آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[mojgan]

من با اولى موافقم. 

[rezvaneh]

بچه‌ها شرمنده من نظر میدم ولی این عکس اولیه اون دخترا بچن یا آدم بزرگن؟
یه وقت خدای نکرده کسی با دیدن این عکسه به گناه نیفته!؟
قطعا به نظر شما عکس خاصی نمیاد اما ممکنه بنظر آقایون بیاد
ببخشید که رک و پوست کنده گفتم 
خودتون میدونید چی درسته چی اشتباه

[mojode_zamini]

سلام دخترا
خوبین؟
رضوانه جونم اره دقیقا همونه ک میگی..پارچشم پارچه شماره دوزی اسمشه..که تفاوت پارچه های شماره دوزی با هم تو اندازه کانتاشه( کانت به اون سوراخ ریزی که تو پارچس میگن کانت بیشتر یعنی سوراخای بیشتر کانت کمتر سوراخای کمتر) به اون وسیله گرده هم که پارچه توش فیکس میشه کارگاه میگن.

اره خیلی راحته اگ شروع کنی هر جا سؤال داشتی حتما کمکت میکنم و حتی اون سایته رو هم که گفتم بری بخونی و فیلماشو بینی یاد میگیری..
ببین خب بستگی داره میتونی روزی نیم ساعت بیست دقیقه پاش وقت بزاری میتونی بیشتر وقت بزاری ، اگر بیشتر بزاری سریع تموم میشه اگر نه کند تر‌...بعد این که به قول میتوانم چشم میخواد..چون سوراخای تو پارچه ریزه و طرحی که میخوای بخونی باید بشماری چند تا مربع به اندازه همون تو پارچه بدوزی..منم عینکیم اکثر اوقات..ولی دوسش دارم اگر خواستی شروع کنی بگو ..بگم چیا بخری .

در مورد سؤالتم..من در مورد خودم میگم..شیطون همه جور ترفندی زده به من همه جور وسوسه ای داشتم..حتی تو روزای خیلی پاکیم که حواسم بوده..مثلا تو روزای پاکیم خوابای ناجور میدیدم..یا تو نمازم یه فکرای ناجور میومد تو ذهنم..
من حس میکنم بخشیش اثر اون فکرا و چیزایی ک تو ذهن از قبل مونده مخصوصا اگ فیلم پورن ببینیم بخشیشم ترفند شیطونه بهش بی محلی کن..من از بقیه بچه ها شنیده بودم مثلا یهو تو خواب در حالی ک تو دوران پاکیشونن این شکلی میشن..
این چیزا نا امیدت نکنه..تو مواظب روزای پاکیت باش..مهم پاکیته..شیطون این جوری میکنه ما رو ناامید کنه..چیزی ک دقیقا خودش میخواد
....
میتوانم جونم گلدوزی چی؟ اون یکم چشم کمتری میخواد
...
چیکاجونم انشاءالله زودِ زود حالت خوب شه..فکنم با رای تو پیشتازان بیشتر رای و اورد باز باید نگاه کنم..اگر این شد من برا گروهمون امضا درست میکنم

[می توانم]

آقا منم نظر می دم

شقایق جونم دومی خیلی حال و هوای پاک تر و معصومانه تری داره
من اگر چه رایم حساب نیست اما به دومی رای می دم

موجود جونم اصلا من چشمم نمی بینه البته می بینه ولی چون خشکیه چشم دارم بعدش شهید می شم

یادتونه اینجا چقدر وقت قب برنامه گذاشتیم شال و کلاه بافتیم ؟
خداهمراهمونه هم برای شوهرش بافت
نمی دونم شوهرش شاله رو می اندازه یا نه ؟
من برای خواهرم بافتم گاهی می اندازه شالا رو ولی هر وقت می بینه بافتنی دست گرفتم می گه چیه ؟ بدش به من ! تنوع طلبه فک کنم

شماره دوزی خیلی قشنگه خواهر من می دوخت قبلا
اگر بافتین عکسشو بذارید منم لذت ببرم
یا عکس الگویی که می خواید بدوزید

بچه ها تویه امضام دو تا لینک مهم دارم لطفا به جفتش سر بزنید
ممنون

[شادن]

پس گروه دوم میشه پیشتازاااااااااااااااااان  
موجود جان ممنون که زحمت امضا رو می کشی دوست خوبم

اعلام وضعیت خاله شادن/ پیشتازان /هفته اول  و دوم : با لطف خدا و عنایت امام حسین(ع) سبز
ارزیابی این دوهفته:
 مثه بقیه هفته ها رفتم سرکار و سرکلاس برگشتم خونه خوابیدم و باز روز از نو روزی از نو ..کلا احساسا میکنم تو ی سیکل معیوب گیر افتادم درست همون حسی رو دارم که میتی جان دارن احساس میکنم زندگیم و اهدافم نیاز به ی لایروبی اساسی داره باید بشینم ببینم دقیقا چندچند هستم با خودم ببینم قراره کجا باشم و الان کجا هستم 
برنامه برای هفته بعد:
برنامه ها که زیاده منتهی باید بشینم دقیق بنویسم و درستش کنم
ازمون استخدامی:اوایل دی ازمونش هست باید برای اون آماده شم
زندگی شخصی:لازمه بشینم و برنامه دقیقی برای خودسازیم بنویسم دوره مهرطلبی رو کامل کنم سعی کنم بخوبی به رهنمودهاش توجه کنم..تکلیف اینکه واقعا قراره بدنبال چی باشم رو مشخص کنم اگر واقعا بدنبال تسلط کامل رو زبان انگلیسی هستم بهتره وقت خوبی رو براش بذارم 
از لحاظ کاری: در محل کارم تکلیف ادامه یا استعفا از کار رو مشخص کنم تو این مورد لازمه قاطعانه شروطم رو بذارم در عین احترام و بگم که در چه صورت ادامه خواهم داد و اینکه حتما آذرماه رو مرخصی بگیرم تا بتونم به زندگیم اندکی سروسامون بدم
از بعدمعنوی: احتمالا اگر اقا امام رضا بطلبن بعد 5 سال و نیم برم به پابوس اقا بهمراه خواهرم که تا بحال اصن زیارت اقا نرفتند قراره ی تور مجردی با دوستامون بریم حدودا 10نفری میشیم ی سفر هوایی سه روزه بریم مشهد پابوس اقا خییییییییییییلی دلم میخاد جور بشه برم..ی سری از خصوصیات منفی خودمو در بیارم پنجره جو-هری خودمو رسم کنم سعی کنم برای رفع یکی دوتا عیب ک اساسی اذیتم میکنح با توکل برخدا تو این ماه گام بردارم
کار تدریس: لازمه مطالعه بیشتری داشته باشم و وقت بیشتری بذارم مثال های خیلی جذاب بتری برای بچه ها آماده کنم تا وجدانم راحت باشه و حس دزدی تو کار تدریس بهم دست نده

و اینکه دلم ی استراحت اساسی میخواد ی استراحت مشتی خوووووووووووووب و شدیدا دنبال مرخصی گرفتن تو ماه آذر هستم امیدوارم موافقت بشه باهام
و در نهایت اینکه ببخشید که دیر به دیر سر میزنم اونم نیم بند واقعا سرم خیلی شلوغه نمیرسم ک بیام و از حضور باصفاتون بهره ببرم امیدوارم خروجی این سرگردونی برای من و میتی جان هدفمند شدن و دوست داشتن خودمون باشه
دوستتون دارم و بدونید تو دعاهام جای خاصی دارید

[می توانم]

قربون دهنت

[mojgan]

سلام
والا مشکلات من الان درحال حاضر چنتا مشکل دارم

اولیش اینکه وقتی بحثی میشه من اصلا نمیتونم احساساتمو کنترل کنم خودمم دارم میفهمم  دیگه.وقتی تو ی موضوعی خوب فکر نمیکنم یعنی منطقی فک نمیکنم و احساساتی جواب میدم که بعدشم کلی برام ضرر داره بعدش واقعا خودخوری میکنم :/که چرا درست فکرنکردم.:(
و این خودخوری کردنه معمولی نیس و اغلب اوقات بشدت هست
چ جوری باید احساساتمو کنترل کنم؟خسته شدم اه
و یه موضوع دیگه اینه ک من دوست دارم تمام کارامو خودم تنهایی انجام بدم .ازینکه دوست داشته باشم بدم نمیاد ولی واقعا دوستی بنظرم فقط تنبل شدن خودته:/من وقتی واسه دوستم کاری میکنم یعنی بدون منت براش کاری میکنم و اصلا حساب کتاب نمیکنم ک اوو این کار ازمن انقد انرژی میگیره  ولی وقتی انتظار دارم که اون طرف کاری برام کنه کاملا حساب کتاب میکنن
حقیقت اینه ک از دست یکی از دوستامم خسته شدم
نمی خوام بگم فقط تقصیر طرف مقابلمه
فقط حس میکنم نمیتونم با کسی صمیمی باشم-_-ازینکه هی وابسته باشم متنفرم و دوس دارم راه خودمو برم:/

چرا باید به دوست نیاز داشته باشیم اصلا؟:/

اهم.اگه از حرفام چیزی متوجه نشدین هم مهم نیس
ولی این چیزای ریز دارن اذیتم میکنن متاسفانه:/

شقايق جان عزيزم، اينكه ما صحبت مى كنيم و ارتباط مى گيريم، اينكه استعداد هاى مختلف و متفاوت از هم داريم، اينكه به تنهايى از پس خيلى از كارا بر نميايم ، نشون ميده انسان يه موجود اجتماعى هست و حيات او هم وابسته به اجتماع و هم در گرو اجتماع هست. شايد يك نفر خودش رو از اين سيستم جدا كنه، اما جهان به كار خودش ادامه ميده و وقتى يه قطره از دريا جدا ميشه، اين قطره است كه در معرض نابودى قرار ميگيره، نه دريا، هرچند اجماع قطره ها دريا رو ايجاد كرده. 
پس موجوديت فرد وابسته به موجوديت اجتماع هست و سبب شكل گيرى اجتماع ارتباط و تعامل هست. اگر فردى فكر كنه نميتونه يا نمى خواد با ديگران مجموع شه، يعنى مشكلى در ارتباط هست و اجتماع گريزى يعنى تعامل به شكل صحيح صورت نميگيره. ولى انسان از تعامل ناگزيره. براى درمان اين مسئله علمى هست به نام "مهارت هاى ارتباطى". يادگيرى و به كارگيرى "مهارت هاى ارتباطى" و "رفتار جرات مندانه" به جاى "رفتار منفعلانه"  تا حد بسيار زيادى اين مشكل رو حل مى كنه. 
توضيحشون از حوصله اين بحث خارجه، اما براى شناخت و يادگيريشون هم كتاب هاى زيادى هست، هم كارگاه هاى حضورى و هم ميشه از يه مشاور مشورت گرفت. بهتره اگر كتابى مى خونى تخصصى باشه و به اصطلاح مطالب گيشه اى و زرد نباشه كه بيشتر جنبه تبليغاتى دارن. بلكه مواردى باشه كه جنبه تخصصى و درمان دارن. ديگه عصر حجر و انسان هاى نخستين و ارتباط از طريق دود گذشته. همچنين دوره استبداد و زورگويى سر اومده. الان در عصرى هستيم كه مثل مهارت رانندگى، زبان انگليسى و مهارت استفاده از تكنولوژى هاى روز، مهارت ارتباطى هم تخصصى لازم و ضروريه و اگر كسى ازش غافل بمونه به مشكل بر ميخوره. با خانواده اش، همسرش، فرزندش، محل كارش، دوست و آشنا، صف نون، تاكسى، بقالى.... 
ارتباط و وابستگى دو معقوله جدا هستند، وابستگى يه سرى پارامتر هاى مختص خودش داره . درمانش هم متفاوت و جداست. با هم قاطيشون نكن. 

[formica]

من الان امضا رو چیکارش کنم؟

[rezvaneh]

سلام 
موجود جان ممنون که جواب دادی.راستش نه فکره نه نگاهه ، یه عمله.که بخاطر لذتش احتمال گناه بودنش زیاده.
مشکل اینجاست که من زمانی برای اینکه جلوی این حرکتو بگیرم ندارم.شیطان به مغزم دستور میده و مغز به محض دستور عملیش میکنه.واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.

در مورد شماره دوزی هم خیلی چشم میبره؟اگه آره ، نمیدونم میخوام یاد بگیرم یا نه,اخه خیلی خوشگلن هر وقت عکسشو میدیدم میگفتم کاش میشد یاد بگیرم...
خودت یاد نمیدی ؟ میخوای وسایلشو بگو ببینم شاید شروع کردم

[خدا همراهمونه]

سلام سلام سلام یه عالمه سلام به شماهاییی که انقدر خوبید.اینو جدی میگم.نمیدونم چرا انقدر بچه های کانون رو دوست دارم  

خدا همراهمونه/گروه برکه پاکی/قرمز متاسفانه
و بازم متاسفانه ب برنامه هام نرسیدم.البته همه صلواتامو فرستادم.برای همه فرستادم
بچه ها ببخشید که من انقدر امتیاز کروه رو خراب کردم انشالله جبران کنم
بچه ها من ی مشکلی دارم و اون اینه که قدرت ن گفتن ندارم. وقتی بقیه میگن بیا برامون این کارو بکن یا بیا بریم فلان جا یا هر چیز دیگه ای نمیتونم بگم ن. میترسم ناراحت بشن یا اینکه فکر میکنم اگه کمکشون نکنم انسان نیستم البته میدونم ااین فکر احمقانه س ولی فکر میکنم دیگه. برا همین خیلی از کارهام عقب میفتم و ب برنامه های خودم نمیرسم.وقتی یکی دو روز توی هفته م اینطوری میشه دیگه  کلا انرژی برای عمل ب برنامه هام تو روزای بعدی از دست میره. چیکار کنم بنظرتون؟


شقایق جان ممنون بابت اسم قشنگی ک برای گروهمون انتخاب کردی.خیلی لطیفه. و در مورد امضا هم ب قول میتی جون دومی معصوم تره منم بیشتر دوستش دارم. خیلیم خوشکل تره. دست گلتم درد ننکنه انشالله همه مشکلاتت حل بشن آبجی گلم  

میتوانم جونم یاد اون روزایی افتادم که نسیم شلوغ تر از الان بود. کارای هنری میکردیم. تو بهم انگیزه دادی بافتنی کنم. بقیه هم بودن. هر کسی ی کاری میکرد. خیلی خوب بود اون روزا . کاش مصل اون موقع ها میشد.    
بچه ها موافقین نسیم رو خیلی شلوغ کنیم؟؟؟؟؟؟؟        

[Queen]

برنامه‌ی ختم صلوات گروهی

«نسیم حیات»

mojgan: تاریخ 96/08/17
انیس: تاریخ 96/08/20
smwarrior: تاریخ 96/08/22
خدا همراهمونه: تاریخ 96/08/24

خاله شادن: تاریخ 96/08/27
chika: تاریخ 96/08/29
mojode_zamini: تاریخ 96/09/01
  Queen: تاریخ 96/09/04

[Queen]

سلام

14 صلوات برای خداهمراهمونه عزیز

بچه ها واقعا ببخشید که این دوره پست ختم صلوات هارو به موقع نمیزارم یه مدته درگیرم و یه سری اتفاقات افتاد که نمی تونستم به موقع بیام.
لطفا خودتون هم درمورد صلوات ها پیگیر باشید

[formica]

مژگان بیشتر فک کردم دیدم امضای دومی خوبه
بیا اینو بزاریم
برم بگردم ببینم چ جوری میشه حجمشو کم کنم

[formica]

هه هه درست شد


اینم از امضای نهاییمون
بدویین بزارینش
اقا انیس کوجاسسست؟

[می توانم]

خیلی ممنون

عالی هستی شقایق


چشم مژگان جان خودمونم پی گیری خواهیم کرد