امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

من و دلتنگی و این بغض مدام ...

نه دلتنگ ادمای این کره خاکی نمیشم 
اما حاجی؟
دلتنگی برات که امون از دلم برده که 
صدات
لبخندت
عکسات
کارات
مهربونی هات
توفیق هات
همه خصوصیاتت
هر وقت یه نشانه ازشون ببینم و بشنوم بی اختیار اشکام سرازیر میشن
میدونم که لطف خودت نسبت به منه
شرمندتم اگر خیلی وقتا امیدت رو ناامید میکنم اما تو همیشه هوامو داشتی
میدونی طاقت ندارم پشت سرت چرت و پرت بگن تو رو خدا کرم کن در برابرشون
حاجی میدونی تکی برام
دفترام پر حرف زدن با خودته دیگه جا نموند گفتم بیام اینجا
حاجی یعنی تابستون میشه بیام پیشت؟
من که از کرمان دلم نمیخواد برگردم اصلا چرا کرمانی نشدم؟

حاجی یادته اومدی به خوابم؟
دو فروردین دقیقا به حقیقت پیوست که
هدیه ها رو امام رضا داد دست تو که بیاد دستم
دلا رو تو نرم کردی که
بیشتر هوای دلمو داشته باش همین Unsure
53 عصاره شهدا:شهید حاج قاسم سلیمانی 53


49-2 تنها چیزی که دوست دارم منو باهاش ارزش گذاری کنن چادر مادرم فاطمه است که از سرم نیفتاده به لطف خودش 49-2


  Shamالهی مددSham
 سپاس شده توسط
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی
بشنود دوستش از نامزدش دل برده 
 
مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی 
که به پرونده جرم پسرش برخورده  
 
خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ 
بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است 
 
خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق 
که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است  
 
خسته مثل پدری که پسر معتادش 
غرق در درد خماری شده فریاد زده 
 
مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس 
پسرش ، پیشِ زنش ، بر سرِ او داده زده ...  
 
خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم 
دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است 
 
مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند 
زنش اما به قسم خوردنِ آن مشکوک است  
 
خسته مثل پدری گوشه آسایشگاه 
که کسی غیر پرستار سراغش نرود 
 
خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که 
عـــــید باشد ... نوه اش سمت اتاقش نرود !  
 
خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید ... 
غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است 
 
شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید 
در پی معجزه ای ... راهی مشهد شده است ... 

(علی صفری)
.
.
.
ای یک دله صد دله دل یکدله کن
 
مهر دگران را زدل خود یله کن
 
یک شب زسر صدق بیا در گه ما
 
گر حاجت تو روا نشد آنگه گله کن
در زندگي زخمهايي هست كه مثل خوره در انزوا روح را اهسته مي خورد و مي تراشد

.

.

.

 اين دردها را نمي شود به كسي اظهار كرد....
گریبان چاک و بر سر خاک و بر دل دست و در گل پا

میان خلق حال من تماشای دگر دارد...
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
«إنَّ هذه الدُّنيا قَد تَغَيَّرَت و تَنَكَّرَت و أدبَرَ مَعروفها!»

«این دنیا دگرگون شده و چهره عوض کرده، خوبی‌هایش پشت کرده و رفته‌اند...» Khansariha (2)

.
.
.

• بخشی‌از‌خطبه‌‌ی‌سیدالشهداء‌هنگام‌ورود‌به‌کربلا.
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
رو سر بنه به بالین ، تنهـــا مـــرا رهـــا کــن
 تـــرک من خـــرابِ ، شــب گــردِ مبتــلا کــن

ماییم و مـوج ســودا ، شـب تـا بــه روز تنهــا

خواهـــی بیــا ببخشا ، خـواهی برو جفا کن


از مـن گـریــز تـــا تـو ، هـــم در بـــلا نیفتـــی

 بگـــزیـــن ره ســـلامت ، تــــرکِ رهِ بـــلا کـن


ماییـــم و آب دیـــده ، در کنــج غـم خــزیـــده

بـــــر آب دیــده ی ما ، صــد جای آسیـا کــن


خیـره کشی است ما را ، دارد دلی چو خارا

بکشـــد کسش نگــویـــد ، تدبیر خــونبها کن


بر شـاه خـــوبــرویان ، واجــب وفـــا نبـاشــد

ای زردروی عاشــق ، تــو صبــر کــن وفـا کن


دردی اســـت غیـــر مردن ، آن را دوا نباشــد

پس من چگونه گـویــم ، کاین درد را دوا کــن


در خواب دوش پیری ، در کوی عشـق دیــدم

با دست اشارتم کرد ، که عزم سـوی مـا کن


گر اژدهاست بر ره ، عشقیست چــون زمرد

 از برق این زمــرد ، هــی دفـــع اژدهـــا کــن


بس کن که بیخودم من ، ور تــو هنــرفـزایی

تــاریــخ بـوعلــی گــو ، تدبیر بــوالعــلا کــن

   « مولوی - دیوان شمس »
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]

نشسته ام وسط زندگی ، صبور ، غمگین ،
امیدوار ، خسته و ادامه دهنده و ادامه دهنده ....
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]

نمانده در دلم دگر توان دوری(: ...
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
 سپاس شده توسط
ــــــــــــ
ـــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــ


یک جهان حرف داشتم ولی حالا ، عقده ای مانده در گلو هستم ....



.
.
.
.
.
.
.
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]

 سپاس شده توسط
.

.

.

ما را چه به مسروری ، ما در غم خود نعره مستانه زدیم ....

ـ
ــــ
ــــــــــ
ــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــ
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]

 سپاس شده توسط
دلم می سوزد و کاری 
ز دستم بر نمی آید 
صدایت کرده ام یا رب 
صدایم در نمی آید
نمی دانم چرا هر شب
دلم افسرده میگردد 
به آغوش تو محتاجم 
جهانم سر نمی آید 

خودم
با اندکی تضمین
 سپاس شده توسط
.
.
.
.
.
.

نمیدانستم چرا میخواهم بگریم ...
اما میدانستم اگر کسی با من حرف بزند یا دقیق نگاهم کند...
یک هفته ی تمام خواهم گریست...

ـ

ــــ

ــــــــــ

ــــــــــــــــــ

ـــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــ

پ ن اسپم: دوستان پست هایی ک اینجا ارسال میکنم صرفا حال دل من نیست .. متن هایی ک ازشون خوشم میاد و در تاپیکی مرتبط ب اشتراک میذارم .همین  53258zu2qvp1d9v
بعضی موقع ها هست ولی اکثرا نیست Khansariha (56)
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]

ماه یه نیرویی داره که دوست داره تمومِ اجسامِ روی زمین رو جذب کُنه ...
اثرِ این نیرویِ جاذبه ی ماه رو روی دریا میشه دید !
از هر طرف کُره زمین، ماه که به آب دریا یا اقیانوس نزدیک میشه ، اون قسمت مَد پیدا میکنه و آب بالاتر از سطح خودش میاد و با فاصله گرفتنِ ماه از اون قسمت جزر اتفاق میفته و آب به پایین کشیده میشه ...
این جاذبه فقط رو آب دیده میشه و ماه نمیتونه زمین رو جا بجا کُنه !

وقتِ نماز که میشه ، همون اول وقت امام زمان می ایستن به نماز ...
اون موقع حالتِ مَد و نیرویِ جاذبه یِ رسیدنِ به او زیاده ! 
هر لحظه که میگذره این جاذبه و رسیدن کمتر و کمتر میشه و جزر اتفاق میُفته ...

میگم؛ اگه روون باشیم مثلِ آب ، ناخودآگاه جذب میشیم !
اما اگه آب به گِل بشینه و مثلِ زمین سخت شه ، جذب نمیشه ...

دل که دستِ امام باشه ، میشه مثل آب

قبول باشه رفقا 303
من و دلتنگی و این بغض همه هم سفریم
مانده در حسرت دیدار تو ما منتظریم ...


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان