امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

حالا یه سوال مهم
البته جاش تو پسرا دخترا شیرین تلخ ملسه

در همین رابطه است

بیاین در این مورد هم فکری کنیم

[تصویر:  nasimhayat.png]
وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ[/dir][dir=rtl]و كسانى كه [وسيله] زناشويى نمى‏يابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بى‏نياز گرداند

ای کاش خدا تو این آیه تایم عفت ورزیدن رو هم می گفت که مثلا چند ماه عفت داشته باشیم که خدا از فضل خودش ما رو بی نیاز کنه Smiley-happy114

مثلا من وبلاگ پسری رو میشناسم که الان 2 سال و نیم هست که پاک هست وقتی یک سال از پاکیش گذشته بود اومد گفت امام زمان هدیه اش رو به من داد من ازدواج کردم

یا مثلا دختری بود که اتفاقا عضو همین سایت بود و بعد 100 روز پاکی با فرد مورد علاقش ازدواج کرد

اینا قاعدش چیه ؟ حالا ممکنه افرادی کلا قصدشون از پاکی ازدواج و .. نباشه ولی برای بعضی ها مهمه

=======================
اینا نوشته های اون دختر محترم هست 
=======================

هیچ وقت یادم نمیره باره اولی که درگیر این گناه شدم
داشتم کتاب کامپیوتر میخوندم
سوم دبیرستان بودم
بنظرم بدنم جالب می اومد
و این شروع یک گناه بزرگ بود برام
گناهی که حتی وقتی فهمیدم گناه کبیره است نتونستم کنارش بذارم
بارها و بارها تکرارش کردم
وقتایی که فشار عصبی روم بود
یا وقتایی که الکی هی به خودم تلقین می کردم که وایییییییی من چقدر نیاز جنسی دارم این کارو انجام میدادم
بعد از اون یه مدت بیمارِ این بودم که توی نت دنبال چیزای خراب بگردم
اوایلش فقط عکس های .... می دیدم
ولی تهش هم به این کار لعنتی خودارضایی منجر میشد
کم کم دیگه عکس برام کافی نبود
کلیپ دانلود میکردم 
فیلم دانلود میکردم و میدیدم
و گاهی ساعت ها و ساعت ها پای کامپیوتر بودم و دنبال چیزای مضخرف میگشتم
سال کنکورم بود
به شدت فشار عصبی ام بالا بود
استرس داشتم
هر بار هم که این کارو انجام میدادم نه تنها حالم خوب نمیشد که هزار بار بد و بدتر میشدم
روزی هزار بار به خودم لعنت میفرستادم که چرا دارم گناه میکنم؟
بدنم به شدت لاغر و نحیف شده بود
یه بخشیش به خاطر این گناه لعنتی بود یه بخشیش هم بخاطر فشار روانی درس و گناه خودارضایی
خیلی منزوی و بد خلق بودم
هیچ کس جرات نداشت بیاد طرفم
چشمام خیلی ضعیف شده بود
بالاخره کنکورو دادم
و تو این مدت همه اش درگیر ترک این گناه بودم
هیچ وقت بی تفاوت نبودم
همیشه حرص میخوردم و تلاش میکردم
راهی دانشگاه شدم
کمی تونستم توی ماه رمضون خودمو کنترل کنم
این وبلاگو ساختم
دوستای خوبی پیدا کردم
قوی به ترک ادامه میدادم
یادمه رکورد عالی زدم 30روز بدون گناه
در پوست خودم نمیگنجیدم
ولی نمیدونم چی شد که دوباره تو نت گردی هام وسوسه شدم و سمت سایتهای چرند و آشغال رفتم
دوباره این کار تکرار شد
خیلی ناراحت بودم
خیلی ناامید بودم
حس میکردم خدا دوستم نداره
درسم تموم شد و من همچنان درگیر بودم
سایت باشگاه ترک خودارضایی رو پیدا کردم
اونجا فوق العاده بود
آدمای زیادی توش بودن که در حال تلاش بودن
این بهم انرژی و توان بی نهایت میداد
علاوه بر این یه حس روحانی قشنگ نسبت به آدمای اونجا داشتم
دانشگاه مقطع بعدی هم قبول شدم
همزمان ب درس تلاشم برای ترک این گناه بیشتر و بیشتر شد
پر شدن وقتم با درس و درخواستهای ازدواجی که بهم میشد منو توی مسیر ترک قوی و مصمم تر میکرد
من با خدا قرار گذاشتم
بهش قول دادم
و ازش خواستم کمکم کنه
و چه خوووووووووووووب کمکم کرد
چقدر روزای قشنگی بود
من یه تقویم جیبی خریدم
روزای پاکیمو توش علامت میزدم
همزمان توی آشناهامون با یه پسر بسیارخوب و متدین و درس خوان و خانواده دار آشنا شدم
پسر همکار مادرم بودم
اون منو ندیده بود
ولی من چند بار با مادرش دیده بودمش
همیشه از آرزوهام بود که با چنین کسی ازدواج کنم
ناخودآگاه خواستگارام رو با اون مقایسه میکردم
ولی همیشه جز محالاتم بود که اون بیاد خواستگاریم 
من ترکم قوی و قوی تر شده بود
با هر 10روزی که جلو میرفتم خدا بهم هدیه میداد
نمیدونم واقعا این طور بود یا من اینطور فکر میکردم؟
ولی واقعا با یه برنامه مشخص 10روزه هر 10روز یه اتفاق خوب، یه خبر خوب بهم میرسید
و من توی تقویم هنوز داشتم روزشمار پاکی میزدم
من توی دلم از خدا خواشتم اگه به 100 روز رسیدم بهم یه هدیه خیلی خوببببب بده
نزدیکای روز92 ام بود که یه خواستگار برام اومد
شرایطش فوق العاده بود
ولی به دلم نمی نشست
نمیدونم چرا ولی خیلی استرس داشتم
همزمان با امتحانای ترمم این اتفاق افتاد
خیلی عصبی و ناراحت بودم
افسرده شده بودم
شب 99 ام بود
فرداش امتحان داشتم
باید به خواستگار هم جواب میدادم
خیلی کلافه بودم
مامان اومد گفت همکارم زنگ زده برای پسرش ازت خواستگاری کرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و گفته پسرش تو رو دیده و ازت خیلی خوشش اومده!!!!!!!!!
من داشتم بال در میآوردم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!باورم نمیشد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اونا اومدن وبعد از طی زمانی ازدواج کردیم
همسرم مردی فوق العاده اس
از نظر اخلاق و ایمان حرف نداره
اوایل زندگی مشترکمون همسرم کمی مشغله اش زیاد بود
گاهی مجبور بود وقت زیادی رو بیرون از خونه برای کارش بذاره
من چند بار توی اینترنت به بیراهه رفتم!
یه بار هم اون گناه کثیف رو انجام دادم!
نمیدونم چرا؟ولی همزمان با اون گنه همسرم تصادف شدیدی کرد!
من خیلی ترسیده بودم
حس میکردم خدا داره بهم تذکر کیده که این همسر هدیه پاکیت بوده!!!!!!!
من توبه کردم و به لطف خدا همه چی به حالت اول بازگشت
من و همسرم راهی حج شدیم
بعد از 5ماه از سفر حج من دوباره گناه کردم و پام لغزید
و دقیقا شبش همسرم دچار درد قلب و یه سری مشکلات دیگه شد
واقعا کلافه شدم
به خودم بد و بیراه میگفتم
ولی الان به خودم اومدم
من خیلی چیزای خوب و فرصتای قشنگ رو هدر دادم
الان میتونم همه خوبی ها را به لطف خدا با آرامش در کنارم داشته باشم
ولی این یه بیماری روحی و روانیه
هر کس بهش مبتلاس سعی کنه ترکش کنه
نه نیازه و نه هیچ چیزه دیگه
فقط یه بیماریه
من تلاش میکنم
چون نمیخوام زندگیم تباه شه
چون نمیخوام همسرم، عشقم و هدیه پاکیم رو از دست بدم
و ثمره تلاشم رو توی وبلاگم میگم
شما هم اگه با این مشکل درگیرید با یاری خدا شروع کنید
خدا فوق مهربانی هاست
کمکتون میکنه
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


 سپاس شده توسط
ﻣﯿﺨــــــــــﻮﺍﻡ ﺩﻋــــــــــــﺎ ﮐﻨــــــــــــﻢ ...
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧـــــــﻮﺩﻡ

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘـــــــــﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯾﻢ ﮐﻪ
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻓﺘــــــــــــﺎﺭﻥ ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘــــــــــــﻦ ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﻬــــــــــــﺍﻥ ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎ ﺍﻣﯿـــــــــــدن ...
ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﻋﺎﺷﻘــــــــــــﻦ ...
بعضيا در آرزوى رفتن به کربلا 'مشهدو...
بعضيادر آرزوى داشتن فرزند
بعضيا گره سختى افتاده تو زندگيشون
با اینکه نمیشناسمشون ....
ﺧـــــــــﺪﺍﺟــــﻮﻥ ﻫـــــﻮﺍﯼ ﺩﻻﺷــــﻮﻧﻮﺩﺍﺷتــــــﻪ ﺑﺎﺵ
ﯾﻪ ﺩﺳﺘـــــــﻰ بﻪ ﺳـــــﺮﻭﮔـــــﻮﺵ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮﻥ ﺑﮑﺶ
ﻧزﺍﺭ ﺣﺴــــــــــــﺮﺕ ﺑﻪ ﺩﻝ ﺑﻤﻮﻧﻦ
ﻧزﺍﺭ ﺍﯾﻤﺎﻧﺸــــــــﻮﻥ ﺿﻌﻴــــــﻒ ﺑﺸﻪ
ﺩﺳﺘﺸــــــــــﻮﻧﻮ ﺑﮕﻴــــــــــــــــــــــﺮ
ﺩﻭﺳﺘــــــــــــﺎﯼ ﻣﻬﺮﺑــــــــــﻮﻧﻤﻮ ﺷـــــــــــﺎﺩ ﮐﻦ
ﺧﺪﺍﻳــــــــــــﺎ ﺑﻪ ﻳﮕﺎﻧﮕﻴـــــــﺖ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﻴــــــــــــﺪﻡ ﻧزﺍﺭ ﺁﺭﺯﻭﻫـــــــــــﺎﺷﻮﻥ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻤﻮﻧــــــــــــﻪ

""آمین""
تقدیم به شما خواهر و برادرای گلم که برام خیلی عزیزوبزرگوارید
2uge4p42uge4p42uge4p42uge4p4
امیر مؤمنان حضرت علی(ع) می فرمایند: پیامبر اسلام فرمود:
عمر جهان به پایان نمی رسد مگر آنکه مردی از نسل حسین امور امت مرا در دست می گیرد و دنیا را پر از عدل می کند همچنانکه پر از ظلم شده است.

[تصویر:  nasimhayat.png]
کلا زندگی هما رها خیلی رویاییه

درباره یه مساله ای که خیلی دیدم واسه کانونیا تو بچگی شون رخ داده یکی از دوستان تو جمع گفته بود ... در باور هما رها نمی گنجید که همچین چیزی هم ممکنه ! طفلک شوکه شده بود!

منم چهل روزم بود واسم یه خواستگار اومد چه خواستگاری
چاق بی ادب از خود راضی زشت چشمشم ایراد داشت بد بین به دخترا چندین بار رو دست خورده از دخترا بود و یا بارم نامزد کرده بود تا نزدیک عقد رفته بود البته خیلی هم پولدار بودن و به نظر خانواده م خیلی خوب بود!

البته دو سه تا هم هم زمان با خود... من خواستگار زنگ زد که اونا هم مثل این آبی ازشون گرم نشد


خلاصه ربطی نداشت

haha

خلاصه من فکر کنم خدا به طور جداگانه ای هما رها رو دوست داشته و داره بهتره با خودمون مقایسه ش نکنیم افسرده می شیم


شمام میخوای این دفعه عهد کن با خدا که صد روزه شدی بهت یه جایزه خوب بده
تا ببینیم چی می شه

[تصویر:  nasimhayat.png]
اهان راستی
سن هما رها ازدواجی تر از شما بود
یعنی موقع ازدواجش 24 سالش بود
ولی متاسفانه معمولا اقایون دیر تر ازدواج میکنن معمولا

[تصویر:  nasimhayat.png]
[dir=rtl]سلام
صرفا به خاطر اینکه سوال پرسیده شد مشارکت میکنم.
من دنبال اتفاق خیلی خاصتری میگشتم تو این ماجرای خانومی که گفتین که بگم خدا خیلی دوسشون داشته و اتفاق خاص بوده و هدیه گرفته و ....خلاصه چیزی در دید همساده یافت نشد.
اصلا و ابدا وارد جزییات این خاطره نمیشم نظر هر کسی برای خودش محترمه و هر کسی اتفاقات زندگیشو حق داره هر جوری که فکر میکنه تفسیر کنه.

اولا من اولین باره این آیه رو دیدم ممنونم داداش رضا صادقی. راجع به ازدواج و همسر خوب من کلی حرف از این و اون شنیدم و خوندم از بزرگان دینی و روانشناسان بزرگ ولی هیچ حرفی اندازه گفته فرمانده دوران آموزشی خدمت تو ذهنم حک نشده ایشون میگفت:هر کدوم از شما یه همسر خوب از خدا طلبکار هستین.دیر یا زود به شما میده شریک زندگیتونو خدا بدهکار هیچ کس نمیمونه.ولی باید به خدا اعتماد داشته باشین و عفت بورزید.
 اگه میگم خدایا من که دارم عفت میورزم خوب به وعده ات عمل کن:صادقانه بگم چون مجبورم و شرایط ازدواج ندارم الکی میگم خدا من بهت اعتماد دارم و عفت میورزم و منتظر اینم که هر وقت اراده کردی شریک زندگیمو بهم بدی.جملات ظاهرن خیلی قشنگن ها ولی چرا حاله من خوب نمیشه و دائم دارم فکر میکنم چرا نوبت من نمیشه پس؟به نظرم اعتماد وجود نداره  در باطن جملاتم.فقط یه سری کلمه خوشگل دارم واسه آروم کردن خودم میگم.صادقانه اما نگاه کنم من اعتماد ندارم بخدا.ترس دارم که نکنه نشه نکنه من عقب بمونم نکنه تا اخر عمر تنها بشم نکنه با کسی که دوست ندارم ازدواج کنم.
مثه این میمونه یه چک صدهزارتومنی از معتبرترین تاجر تهران داشته باشم فردا بخوام برم بانک نقدش کنم  بعد همش بترسم نکنه پاس نشه شب خوابم نبره.بعد یه نفر دیگه یه چک صد میلیونی از همون تاجر داشته باشه و آروم میگیره میخوابه اصلا لحظه ای به پاس نشدن چک فکر نمیکنه.من اهل معامله با آدم بزرگ نیستم در حالیکه اون طرف معامله گر قهاریه و سود تو این دنیا تو معامله و داد و ستده(اینم یه جمله اقتصادی که نگین درس خوندن الکیه!!!)

دوما ارجع به هدیه گرفتن:اصلا و ابدا شک ندارم که اگر صادقانه راه پاکی رو برم زندگیم جوری میشه که انگار خدا کائنات رو مامور کرده  از من در مقابل گزند بدیها مراقبت کنن.یه کم به خودمون به زندگی روزمره مون به اتفاقات پیرامونمون دقت کنیم کلی از این هدیه ها میبینیم.تو دنیایی که یه برگ بی دلیل و بیحکمت نمیفته و حساب کتاب داره.حاشا که اتفاقات زندگی ما به صورت مکانیکی صورت بگیره،این جهان کوه است و فعل ما ندا(اینم یه جمله ادبی که نگین ادبیات یادم رفته!!!)[/dir]
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
سلام داداش جون
به نظرم یه نگاهی به باب دعا در اصول کافی بنداز
اگه درست گفته باشم البته
چند تا حدیث هست اونجا در مورد تاخیر در ظاهر شدن اثر استجاب دعا
احادیث بسیار جالبی هستن

نکته ی دیگه آنکه
ازدواج وسیله ای بود
برای هدفمون
برای عبادت خدا
برای خدا
حالا
عبادت خدا رو وسیله نکنیم 
برای هدف ازدواج

پر و بالی بزن بشکن قفس را
هوای گلشن اندر سر نداری؟
اون حدیثا اینجاست
http://ketaab.iec-md.org/osool_kaafi/oso...ml#link102
صفحه ی بعدش هم که بزنی بقیه اش میاد.
[dir=rtl]از جواب هایی که دوستان دادن خیلی خیلی ممنونم

ولی ما هایی که اینجا جمع هستیم که به خدا اعتقاد داریم و خدا زیر حرفش تو قرآن نمیزنه وقتی میگه

وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ  و كسانى كه [وسيله] زناشويى نمى‏يابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بى‏نياز گرداند

تو عمل بهم ثابت شده که هرکس با این شهوت از نوع حرامش بجنگه خدا شرایط حلال رو براش رقم میزنه 

اینم وبلاگ اون پسر هست که بعد یک سال خدا جواب پاکیش رو داد 

http://soldier314.blogfa.com/

======================
اینم نوشته اون پسر محترم تو وبلاگش
========================
امام زمان ممنونم
امام زمان هدیه اش را به من داد.
من ازدواج کردم.
بچه ها عاشق مهدی فاطمه بشید

============

اینا یک مورد دو مورد نیستن همین پسرم 24 سال داشت ولی خدا کمکش کرد چون محکم سر قولش با خدا مونده بود 

حالا اون دختر بعد 100 روز به خواستش رسید و اون پسر بعد از یک سال 

خدا همه ماها رو دوست داره که ما رو تو راه تلاش برای ترک یک عادت بد قرار داده اصلا نمی تونم فکر کنم به اینکه من یک مدت طولانی خوب باشم و خدا هیچ هدیه ویژه ای به من نده

============

در مورد کامنت زیبای آقای مجاهد هم بگم بلاخره هر انسانی یک سطحی داره شاید یکی سطحش خیلی بالا باشه و فقط قصدش از عبادت رسیدن به خود خدا باشه ولی من تو اون سطح نیستم من هم دنیا رو میخوام { همون یک آرزویی که دارم } و هم آخرت رو 

دنیا رو خواستن از خدا بد نیست تو احادیث اهل بیت داریم نمک غذاتون رو هم از ما درخواست کنید یا تو قنوت میگیم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة حسنه و قنا عذاب النار - 
 [/dir]
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


[dir=rtl]حق با شماست دقیقا. در دومین روز پاکیم (دیشب) خدا یه هدیه عالی داد بهم. البته اینو بگم که من بعد از نماز خواستم که فقط برای یک لحظه اونو ببینم ولی خدا یه هدیه فرستاد که 15 دقیقه بعد از دعا استجابت شد. خدایا شکرت.

و اما در مورد ازدواج،
مگه عشق زلیخا به یوسف رو یادتون رفته؟
یادتون نیست زلیخا برای اینکه به یوسف برسه چیکار ها کرد؟
دست به چه گناهانی زد. خودشو برای یوسف برهنه کرد و وقتی گفت یوسف من در اختیار تو. یوسف به هیچ وجه به زلیخا نگاه نکرد.
بعد از اصرار های زیادِ زیباترین زن مصر یوسف اعتنایی نکرد و زلیخا گفت حالا که ازممن استفاده ای نمیکنی پس فقط بمن نگاه کن.
یوسف حتی نگاهی نکرد چون میدونست اگه نگاه کنه نفس اماره ولش نمیکنه و اسیر گناه میشه.

اما همین زلیخا که خدا رو قبول نداشت ببین خدا چه هدیه ای بهش داد...
هم جوان و زیباش کرد و هم یوسف رو بهش داد.
بعد از اینکه زلیخا جوان و زیبا شد. از عشقش یوسف فاصله گرفت و مست عشق خدای خودش شد.
چندین شبانه روز با خدای خودش خلوت کرد و از جام شراب خدا لبریز عشق شد.

آری این گونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه می‌سازد و هر کس را بخواهد هدایت می‌کند! و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمی‌داند، و این جز هشدار و تذکّری برای انسانها نیست! (سوره مبارکه احزاب آیه 60 )[/dir]
[dir=rtl]حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند :
هر مردی زحمت بکشد و بر عیالش انفاق کند خداوند متعال به عوض هر درهم ، هفتصد برابر به او مرحمت فرماید.


حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند :
جبرئیل به قدری در مورد زنان به من سفارش کرد که گمان بردم که طلاق دادن آنان سزاوار نیست مگر این که عمل زشتی از ایشان آشکار گردد.


امام سجاد علیه السلام فرموده اند :
دوست دارم پولی داشته ، وارد بازار شوم و از قصابی گوشتی بخرم و برای همسر و عائله ام ببرم. من این کار را از آزاد کردن بنده در راه خداوند تبارک و تعالی بیشتر دوست دارم.


حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند :
 بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند


حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرموده اند :
 هرکه آزار و اذیت زنان را تحمل کند و بردباری نماید اگرچه در برابر یک سخن ناروا باشد خداوند او را از آتش جهنم آزاد کند بهشت را بر او واجب گرداند در نامه عمل او دویست هزار نیکی بنویسد دویست هزار زشتی از آن محو کند مقام او را دویست هزار درجه بلند نماید و به شماره موهای بدنش عبادت یک سال برای او بنویسد.


رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود :
 بهترین شما مردى است‏ که با همسرش به خوبى رفتار کند و من از همه شما نسبت ‏به همسرم‏ خوشرفتارتر هستم.


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :
 این سخن مرد که به همسرش می گوید : واقعا ترا دوست دارم ، هرگز از قلبش خارج نخواهد شد.


رسول خدا (ص) فرمود :
هر چه ایمان انسان کامل تر باشد به‏ همسرش بیشتر اظهار محبت می نماید.


حضرت صادق علیه السلام فرمود :
 هر کس از دوستان ما باشد به ‏همسرش بیشتر اظهار محبت می کند.

حضرت علی بن الحسین امام سجاد علیه السلام در مورد حقوق همسر فرموده اند :
و اما حق همسرت آن است که بدانی خداوند متعال با آفرینش او وسیله ارامش و رفاه و انس و نگهداری تو را فراهم نموده است.
هر کدام از شما زن و مرد بر نعمت وجود دیگری خدا را سپاس گوید و بداند که این نعمت الهی است.


-مردى كه به  زن خود در خانه کمک كند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها روزه باشد و شبها به قیام و نماز ایستاده باشد به او می‌دهد.

-خداوند ثواب صابران و ثواب یعقوب و داود و عیسی علیهم‌السلام را به او عطا خواهد کرد.

-يا على هر كه در خانه در خدمت خانواده خود باشد و آن را ننگ نداند خدواند نام او جزو شهدا می‌نویسد و ثواب هزار شهید را در هر روز شب برای او محاسبه می‌کند. برای هر قدمی که بر می‌دارد ثواب یک حج و عمره می‌نویسد و به هر رگی که در بدن اوست در بهشت شهری به او عنایت می‌کند.

-يا على يك ساعت خدمت کردن در خانه از عبادت هزار ساله و هزار حج و هزار عمره بهتر است.

-خدمت کردن به عیال از آزاد كردن هزار بنده و هزار جهاد و عيادت هزار بيمار و شرکت در هزار  نماز جمعه وشرکت در هزار تشییع  جنازه و سیر کردن هزار گرسنه و پوشاندن هزار برهنه  گرفتن  هزار اسير در راه خدا بهتر است.

-ثواب خدمت کردن به خانواده از هزار دينار صدقه دادن به درویشان بهتر است.

-خدمت به عیال از خواندن تورية و انجيل و زبور و قرآن برای او بهتر است و از هزار اسير كه بخرد و آنها را در راه خدا آزاد کند برتر می‌باشد. برای او از صدقه دادن هزار شتر به نیازمندان بهتر است. از دنیا بیرون نمی رود مگر اینکه جای خود را در بهشت می‌بیند.

-يا على هر کسی خدمت کردن به خانواده خود را ننگ نداند خداوند او را بدون حساب به بهشت داخل می‌کند. حسنات و درجات را  زیاد می‌کند.

-يا على خدمت نمي‌كند عيال  خود را مگر کسی که  صديق يا شهيد باشد يا مردي كه می خواهد خدا خير دنيا و آخرت را به عنایت کند.


=============================


حرف اخرم هیچ وقت ازدواج با کسی که دوست داریم رو منافات با خدا و ایمان خودمون ندونیم

خدمت به همسر و دوست داشتنش عین ایمان به خداست

حالا اگر کسی ازدواج رو حماقت میدونه و اضافه شدن مشکلی به مشکلات دیگه و یا کلا با مجردی خودش بیشتر حال میکنه و خودش رو آزاد میدونه که هیچ نظر همه انسان ها با ارزش هست

ولی من به شدت از خدا میخوام هم خودش کمک کنه به پاکی برسم و هم خودش من رو به اون کسی که سالهاست دارم خدا رو به خاطرش التماس می کنم برسونه و هیچم خجالت نمی کشم از اینکه بعد از نماز و روزه امری دنیایی رو از خدا طلب کنم - ازدواج ظاهری دنیایی داره ولی باطنش معنوی و خدایی هست

 [/dir]
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی


منم یه دوست دارم
چند سالی به این گناه آلوده بود، وقتی چند ماه پاک شد خدا کسی رو که عاشقش بود بهش داد، چیزی که نزدیک محال بود
من به این خیلی اعتقاد دارم

پ.ن: این دوستم از دوستان کانونی بود
این بچه هایی که به دنیا میان ولی زنا زادن، چه گناهی دارن؟ هیچی دست خودشون نبوده
پس پدرو مادر این افراد چه خیانتی به بچه هاشون میکنن!!

انتخاب اشتباه سرنوشت یه نفرو از ابتدای زندگیش تغییر میده بدون اینکه خودش دخیل بوده باشه

این فقط درمورد کسایی که ارتباط غلط دارن صادق نیست

درمورد کسایی که ازدواج میکنن بچه دار میشن و طلاق میگیرن هم صادقه

چرا باید یه نفر انقدر زجر بکشه، یا ناخواسته سرنوشتش با انتخاب غلط یکی دیگه افتضاح بشه یا گمراه بشه؟

این کجای عدل الهیه؟
[dir=rtl]sword.u.a.c عزیز کی میگه خدا زنازاده رو دوست نداره ؟

همین بچه ها هم اگر تو دنیا خوب باشن میتونن بهشتی بشن البته امتحان الهی برای اونا سخت تر هست چون تو خانواده ای سست از لحاظ اعتقادات بزرگ میشن ولی فراموش نکنیم که هر چقدر کاری در راه خدا سخت تر باشه پاداش اون کار هم بیشتر میشه

علامه مجلسی (ره) در بحار الانوار در ذیل روایت ابن ابی یعفور که می فرماید: ولد الزنا اگر کار خوبی بکند جزاء داده می شود و اگر مرتکب کار بدی گردد عقاب می شود، می گوید: این خبر موافق با آن چیزی است که در بین امامیه مشهور است و آن این که ولد الزنا مثل سایر مردم مکلف به اصول و فروع دین می باشد و اگر اسلام را اظهار نماید، بر او احکام مسلمین جاری می گردد و بر طاعات او ثواب و بر معاصی او عقاب داده می شود[/dir]
أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ - بزرگترین دشمن انسان، هوای نفس است

أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن 
جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏ - با هواهای نفسانی خودتان مثل دشمنتان بجنگید

به قبرستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله‌ای با خاک می‌گفت که این دنیا نمی‌ارزد بکاهی




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان