امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

من و دلتنگی و این بغض مدام ...

[تصویر:  145083485.jpg]

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
همیشه ابرهایی هستند
که هیچ گاه نمی بارند
بغض هایی
که -هیچ گاه-
نمی شکنند
و حرف هایی
که در دل می مانند

مائده دهقان
من هرگز نمی گویم در هیچ لحظه‌ای از این سفر دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من می‌گویم: به امید بازگردیم، قبل از اینکه ناامیدی، نابودمان کند...

"نادر ابراهیمی"

وَ لا تَقرَعنی قارِعَةً  یَذهَبُ لَها بَهائی...

و مرا چندان به  سختی دچار مکن که
بزرگی و سرزندگی ام  را از میان ببرد.


"صحیفه سجادیه"
 سپاس شده توسط
گاه دلـــــــم ميگيرد ازصداقتـــــم كه هيچكس لايــــــق آن نيست.....
گاه دلــــــــم تنگ ميشودبراي وعــــده هايي كه ميدانستم نيست اما براي دلخوشيم كافــــي بود....
گاه دلــــــــم ميگيرد از سادگـــــي هايم....
گاه دلـــــــم ميسوزد براي وفـــــــاداري هايم...
گاه دلـــــم ميسوزد براي اشكهايم..... گاه دلـــــــم ميگيرد از روزگــــــــــاري كه درآنم....
اين نبـــــــــــــــود آنچه درانتظارش بــــــــــــــــودم


53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
نفسم باش مرا چون تو کسی نیست عزیز
شهر خالی ست مرا همنفسی نیست عزیز
حافظ از حال من سوخته آگاه تر است
زده ام فالی و فریاد رسی نیست عزیز
نیست حتا پر و بالی که به سویت بپرم
آسمان بی تو مرا جز قفسی نیست عزیز
کیمیایی و من خسته مسی ناچیزم
به سر کوی توام دسترسی نیست عزیز
قلب بیمار مرا عشق شما درمان است
غیر آغوش تو دل را هوسی نیست عزیز




 53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
من ردای عاشقی را در جوانی باختم
دوختم اندازه بر دوش رقیب انداختم

سالها طی شد زعمر من ولیکن روزوشب
بیقراری کردم و با بی قراری ساختم

چون گذشت عهدشبابم بافراغ وبی کسی 
یاد او شد همدمم باین جدایی ساختم

گرچه دور از او شدم در عنفوان عاشقی
لیک تنها بر دوصد از لشکر غم تاختم

برلبم مهرسکوت است وزبان قاصر
 ولی
قصه های عاشقی در خواب ورویا ساختم

بهترین راه فرار از عاشقی دیوانگیست
گر چه تاوانی عظیم باخون دل پرداختم

53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
روح سرگردان عشقم ؛ جلوهٔ شیدائی ام...
سینه ام  آتش گرفت از غربت تنهائی ام.

سایه ای  از یک جنون جانگزا گسترده است...
در  بیابانها  طنین  نالهٔ  لیلائی ام.

روز و شب چون موج سر بر صخره دارداشک من..
ای  به  قربان  خیالت  دیدهٔ دریائی ام.

آرزو  دارم  به  کویت  پر بگیرم  تا افق...
من که چون پروانه ها  همزاد بی پروائی ام.

هر کسی می بیندم‌  دیوانه میخواند مرا...
گوئیا  من  تا ابد  محکوم  این رسوائی ام.

53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
دلا ، شبها نمی نالی ، به زاری . 
سر راحت ، به بالین ، می گذاری . 

تو صاحب درد بودی ، ناله سر کن . 
خبر ، از درد بی دردی ، نداری . 

بنال ای دل ، که رنجت ، شادمانیست . 
بمیر ای دل ، که مرگت ، زندگانیست . 

دلی خواهم ، که از او ، درد خیزد . 
بسوزد ، عشق ورزد ، اشک ریزد . 

مباد آن دم ، که چنگ نغمه سازت . 
ز دردی ، بر نیانگیزد ، نوایی . 

مباد آن دم ، که عود تار و پودت . 
نسوزد ، در هوای آشنایی . 

بنال ای دل ، که رنجت ، شادمانیست . 
بمیر ای دل ، که مرگت زندگانیست . 

دلی خواهم ، که از او ، درد خیزد . 
بسوزد ، عشق ورزد ، اشک ریزد .

53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
درون سینه آهی سر دارم
رخی پژمرده رنگی زرد دارم

 ندانم عاشقم مستم چه هستم ؟
همی دانم دلی پر درد دارم

                                             فریدون مشیری
                                                 گناه دریا

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
بیخیالو میشناسی...
بیخیال یہ ڪلمہ مقدسیہ.
وقتی درد داری بگو بیخیال...
وقتی ناراحتی بگو بیخیال...
وقتی شڪستی بگو بیخیال...
وقتی شڪستنت بگو بیخیال..
وقتی حرف داری نمیخوای بزنی بگو بیخیال...
وقتی ناراحتی بگو بیخیال...
وقتی دلت پره حرفہ ولی هم درد نداری بگو بیخیال...
وقتی عاشقی عشقت دلش پیش یڪی دیگس بگو بیخیال...
وقتی نمیخوای دل یڪی روبشڪنی بگو بیخیال....
حرفای دلت بیخیال...
رفتن عشقت بیخیال...
ڪلا دنیا رو بیخیال...
اره من عاشقم ولی عشقم.....بیخیال.
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

Hanghead Hanghead
[img=0x0]http://s6.picofile.com/file/8255085326/%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%88_%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C.gif[/img]
مولانا ..

اَهلِ نَماز میشَوَم ، جُمله نیاز میشَوَم
سوی حِجاز میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی"

باده ی ناب میشَوَم ، شِعر و کِتاب میشَوَم
یِکسَره خواب میشَوَم ، "باز مُقابِلَم تویی"

هَمرَهِ موج میشَوَم ، راهیِ اوج میشَوَم
فوج به فوج میشَوَم ، "باز مُقابِلَم تویی"

سایه ی ماه میشَوَم ، دَر تَهِ چاه میشَوَم
راهیِ راه میشَوَم ، "باز مُقابِلَم تویی"

توی رَواق میشَوَم ، کُنجِ اُتاق میشَوَم
بَسته به طاق میشَوَم ، "باز مُقابِلَم تویی"

اینهَمه مَرد میشَوَم ، مَخزَنِ دَرد میشَوَم
ساکِت و سَرد میشَوَم ، "باز مُقابِلَم تویی"

اَز هَمه دور میشَوَم ، نقطه ی کور میشَوَم
زِنده به گور میشَوَم ،"باز مُقابِلَم تویی"

هَمدَمِ خار میشَوَم ، بی کَس و یار میشَوَم
بَر سَرِ دار میشَوَم ، "باز مُقابِلَم تویی Khansariha (2)
[تصویر:  u2kig0x2xk6igwj759y.png]

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
ﻳﻜﻲ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺖ ...
ﺩﻡ ﻧﺰﺩﻡ !

ﻳﻜﻲ ﺻﺪﺍﻗﺘﻢ ﺭﺍﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ...
ﺳﻜﻮﺕ ﻛﺮﺩﻡ !

ﻳﻜﻲ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺭﺍﺑﻪ ﺑﺎﺯﻱ ﮔﺮﻓﺖ ...
ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻛﺮﺩﻡ!

ﺍﺯﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ...
ﺩﻧﻴﺎ جاییست ﻛﻪ ﺍﮔﺮﻣﺜﻞ ﺑﻘﻴﻪ ﻧﺒﺎﺷﻲ ...
ﻟﻪ ﻣﻴﺸﻮﻱ !

ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﺜﻞ ﺑﻘﻴﻪ ﺑﺎﺷﻢ ...
ﮔﻔﺘﻨﺪ . "ﺗﻮﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ"!!


53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
گله از دست تو نیست ...
دگر از وحشت مرداب خودم دلگیرم ...

به خدا منتظر فرصت یک تغییرم ....

من اگر برکه صفت ماندمو دریا نشدم .....

چه کنم بسته ی تقدیرم و بی تقصیرم ....

مگذارید دگر بر سر راهم تله ای ...

من خودم بی تله در دام خودم زنجیرم ...

53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی است

تو مرا باز رساندی به یقینم، کافیست

 

قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو

گاه گاهی که کنارت بنشینم، کافیست

 

گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم

گاهی از دور تو را خوب ببینم، کافیست

 

من همین قدر که با حال و هوایت-گهگاه-

برگی از باغچه ی شعر بچینم، کافیست

 

فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز

که همین شوق مرا، خوبترینم! کافیست


محمد علی بهمنی

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
ﻗﺼﻪ ﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ
ﻋﺸﻖ ﺧﺎﻟﯽ ﺯ ﻓﺮﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ

ﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻫﺰﻧﺎﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮﻧﺪ
ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺯ ﺩﺷﻨﻪ ﻭ ﯾﻮﻍ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ

ﻓﺼﻞ ﺳﺮﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ
ﻗﺼﻪ ﯼ ﻣﺮﮒ "ﻓﺮﻭﻍ " ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ

چند ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﻣﻦ ﻭ ﻋﺸﻖ ﮔﺬشت 
ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﻠﻮﻍ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ

ﮔﺮﮒ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻪ ﯼ ﻣﯿﺶ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﻧﺮﻭ
ﺟﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﮑﺮ ﺷﻠﻮﻍ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ

" ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﻭﺍﺭﺙ ﺁﺏ ﻭ ﺧﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺍﻧﺪ " ؟
ﺣﺮﻑ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔردیم


53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان