انجمن شبانه روزی

**تقوا** · 1394 فروردين 31، 22:37

داداش آرمین حق با شماس.
من تند رفتم چون این حرفا یه سالی بود تو دلم مونده بود. واسه همین تند رفتم.
از همه عذر میخوام. داداش آرمین اگه میشه پستت رو ویرایش کن 303

**همساده** · 1394 فروردين 31، 23:14

سلام به همه
این کلمه معتاد بیشتر واسه شناخت مشکل هستش واسه ریشه یابی نه اینکه خدای نکرده بگم ضعیفم یا نمیشه بدون شهوت زندگی کرد.تمام حرفهایه سه پست اخیرتون رو با تمام وجود پذیرا هستم.
امر شما مطاع عبارت زیر اسمم که معتادجنسی بود رو حذف کردم.
دیگه کلمه معتاد رو فقط تو اعلام پاکیهام به کار میبرم.(ببخشین به این عبارت عادت کردم یکسال و نیمه به کار بردم.)
بنده معتقدم نه تنها همینجوری که شما گفتین اثرش پاک میشه بلکه هر کی هوشیار بشه از روز اولشم بهتر میشه از همه آدمهایه معمولی چند پله بالاتره.
....................................
مشارکت همساده
الان رفتم نماز خونه خوابگاه به رسم این شبها یه دعا بخونم و یه دو رکعت نماز واسه پاکی هممون یهو یکی از بچه ها رو دیدم اونجا اتراق کرده میخواد بخوابه گفتم فلانی چرا اومدی اینجا؟گفت میخوام واسه نماز صبحا سخت پا میشم اینجا بچه ها بیدارم میکنن گفتم خوب بنده خدا گوشیتو بزار رو آلارم گفت نمیخوام هم اتاقیم اذیت بشه!!!گفتم خوب اینجوری که خودت اذیت میشی با این رفت و آمد و شلوغی نماز خونه.گفت عیب نداره عادت میکنم!!!!

یعنی اینقدر فکرم رو درگیر کرده که نگو!!!خدایا بعضیها چقدر دارن رو خودشون کار میکنن.چه سختی هایی رو تحمل میکنن واسه اینکه خودشون رو بسازن.بعد من میخوام یه چشم رو نگه دارم دادم میره به آسمون هفتم که این کار نشدنیه و سخته و بیحجابا نمیزارن.
نمیدونم دارم بهش حسادت میکنم غبطه میخورم یا هر چی...ولی حس خوبی به خودم ندارم....

**آرمین** · 1394 ارديبهشت 1، 18:50

سلام

امروز نوبت ارتودنسی داشتم...
دکتر دندونامو تراشید... یه سیم محکم بست بهشون...
نامرد بهم آمادگی نداده بود... تو عمل انجام شده قرار گرفتم...

درد در حد تیم ملی!
البته کانون که میام فراموش میشه... 53258zu2qvp1d9v

کانون خاصیت درمانی داره...

**تقوا** · 1394 ارديبهشت 1، 20:54

(1394 ارديبهشت 1، 18:50)آرمــین نوشته است: سلام

امروز نوبت ارتودنسی داشتم...
دکتر دندونامو تراشید... یه سیم محکم بست بهشون...
نامرد بهم آمادگی نداده بود... تو عمل انجام شده قرار گرفتم...

درد در حد تیم ملی!
البته کانون که میام فراموش میشه...

کانون خاصیت درمانی داره...

این یکی از قوانینه خلقته
در حالت کلی اگه به موضوعی اهمیت بدی ذهن ناخودآگاهت اونو باور میکنه و تشدید میشه

چند سال پیش دکترا به بابام گفتن دیسک کمر گرفتی !
بابام رفت این ور اونور آزمایش داد. هر راهی رو که بگی رفت.
حجامت و ... .
میدونین آخرش چی شد ؟
رفتیم یه دکتری تو مشهد خیلی مشهور بود. اون به بابام گفت هیچیت نیست. اصلا به آزمایشا نگاه هم نکرد !!! Muscular

خلاصه بابام باور کرد که هیچیش نیست. یه باغ خریده بودیم رفت چند هفته تو باغ کار کرد.
بیل زد به درختا رسید و خلاصه کلی کار کرد.
الان خدا رو شکر از روز اولم بهتره.
اینا درسای زندگین 128fs318181

**مهاجر** · 1394 ارديبهشت 1، 22:31

اعصابم خورده
بعضیا اصلا برا زحمت دیگران ارزش قائل نیستند
امروز یکی همه زحمتمو به باد داد، چیزی که براش کلی حرص خورده بودم
از عصبانیت و عدم بروزش فقط میخواستم گریه کن، جلو خودمو گرفتم
کاری رو که صد بار انجام داده بودو با این وجود من تأکید کردم که چیکار کنه خراب کرد

**همساده** · 1394 ارديبهشت 2، 13:07

شهادت حضرت امام هادی علیه السلام رو تسلیت عرض میکنم.
امیدوارم که به حق این روز عزیز من و همه خواهر برادرهایه هم دردم(مخصوصا کسایی که تو این یه ماهه اخیر لغزش داشتن مثه خودم) روز به روز هوشیار تر بشیم.

**تـــواب** · 1394 ارديبهشت 2، 19:16

سلام

وقت همگی بخیر

بچه ها من به شدت غمگینم و نمی تونم اصلا راه شادی پایدارو پیدا کنم ، همین الان خیلی حالم بده و حس بدی دارم

دلیلشم اینه که وقتی خبر ازدواج کسی رو می شنوم ، هم به ناتوانی خودم فکر می کنم و هم به حال اونا قبطه می خورم .

اصلا نتونستم با این موضوع کنار بیام

53258zu2qvp1d9v

**تـــواب** · 1394 ارديبهشت 2، 21:17

بابا دمتون گرم اینجوری میاین استقبال یه غمزده

باشه ...

**K_1** · 1394 ارديبهشت 2، 21:33

سلام برادر،
ولی من به شخصه اگه خبر ازدواج تو رو، انشاالله به زودی، بشنوم،
از خدا میخوام، از ته دل خوشحال بشم
و دلیل موجهی برای ناراحت شدن نمی بینم.

آقا! هر کی پست برادر تواب رو خونده،
دعا کنه برادر عزیزمون زودتر ازدواج کنه و خداوند حاجتش رو به بهترین شکل بده.

فردا هم که لیلة الرغائبه

این دعا رو توصیه کردن برا ازدواج فک کنم:
اللهم اَغنِنی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک

**همساده** · 1394 ارديبهشت 2، 21:43

110 صلوات واسه داداش تواب عزیز

دعای داداش مرد مجاهد رو هم حتما میخونم

**تـــواب** · 1394 ارديبهشت 2، 21:49

ممنونم از دعاهای خوب

اما حالم بدتر از این حرفاست ...
بیخیال اینجام کسی حرف دل ما رو متوجه نشد

یا علی

**تـــواب**

مرد مجاهد تو بزرگواری برادر

من از ازدواج کسی ناراحت نمی شم که چرا فلانی ازدواج کرده ؟؟؟؟

از ناتوانی خودم و این مشکل و چیزای دیگه ناراحت می شم ، می دونی از تو منهدم می شم

:(((((