1392 تير 4، 8:48
خوبید؟
استراتژی من همیشه تو زندگیم این بوده که نباید اشتباهات تکرار بشن
نباید مسایل کش پیدا کنن
واسه همینم اون وقتی که اون ترول ساخته شد من اعتراض کردم
یه حرف خیلی زشت زده شده بود و در جوابش یه حرف زشت دیگه گعته میشد
علت اعتراض من نه ظرف داری از اقا ابولفضل بود و نه مساله ای با اقا رضآ
بلکه ارمان هام و اون چه به اعتقادم درست بود رو دلم خواست تو بهشت به عنوان وظیفه ام انجام بدم
بازم در ادامه میخوام بگم منم حس میکنم تقصیر سها خانومه و تقصیرشون از اونجا شروع شد که بن شدن اقا ابولفل رو پس گرفتن
کسی که میاد با صدای بلند و آشکار و در عین حال هم زیر لبی و در خفا تنفرشو از کانونو کانونیا اعلم میکرده دیگه لازم به بخشش نیست!
وقتی رفتار اقا ابولفضل رو می بینم دلم میخواد گریه کنم
به خودم میگم شاید از خودش متنفر شده شاید میخواد خودشو با این رفتارا خورد کنه نابود کنه و این وسط داره از کانون و روح ماها مایه میذاره
اینکه این رفتار رو کنه از یه طرف دلم براش می سوزه از یه طرف اعتقاد دارم شدیدا باید جلوی این رفتارش با خودش و با بقیه گرفته بشه
نکن اقا ابولفضل
اومدی گفتی ناراحت میشم اگر ازم عصبانی باشی حلالم کن گفتم عصبانی نیستم حلالی
حالا هم میگم
یه کاری کن که بعدا نخوای خودتو حلال کنی بعد بببینی نمیتونی
نمیخواستم طومار بنویسم اما مجبور شدم از همه عذر میخوام
در ادامه باید بگم
این طرز تفکر که کسایی که هنوز می شکنن مدیرن خوب درست نیست
مدیر بودن که جایزه پاکی نیست
مسیولیت و وظیفه است
از وقتی این صحبتا تو کانون مطرح شد من یکی دارم داغون می شم
سرپرستی ده روزه رو پس دادم و ال کاپ طلایی رو و رفتار خودشکنانه بود شاید حتی اما درست نبود نتیجه ش دست تنها موندن دوستامه
رفتار اقا ابولفضل این رفتار خود شکنانه رو بذار کنار
با اشتباهات مبارزه کن