1394 دي 2، 16:44
من از همگی تون خیلی خیلی ممنونم خیلی منو تشویق کردید با امتیازهایی که دادین
می توانم عزیز گفت باید تبلیغ کنیم
من نمیدونم چی باید بگم و یا چطوری بخوام تبلیغ کنم چون تا همین جا هم خیلی به من روحیه دادین
خب راستش واقعیت اینه که من از بچگی نقاشیم خیلی خوب بود
اما متاسفانه همیشه در حد تشویق داخل خونه محدود می موند
چون پدر و مادر من تمام توجه شون به " درس" بود و منو خیلی تک بُعدی بزرگ کردن. در واقع براشون همین که بلدی خوب بکشی کافیه. کلاس هنر چه فایده ای داره؟ درس مهمتره!
واسه همین نتونستم هیچ وقت دنبال کلاس های هنری برم و استعدادی که خدا به بنده اش میده رو شکوفا کنم ( متاسفانه)
خیلی وقت بود ( از بعد دفاع نزدیک 3 ماه) که دلم میخواست بشینم برای خودم چیزی بکشم.
اما خب طبق عادت تربیت و بزرگ شدنم : هر بار به خودم میگفتم چه فایده داره؟ وقتتو بزار برای کارهای مهمتر و پایان نامه ات.
و پشت گوش می انداختم
تا اینکه می توانم دعوت کرد برای مسابقه
تعلل نکردم
به خودم گفتم کیمی چرا کاری که دوست داری رو انجام نمیدی؟چرا اینقدر به خودت سخت میگیری؟ نترس حتی اگه برنده نشدی..تو لذت خودتو ببر.
برای کشیدن این نقاشی ( که اولین بار بود در عمرم به صورت حرفه ای میخواستم از چهره نقاشی بکشم) حدود 4..5 ساعت وقت گذاشتم
من ایده و هدفی نداشتم برای مسابقه
فقط اون روز دلم میخواست شکل یه خانوم رو بکشم. فقط میخواستم کاری که دوست دارم رو انجام بدم.
بعد از اتمام کار به نظرم اومد نگاه غمگین اش، جا افتادگی و خانوم بودنش، و ظرافت صورتش...منو یاد لیلی می اندازه
من لیلی خانوم کانون رو خیلی نمیشناسم. ولی حس خوبی بهشون دارم. شاید شباهت اسمش به " لیلی ی معروف مجنون" بی دلیل نباشه.
نمیتونم براتون لذتی که از کشیدن نقاشی و بازی با رنگ ها به من دست می داد رو توصیف کنم.
من چه اینجا برنده بشم یا نشم، انرژی و تشویق هاتون خیلی امیدوارم کرد و دلگرم .... قلبا راضی هستم.
جدی جدی از همه تون متشکرم
یا عباس