§ سوتی های بچه ها § خاطرات خنده دار §

**حسن یوسف** · 1388 اسفند 14، 21:49

سلام منم این هفته یه سوتی نا جور دادم
من تو یه شهر دیگه درس می خونم خب؟
بعد داشتم سه شنبه میومدم خونمون
قبلش رفتم دستشویی
و کتاب کتابخونه و موبایلمو تو دستشویی جا گذاشتم
و اومدم

بعدش دیدم شماره ی خودم داره زنگ میزنه به گوشی دوستم
فهمیدم یه دختره گوشیمو برداشته حالا این هفته که میرم قراره برم ازش بگیرم
اخر حواس پرتی بود

**رضـا** · 1388 اسفند 20، 22:46

دو روز پیش رفتم شارژ ایرانسل بگیرم
رفتم گفتم آقا یه شارژ 2 تومنی بده
رفتم خونه بازش کردم
هرچی سعی می کردم،کدشو قبول نمیکرد
یه ساعت بعد فهمیدم شارژ همراه اول خریدم

فروختمش به دوستم 4fvfcja

**حسن یوسف** · 1388 اسفند 22، 0:45

وای یه سوتی جالب از استاد اخلاق مون

اصل خنده است Smiley-face-cool-2

استادمون یه خانومه(دختر و پسر هم جدان ) که خیلی هم سوات انچنانی نداره

یه بار داشت حرف میزد بحث به اینجا کشید که چرا بوسیدن دست نامحرم از روی دستکش اشکال نداره

استاده گفت لمس نا محرم از روی لباس و پارچه که اشکالی نداره
ما همه اینجوری 1744337bve7cd1t81

شدیم
گفتیم استااااااااااااااااد

بعد یکی از دوستام دستشو گذاشت رو شونه ی جلویی و گفت استاد یعنی اگر یه پسری اینجوری دستشو بذاره رو شونه های یه دختری این مشکلی نداره ؟

بعد یه ذره فکر کرد و با تته پته گفت خب نه
معلومه که اشکالی نداره

ما هم یه هو منفجر شدیم

همون دوستم بر گشت گفت استاد تورو خدا اینو جایی نگین ..... Smiley-face-cool-2

و خیلی خندیدیم
بعد یکی دیگه از بچه ها گفت پس اگه اینطوریه بیان رو پای همدیگه هم بشینن بگن چون از روی لباسه اشکالی نداره...........

استاده یه هو اخماشو تو هم کرد و گفت نه خیر خانم دیگه همه چیو با همه چیز قاطی نکنین این چه ربطی به اون داره

خانم محترم درضمن نیت هم خیلی مهمه .گاهی طرف قصدی نداره ...!!!! varzesh

هرچی بیشتر می گفت ما بیشتر می خندیدیم
خوب شد پسرا نبودن 317

(ای بابا خب این دو تا هر دو یکیه.یکی نیست به این بگه سواد نداری چرا فتوا صادر می کنی )

**TIRED** · 1388 اسفند 22، 15:25

ما یه همکلاسی داریم مثه جن میمونه!
اراده کنی روبه روت وایساده!
چندبار من داشتم ازدانشگاه میرفتم خونه دیدم داره میره سوارش کردم رسوندمش!
بعد اون وقتا که عمل کرده بودم رانندگی کردن غدغن شده بود!
داشتیم از کلاس بادوستم میومدیم رفتیم ایستگاهه تاکسی وایسادیم!
این بنده خدا هم باز رسید و این دفعه ماهم ماشین نداشتیم که برسونیمش بعد یه تاکسی برا ما گرفت خودشم اومد نشست عقب پیشه ما!
ازبده روزگار دوتا از دوستاشم اومدن نشستن جلو!ما در حین تعارف کردن بودیم برا دادنه کرایه اونم میخواست جبران کنه لطف مارو که دوستاش سوار شدن همزمان با سوار شدنه اونا این گفت بفرمایی آقا سه نفر!
بعد دوستاش فکر کردن این کرایه ی اونارو حساب کرده کلی ازش تشکر کردن و هی گفتن راضی به زحمت نبودیم و...
بعد برگشت گفت شرمنده من ماله خانومارو حساب کردم! 1744337bve7cd1t81

دوستاش ضایع شدن دورباره کرایه ی خودشونو دادن! 4fvfcja

من و دوستمم تا خونه مرده بودیم از خنده!
یارو رنگش سبز شده بود! Khansariha (134)

**isayno** · 1388 اسفند 24، 14:46

امروز 2تا سوتی با حال دادم

توی میدون توحید پشت چراغ قرمز بودم
تا سبز شد فوری گازشو گرفتم رفتم
شنیدم یه پلیسه هی داره داد میزنه : ".....کجا میری ؟ کجا میری؟ ...."

نگو من داشتم چراغ قرمز اشتباه رو نگاه میکردم !!!
مجبور شدم برگردم
قیافم هم اینجوری شده بود 1276746pa51mbeg8j

دومیش هم بعدا میگم 4fvfcja

**isayno** · 1388 اسفند 24، 23:28

اینم دومیش:

تویه کامپیوترهایه سایت دانشگاه کلی فیلم هست
داشتم برایه تعطیلات تویه فلش فیلم میریختم
با 2تا کامپیوتر همزمان کار میکردم
هر فیلمی رو هم یه کمشو نگاه میکردم اگه خوشم میومد برمیداشتم
رویه کامپیوتر بقلی گذاشتم یه فیلم جلو بره
خودمم حواسم به کامپیوتر خودم بود

شنیدم صدایه نچ نچ دوستان میاد ....
برگشتم دیدم اوه اوه .... فیلمه کامپیوتر بقلی حسابی اوج گرفته و اونچه که نباید پخش بشه درحاله پخشه !!!
منم هول شدم اومدم ببندمش بدتر زدم فول اسکرین شد 1744337bve7cd1t81

هیچی دیگه کلی ضایع شدم
راستش این اتفاق یه بار دیگه هم تکرار شد 1276746pa51mbeg8j

**ققنوس** · 1388 اسفند 25، 11:25

دیشب وقتی که خاستم پیرهنم رو در بیارم و بخوابم (عادت دارم با رکابی میخابم) نمیدونم که چطور شد که به جای پیرهنم شلوارم رو در آوردم. 4fvfcja

خوب شد که غریبه تو خونه نبود و گرنه آبرو و شرفم میرفت تازه اگه مامانم بهم نمیگفت باور کنید که با همون وضعیت میگرفتم میخابیدم. مامانم گفت که فکر میکنه از بس تو زیر زمین درس میخونم مخم قاطی کرده

**isayno** · 1388 اسفند 25، 11:48

بابا داداش ققنوس نشنوم با رکابی بازم بخوابیها
با پیراهن آستین بلند ،یقه بسته ، فقط!! cheshmak

یاده مشابهش افتادم
بازیه پاس بود یا سایپا

طرف گل میزنه
میدوه و یه جوره عجیبی شادی میکنه ؟؟!
گلزنها گاهی لباساشانو در میآرن
بعدش هم ممکنه عکسه باباشون رو نشون بدن
یا با نیمتنه لخت شادی کنن!

این یارو در حین دویدن ، شلوارشو در میاره !!! 1744337bve7cd1t81

تا جایی پیش میره که تلویزیون سانسور میکنه 4fvfcja

یعنی نیمتنه پایین!!
من خودم کلیپشو دیدم ...کاملا گویاست 4fvfcja

خیلی خندست
یارو کلی هم محروم شدش

**ققنوس** · 1388 اسفند 26، 21:48

پارسال زمستون که با پسر عمو هام میرفتم بدن سازی (چیه پوریا فکر کردی فقط خودت آرنولدیو بس! 4fvfcja

) چون هوا سرد بود ماشین رو از بابام میگرفتم که شب راحتر برگردم.
اون موقع ما یک عدد مرسدس بنز Khansariha (134)

،پیکان سفید یخچالی 4fvfcja

داشتیم.
یه شب که اومدم سوار ماشین بشم دیدم ای بابا چرا در اینقدر بد باز میشه. گفتم شاید مال اینهکه هوا سرد شده

بعد از کلی تقلا بالاخره بازش کردم ولی یه دفعه دیدم که روکش صندلی ها از نقره ای به سبز تبدیل شدن 1744337bve7cd1t81

. تازه فهمیدم این ماشینی که با زور تما درش رو باز کردم، ماشین خودمون نیست 1744337bve7cd1t81

و یه ماشینه که جلوی ماشین ما پارک شده بود که بنده بدون نیت قبلی و کاملا حرفه ای واردش شده بود.
منو میگی بی سر و صدا cheshmak

در ماشین رو بستم و رفتم ماشین خودمون رو سوار شدم

. بعد از استارت دیدم سه نفر دارن هر هر میخندن. تو نگو پسر عموهای گرامی تمام قضیه رو دیدن و دارن ته مونده انرژی باقیمونده بهد از کلی وزنه زدن رو هم خالی میکنن. 53258zu2qvp1d9v

.

**ققنوس** · 1388 اسفند 26، 22:51

اینم یه سوتیه دیگه 4fvfcja

(1388 اسفند 26، 22:49)Poorya نوشته است:
(1388 اسفند 26، 21:53)ققنوس نوشته است: [b]درس بخونم

بعدی: تا حالا خاب دیدی که مرده باشی؟ اگه دیدی یه کچولو شو تعریف کن

کچولو

[/b]

**isayno** · 1388 اسفند 27، 11:11

اینم یه سوتی کانونی
دیشب خوش خوشان و سوت زنان رفتم تویه
تاپیکه صلوات !!
دیدم اوه اوه ... همه چقدر خفنن !!
زیره 4000 تا صلوات نداریم 1744337bve7cd1t81

منم میخواستم یه 2-3 تا صوالت بفرستم 4fvfcja

گفتم ضایع نشم تعداد ننویسم و چندبار نوشتم " الهم صل علی .... " 4fvfcja

شاد و قبراق که ما هم صلوات فرستادیم اومدم بیرون varzesh

بعد دوستان بهم پیام زدند
دیدم باید یه 4000تایی قبلش صلوات بگم بعدش 2-3 تایه خودمو بگم cheshmak

دیگه آخرش پستم رو حذف کردم

به خاطره همین دمه صلواتی ها گرم Khansariha (48)

**Ethereal** · 1388 اسفند 27، 11:13

اولین باری که تو گوگل در مورد ترک خ.ا. جست و جو کردم، یه صفحه هم از یه سایتی باز کردم که امضای یکی که توش نوشته بود یه چیزی تو این مایه ها بود:

هنوزم واسادم . ته خط اسفند امساله. اگه تا اون موقع دووم بیارم همه چی درست میشه ...

خودم گفتم خوش به حالش . الان که داره مقاومت میکنه، اسفندم که داره ازدواج میکنه 4chsmu1

دیگه احتمالا همیشه پاک میمونه 4fvfcja

هیچ ایده دیگه ای نداشتم برای این که یکی یه تاریخی رو برای انجام ندادن این کار تعیین کنه 4fvfcja

که چند وقت پیش که پست های قدیمی رو میخوندم فهمیدم یکی از اعضای همین سایت بوده

Poorya

نگفته بودی ازدواج کردی haha

**سها** · 1388 اسفند 27، 12:19

سلام

داشتم عکسایی که آقایان رضا(هم اونکه خودشو دوست داره هم اون یکی)
واسه آقا پوریا گذاشته بودن رو نگاه میکردم..(همون بندنسازی ها)
برادر زاده ام (همون که میگفت این شکلک (:smiley-yell

حرف میزنه) بازم اومد کنارم..
نگاش به عکسا که افتاد،یهو گفت:

وای عمه این آقا چقدر شیر خورده..!!!! 1744337bve7cd1t81

پ.ن:
برای اینکه هر روز یه لیوان شیر بخوره مامانش شعر _شیر واسه ما مفیده ..._ رو میخونه و میگه هرکی شیر بخوره قوی میشه!!!. Khansariha (134)

یاعلی.

**سلام** · 1388 اسفند 27، 15:13

(1388 اسفند 22، 0:45)M.D. Eli نوشته است: یه بار داشت حرف میزد بحث به اینجا کشید که چرا بوسیدن دست نامحرم از روی دستکش اشکال نداره

استاده گفت لمس نا محرم از روی لباس و پارچه که اشکالی نداره

به در میگین که دیوار بشنوه؟ به روی چشم. اولین فرصت میرم یه جفت دستکش می گیرم.

**حسن یوسف** · 1388 اسفند 27، 15:16

نه اون پوریا یی که شما گفتید یکی دیگه از بچه های قدیمیه کانون بود

که دیگه نیستش

چون اولین کسی بود که توی اولین پستی که من تو کانون زدم بهم اولین جوابو داد Tears