1397 فروردين 29، 10:33
(1397 فروردين 29، 8:12)حوا هستم نوشته است: دلم میخواد برم یه جای دور که هیچ کس نشناستم هیچکسم نشناستم از دست حرف و حدیث اطرافیان خسته شدم جلو خودم هیچی نمیگن اما پشت سرم ...
نمیدونم این همه حسادت به خاطر چیه بابا من که به قول خودتون هیچی نیستم پس دست از سرم بردارید
خدایا خودت ناظر همه چی هستی میبینی چه جوری دل آدم میشکنن
کمکم کن کم نیارم
سلام دوست عزییییز
اینو ببینبه دیگران وابسته نشویم
وهمین طور ایناعتماد به خدا
این اخریو به همه بچه های کانون توصیه میکنم
(گرچه قبلی هم توصیه منه!!! ببینید دیگه دوتاشو! چی میشه مگه؟ :/)