نظرسنجی: نظرتون در مورد این تاپیک چیه؟
این نظرسنجی بسته شده است.
عالی
80.95%
34
80.95%
خوب
19.05%
8
19.05%
متوسط
0%
0
0%
ضعیف
0%
0
0%
در کل
42 رأی
100%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید.

امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دوره ی کامل تکنیک های موفقیت

(1389 شهريور 16، 0:33)milad.1988 نوشته است: من هیچی ندیدم چون واقعا نمی تونم تمرکز کنم.53258zu2qvp1d9v
یعنی دیدما اما در یک دقیقه 1000 تا چیز میاد و میره17

تنها راه حل شما اینه که پست های مربوط به تصویر سازی ذهنی رو بخونید.

در اونجا روش کامل اینکه چطور بتونید چیزی رو ببنید و یا اینکه روی یک شی خاص تمرکز کنید رو شرح دادم.

فکر کنم قسمت مربوط به ریلکسیشن بودcheshmak

موفق باشید

(1389 شهريور 16، 1:46)اراده* نوشته است: مرسی ققنوس جان خیلی زحمت میکشی..خیلی دوست داریم تایپیکتو.....گفتی بریم سراغ چی؟
......................................

میلاد جون مگه قرار بود چیزی ببینیم که میگی من چیزی ندیدم؟!! 4chsmu1

خواهش می کنم. نظر لطفتونه.

ان شاء الله که با استفاده ی عملی از تکنیک ها به موفقیت های مادی و معنوی برسید و ما رو هم یاد کنید و دعا کنید53258zu2qvp1d9v

سراغ هیچی، اشتباه تایپی بود4fvfcja

قرار بود که "شل بیانیت" رو ببینید53258zu2qvp1d9v

موفق باشید317
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

دوستان یه کوچولو از خواب سبک و عمیق براتون بگم.
خواب سبک و عمیق در روز و شب متفاوت است.
خواب سبک در روز از وقتی که می خوابید تا 20 دقیقه. این خواب سبک است. فرقی هم نمی کنه که 2 دقیقه است خوابیدید یا 20 دقیقه!
از نود دقیقه به بعد خواب عمیق شروع میشه.
بنابراین اگه شما روز بخوابید، اگر رویا ببینید حتما در 20 دقیقه اول می بینید.
حالا؛ تا 20 دقیقه خواب سبک، از 90 دقیقه به بعد خواب عمیق، بین 20 دقیقه تا 90 دقیقه "مرحله ی انتقال از خواب سبک به خواب عمیق" است.
توصیه بسیار مهم:
اگر خواستید بخوابید، یا باید در مرز 20 دقیقه ی خواب سبک بخوابید یا در مرز خواب عمیق.
اگر کسی در مرحله ی انتقال خواب سبک به خواب عمیق، از خواب بیدار بشه، نه تنها خستگی و کسالتش از بین نرفته، بلکه بیشتر هم خسته است.
شاید دوستان به نظرتون برسه چیز عجیب غریبیه! امتحان کردن این مطلب کاملا رایگانه! امتحان کنید!
یکی از دوستان می گفت اصلا این طوری نیست!
گفتم چرا؟
گفتم من بعد از ظهر ها نیم ساعت می خوابیم و وقتی بلند میشم کاملا سر حالم و طبق گفته ی شما نیم ساعت در مرز انتقال است و خستگی ِ من باید بیشتر بشه ولی من سر حال سرحالم!
دوستان عزیز از نظر علمی کسی که خسته ی خسته ی خسته ی خسته ی خسته و خواب آلوده ی خواب آلوده است، این آدم 7 دقیقه طول می کشه که خوابش ببره! 7 دقیقه!
به این دوست مون گفتم تو زمانی که میخای بخوابی حداقل 10 دقیقه طول می کشه که خوابت ببره. من اون ده دقیقه رو کار ندارم، اون زمانی رو که می خوابی رو میگم.
.
.
و اما در شب:
خواب سبک در شب تا 6 ساعت، فرقی هم نمی کنه که نیم ساعت بخابی یا 6 ساعت بخوابی. و خواب عمیق در شب از 9 ساعت به بعد.
بین 6 و 9 ساعت مرحله ی انتقال از خواب سبک به خواب عمیق است.
پس در شب یا تا 6 ساعت یا بالای 9 ساعت!
بالا ی 9 ساعت که قابل توصیه نیست چون خرس قطبی که نیستیم پس فقط و فقط تا 6 ساعت!
.
.
یه چیز دیگه هم از خواب بگم و تمام.
بهترین خواب شبانه از ساعت 10 شب شروع میشه.
خواب 10 شب خوابی است که مجموعه ی بدن در کاملا ترین استراحت قرار می گیرد.
هر چه از ساعت 10 شب دیر تر بخوابیم داریم دقایقی از عمرمون رو کمتر می کنیم.
چرا میگیم 10 شب بهترین موقع است؟
؟
؟
چون از ساعت 10 شب هورمون های رشد شروع به ترشح میکنن و بدن باید در استراحت کامل باشد.
10 شب می خوابین به اضافه ی 6 ساعت میشه کی؟
؟
؟
4 صبح!
الان میگید "4 صبح بیدار بشیم! چی کار کنیم؟"
؟
؟
یه سری بزنین به خدا!
یه گپی باهاش بزنید!
اگه میخاید عمرتون طولانی بشود علم روز دنیا میگه ایده آل ترین خواب برای بدن جهت افزایش عمر، خوابی است که 10 شب شروع میشه و 6 ساعت هم بیشتر نیست.
اگر 4 صبح بلند شدی و احساس گیجی (البته به ندرت پیش میاد)، چند قدمی راه برو و اگه بازم خوابت میومد 20 دقیقه بخواب و بلند شو.
البته این میزان خواب برای کسانی است که بین 18 تا 40 سال دارند، خوب است.
نوزاد خیلی بیشتر از این مقدار خواب نیاز داره.
پیر مرد و پیر زن خیلی بیشتر از این میزان نیاز به خواب دارن.
.
.
در ادامه ویژگی هاله ها را بررسی خواهیم کرد!
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

هاله های انرژی انسان دو ویژگی دارند که این دو ویژگی رو بقیه انرژی ها ندارند.
1) انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است.
اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت اون چیز مشخص میره.
خیلی وقت ها میشه که به کسی زنگ می زنیم و میگه:
- "چه خوب شد زنگ زدی!"
- " داشتم بهت زنگ می زدم!"
- "داشتم بهت فکر می کردم!"
- "حلال زاده!"
- "دل به دل لوله کشی شده!"
و نکته فوق العاده جالبش اینه که من به محض اینکه به شخص خاصی در هر جای دنیا که فکر کنم انرژی های من بلافاصله به سمت اون حرکت می کنه و بلافاصله به او میرسد و بدون سپری شدن زمان به او می رسد.
اصلا هم مهم نیست که من ایران باشم و طرف مقابل آمریکا باشه.
در فیزیک به این میگن "جهش کوانتومی".
یعنی انرژی ما از زمان عبور می کند.
پس به محض اینکه ما به چیزی فکر کنیم انرژی ما پیش او حاضر است.
.
.
یه وقتایی دارین تو خیابون راه میرید.
حس می کنید که یکی داره نگاه تون می کنه.
برمی گردید می بینید که واقعا داره نگاه تون می کنه.
شما چطور حس کردی که یکی داره نگاه تون می کنه؟
؟
؟
قبول دارین کسی که به شما نگاه می کنه، داره به شما فکر هم می کنه؟
؟
؟
انرژی اون شخص رو دریافت می کنید و نتیجه ی تحلیلی که مغز شما از اون انرژی، میشه حس شما.
شکل پر رنگ این رو میگن "تله پاتی" که آدم ها یاد می گیرن با تبادل انرژی فکر همدیگه رو بخونن.
.
.
2) انرژی من و شما مثبت و منفی میشه ولی انرژی اجسام همیشه خنثی است.
اگر ما حالمون خوب باشه
اگر آرام باشیم
اگر داریم مهر ورزی می کنیم
اگر داریم لطفی می کنیم
اگر داریم دعا می خونیم
...
انرژی ما مثبت است.
.
.
اگر حالمون بد باشه
اگه داریم غر میزنیم
اگه داریم بد و بی راه میگیم
اگه عصبانی هستیم
اگه استرس داریم
اگه نگران هستیم
اگه اضطراب داریم
...
انرژی ما منفی است.
.
.
و اما انرژی اجسام خنثی است ولی انرژی من و شما میتونه انرژی اجسام رو هم مثبت و منفی بکنه.
.
.
دوست من آدم هایی که مثبت هستن (فکر های خوب می کنن – روحیه عالی دارن) انرژی شون مثبت است.
آدم هایی که منفی هستن (روحیه داغونی دارن) انرژی شون منفیه است.
یکی از بحث های مهم موفقیت اینه که تا جایی که میتونی از آدم های منفی حزر کن و تا جایی که می تونی بچسب به آدم های مثبت.
چرا؟
؟
؟
چون انرژی اونها روی من و شما اثر می گذارد.
آدم مثبت دیدی چی کار می کنی؟
؟
؟
بچسب بهش!
فقط به شرطی که از جنس موافق باشد!
آدم منفی هم دیدی در رو، چون "افسرده دل، افسرده کند انجمنی را"
یک ماه با یه آدم غرغرو راه برو بعد از یک ماه خودت هم راه میری غر میزنی.
.
.
یکی رو دیدم خیلی با حال بود.
می گفت:
"
آقای ققنوس یه مامانی دارم همش غر میزنه!
مامان نیست!
کشته ما رو!
اعصاب برامون نذاشته!
"
بهش گفتم "تو خودت هم دست کمی از مامانت نداری ها!"
.
.
قدیم یه موضوعی بود به نام "مجاورت".
اگر عارفی و یا پهلوانی بود، عده به نام مرید و نوچه دور و بر اینها بودن.
این مرید ها و نوچه ها همش حس خوبی داشتن.
این حس خوب به خاطر چی بود؟
؟
؟
به خاطر انرژی فوق العاده مثبت اون عارف و پهلوان!
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

هاله های انرژی پیرامون دو قسمت بدن ما تراکم بیشتری دارند.
چشم ها و دست ها.
دوست من زمانی که:
- حالمون خوب نیست
- عصبانیم
- غر میزنیم
چشم های ما دروازه ی انتقال انرژی منفی اند.
دوست من وقتی حالت خوب نیست حق نداری وارد خونه بشی.
به محض اینکه شما با حالت منفی وارد میشی و شروع به سلام کردن به دیگران می کنید، انرژی منفی رو از طریق چشم هاتون به اعضای خونه منتقل می کنید.
نتیجه این میشه که نیم ساعت بعد یا دارید میزنید تو سر و کله ی هم دیگه یا هر کدوم خسته و کوفته و داغون یه گوشه خونه ولو شدید!
اول کیسه زباله انرژی های منفی رو بزار پشت در، بعد وارد شو.
.
.
یه خانمی در تهران تعریف می کرد می گفت:
"
من تو خونه مون یه دونه گلدون داشتم و این گلدون رو خیلی دوست داشتم.
یه سفر 4 ماهه پیش اومد که من مجبور شدم برم آمریکا و به خواهرم گفتم که من که میرم مسافرت تو هر روز بیا و این گلدون رو آب بده.
خواهرم هم قبول کرد.
من رفتم سفر و اومدم دیدم گلدون خشک شده!
من به خواهرم میگم تو گلدون رو آب ندادی و اون میگه به خدا آب دادم!
"
من گفتم:
"
من حق رو به خواهرتون میدم.
قول میدم که به گلدونه آب داده.
"
بعد از خواهرش پرسیدم:
"
خانم محترم از خونه تون که بیرون میومدی و یه مسافت طولانی رو می رفتی که بری و یه گلدون رو آب بدی، خداییش چپ چپ گلدونه رو نگاه نمی کردی؟
"
خواهرش گفت: "دقیقا یه همچین حالتی داشتم."
گفتم "شما با انرژی منفی چشمت گل رو خشک کردی!"
.
.
یه جایی هست در لواسان که حدود نیم ساعت تا تهران فاصله است.
یه آقایی تعریف می کرد:
"
مادرم، زمستون ها وقتی میخاست باغچه رو آب بده توی دستشویی خونه آب ولرم درست می کرد و می گفت که این حیوونی ها هم آدمن و سردشون میشه و با آب ولرم باغچه رو آب میداد!
مادرم برای دو هفته مجبور شد بره لواسان خونه خواهرم و ما رو قسم داد که این دو هفته آب ولرم بدید به باغچه.
ما آب ولرم دادیم اما باغچه نابود شد توی این دو هفته!
مادرم اومد و باغچه رو دید و گفت که شما دروغ میگید و آب ولرم ندادید!
گفتیم نه عزیزم آب ولرم دادیدم!
"
گفتم شما راست میگی و آب ولرم هم دادید ولی همچین بد نگاه می کردی به باغچه و می گفتی:
"
آخه مرده شور تون رو ببرم!
مگه آدمین شما که آب ولرم بدم بهتون!
"
و انرژی منفی شما خشک شون کرده.
.
.
عکس این هم صادق است.
وقتی حالمون خوبه، چشم های ما دروازه انتقال انرژی های مثبت است.
وقتی حالتون بده به عزیزاتون نگاه نکنید.
وقتی حالتون خوبه تا می تونید به عزیزاتون نگاه کنید.
.
.
هلند بزرگترین صادر کننده ی گل جهان است.
دانشمندای هلندی تستی رو انجام دادن.
بچه های مهد کودکی رو بردند در مزارع گل و گفتن شما در بین مسیر هایی که بین ردیف های گل وجود داره بازی کنید و راه برید و بدوید ولی به گل ها صدمه نزنید.
دیدند جاهایی که بچه ها رو بردن و بچه ها اونجا بازی می کنند، گل های اونجا هم با نشاط تر میشن و هم شاداب تر میشن و زیباتر میشن و زود تر رشد می کنن.
نتیجه ی تحقیقات شون رو به دولت هلند اعلام کردن.
هلند بخشنامه ای رو داد به مهد کودک ها که هر مهد کودک موظف است هفته ای یک روز، مهد کودک رو تعطیل کنه و بچه ها رو ببره در مراکز پرورش گل و بچه ها اونجا بازی کنن.
دوستان عزیز چشم های ما اگه حالمون خوب باشه دروازه ی انتقال انرژی مثبت است و اگر حالمون بد باشه دروازه ی انتقال انرژی منفی است.
.
.
و اما چشم زخم چیست؟
؟
؟
وقتی ما از درون حالمون خراب و از بیرون می خوایم نشون بدیم حالمون خوبه، نتیجه چیزی میشه به نام چشم زخم!
مثلا:
من یه نوزاد دارم هر چی میدم میخوره لپ از لپ دونش نمیزنه بیرون! مثل آم های استخونی.
میرم خونه فامیل. اون ها یه نوزاد دارن هم سن نوزاد من ولی لپش مثل دو تا هلو! اونم از این هلو زعفرونی ها!
میرم لپش رو میکش و میگم "تپل مپل عمو چطوره؟" ولی تو دلم میگم "بچه بترکی! چی میدن تو میخوری! گامبو!"
وقتی از درون حالتون بد باشه و از بیرون بخاید نشون بدید که حالتون خوبه، چشم های ما منفی ترین انرژی های ممکن رو از خودشون ساطع می کنن.
.
.
من 20 ساله کارمند یک اداره ام.
همین جور کارمند موندم.
پسر عموم 5 ساله اومده توی اون اداره استخدام شده.
پسر عموی من پارتی داره توی اون اداره و بعد از 5 سال بهش حکم "معاون مدیر کل" دادن!
من 20 ساله اونجام ولی هنوزم کارمندم!
از این گل ها دیدین که انقدر بزرگه که آدم پشتش دیده نمیشه!
یه دونه از اون گل ها میخرم و میرم دم در اتاق پسر عمو، در میزنم میگم:
"پسر عمو مبارکه! حقت بود! لیاقتش رو داری! خدا رو شکر یکی از خاندان ما به جایی رسید!"
تو دلم دارم چی میگم؟
؟
؟
"بمیری الهی! تو پارتی نداشتی که رییس نمی شدی! حق من رو خوردی!"
زمانی که از درون حال مون خراب و از بیرون میخایم نشون بدیم که حال مون خوبه، چشم های ما منفی ترین انرژی های ممکن رو از خودشون ساطع می کنه و اون انرژی منفی یه اتفاقاتی رو رقم می زند که ما بهش میگیم "چشم زخم"!
دوستان چشم خیلی قدرتمند است.
مورتاز ها یه کارایی می کنن با چشم!!!
مثلا با چشم به قطاری که داره با سرعت 80 کیلومتر میره نگاه می کنن و قطار یه دفعه متوقف میشه!!!
این توقف ناگهانی قطار هم چشم زخم است!
!
!
برای رفع این چشم زخم چه بکنیم؟
؟
؟
بعضی ها میگن نعل اسب به خودت آویزون کن! (خنده)
بعضی ها میگن عینک به خودت آویزون کن! (خنده)
بعضی ها میگن نمک بزار تو جیبت! (خنده)
بعضی ها ...
بعضی ها ...
بعضی ها ...
.
.
ما روش های مختلف رو تست و بررسی کردیم و راستش جانانه ترین روشی که من خودم دیدم عالی جواب میده و دین اسلام هم همین رو توصیه میکنه اینه که "صدقه" بدید!
(نکته این طور نیست که دین اسلام حرف ما رو توصیه کنه بلکه ما توصیه دین اسلام رو تست کردیم و دیدیم بسیار عالی جواب میده)
و اما صدقه چیست؟
؟
؟
این صندوق آبی ها؟!
؟!
؟!
آره؟!
؟!
؟!
صدقه از چه کلمه ای میاد؟
؟
؟
صدق.
صدق یعنی چی؟
؟
؟
راستی و درستی.
دین اسلام توصیه می کند هر چیزی نیکی که ریشه در راستی و درستی داشته باشد، صدقه است.
از نظر دین اسلام هر کار نیک صدقه است.
شما وقتی روایات رو می خونید در مورد "صدقه ی مقام" نوشته شده که مثلا شما رییس یه کارخونه ای یا رییس یه قبیله ای و در اون کارخونه و قبیله میخاد ظلمی به کسی بشه و شما از مقامت استفاده می کنی که جلوی اون ظلم رو بگیری، این رفتار شما صدقه مقام شما است.
.
.
صدقه زبان: یه زن و شوهر با هم دعوا دارن و شما از این زبان استفاده می کنی و کلی با این دو حرف میزنی که طلاق نگیرن، این رفتار شما صدقه است.
.
.
صدقه ی دانایی اینه که دانسته هات رو به مردم یاد بده.
پیامبر (ص) می فرمایند که از بهترین صدقه ها همین مورد آخر (یاد دادن دانسته ها به دیگران) است.
پیامبر (ص) فرمودند لبخند شما به روی دیگران صدقه است. (البته به شرطی که از جنس موافق باشد!)
پیامبر (ص) دادن آدرس به کسی که راه گم کرده صدقه است.
پیامبر (ص) جمع کردن خار و خاشاک از مسیر عبور مردم صدقه است.
تو کوچه داری میری می بینی یه آجر وسط کوچه است، میگی نکنه بچه ی مردم پاش بگیره به این و بخوره زمین، آجر رو بر میداری و میزاری کنار دیوار، بنا به گفته ی پیامبر ( کسی که حرف هاش همه از عالم غیب است) این رفتار شما صدقه است.
پیامبر (ص) هدایت کردن مردم به سمت کارهای خوب صدقه است و باز داشتن اون ها از کارهای بد صدقه است.
پس صدقه یعنی اهل کار خیر باشی.
خوب یه مدلش هم همین صندوق آبی هاست.
.
.
میگن یه نفر تو این صندوق آبی ها پول انداخت بعد از خیابون رد شد و ماشین زد بهش.
خونین و مالین بلند شد دید یکی داره پول می ندازه توش؛ گفت "آقا ننداز؛ کار نمی کنه؛ خرابه!"
.
.
اگر اهل کمک کردن به مردم شدید،
اگر دیگران برای تو به اندازه خودت مهم بودن و ارزش داشتن،
سپری از انرژی مثبت دور تو کشیده میشه که هیچ کسی نمی تونه تو رو چشم کنه/بزنه.
هیچ کس نمی تواند!
.
.
اینی هم که میگن رسول خدا رو چشم کردن و این چیز ها، بررسی کردیم و دیدیم که از نظر دینی این حرف جعلیه.
یه چیزایی تو بعضی منابع دینی اومده که رسول خدا رو چشم کردن و خدا فلان آیه رو نازل کرد ولی بررسی عمیق ریشه داری کردیم و دیدم که همچین چیزی دروغه.
.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

سلام
آقا ققنوس من هنوز تو دو صفحه قبلم..ببخشين..42

چند بار سعي كردم اين "شل بيانيت " رو تصور كنم ..هيچي نديدم....17

شما فكر ميكنين چرا؟!!!Khansariha (134)

ممنونم..ياعلي.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

(1389 شهريور 17، 21:38)سها نوشته است: سلام
آقا ققنوس من هنوز تو دو صفحه قبلم..ببخشين..42

چند بار سعي كردم اين "شل بيانيت " رو تصور كنم ..هيچي نديدم....17

شما فكر ميكنين چرا؟!!!Khansariha (134)

ممنونم..ياعلي.

اینکه نتونستید هیچی ببینید خیلی تعجب آور نیست

اگه پست های بعد رو هم بخونید این رو میفهمید

اما اگه در مورد همه چیز این طوری باشید باید برگردید به پست ها تصویر سازی اونجا کاملا گفتم چیکار باید بکنید53258zu2qvp1d9v

موفق باشید
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

و اما انرژی دست ها
بیش ترین مقدار انرژی در دست ها است.
بیش ترین مقدار انرژی رو اول دست ها دارن و بعد چشم ها.
تا به حال کسانی رو که انرژی درمانی می کنن دیدید؟
؟
؟
با چی انجام میدن؟
؟
؟
با دست.
چرا؟
؟
؟
چون بیش ترین مقدار انرژی در کف دو دست است.
.
.
در آمریکا آزمایشی انجام شد.
تعدادی نوزاد 2 تا 6 ماهه رو انتخاب کردن.
این ها رو به دو گروه تقسیم کردن.
به مادران گروه اول گفتن نوزاد هاتون رو نوازش کنید، بهشون عاشقانه نگاه کنید، براشون شعر بخونید، برقصین واسه بچه تون، وقتی میخاین به او شیر بدین او رو محکم بغل بگیرید و باهاش حرف بزنید.
به مادر های گروه دوم گفتن بچه های رو بغل نمی کنید، بهشون نگاه نمی کنید، بچه ها رو نوازش نمی کنید باهاشون حرف نمی زنید، براشون شعر نمی خونید، شیر هم که میخاید بدید فقط با شیشه و صورت تون رو می کنید اون طرف و شیشه رو می کنید تو دهنش! فقط همین!
می دونید این آزمایش کی متوقف شد؟
؟
؟
بعضی هایی که فقط آمریکا آمریکا می کنن!
بدون اینکه بدونن چه خبره!
فکر می کنن اونجا حلوا خیرات می کنن!
!
!
این آزمایش زمانی متوقف شد که 90 درصد نوزادان گروه دوم مرده بودن و آزمایش داشت ادامه پیدا می کرد که همه نوزاد ها بمیرن!
مردم آنقدر اعتراض کردن و جلوی بیمارستانی که این آزمایش داشت توش انجام می شد تحسن کردن، پلا کارت دست شون گرفتن که مجبور شدن دانشمند های آمریکایی این آزمایش رو متوقف کنن.
بنده شخصا فکر می کنم این آزمایش وحشیانه ترین کار ممکن است!
این آزمایش در آمریکا معروف شد به "سندروم مرگ نوزادان ناشی از عدم توجه"!
نوزادی که نوازش می شد و بهش نگاه می شد انرژی ها رو از دست و چشم می گرفت.
.
.
دوستان عزیز توجه کردین ما وقتی یه جایی از بدن مون درد می گیره روش دست میزاریم و بعدش هم درد مون اروم شده باشه؟
؟
؟
در حقیقت خودتون دارید به خودتون انرژی میدین، بدون اینکه متوجه بشین!
در آمریکا یه عده نوزاد رو انتخاب کردن و به مادر ها شون گفتن که روزانه حداقل 20 دقیقه این بچه ها رو نوازش کنید.
بچه هایی که نوازش میشدن، نفخ شکمشون، بی تابی هاشون، چیزهایی که بچه های کوچک رو در این سن اذیت میکنه و باعث گریه شون میشه به شدت کمتر از بقیه بچه ها شد!
.
.
دوستان بچه هایی که زود به دنیا میان رو میگن "نارس" و این بچه ها رو میزارن توی دستگاه تا به رشد مطلوبی برسن و زنده بمونن.
اما متاسفانه بیشتر این بچه ها می میرند!
در آمریکا تحقیق جالبی شد از مادران بچه های نارس خاستند که روزانه در کنار محفظه ی شیشه ای قرار بگیرند و از سوراخ هایی که در محفظه وجود داره سر و بدن بچه شون رو نوازش کنن.
نتیجه تحقیق نشون داد که مرگ و میر بچه های نارسی که توسط مادرشون نوازش میشدن فوق العاده کمتر از بچه های نارسی بود که نوازش نمی شدند!
چرا؟
؟
؟
چون این بچه ها انرژی مثبت رو از طریق دست های مادرانشون دریافت می کردن.
و این قضیه به صورت کاملا علمی اثبات شده که نوازش سر کودکان در رشد مغز اون ها شدیدا تاثیر مثبت دارد.
پس لطفا بچه ها و عزیزان تون رو نوازش کنید!
.
.
و اما تمام چیزهایی که تا الان از انرژی ها گفتیم مقدمه بوده و یواش یواش داریم میرسیم به بحث داغ و خوشمزه ی انرژی های شوهر یاب و انرژی های زن یاب!
به به از اون بحث هاست!
بابا میل همه!
ولی اجازه بدید یه کوچولو با بحث هاله ها خداحافظی کنیم و بنده یه بحث کوچولو که باید ادغام بشه در هاله ها رو بگم و بعد برگریدم به بحث هاله ها.
.
.
دوستان عزیز من و شما با چه چیزی محیط پیرامونمون رو درک می کنیم؟
؟
؟
حواس پنج گانه.
لمس می کنیم.
می بینیم.
می شنویم.
گوش می کنیم.
می چشیم.
آیا حواس پنج گانه قادر به درک همه چیز هست؟
مثلا من الان میتونم هوا رو ناز کنم و لمسش کنیم.
مثلا بگم "وای چه هوای نازی!!!"
دوستان عزیز آنچه که ما می تونیم با حواس مون درکش کنیم بهش می گیم "متراکم" یا "پر تراکم".
مثلا من میتونم مانیتور رو ببنم و حسش کنم پس مانیتور از نظر علم فیزیک متراکم یا پرتراکم است.
و هیچ کدوم از ما نمی تونیم هوا رو ببینیم پس هوا از نظر علم فیزیک کم تراکم است.
الان من دارم به مانیتورم فکر می کنیم آیا کسی از شما می تونه فکر من رو ببینه؟
؟
؟
پس فکر من کم تراکم است.
یه قانونی داریم به نام "قانون جذب".
قانون جذب میگه که هر کم تراکمی به دنبال جذب پر تراکم مشابه خودش می گردد.
خوب طبق قانون جذب وقتی من به مانیتور فکر می کنم (فکر من کم تراکم است) خود مانیتور (مانیتور پرتراکم است) را جذب می کنم.
دوستان گفتیم "قانون جذب" نگفتین "نظریه ی جذب".
قانون یعنی چیزی که صحت و سقمش (درست نوشتم؟) مشخص شده است.
.
.
انیشتین میگه "تا چیزی حرکت نکند، هیچ اتفاقی نمی افتد"
همه ی اتفاقات عالم ناشی از حرکت است.
نظر انیشتین رو فیزیک کاملا پذیرفته.
قبلا هم گفتیم که از بدن ما انرژی هایی ساطع میشه و حرکت می کنند و می روند و بر می گردند و در مسیر رفت و برگشت اتفاقاتی رو شکل می دهند.
انرژی های ما در شکل کم تراکم در کائنات حرکت می کند و در این مسیر پر تراکم مشابه خودشون رو جذب می کنن.
انرژی های من و شما در عالم گسترش پیدا می کنند و به واسطه ی رفت و آمد شون در عالم، زندگی من و شما رو گسترش میدن.
افکار من و شما زندگی من و شما رو شکل میده چون به محظ اینکه به چیزی فکر می کنیم، چه مثبت و چه منفی، انرژی ما با بار مثبت و منفی به سمت اون چیز حرکت می کند.
انرژی های من و شما دائم در حال تبادل اطلاعات هستند. این جزو آخرین یافته های فیزیک در دنیاست و این تبادل اطلاعات بین انرژی ها خیلی چیزها رو شکل میده.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

و اما سه نکته ی مهم درباره ی انرژی:
1) در هر فکر من و شما یک حس نهفته است. ممکن است دو نفر به یک موضوع یکسان فکر کنند ولی با دو حس متفاوت و کاملا جدا! یکی با حس مثبت و یکی با حس منفی.
آن چیزی که عامل اساسی جذب انرژی های من و شماست حسی است که در پشت فکر مون قرار دارد و نه خود فکر.
مثال:
یه نفر می خواد عبارات تاکیدی بگه.
میگه "روز به روز من به خونه مورد نظرم نزدیک تر می شوم."
اگر حس خوبی نسبت به این جمله داشته باشه (یعنی وقتی جمله رو میگه از بیان این جمله لذت ببره) قانون جذب اتفاق می افتد. انرژی کم تراکم دنبال جذب انرژی پر تراکم مشابه خود میره. (برای این فرد میشه خونه)
اگر حس خوبی نسبت به این جمله نداشته باشه، فکر قوی زیاد خوب کار نمی کنه.
یادتونه در بحث عبارات تاکیدی چند تا شرط گذاشتیم. یکیش این بود که عبارات تاکیدی باید به جان و دل تون بشینه و بچسبه! باید کیف کنید ازش! خلاصه باید با عبارت حال کنید!
و دلیل اینکه می گفتیم عبارت رو خوتون باید پیدا کنید این بود که هیچ کس به غیر از خود شما نمی تواند بفهمد که چه عبارتی حس قشنگی رو در شما به وجود میاره.
2) سرعت جذب پر تراکم ها ارتباط مستقیمی دارد با باور من و شما.
هر چه باور قوی تر، قدرت جذب قوی تر.
یکی میگه "من روز به روز به خونه ام نزدیک تر می شوم" بعد تو دلش میگه "ای بابا؛ با حلوا حلوا که دهن شیرین نمیشه!"
این شخص ممکن است به سختی به خواسته اش برسه.
3) انرژی که شما می فرستید، آنچه را که جذب می کند، بسیار پر رنگ تر از آن انرژی است که شما فرستاده بودید.
یه انرژی منفی میفرستی، سه ماه درگیری منفی پیدا می کنی.
یه انرژی مثبت می فرستی، سه ماه همین جوری پشت سر هم برات نعمت میاد.
یکی از قوانین کائنات این است که آنچه که می کاری کمتر و آنچه که درو می کنی بیشتر است.
اگر دانه ی گندمی بکاری، خوشه ای درو می کنی که کلی دانه ی گندم در خودش داره.
اگر تخم هندوانه ای بکاری، از این تخم بوته ای بیرون میاد که این بوته هفت هشت تا هنداوانه دارد و هر کدوم از این هندوانه ها چهل پنجاه تا تخم دراد.
پس این طور نیست که من یه انرژی منفی بدم و انرژیم یه دونه دردسر جذب کنه یا یه انرژی مثبت بدم و کائنات یه لطف بهم بکنه.


و اما بحث اصلی!
بزارید ببینیم که چطور میشه در دنیایی که 6.5 نیم میلیارد جمعیت داره، یک نفر میشه همسر بنده!
فرقی نمی کنه که همسر من از کدوم شهر دنیا باشه (تهران، تبریز، اصفهان، پاریس، ایتالیا، ونیز، آمریکا و ...)
چطور میشه که توی این همه آدم این شخص میشه همسر بنده؟!
چطور میشه که توی این همه آدم یک نفر سر راه من قرار می گیره و میشه همسر من؟!
البته برای بعضی ها هم 4 نفر!!!
چطور میشه که در این 6.5 میلیارد نفر، 10 یا 20 نفر میشن رفقای صمیمی من؟!
مولانا شعر قشنگی دارد:
ای بسا عیبی که بینی در کسان ... خوی تو باشد در آن ها ای فلان
اندر ایشان تافته هستی تو ... از نفاق و ظلم و بد مستی تو
مولانا میگه عیبی که از اطرافیان میگیری، چه بسا دونه دونه ی این ها، عیب های خودت باشه!!!
و دقیقا این مطلب درست است!!!
چیزی است که امروز فیزیک کوانتوم این رو اثبات کرده است.
ما آدم هایی رو به سمت خود مون جذب می کنیم که پر تراکم خودمون هستند.
من بچه که بودم همچین یه هوا با مادرم لجبازی می کردم. فقط یه هوا!
انرژی های ما می گردن و دنبال یه آدم سوپر لجباز ِ لجبازپور ِ لجباز نسب ِ لجباز زاده ی لجبازیان ِ........
انرژی ها یه لجبازی برام میارن که من حالم از لجبازی بهم بخوره!!!
اگر من 20 درصد لجباز باشم، انرژی من دنبال جذب یه آدم 200 درصد لجبازه!!!
اگر من 30 درصد مهربون باشم، انرژی من دنبال جذب یه آدم 300 درصد مهربونه!!! (وای که چه مزه ای میده)
یکی برای دوستش تعریف می کرد:
- میدونی من چطور ازدواج کردم؟
- نه!
- من با مامانم اینا رفته بودیم کفش بخریم، خب!
- خب!
- اونم با مامانش اینا اومده بود کفش بخره، خب!
- خب!!
- من تو ویترین گفتم "مامان کفش شماره ی 18"، خب!
- خب!!!
- اونم گفت "مامان کفش 180"، خب!
- خب!!!!
- من به خودم گفتم "وای چه تفاهمی، فرق ما فقط یه صفره، صفر هم که ارزشی نداره" خب!
- خب!!!!!
- توی مغازه من نشستم رو صندلی این وری، اونم نشست رو صندلی اون وری، خب!
- خب!!!!!!
- کفشها رو که آوردن، همین که ما دولا شدیم پاشنه ی کفش ها رو بکشیم، چشامون گره خرد تو هم و شدیم زن و شوهر!

دوست من کسی که وارد زندگی ما می شود، شانسی نیست!!!
یه نفر وارد زندگی من و شما می شود که پرتراکم تفکرات و رفتار ها و احساسات خود ماست.
هر انرژی ای در کائنات در به در جذب متراکم خودش است.
بعضی ها می پرسن که "آقای ققنوس به نظر شما همسر آینده من کی میشه؟"
بهشون میگم "یکی مثل خودت ضرب در N !"
اگه اهل دروغ و حقه بازی هستی احتمالا یکی از طایفه هند جگر خاور!
شاید پیش خودتون بگید که بر عکسه یا اینکه مثلا فلان زن و شوهر رو می شناسید که این قضیه در مورد شون صادق نیست.
اجازه بدید این بحث رو به آخر برسونیم، در طی بحث یه آزمایش هایی داریم که ثابت می کنیم که این قضیه کاملا صادق است!
ورود یک آدم فوق العاده بی تعهد در زندگی ما دلیل کم تعهدی ماست در زندگی.
بعضی ها کیسه زباله میگیرن تو دستشون و توی خیابون راه میوفتن:
- اه اه اه اه!
- چیه؟
- آقا همه ی عالم رو مگس گرفته!
- خوب معلومه تا موقعی که کیسه زباله گرفتی دستت، همه ی مگس ها شماره موبایل میدن!
کسی که انتظار گل می کشد باید بوی گل بدهد.
مگه میشه با زباله راه بیوفتی بعد منتظر پروانه باشی! با زباله مگس میاد!
ما کسی رو جذب می کنیم که شبیه خودمان است.
بعضی ها تا حالا هشت بار ازدواج کردن و یکی از یکی بی ریخت تر. بعد میرن مشاوره میگن "اقای ققنوس به نظرتون نهمی رو قبول کنیم؟"
متاسفانه باید بگیم که اگر تو 900 تا ازدواج هم بکنی باز هم بی ریخت میشه. میدونی چرا؟
؟
؟
چون تو آدم هایی رو جذب می کنی که شکل خودت هستن.
تو وقتی از نفر اول جدا شدی فقط همه ی تقصیر ها رو انداختی گردن او و خودت شدی علیه سلام! و تو همون آدم قبلی هستی و انرژی های تو یکی پررنگ تر از خودت رو برات میارن! باز هم زندگیت بی ریخت می مونه.
ما در ریاضیات می گیم "p آنگاه q" تا وقتی این طرف داستان p باشد اون طرف q خواهد بود.
و اگر این p عوض شد اون طرف هم عوض خواهد شد.
عزیزم تا تو این هستی ازدواج هات بی ریخت می ماند. مگر اینکه تو عوض بشی تا انرژی هات چیز دیگری را به سوی تو جذب کند.
آقا و خانم هایی که میخاید ازدواج کنید و دنبال شریک خوبی می گردید، لطفا خوبی ها رو زندگی کنید. الکی هم شعار نده.
انرژی های تو automatic میرن برات خوب ها رو جذب می کنن. تو فقط خوبی ها رو زندگی کن.
آدم هایی به ست ما جذب می شوند که مثل آینه تفکرات ما را به سمت خودمان باز بتابانند.
بعضی ها میگن "این چه قانونیه! خوب اگه من 20 درصد لجبازم کائنات یه 2 درصد لجباز گیرم بندازه! چرا 200 درصد؟!"
اگر تو بد باشی کائنات یه بدتر از خودت رو می فرسته سراغت که از اون بدی حالت بهم بخوره.
به دختر خانم می گیم که "دوست من این چه داستانیه که فکر می کنی دختری که دوست پسر نداشته باشه بی کلاسه و بی پرستیژه؟! و اگه شیش تا دوست پسر داشته باشی دیگه کارت خیلی درسته؟!"
میگه "نه شیش تا رو گذاشتم سر کار! اینقدر باحاله!"
بعد با یه پسری ازدواج می کنه و سه ماه بعد میاد برای مشاوره و میگه که "آقای ققنوس با یه پسری ازدواج کردم 60 تا دوست دختر داره!!!"
می گیم که "خوب منطقیه! تو قبلش شیش تا دوست پسر داشتی! خیلی واضحه!"
خوبی ها رو زندگی کن عزیز من
اگر بد باشی یه نفر خیلی بد وارد زندگیت میشه که تو اون بدی رو بالا بیاری و بفهمی اشتباه کردی.
اگر خوب باشی یه نفر در اون زمینه وارد زندگی تو میشه که تو در اون زمینه پر رنگ تر بشی.
تو که 20 درصد مهربان باشی یه 200 درصد مهربان میاد توی زندگیت که بهت نشون بده که اگه از این بهتر باشی چقدر عالیه! به واسطه ی 200 درصد مهربان بودن او، تو هم مهربان تر بشی.
او می شود زره بین که مثبت ها و منفی ها رو نشونم بده که منفی ها را ترک کنم و مثبت ها رو تقویت کنم.
.
.
خوب آقای ققنوس دلیل حضور اون آدم در زندگی من پیدا شد.
اون آدم در زندگی من اومده که در دونه دونه ویژگی های مثبت و منفی من، پر رنگ و پر متراکم من باشد.
حالا من تو زندگی اون چه کار می کنم؟
؟
؟
خیلی ساده است.
او پر رنگ ویژگی های شماست، شما پر رنگ ویژگی های او.
اینکه میگن خدا در و تخته رو باهم جور میکنه، جور جور جور جور جور جوره!!!!!!
دختر خانمی که میاد میگه "من قوم و قبیله و خانواده ام تصمیم گرفتن من با پسر عموم ازدواج کنم".
ما این حرف رو از او قبول نمی کنیم.
قبل از این که کسی برای تو تصمیم بگیرد، هاله های انرژی تو این تصمیم رو گرفتن که تو با پسر عموت که پررنگ تو بود، ازدواج کنی.
حالا هاله های انرژی هوشمندانه رفتاری رو می کنن که پدرت مجبورت کنه به ازدواج با پسر عموت!
چرا همه به پسر عموشون ازدواج نمی کنن؟
؟
؟
اون یکی هم تو قوم و قبیله است. توی اجباره ولی با پسر داییش ازدواج می کنه!
چون پررنگ این یکی پسر دایی است.
هاله ها اتفاقاتی رو رقم میزنه که تو با پسر داییت ازدواج کنی.
اصلا ربطی به اون زوره نداره.
.
.
دوست من
من پر تراکم او هستم و او پر تراکم من.
من 20 درصد لجبازم او 200 درصد لجباز است و او 20 درصد دروغگو است و من 200 درصد دروغگو هستم.
بعضی ها میگن "خوب اگه اینجوری باشه وقتی من 20 درصد لجبازم، او 200 درصد لجباز است و وقتی او می خواهد یه شریک زندگی پیدا کنه، اون 200 درصد لجباز، کسی که وارد زندگیش میشه باید 2000 درصد لجباز باشه؟"
نه خیر غلطه.
این طور نیست.
چرا؟
؟
؟
چون طبق قانون جذب کم تراکم ها، پر تراکم ها رو جذب می کنن.
پرتراکم ها سراغ متراکم تر از خودشون نمیرن.
20 درصد 200 درصد رو جذب می کنه چون 20 کم تراکمه و 200 پرتراکم ولی اون 200 که پرتراکم دیگه نمیره پرتراکم تر از خودش رو جذب کنه.
دقیقا در زمینه هایی که شما ضعیف هستید اون قویه.
جایی که شما یکم مثبت هستید او خیلی مثبت است.
جایی که او یکم منفی است شما خیلی منفی هستید.
ما جذب آدم هایی می شیم که با ما هم خوانی دارند.
این هم نوایی در همه ی عالم دیده میشه.
.
.
دانشمندان آزمایش جالبی رو انجام دادند.
دو پیانو را در دو طرف سالنی که 2000 نفر ظرفیت دارد قرار دادن.
یکی رو این طرف سالن و اون یکی رو اون طرف.
و بعد مثلا کلید هشتم از سمت چپ (کار نداریم که موسیقی دان ها به اون کلید چی میگن) رو فشار دادن.
می دونیم که زیر کلید های پیانو سیمی هست که صدا رو تولید می کنه.
خیلی جالب است که وقتی سیم هشتم به ارتعاش در میامد در آن یکی پیانو هم دقیقا سیم هشتم به صدا در میومد!!!
طبیعت به شدت هم نوایی دارد.
.
.
میدونم بحث طولانی شد ولی لازم بود که به یک باره گفته بشه!
.
.
جلسه بعد رو از دست ندید! قراره یه آزمایش فوق العاده جالب انجام بدیم.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

می خوام حرفی هایی رو که زدم اثبات کنم.
همه قلم کاغذ ها جلوتون و این جدولی رو که میگم بکشید تا اثبات کنم شما لنگه ی خودتون رو جذب کردید.
قلم و کاغذ جلو تون!
یه جدول می کشین که این جدول سه ستون دارد.
بالای ستون اول می نویسید "نام و نام خانوادگی"
بالای ستون دوم می نویسید "صفات مثبت"
بالای ستون اول می نویسید "صفات منفی"
این جدول نزد خودتون می مونه و ما با جدول شما کار نداریم و فقط به نتیجه ای که خود شما به ما خواهید گفت کار داریم!
.
.
خوب فعلا به توضیح من گوش کنید و هیچ چیزی ننویسید تا بعد بهتون بگم.
.
.
اولین اسمی که در جدول می نویسید:
اگر متاهل هستید، اسم همسر تون (مهم نیست که دوستش دارید یا ندارید و ....)
مثلا 4 تا زن داره، پس 4 تا اسم اول میشه اسم 4 تا زنش!
اگر عقد کرده و نامزد و دوست دختر و دوست پسر و .... دارید و یا کسی که توی ذهن تون هست و هنوز به مامان و باباتون نگفتید رو هم باید در جدول وارد کنید.
.
.
نکته شدیدا مهم: چون این جدول، جدول بسیار خطرناکی است، توصیه می کنم با رمز بنویسید! (مثلا: ب.ح یا الف)
لو نرید بعدا گردن من بندازید.
اگر کسی طلاق گرفته، اسم همسر سابقش رو هم وارد کنه.
خلاصه هر نوع شرعی و غیر شرعی و مخفی و آشکار و مرده و زنده ای که از جنس مخالف دارید یا داشتید رو وارد کنید.
.
.
و اما نفرات بعدی جدول:
چهار، پنج نفر از صمیمی ترین دوستان تون رو می نویسید.
وقتی میگم دوست صمیمی، یعنی کسی که باهاش راحت هستید.
ممکنه کسی باشه که بگه "من مادرم دوست بسیار صمیمی منه" پس اسم مادرش رو وارد کنه.
خلاصه چهار پنج نفر رو که با شما رابطه ی صمیمی دارند رو بنویسید، مهم نیست که با شما نسبت دارد یا ندارد!
خوب اسم ها رو نوشتید؟
؟
؟
خوب بنویس دیگه!
خیلی ممنون، فقط اسم ها خیلی زیاد نشه!
خوب حالا شش هفت تا صفت مثبت و منفی بارز هر شخص رو جلوی اسمش بنویسید. یه طومار ننویسید ها!
صفت هایی که خیلی بارز است.
مثلا همه میگن فلانی دروغگو است پس جلوی اسمش زیر صفات منفی این شخص می نویسید "دروغ گو"!
تبصره: اگر شما نظرتون اینه که فلان دوستتون "دروغ گو" است، اگر چه تمام دنیا بگن "صادق" است، لطفا نظر خودتون رو بنویسید و کار نداشته باشید بقیه چی میگن!
اگر هیچ صفت مثبت و یا منفی ای نداشت جلوی اسم اون آدم در قسمت اون صفت یه خط تیره می کشید.
برای هر نفر حداکثر سه تا چهار صفت بارز رو بنویسید و اگه نداشت هم که هیچ.
دوستان در مورد اشخاص جدول تون قضاوت نکنید ها، میخام که فقط صفات بارز شون رو بنویسید!
البته بگم نظر خودتون هم خیلی مهمه ولی بدون قضاوت!
خوب جدول رو تکمیل کنید تا بعد بگم چی کار می خوایم بکنیم
.
.
دوستان از اونجایی که بنده نمی دونم که چند نفر تصمیم دارن این کار رو انجام بدن و لازم هم هست که من این قسمت رو حتما به کمک خود شما درس بدم (و الا از ادامه کار باز می مونم) پس لطف کنید و توی همین تایپک اعلام آمادگی کنید تا بنده بدونم که برای چند نفر (حداقل شیش، همت نفر) باید صبر کنم و توصیه می کنم این آزمایش فوق العاده جذاب رو حتما انجام بدید.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

من اعلام امادگی میکنم53258zu2qvp1d9v
We are what we repeatedly do
Excellence,then,is not an act,but a habit.
سلام
ققنوس خان منم آمادگیمو اعلام میکنم...
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش 

خواهی دید که آن لحظه هرگز فرا نخواهد رسید...

53

[تصویر:  bwgc4a4v29tlqllozxqq.jpg]
[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام
من جدولمو كشيدم ..
فقط يه سوال ..من نميتونم سه چهار تا صفت پيدا كنم...
براي هركي هرچي فكر ميكنم يه صفت بيشتر به ذهنم نمياد..42
اشكالي نداره؟

ممنون..ياعلي.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

آماده Khansariha (46)
سلام به همگی

دوستان من چند ورزی درگیر ثبت نام خواهم بود از طرفی فقط 4 نفر!:smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:

پس کجان این بچه هاTearsTears


سهایی4fvfcja تعداد صفت ها مهم نیست فقط مهم نظر شما و بارز بودن صفت است53258zu2qvp1d9v

بازم منتظر می مونیم تا بقیه هم بیان

شاید درگیر ثبت نوم4fvfcja هستنcheshmak
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

(1389 شهريور 21، 11:31)ققنوس نوشته است: سهایی4fvfcja تعداد صفت ها مهم نیست فقط مهم نظر شما و بارز بودن صفت است53258zu2qvp1d9v

سلام
ممنون..فهميدم..53258zu2qvp1d9v

فقط ميمونه يه نكته..
باور كنين به جون خودم من تا حالا هيچ خانواده ي اصفهاني رو نديدم كه آخر اسم ها "ي " بذارن...
تو خانواده ما خيلي وقتها همديگه رو با آقا يا خانم صدا ميكنن.. خصوصا تو جمع...
من نميدونم كارشناس اين سريال اين تخيلات رو از كجا آورده...و يا چند سال پيش اصفهان بوده....1717171717

حالا بازم شما دوست دارين فكر كنين اصفهاني ها همو اين مدلي صدا ميزنن...4fvfcja

موفق باشين و شاد..ياعلي.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان