امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

در محضر حافظ ...

سلام
تا دقایقی دیگه باز هم در محضر حضرت حافظ هستیم
اونایی که نیت دارن
فتحه مع الصلوات

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
من حاضر 49-2
به به1
منم مشتاااق
و حاضر 2uge4p4
من هرگز نمی گویم در هیچ لحظه‌ای از این سفر دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من می‌گویم: به امید بازگردیم، قبل از اینکه ناامیدی، نابودمان کند...

"نادر ابراهیمی"

وَ لا تَقرَعنی قارِعَةً  یَذهَبُ لَها بَهائی...

و مرا چندان به  سختی دچار مکن که
بزرگی و سرزندگی ام  را از میان ببرد.


"صحیفه سجادیه"
سلام من هم نیت انجام دادم
به امید خدا
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
303 Khansariha (69)
 سپاس شده توسط
خیال روی تو در کارگاه دیده کشیدم
                                      به صورت تو نگاری نه دیدم و نه شنیدم

اگرچه در طلبت همعنان باد شمالم
                                      به گرد سرو خرامان قامتت نرسیدم

زغمزه بر دل ریشم چه تیرها که گشادی
                                      زغصه بر سر کویت چه بار ها که کشیدم

گناه چشم سیاه تو بود و گردن دلخواه
                                      که من چو آهوی وحشی ز آدمی برمیدم

به خاک پای تو سوگند و نور دیده حافظ
                                      که بی رخ تو فروغ از چراغ دیده ندیدم

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
هم عنان : همراه
باد شمال (اشاره به سریع بودن)
ریش : زخم
شب زلف : سیاهی گیسو

به به عجب شعر عاشقانه ای

امیدوارم به پاسخ نیت هاتون رسیده باشید

[تصویر:  nasimhayat.png]
زغمزه بر دل ریشم چه تیرها که گشادی
زغصه بر سر کویت چه بار ها که کشیدم

گناه چشم سیاه تو بود و گردن دلخواه
که من چو آهوی وحشی ز آدمی برمیدم
یه ده بار خوندمش1 ینی عالی بود...
مخصوصا بیت اولی که اینجا نوشتم1
مرررررسی میتوانم 302
من هرگز نمی گویم در هیچ لحظه‌ای از این سفر دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من می‌گویم: به امید بازگردیم، قبل از اینکه ناامیدی، نابودمان کند...

"نادر ابراهیمی"

وَ لا تَقرَعنی قارِعَةً  یَذهَبُ لَها بَهائی...

و مرا چندان به  سختی دچار مکن که
بزرگی و سرزندگی ام  را از میان ببرد.


"صحیفه سجادیه"
میشه بگید معنیش چیه ؟
من نمیدونم Hanghead
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
سلام
ببخشید من پست شما رو دیر دیدم


آنچه از چهره تو در خاطرم بود رو جلو چشم خودم تصور کردم. و چهره ت رو به یاد آوردم .
هیچ زیبا رویی به زیبایی تو ندیده ام حتی نشنیده ام که بگویند کسی به اندازه تو زیباست

آگرچه مانند باد شمالی با سرعت به هر طرف دوییدم تا بتوام تو را بیایم و به دست بیاورم
اما حتی به گرد پایت هم نرسیدم ای بلند قامتی که موقع راه رفن مانند سرو با زیبایی و خرامان راه می روی


از آن مژگانت چقدر دلم زجر کشید از بس که زیبایی در آن هست و خودت هم عمدی در این شیدایی من داشتی
چقدر نزدیک منزل تو بار اندوه کشیدم


اینکه من از جمع دوری می گزینم و با مردم حشر و نشر نمی کنم و تنهایی را انتخاب کرده ام
مانند آهویی ک در شت ازاد است
تقصیر تو است و این همه زیبایی ات


قسم به. حافظ وقتی که خاک پای تو را سرمه ی چشمش میکند یعنی خاک پای تو را به دیده اش می گذارد
وقتی تو نیستی و نمی توانم چهره ات را ببینم انگار چشم هایم سویشان را از دست می دهند مثل چراغی که نور ندارد





اگر سرشار از غلط تایپیه علتش اینه که با گوشی هستم و با اعمال شاقه تایپ کردم
عذر میخوام

[تصویر:  nasimhayat.png]
ببخشید می توانم خانم
منظورحافط الان کیه ؟
من واقعا هنگ کردم یعنی همه این ها برای من
حافظ دمت گرم
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
 سپاس شده توسط
سلام به همگی 49-2
خب کم کم داره ساعت نه و نیم میشه؛
حاجت مندا و آرزومنداش تشریف بیارن.
ان شاء الله که بشارتی باشه از جانب خدای رحمان برای قلبهامون.
ببینیم خانم می توانم تشریف میارن کرسی رو روشن کنن؟ Khansariha (56)
شروع کنیم؟
کسی نبود؟
لطفا دوستانی که میان نیت کنن و فاتحه ای رو نثار روح حافظ، علیه الرحمة بکنن.
سلام
کی فال میگیره؟
سلام
شما نیت بفرمایید و فاتحه بفرستین
تا دقایقی دیگه بنده میگیرم.


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان