اورژانس کانون

**rezvaneh** · 1397 مرداد 12، 23:21

میتونید الان قرآن بخونید ؟ با معنیش
شاید حالتون بهتر شه

**یاقوت** · 1397 مرداد 12، 23:24

علی ی هفته س مشکلی برام پیش اومده ک منجر ب شکستم شد و الان هم وقتی فکرم میره سمتش خیلی ناراحت میشم

هیشکی نتونست با حرفاش و راه حل هاش خوبم کنه ب جز ی تماس تلفنی 10دقیقه ای با کسی ک مثل کف دستش منو میشناسه و میدونه چ بگه تا آرومدشم و دقیق یادمه ک صبح زنگ زدم بهش و انقدر زار زدم ک آروم شم...
حرف زدن درباره مشکلات خیلی خوبه..با کسی درمورد مشکلات حرف یزن و خودت و خالی کن..اگر ک نمیشه راه حل دوم آهنگه

تو گوشت هندزفری بزار و تا ته صداشو بده و بی خیال همه چ شو و بگو فقط ی امشب و بی خیال همه دنیا میشم

بگو فردا ک بیدار شدم بهشون فکر میکنم

ب بدن خودت آسیب نرسون

**آقای اراده** · 1397 مرداد 12، 23:28

علی داداش حستو درک میکنم
آدم بعضی مواقع خصوصا در بعضی مسائل خانوادگی به بن بست میرسه
دلیلش هم اینه که ما دیگران رو نمییییتونیم تغییر بدیم و مطابق میل خودمون کنیم
سخت ترین مشکلات هم بدون راه حل نمیمونه
میدونم قوی هستی پس بهت نمیگم قوی باش
ذهنتو از مشکلات ازاد کن
راحت راحت
خوب میشه همه چیز
با تلاش ما خوب میشه

**آقای اراده** · 1397 مرداد 12، 23:36

من بهش میگم حس تنهایی
ی نوع بی کسی
سخته ادم اطرافش شلوغ باشه ولی تنها باشه
همدرد نداشته باشه
کسی نباشه سرتو بذاری روی شونه اش زار زار گریه کنی
حس کردمش
از عمق وجود دارمش
اینجا جای همدردیه جای سبک شدنه

**یاقوت** · 1397 مرداد 12، 23:50

آقا علی چند نفر دارن اینجا برات هرچند مجازی باشه حرف میزنن ..دنبال راه کارن تا آروم شی بعد تو میگی تنهام؟؟؟ Hanghead

برادر علی اگر ک با حرص و جوش تو شرایط عوض نمیشه و همه چیزی باقیه بگو ب درک و بی خیال شو...خودت و دیوونه نکن...
من دیوونه شدم تو این ی هفته ..دعوا کردم..گریه کردم..مامانم مریض شد..ناسزا خوردم اما حل نشد و زدم ب بی خیالی...
تو برای ما مهمی ک برات حرف میزنیم و اهمیت میدیم پس ناراحت نباش

ما همه گوش ب حرف شماییم..

**rezvaneh** · 1397 مرداد 12، 23:56

بهشون گفته بودین خیلی وقته ترک کردین؟

**rezvaneh** · 1397 مرداد 13، 0:06

شاید خودتون بتونید جلوی آسیب های احتمالی که میدین برای برادرتون رو بگیرین..منظورم کمک کردن به برادرتونه

**یاقوت** · 1397 مرداد 13، 0:12

کاش ب مامانت نمیگفتی

اما خب گذشته..تو واقعا خیلی شجاعی ک مشکلت و باهاش در میون گذاشتی..بی خیالش..اگرم در این مورد مشکلی پیش اومد نگران نباش و بدون ک تو تو ترکی ن اینکه درگیرش باشی..
من درک میکنم تورو

اما علی ی چیزهایی هست ک نمیتونی تغیرش بدی و سخته..اون ها پدرو مادرن و قطعا بد فرزندشون رو نمیخوان

شایدهم تو زیاد حساسیت ب خرج میدی..تو نمیتونی بزرگانتو تغییر بدی اما اگر ک میخوای داداشت موقعیت های بدی و تجربه نکنه میتونی ب طور زی آبی اون و کنترل کنی و ب طور کلی باعث بشی زندگی خوبی رو داشته باشه..اما میگم ک زیاد حساسیت خرج نده ک در نهایت میبینی ک خودت ناراحت میشی..
مطمئن باش پدرو مادرت هم رو تربیت پسرشون حساس هستن و همه چ روبراه میشه

تربیت داداشت اصلا دلیل خوبی بر اینه ب خودت آسیب بزنی نیست..

**rezvaneh** · 1397 مرداد 13، 0:26

برای خیلیا سخته که بپذیرن اشتباه از اوناست نه از بقیه...و اشتباهاتشون رو تقصیر دیگران میندازن..خیلیا اینطورین
و خود این افراد هم تحت تربیت چه افرادی بودن مگه ؟ ازشون توقع نداشته باشید..اینطوری کمتر آسیب میبینید
و اگه برادرتون سنش کمه که خب حتما تغییر میکنه ...میتونید تغییرش بدید ..باید خیلی صبور باشید و از کمک کردن بهش خسته نشید
توکل کنید به خدا...همه مشکلات رو که قرار نیست تنهایی تحمل کنید ...با خدا حرف بزنید ...

**شادن** · 1397 مرداد 13، 0:34

سلام عزيزانم
اگه كانون رو زير و رو كنيم و به پستاي مختلف سربزنيم متوجه ميشيم همه مايي كه اينجاييم ي درد مشترك (غير از خود ارضايي) داريم:تنهايي
اينجا مامن و پناهگايي براي همه مايي شده ك بوقتش شنيده نشديم ديده نشديم انكار شديم سرزنش شديم و الي اخر
اينجا خودمون بي روتوش و بازي و رنگ و لعاب و ترس قضاوت شدن و اخ و پيف شنيدن ادماي اينجا سياه و سفيد نگاه نميكنند و ما رو براي خوده خودمون ميخوان
اما دنياي بيرون خييييلي متفاوته و شبيه اينجا نيس به محض لوگ اوت شدن از كانون همه تنهايي ما برميگرده و ما ميمونيم و اطرافياني كه حرف مشتركي باهاشون نداريم
علي اقا دنيامون تغييري نميكنه تنهايي ما تموم نميشه ادمهاي اطرافمون در واقع تو اغلب موارد توان درك ما رو ندارن
كتمان نميكنم چقد اين حالت دردناك ميتونه باشه و چقد سخته تو اين شرايط بازم به فكر بهبود باشي
ما بايد كه بتونيم علي رغم همه اين ناملايمات تو مسير درست باقي بمونيم تا خيلي چيزا رو ب خودمون ثابت كنيم
اين مارو خودساخته و قوي ميكنه در واقع هيچ انگيزاننده اي تو بيرون وجود نداره
رو خودت تمركز كن و خودت رفيق شفيق براي خودت باش
و از كنار ادما ساده بگذر همه درك نشدن ها رو بذار پاي بي اطلاعي بي دانشي شون و مشغله هايي ك دارن

خودت همه كس خودت باش سخته ولي شما حتما از پسش برمياي

پ.ن: با گوشي كامنت گذاشتن عذابيه برا خودش Swear1

**Pirooz2019** · 1397 مرداد 13، 2:24

علی جان پست هات را خوندم امیدوارم تو هم پست منو بخونی

خیلی دلم گرفت فکر می کنم من و تو یه جورایی همدردیم Tears

من هم با پدرم مشکل دارم و احساس می کنم رفتارهای پدرم به زندگی کل خانواده اسیب زده ولی کاری هم از دستم برنمیاد . البته قبلا خیلی تلاش کردم پدرم را اصلاح کنم چه با زبان چه با عمل ولی هیچ فایده ای نداشته و دارم وضعیت را تحمل میکنم . فقط امیدم به اینه یه روزی مستقل میشم و خانواده ای که همه جوره دوستش دارم را می سازم . ولی نگران بقیه اعضای خانواده هم هستم ولی چکار میتونم بکنم

برای اروم شدن سعی کن بعد نمازهات بیشتر با خدا صحبت کنی خیلی ارومت می کنه

**آقای اراده** · 1397 مرداد 13، 16:02

دارم منفجر میشم
خدایا کمکم کن

**یاقوت** · 1397 مرداد 13، 16:05

(1397 مرداد 13، 16:02)آقای اراده نوشته است: دارم منفجر میشم
خدایا کمکم کن

سلام

چیشده؟؟؟
خدا نکنه بشکنی...
ببین برادر ارده من شکستم چ شد؟؟؟؟دوروزه نشستم تو اتاق میگم بمیری با این بی عرضه بودنت باز از 0بشمر...
حس و حالش بده...الان پاشو برو بیرون...یا با آب سرد دست و صورتتو بشور

**Pirooz2019** · 1397 مرداد 13، 16:35

(1397 مرداد 13، 16:02)آقای اراده نوشته است: دارم منفجر میشم
خدایا کمکم کن

منم از دیشب تا حالا بدجور فشار رومه Swear1

امروز به غیر از دو لقمه نون چیزی نخوردم ولی دارم میترکم Swear1

**Pirooz2019** · 1397 مرداد 13، 16:37

شیطونه میگه برو خودتو سبک کن Swear1

امیدوارم بعد از یه مدت دیگه این سنگینی بهم دست نده و گرنه نمیتونم تحمل کنم Swear1