آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[حوا هستم]

سلام

 سلام هم گروهی عزیز

[مهرخدا]

امروز به اوج سردرگمی رسیدم و کاملا بهم ریختم و نمیتونم رو هیچ چی تمرکز کنم.
چکار کنم؟ نمیدونم چی انتظار دارم بهم بگید اما فقط ...
نمیدونم نمیدونم

[حوا هستم]

امروز به اوج سردرگمی رسیدم و کاملا بهم ریختم و نمیتونم رو هیچ چی تمرکز کنم.
چکار کنم؟ نمیدونم چی انتظار دارم بهم بگید اما فقط ...
نمیدونم نمیدونم

همه تو یه مراحلی از زندگیشون سر درگم میشن و بهم میریزن حالا بگو ببینم چی شده مگه

[هستی۷۰]

سلام منم سبززززززززممممممممم

[مهرخدا]

خیلی چیزا دست به دست هم دادن که کم اوردم و نمیدونم از کدوم و از کجا شروع کنم حتی به جایی میرسه تهی میشم انگار هیچ هویتی ندارم هیچ اتفاقی نیوفتاده و هیچ گذشته و حال و خاطره ایی ندارم.
نمیدونم چی بگم که بتونی بهم کمک کنی

[حوا هستم]

میدونی شاد بانو آدم بعضی وقتا لازم داره مشکلش به دو نفر بگه یکم آروم تر شه 
شاید هیشکی نتونه کاری براش انجام بده ولی همین که حرف زده یکم خالی میشه فکرش باز تر میشه
شاید از اون سردرگمی بیاد بیرون یا حتی مشکلی که به نظرش خیلی بزرگه بتونه یکم از بالا نگاه کنه

[مهرخدا]

منم چنین عقیده ایی داشتم اما نظرم عوض شد کانون نظرمو عوض کرد چراش بماند...
این تغییر چند ماهه سخته برام دوباره تغییرش بدم. دلم میخواد حرف بزنم ولی یهدچیزی تو درونم نمیذاره و حس خفگی بهم دست میده بخوام حرف بزنم

[حوا هستم]

از قضاوت شدن میترسی ؟


باور کن اینجا نه من نه هیچ کس دیگه حق نداره با شنیدن حرفات در موردت قضاوت کنه.

اگه کسیم همچین کاری کنه شخصیتش انقد کوچیکه که فکر کنم نباید برات قضاوتش مهم باشه

راحت حرفاتو بزن

[مهرخدا]

آب از سر بگذره چه ی وجب چ ده وجب. کار از ترسیدن تز قضاوت کردن دیگران گذشته.
اینجا کسی من واقعی اسما رو نمیشناسه. اعتقاداتم اخلاقم و ... اینا رو میشناسن پس ترسی نی.
نمیدونم چی باعث میشه. ولی چیزی که شاید بیشتر الان کمکم کنه اینه که راهی به جز دردودل کردن برای ارامش یافتن هست؟ شده بارها نوشتم تو دردو دل ولی باز ارسال نکردم چون به خودم گفتم مهم نیست که دیگران بخوان در مورد مشکلاتم بدونن و هروقت به اوج میرسم فقط در حد یک دو جمله مینویسم. دیگه برام مهم نیست که مهم نیستم

[مهرخدا]

حوا جان اصلا بیخیال. هم دارم وقتتو میگیرم هم مجبورت کردم چرندیات منو بخونی. ممنونم ازت که پیشم بودی خانومی. نمیخوام وقتت بیهوده بگذره.

[حوا هستم]

خب من که نمیدونم مشکلت چیه 
ولی واقعا منبع آرامش فقط و فقط پیش خودشه
باور که اگه از نظر ظاهر ببینیی اصلا باورت نشه من آدمیم که همچین اعتقاداتی داره 
اینا رو هم میگم که بدونی شعاری حرف نمیزنم از ته دلم میگم  بشین با خدات حرف بزن و درد و دل کن انقدی بزرگ
هست که همه چی رو درست کنه
دوس داشتم میگفتی چی باعث شده شاد بانویی که از کامنتاش و حرفاش معلومه چقد شاد و سر حال بوده اینجوری
غم و غصه دار و بی حوصله شده ولی اشکال نداره
خب هر کی تو زندگیش یه علایقی داره سعی کن تو هم به چسبی به عللقه هات و نمیدونم هر چی که باعث میشه این
فکر و خیالا از سرت بریزه مگه ما چن سال زندگی میکنیم ؟ که حالا بخوایم چن سالشم اینجوری بگذرونیم

[مهرخدا]

اوهوم. فقط میتونم بگم یه خواب باعث شد کاملا از خودم ناامید شم

[حوا هستم]

ببین وقتی میگی نا امید شدم یعنی اون مشکل از خودت بزرگتر دیدی 
همین که اینجایی یعنی خدا برات مهمه به  حرفاش ایمان داری 
وقتی خودش گفته بعد هر سختی یه آسونی هست
انسان اشرف مخلوقات و ارداش و توانایش از هر چی بزرگتره نباید به خودت اجازه بدی مقابل مشکلاتت ضعف نشون بدی
حالا هر چقدرم بزرگ یاشن و به نظرت غیر قابل حل
گذشته رو نگاه کن .من خودم وقتی به مشکلای گذشته فکر میکنم از بعضیاشون خندم میگیره میگم چقد بیخودی
به خاطرشون آه و ناله کردم و احساس پوچی و اضافی بودن میکردم هیشکی بهتر از خودت نمیدونه چه جور به حالت اولت برگردی
سعی کن محکم باشی با یه خواب که نباید به هم بریزی

[مهرخدا]

خوابی که دیدم یه نشونه از خدا بوده و تعبیر خواب این بود ک خدا هم ازم ناامید شده

[حوا هستم]

کی گفته خواب همیشه از طرف خدا هست ؟ بعضی خوابا شیطانی هست 
مطمئن باش خدا هیچ وقت از بندش نا امید نمیشه این ماییم که ازش دست میکشیم همیشه تو مشکلاتمون همراهمون هست
امام علی خودش میگه بزرگترین گناه نا امیدی هست
تو قرآن باز کنی گوشه به گوشه اش خدا از رحمتش گفته و اینکه از رحمتش نا امید نشید
بد ترین گناها رو هم که کردید برگردید که من همه رو میبخشم
الان نا امیدیت از چیه ؟
از خدایی که میگه وقتی توبه کنید مثه بچه ای هستید که تازه از مادر متولد شده و هیچ گناهی نداره؟
برو قران بردار ببین چن بار توش اسم غفور رحیم آورده