جواب قبلی رو بده از بعدی بپرس

[مجتبی]

من همیشه "بزرگواری" آدما رو ستایش میکنم...
مثل پدرم تو این زمینه که همیشه هم دورو برمه.

حالا یه سوال؟ خوب فکر کن بعد جواب بده:

برا چی میخوای به خدا برسی؟؟کامل بشی؟خوب باشی؟با عظمت بشی؟ خیلی بشی؟خدمت کنی یا عشق بورزی؟آخرش که چی فرض کن به همش هم برسی خدا که همه انارو داره. کامل خوب با عظمت بزرگ با ارزش ...هرچیزی هم که بشی در نهایت در مقابلش هیچی ..هیچ هیچ. پس برا چی میخوای به خدا برسی؟یا هدفت از به خدا رسیدن چیه؟

[باران..]

خودت جوابی براش داری؟
میشه اول خودت بگی من بخونم و بعد من بگم؟

[مجتبی]

خوب یه این سوالیه هرکسی قبلا بش فکر کرده و یه جوابی برای خودش داره من میخواستم جواب های شما رو هم بدونم چون جوابهای جالبی داره!


به نظر من که آخرش آدم تو رسیدن به خدا و خداشناسی و ... به چیزی جز درموندگی و احساس ناتوانی دست پیدا نمیکنه !! همین حس درموندگی و ناتوانی و عاجز شدن تنها راه معرفت واقعی خدا میشه اونوقت این عجز شدن و درموندگی تبدیل میشه به کمک خواستن واقعی از خود خدا که خدایا خودت کمکم کن! خودت راه راست رو که برای ما نشون بده (ایک نعبد و ایاک نستعین ..اهدنا صراط المستقیم )

سراغ هر چی که میره از علم و تحصیل و عشق و عرفان و فلسفه بگیر تا حتی مکاشفه سراغ هر چی میره آخرش بر میگرده به خونه اول که اون یه درمونده و نیازمند واقعی بخداست آخرش اینا وسیله ها میشه که بعد یه مدت مانع راه تو اند

...بعد آدم به این نتیجه میرسه بعد اینهمه در زدن و رفتن و روفتن بهترین کار این بوده که از همون اول مثل مردم عادی دیگه مینشست و قران و نمازش رو میخوند و فقط به حرف خدا گوش میداد تو یه کلام عبودیت میکرد یا بنده خدا میشد ....

..یعنی به این همه دوندگی لازم نیست تو همین حالا میتونی با عبودیتت به هدف اول و آخر از آفرینشت دست پیدا کنی ..اونا که به قول خودشون خیلی خیلی رفتن بعدش به این نتیجه رسیدن ..اگه ته عشق و عرفان رو از اهلشون بپرسی همینه

به نظرم بلفرض هم به من خدا یه کهکشان عظمت و کمال و بزرگی و ارزش و مقام و ... بده وقتی نتونم ازش برا عبودیتش استفاده کنم یعنی یه مثقالم به هدفم نزدیک نشدم ولی به یکی خیلی امکانات محدودتر میده و اون در حد وسعش عبودیتش رو انجام بده در اون صورت اونه که به هدفش رسیده

پس تنها چاره اظهار این درموندگیمونه کمک خواستن از اون و ستایش و عوبدیتش
"باور نمی کردم که در نهایت می توان آغاز شد"

---

حالا تو بگو

برا چی میخوای به خدا برسی؟؟کامل بشی؟خوب باشی؟با عظمت بشی؟ خیلی بشی؟خدمت کنی یا عشق بورزی؟آخرش که چی فرض کن به همش هم برسی خدا که همه انارو داره. کامل خوب با عظمت بزرگ با ارزش ...هرچیزی هم که بشی در نهایت در مقابلش هیچی ..هیچ هیچ. پس برا چی میخوای به خدا برسی؟یا هدفت از به خدا رسیدن چیه؟

[مجتبی]

مثل این که بی نام (ببخشید بی نام خانوم گل گلاب) نخواست به سوالم جواب بده ، خوب یه سوال دیگه میپرسم

از چه دعایی تو مفاتیح الجنان خوشت میاد ؟ و خیلی دوست داری اونو بخونی؟

[mahdi_69]

دعای عهد اونم هر جمعه


سوال من اینه که تا حالا چی تونسته جلوی ترکت رو بگیره

[نیما]

راستش من اول پارسال 50 روز ترک کردم، با نماز و اینا، گفتم مثل عارفا 40 روز نماز می خونم، بیشتر هم شد، اما اگه یه کم دیگه ادامه می دادم موفق می شدم، اما الکی (واقعا شرمندم) نشستم از اون چیزا دیدم، همچین گیر افتادم که اصلا راضی نیستم،

نفر بعد : همین سواله جالب بود، تا حالا چی تونسته جلوی ترکت رو بگیره؟

[TIRED]

روحیه ی داغون و
قبلش بذارین یه داستانی رو براتون تعریف کنم
ما پارسال عید رفته بودیم سوریه تو هتل های اونجا ماهواره بود همه ی شبکه هاشم باز بود مامانم اینا شب من رو گذاشتند تو هتل خودشون رفتند خرید
منم که ... خودتون بقیشو حدس بزنید
نفر بعد:اصلا کسی هست که در عمرش یکبارم این کارو نکرده باشه؟(منظورم آدمای معمولیه )

[رز زرد]

سلام بچه ها
در مورد خودم بايد بگم كه تا حالا با عقلم تونستم جلوي خودارضايي رو بگيرم .
با عقلم تونستم خودمو بزرگ جلوه بدم در برابر گناه خودارضايي.
آدم بايد كمي فكر كنه ببينه واقعا ارزششو داره آخه نداره به خدا نداره نه لذتي نه آرامشي جز بد بختي و عذاب وجدان و ضرر جسمي و جنسي به خدا هيچي ديگه نداره .

اگر كسي توانايي كنترل شهوت خود را ندارد اگر در مقابل تحريك هاي بيروني تسليم مي شود بدان جهت است كه خود را در برابر اين امور ( كوچك ) مي بيند .

نفر بعد : تا حالا چی تونسته جلوی ترکت رو بگیره؟

[مجتبی]

خداااااااااا فقط خداااااااااااااااااااااا

توسلم به خدا و امام زمان اون روزهای آخر داغوووووووووننننن زیاد شده بوددددددد

مناجات شاکین از خمسه عشر و دعای مشلول منو نجات داد وقتی با تموم احساس میخوندم و خدا رو به اسم اعظم صداش میکردم، به نظر من یه بار دعای مشلول رو امتحان کنین

هنوزم فقط خدا رو نگهبانم میدونم و بش پناه میبرم

راجع به این سوالم که کسی هست که تو عمرش یکبارم اینکارو نکرده باشه:
فکر میکنم باشه ، ولی من با هر پسری که بحثش شد و امکانش پیش اومد که ازش بپرسم فهمیدم اصلا اونم معتاده! البته فقط با 3 4 نفر بحثش پیش اومد،
ولی من احتمال میدم هستن ، از کسایی که هیچ وقت ازشون نپرسیدم ، و آدم های فوق العده پاکی هستن .

حالا سوال اینه که
از چه دعایی تو مفاتیح الجنان خوشت میاد ؟ و خیلی دوست داری اونو بخونی؟

[باران..]

واقعا شرمنده
حالا جواب مجتبی خان جان:

آخرش که چی؟؟
من پرسیدم کاش میفهمیدم برای چی به دنیا اومدم!!
گمانم جواب این سوال با جواب سوال شما یکی باشه

فایر برد اومد و مثل همیشه جنجالیش کرد!
اما منطق چیز دیگه ای میگه...
هدف از خلقت هر کس فرق داره
درسته ما همه آفریده شدیم برای عبادت..اما من اعتقاد دارم که هر کدوم از ما رسالتی داریم...که باید به انجام برسونیمشون
اگه بفهمی ..میفهمی که آخرش به کجا میرسی

گمانم آخرش به اینجا برسم..
بار الها از شر خودم به خودت پناه میبرم
چون میفهمم منشا همه ی گناهان شاید شیطان باشه..منشا همه ی فراموشیها و غفلت ها.. اما شیطان احتیاج به یک مکان داره!وجود من میشه اون مکان!!!
واووووووووووووووووووو..خیلی وحشتناکه..

[مجتبی]

به نظر من خلقت طوریه که ما خیلی عادی به رسالتمون هم میرسیم و میتونیم اون رو انجام بدیم ، به شرطی که پاک پیش بریم ، و عبودیت خدا رو نشکنیم .

[باران..]

مجتبی پاک پیش رفتن کار هر کسی نیست!!!

[یا خدا]

ببخشین فکر کنم سوال قبلی تقریبا تو نظرات دوستان گم شد. به هر حال سوال من از نفر بعدی اینه که:

تا حالا شده تو حالت نیمه هشیار (مثلا زمانی که از خواب بیدار میشی و هنوز دراز کشیدی) شهوت به سراغت بیاد و از دستش فرار کرده باشی؟ چه جوری؟

[firebird]

خیلی وقت ها
اما وقتی رفتم قرآن رو باز کردم خدا بهم راه پیدا کردن خودم و خودشو نشون داد.

سوال من اینه که کسی نمیدونه کنکور زبان چه روزیه؟؟
(میدونم بی ربطه ولی از هر کسی پرسیدم جوابمو نداد)

[مجتبی]

---

مجتبی پاک پیش رفتن کار هر کسی نیست!!!

پاک پیش رفتن بشرطیه که ، از شر جهل خلاص شیم ،

از شر جهل هم خلاص شدن وقتیه که امام داشته باشیم

خود امام داشتن هم تو این دوره زمونه لازمه اینو داره که پاک باشیم

کلا به نظر من باید به امام "توجه" کنیم ، این تنها راهمونه وگرنه به جایی نمی رسیم .

اگه پاک بودن تو این دوره زمونه سخته ولی من میگم به امام توجه کردن سخت نیست . همون "پای بلند عشق "

من عشق را با تو تجربه کردم ...دل من تو را می خواهد
هرچند قله ی بلند عشق تو
پاهای کوتاه را شکسته
من با "پای بلند عشق" تو می آیم


"پای بلند عشق "