1390 دي 11، 16:30
یادمون باشه فقط خدا...
خدایااااااااااا شکرت...
(1390 دي 11، 19:52)righteous_40 نوشته است: سلام... خوبین؟ خوبم!
قبلا ... منظورم تا همین یکی دو هفته پیش...
تا یه مشکلی برام پیش میومد... یعنی هر مشکلی!!
حتی توی بازی کامپیوتر که میباختم میرفتم اون کار رو میکردم!!!
دیگه مشکلات درسی و اینا که هیچی!!!
اما الان میدونم این ترم میافتم... چندتا واحد درست-حسابی هم میافتم...
الان هم حالم بده...
اما به تنها چیزی که فکر نمیکنم... اینه که باز هم اونکارو بکنم...
اصلا نمیتونم برم سر کتابام...
چه کار کنم بچه ها؟؟؟ راهنمایی لطفا...
(1390 دي 11، 19:52)righteous_40 نوشته است: سلام... خوبین؟ خوبم!
قبلا ... منظورم تا همین یکی دو هفته پیش...
تا یه مشکلی برام پیش میومد... یعنی هر مشکلی!!
حتی توی بازی کامپیوتر که میباختم میرفتم اون کار رو میکردم!!!
دیگه مشکلات درسی و اینا که هیچی!!!
اما الان میدونم این ترم میافتم... چندتا واحد درست-حسابی هم میافتم...
الان هم حالم بده...
اما به تنها چیزی که فکر نمیکنم... اینه که باز هم اونکارو بکنم...
اصلا نمیتونم برم سر کتابام...
چه کار کنم بچه ها؟؟؟ راهنمایی لطفا...
(1390 دي 12، 9:38)msadra نوشته است: سلام...
باز این دل گرفت!
از چی بگم؟ از کجا بگم؟
از بی معرفتی دوستان؟ از پستی بعضیها؟ یا از سستی خودم؟!
الان که 63 روز میگذره از آخرین بار... وسوسه هاشو دوباره تو گوشم میشنوم...
جالبه هیچ عامل خارجی هم وجود نداره! مهم نیست ... اینو به گردن شیطوون نمیندازم
اینو تقصیر خودم میدونم که بهش راه نفوذ دادم.
اصلا بحث این نیست که چند روز پاک بودم مهم همین لحظه اس و من نباید گناه کنم او منو میبینه من عاشق پاکی او هستم
هرچه ناپاک تر باشم از او هم دورتر میشم...
بالاخره ما باید انسانیت خودمون رو نشون بدیم یا نه؟ من انسانم پس میتونم خودم رو کنترل کنم.
خدای مهربونم، دوستت دارم...