عزیز :.:.::. * شروع مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.

عزیز : .:.::. *  مسابقه #پاکی_رمضانConfetti * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

اعلام وضعیت روزانه

سلام53
بیشترین تعداد روزایی که قبلا پاک بودم تقریبا 160 روز بود


ولی شکر خدا الان 200 روز پاکم 4fvfcja
[تصویر:  u0o_%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%86_%D9%8...D9%842.jpg]
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
روز دوم

امروز، در مورد خواب، کاری نکردم ... فردا انشاالله بعد نماز نمی خوابم ... ضمنا، باید نوشتن تکلیف رو هم شروع کنم.
قرآن:بود ... کم بود.
مشغولیت بیش از حد دنیایی زیاد بود ... کلا دو خط فکر بود: اونقدری که باید نمره نداد بهت ... دو خط هم نشد ... بی خیال بابا!

نماز: عزمی برای خوب خوندن نبود ... اقم الصلوة لذکری را معنی کن با ذکر مثال

دل یکدله کن: حسرت رو از دلت ببر ... این همه خدا داره دلبری می کنی نمی بینی؟ ... بازآی و در چشمم نشین ای دلستان نازنین

در مورد شام زیاده روی کردم ... هر چند ناهار کم بود
کینه در فکر داشتم

ورزش + ؛ شوخی بیش از حد هیبت رو می شکنه.

قول دادم چهل روز پاک باشم ...
این یعنی:
به اندازه ی قولت تصمیم بگیر، محکم شو، حرکت کن و تلاش کن و به خدا بسپار آبرو و مردانگیت رو.
اقا مهدی خیلی عالیه اخوی Khansariha (18)


شکر خدا
نزدیک دو ماه ام317

من هم یه مقدار تغذیه رو کم کردم ، گه گاه هم فرصت شه یه ورزشی میکنم ،

تا حد امکان هم پیاده روی میکنم
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .

بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بن‌بست باز آمده است ..
و دستها، دامنه‌ها، روزنامه‌های عصر، پتوی کهنه‌ای بر هره‌ی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.


[تصویر:  0607.jpg]
روز سوم

امروز زودتر از خواب بیدار شدم و تقریبا سر موقع به قرارم رسیدم.
قرآن کم خوندم امروز. (یکی دو صفحه ... الان میرم می خونم)   .... هر روز باید 4 صفحه بخونم
نماز: متاسفانه همتی نیست برای با توجه خوندن ... خیلی فکر الکی دنیایی دارم ...
ورزش: خیلی خوب انجام شد ... زمانش باید مدیریت بشه ... تا سریع جمع و جور شه
نگاه خیلی خوب بود خدا رو شکر
متاسفانه عیب جویی و خرده گیری تو کلامم بود ... خودتو درست کن
یه اتفاق خوب برام افتاد ... فکر کنم باعث شدم یه نفر نمازش قضا نشه ... خدا رو شکر
شام به اندازه خوردم.

امشب: خواب 12 و نیم حداکثر
فردا بعد نماز نخوابم و اون پول رو بدم و برم دانشگاه
به نماز فردا توجه بیشتری کنم
اوا نوشته من نیومد
منم پاک
خیلی فکر وسوسه ای داشتم اما هربار با دوستام حرف زدم خوب شدم

[تصویر:  nasimhayat.png]
روز چهارم

متاسفانه نماز ظهر رو بی دلیل تعلل کردم ... یکی بر سر شاخ بن می برید؟!
صبح نخوابیدم ... اما بعدش خوابیدم ... انشاالله تا چهل روز اینده بعد نماز صبح دیگه نمی خوابم ... اصلا سراغ بستر نرو ... خوابت گرفت بزن بیرون ... این همه کار مفید
ورزش+
قرآن: کم خوندم ... الان می خونم
نماز مغرب و عشا: چرا انقدر به گذشته و آینده فکر کنم ... دریاب وقت و دُریاب!
غذا: کم خوردم
چشم: متاسفانه دو مورد مجازی برام تزیین شد ... تا آخر امسال این تزیین رو بزن تو گوشش

الان خوبه که سر میز خودم هستم ... از این به بعد فقط سر میز خودم با جدیت درس می خونم.

من گرچه سیه روی و بدم یا الله!
از درگه خود مکن ردم یا الله!
گفتم که من و این همه عصیان چه کنم؟
گفتی که بیا، من آمدم، یا الله
روز پنجم

امروز بعد نماز نخوابیدم  اما از نه تا 12 خوابیدم ؛ به هر حال مجموع خوابم از 6 ساعت کمتر بود؛ امشب تمرینو که نوشتم سریع، بخوابم ... فردا روزه است انشاالله

نماز ظهر و عصر اول وقت و بی توجه؛ مغرب تعلل کردم و دیر راه افتادم ... بری اول وضو بگیری بعد بشینی چی میشه؟ گول نخور عزیز من!
توجه کن به نماز ... راه طولانی رو کوتاه کن ... راه کوتاهو طولانی نکن

چشم خوب بود ... ولی یه شیطنت پنهانی وجود داشت و چند سهو رخ داد ... خیالبافی و فکر به گناهای گذشته چه لزومی داره ... به مسیر فکر کن ... می خوای چه کنی؟ برادر پشتکار خوب گفت: اگه هدف نداشته باشی فقط فکر به این میکنی که تا کی دووم میاری ... دقیقا همینه!

زبان خوب خوندم تو مترو ... سریع تر هم میشه
نت بهتر بود کنترل ... به قرارهای خودم احترام می ذارم
خیلی پر حرفی نکردم خدا رو شکر
قرآن انجام شد.

بر رخ او نظر از آینه ی پاک انداز
دوازده روز ...  

42
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
احمدرضا / 6دی/0
به نظر من  ما باید به این مشکل به دید یک جنگ نگاه کنیم 
                         جنگ  با  شیطان
اینطوری هر لحظه حواسمون جمه که شکست نخوریم  و شیطون فلان فلان بهمون نخنده
البته شیطان اولین چیزی رو که می کوبه  نماز اول وقت هستش
چون به مثابه یک دژ مستحکم عمل می کنه
امیدددددددددد وارم که پـــــــــــاک باشمممممم53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


آقا امیرحسین  به نظر من  اصلی ترین عامل موفقیت توی ترک  خواستنه 

عبادت و دعا و .... میتونن کمک کنن ولی فقط وقتی که " خواستن "  قوی و جدی باشه! 


من الان دو هفته س که توی خونه ام بیشتر و کسی ام خونه نیست  دسترسی به نت و چیزشکن هم دارم 

اما خدا روووو شکر موفق بودم  ( اینو گفتم که اسپم نشه53258zu2qvp1d9v

خواستن خیلی مهمه به هرحال
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
سلام303

تازگیا اینجا رو خیلی دوست دارمcheshmak


منم 15 روزه پاکم53258zu2qvp1d9v

کاش این پاک بودن فقط جسمی نباشه1276746pa51mbeg8j دلم میخواد روح و قلبمم از هرچی بدی پاک بشه 1276746pa51mbeg8j  از چیزایی که خدا دوست نداره. میدونم دوست نداره 22 خیلی بده بدونی چیزی رو خدا دوست نداره ولی تو دوست داشته باشی1276746pa51mbeg8j

میخوام سعی کنم ...
[img=0x0]http://www.ehda.ir/StaticPages/Pictures/468X60-1.gif[/img]

تنها با شهرت نیست که میتوان جاودانه شد ... این است راز جاودانگی...

اينک خسته تر از پروانه ، سالهاست گرد روياهاي سرخ باغچه خويش پر مي زنم و هنوز غربت تلخ هميشه را مزه مزه مي کنم . من خسته ام و حاجتي به تائيد هيچ پروانه اي نيست ...
خسته ام و به انتظار فردایی که شاید هرگز نباشد و نیاید نشسته ام .
غمگین و تنها ...
از غم نفس هایی که به شماره افتاده است و چهرهء مادری که خسته است ... و کودک اش را می بیند که هر چند دیگر کوچک نیست اما ناتوان تر از دیروز های دور در گوشه ای افتاده است و نفس های آخر را می کشد.
و  آیا به راستی تو با خود می اندیشی کسی پیدا می شود که مرهم دردهای من باشد؟
که خدا را بداند و درد را بشناسد؟
که رفتنی ست و خواهان ماندن است؟

53بیا ما هم جاودانه شویم . ما می توانیم 53

به اینجا سر بزن : اهدای زندگیKhansariha (8)
روز ششم

امروز خدا رو شکر بعد نماز نخوابیدم و انشاالله امشب زود می خوابم.
قرآن رو کامل خوندم.
نماز ظهر و عصر اول وقت بود؛ اما دل نمی دی ... آدم اگه یه حرفی رو هی بزنن بهش و گوش نده، پوست کلفت میشه ... فطال علیهم الامد فقست قلوبهم ...
نماز مغرب و عشا: باز هم مغرب رو از دست دادم ... آخه من چی بگم به تو؟ عقلتو به کار بنداز ... می خواستم جریمه تعیین کنم ... اما فکر کنم بتونم رو عقل و عبرت پذیریم حساب کنم انشاالله

آخه، ببین چه آدمایی لغزیدن ... باید به کوچکترین نکات حساس باشی ... چه برسه به نماز

چه طور موقع نوشتن تکلیف به ریز ترین مسایل دقت می کنم که مبادا 0.01 کم شم!

چشم: خوب بود در بیرون اما: دو سه نگاه سهو تو تلویزیون رخ داد + توی سرچ تو نت گول خوردم و رعایت صد در صدی نکردم ... خدایا! ازم بگذر می خواستم عبرت بگیرم از سرنوشتشون اما دلم منحرف شد ... خودت رحم کن و دلمو نگه دار

مقداری پر حرفی بود ... زمینه چینی غیبت بود ... شنیدن و خندیدن به غیبت بود ... اوضاع خرابه ... خدا به دادم برسه

کلا وقتی ریز میشم خیلی جای کار دارم:
نباید یه مساله ی کوچک و به اهمیت انقدر ذهنمو مشغول کنه
بعضی فکرها رو حداکثر در 30 ثانیه باید جمع کنی ... کشش نده ... بزرگ باش و وسیع و سخت و سر به زیر

از ته دل تعارف نکردم ... یقول اهلکت مالاً لبداً! ... کیف کن که کسی رو مهمون کنی ... بیا بالا

خیلی خسته بودم و ورزش نرفتم ... البته پیاده روی در حد مکفی بود.

فردا انشاالله سعی میکنم سریع عمل کنم: ادای حق + انجام کار + روزه + پروژه   
و
نماز رو با توجه می خونم انشاالله و اول وقت.
روز هفتم

دیشب زود خوابیدم، اما سحری بیدار نشدم و روزه نشد ... نماز صبح فقط چند دقیقه زودتر شد
قرآن کامل
ظهر و غروب مسجد + ؛ اما ظهر تعلل کردم و نماز ظهر نرسیدم ... چرا نسبت به نماز بخل می ورزی؟ این همه ساعت پای گناه به آتش کشوندی عمر رو ... ده دقیقه برا خدا چرتکه میندازی؟ ... تازه فرقی نداره که، زودتر بلند شو ... گول نخور ... از این به بعد، یه ربع به نماز مونده آماده شو بعد دوباره بشین سر کارت.
حضور قلب یه کمکی بهتر شده بود ... یعنی دو سه باری یادم اومد که مراعات کنم ... اما باز هم اصلا مطلوب نیست و حواس پرته


ادای حق انجام نشد بازهم ... خدایا! رحم کن
ورزش به خوبی انجام شد
در کیفیت و کمیت شام بی مبالاتی کردم ... محرکها رو کمتر بخور ... ارام باش ... این همه خواسته ی شکم رو دادم چی شد؟
متاسفانه سه ساعت ظهر خوابیدم ... چالاک باش ... چوب حراج زدی به عمر؟ ... به این یه ذره خواب اومدن توجه نکن ... کلا در روز دیگه تا آخر بهمن توی بستر نمی رم ... روی صندلی یا مبل

متاسفانه از نظر زبان چند مورد بد داشتم ... سه مورد هم کنترل خوبی کردم
در کاری که به من مربوط نیست ... به من چه؟! ... چرا بار خودتو سنگین می کنی؟ مگه کسی تو رو متهم میکنه ... ممکنه غیبت باشه حرفت
پر حرفی هم زیاد داشتم (موقع ورزش)
این چند ساعت باقی مونده رو برا درس استفاده کنم

وضع چشم هم خوب بود شکر خدا
ولی چسبندگی ذهن بسیار بده و ذهنم اصلا نجیب نیست ... تا یه صحنه ی لحظه ای می بینه پردازشش می کنه ... چی به روز خودم اوردم؟
روز هشتم

امروز در مجموع، روز عادی ای نبود و نتونستم خوب از وقتم استفاده کنم
یعنی از نظر ذهنی و جسمی کشش ندارم
همینجوری چشمام سرریز میکنه ... پیش میاد به هر حال

قرآن کامل
نماز مغرب مسجد؛ حضور قلب مقداری در نماز عشا بهتر شد
نماز عصر دیر شد
وضع شکم خوب نبود و زیاد خوردم ... فردا باید جبران کنم

دیگه انشاالله همت کنم و یکشنبه تا سه شنبه رو روزه بگیرم
داره دیر میشه ... بلکه یه ذره پاک تر بریم پابوس آقا ... بیام آقا؟

درس تقریبا نخوندم
از فردا انشاالله با تمرکز و جا به جا؛ هر چیزی جای خودش
الان هم از یکی دو ساعت باقی مونده برای تکمیل کار استفاده میکنم انشاالله
خواب ظهر: یه ساعت و نیم بود که با توجه به شرایط خوب بود

چشم: | ، چند مورد نگاه سهوی و نیمه سهوی و از سر بی مبالاتی داشتم ... خدایا! بگذر ... کمکم کن تکرار نشه ... قرار بود گول نخورم ... باید فقط به تو اعتماد کنم.

... برو ای عقل که کاری تو به تدبیر نکردی ...


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان