهو شد ... یکم استرس دارم 22

آخرش ناراحت میشن فکر کنم 42 چه کنم ؟ ارسال کنم؟ واقعا چه سخته زن گرفتن ... عاقا اصلا من زن نمیخوام یکی دیگه پیش قدم شه 22
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
(1392 آذر 24، 23:13)رامین. نوشته است: .
این پست رو بزنم شبانه روزی؟ Kool


نقل قول: سلام
حرفی که از خیلی وقت پیش بود ... حداقل 6-7 ساله که جفتمون میدونستیم و تو گوش جفتمون گفته بودن برای همین. 

دختری که همیشه با هم بودیم ... همبازی کودکی ...
چند وقت پیش خواستگار اومده بود براش . پسری که از نظر مالی خیلی سرتر از ما بود ...
تو خونه اسرار کردن ما هم بریم خواستگاری ... خواستگاری که نبود تقریبا همیشه خونه همیم . یه مهمونی ... مثل همیشه
بحث افتاد . گفتیم تا چند سال صبر کنین ... هم درسم مونده هم خدمت . 
ولی پدرش قبول نکرد . گفت نمیتونم بدون هیچ مدرکی و بخاطر یه حرف دخترم رو خونه نگه دارم که شاید بیایی و شاید نیایی.
قرار بر این شد بعد ماه صفر عقد کنیم و به هم محرم باشیم . در همین حد . جوری که فقط اسمش تو شناسنامم باشه . شلوغ هم نمیکنیم که کسی بدونه و حرف پشتش باشه که چند سال نامزد موندن و ...  بعد خدمت جشن میگیریم و همه فامیل رو خبر میکنیم.
همه چی یهو شد ... یکم استرس دارم 22

آخرش ناراحت میشن فکر کنم 42 چه کنم ؟ ارسال کنم؟ واقعا چه سخته زن گرفتن ... عاقا اصلا من زن نمیخوام یکی دیگه پیش قدم شه 22
داداش سلام. صبر کن. اینجوری اوضاع خراب میشه و بهمون شک میکنن. 53258zu2qvp1d9v


به نظرم یه مدت صبر کن تا اونایی که رفتن خونه بخت برا بچه های شبانه هضم بشه بعدش تو هم میفرستیم خونه بخت.Smiley-happy114خوبه؟
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
4fvfcja

بزن تو شبانه داداش! 4fvfcja

نایس آیدیا! Nice Idea!

من که پایه‌اتم. Khansariha (48)

فقط  میگم شاید بد نباشه اشاره کنی حالا که جریان آرشام مطرح شده منم گفتم که بهتره بگم! 317

میگم قضیه حسین رو یکی تایید کنه که به حسین نزدیکه دیگه!!!

من اگه بگم که تابلو میشه! آخه من که نمیشناسم از نزدیک حسین رو!

راهی ندارین بهش خبر بدین؟ 4fvfcja
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
نامردا؛ بياين تاييد كنين حسين زن گرفته:smiley-yell:

آبروم رفت خو

دايموند ميخواي تورو هم زن بدم؟4fvfcja
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
نقل قول:
دايموند ميخواي تورو هم زن بدم؟[تصویر:  e.gif]
4fvfcja4fvfcjaداداش دستت درد نکنه. فعلا نمیخوایم. Smiley-happy114

بزار حالا اینا رو هضم کنن تا بعدش هم خدا کریمه53258zu2qvp1d9v
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
آرشام پست زدم ولی مسئولیتش پای خودت Kool

به سردار هم پ.خ دادم که فردا بیاد داستان سربازی رو بگه ... فعلا دیگه کسی زن نگیره ... ظرفیت تکمیله تا فردا cheshmak

حسین هم بیایین بگین تو رهروان چند بار گفته بود ... یه پست زدم بیایید تاییدش کنید . ولی دیگه زیاد تابلوش نکنین 22

کسی هم اگه دسترسی داره خبر بده که ضایع نشه 4fvfcja

رااستی ... وقتی تعداد تکمیل شد برای اینکه همه باور کنن یه پست کلی تو پله پله تا ازدواج میزنیم . cheshmak
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
سلام

توی شبانه روزی خیلی دارین تابلو بازی در میارین.


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
دست داداش آرمین درد نکنه! 4fvfcja
آقا خوب دارید همه چیز رو پیش میبرید! varzesh

تا امشب که به نظر من خوب بود... Khansariha (48)

می‌خوام این روزا شکست نداشته باشیما!clapping
من در حدود 1.5 ماه یه کمی بیشتره پاکم به لطف کانون و بچه‌هاش. 317


خب پاکی تا شب یلدا و چاپ پارازیت!Khansariha (48)
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
(1392 آذر 24، 23:58)آرشام نوشته است: دست داداش آرمین درد نکنه! 4fvfcja
آقا خوب دارید همه چیز رو پیش میبرید! varzesh

تا امشب که به نظر من خوب بود... Khansariha (48)

Khansariha (48)

آقا خیلی شلوغش کردین . برای بعد بد میشه ها .
الان 1 هفته ملتو سرکار بذاریم بعد بگیم همش دروغ بوده 22 یکم ملایم تر . 
پارسال علیرضا اینکارو کرد تا 1 ماه داشت از ملت عذر خواهی میکرد 42 داستانم خیلی فانتزی بود 22 بعد بیام چی بگم آخه ؟ 22 اصلا من پستمو پاک میکنم یکی دیگه بیاد این داستانو بگه 4fvfcja 
خوشم میاد هر کی هم میگه زن گرفتم اول کسی باورش نمیشه تا من گفتم دارم میرم همه از خدا خواسته 22 4fvfcja

راستی ......
عاقا خیلی تابلو کردین شبانه رو 22 پستای اضافی رو پاک کنین حداقل پستای اصلی به چشم بیاد 22 سه تا داماد داشتیم همه از رهروان اومدن تبریگ گفتن تا معرفی داماد بعدی 22 تابلوئه خب 22
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
سلام
منم بزارین تو این طرحتون
میخوام الکـــــــــــــــــــــــــــی دوماد بشمvarzesh
راستی
یه روز پاک42




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
هادي از موضوع خبر نداره؟4fvfcja4fvfcja4fvfcja
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان