1401 فروردين 24، 6:59
اما حاجی؟
دلتنگی برات که امون از دلم برده که
صدات
لبخندت
عکسات
کارات
مهربونی هات
توفیق هات
همه خصوصیاتت
هر وقت یه نشانه ازشون ببینم و بشنوم بی اختیار اشکام سرازیر میشن
میدونم که لطف خودت نسبت به منه
شرمندتم اگر خیلی وقتا امیدت رو ناامید میکنم اما تو همیشه هوامو داشتی
میدونی طاقت ندارم پشت سرت چرت و پرت بگن تو رو خدا کرم کن در برابرشون
حاجی میدونی تکی برام
دفترام پر حرف زدن با خودته دیگه جا نموند گفتم بیام اینجا
حاجی یعنی تابستون میشه بیام پیشت؟
من که از کرمان دلم نمیخواد برگردم اصلا چرا کرمانی نشدم؟
حاجی یادته اومدی به خوابم؟
دو فروردین دقیقا به حقیقت پیوست که
هدیه ها رو امام رضا داد دست تو که بیاد دستم
دلا رو تو نرم کردی که
بیشتر هوای دلمو داشته باش همین
عصاره شهدا:شهید حاج قاسم سلیمانی
تنها چیزی که دوست دارم منو باهاش ارزش گذاری کنن چادر مادرم فاطمه است که از سرم نیفتاده به لطف خودش
الهی مدد