عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

زندگی با بدون ترک کردن، چرا ترک؟؟؟

#16
yekbarbarahamishe نوشته است:اگه بهت ثابت بشه که این عوارض مال خودارضایی نیست چی کار می کنی؟


اگه هیچ عوارضی هم نداشته باشه اما یه گناه کبیرس،
بدتر ازهمه اینه که خالقمو ناراحت میکنم،
به خاطر اینکه خدا ازدستم راضی باشه ترک کردم،
خدا کنه همه این احساسو تجربه کنن،احساس اینکه بدونی
پیش خدا پروندت سفیده،من که هنوز نتونستم تجربه کنم.
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
 سپاس شده توسط
#17
خوب خدا چيزي رو الكي نميگه
وگذشته از مذهب
همه مي دونيم خدا چيزي رو كه براي بدن ضرر داره حرام مي كنه

ﺻﺪﺑﺎﺭ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺑﺎﺭ ﺑﺴﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ

ﺧﻮﻥ ﻣﻴﮕﺮﻳﺪ ﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ
               
 سپاس شده توسط
#18
راست می گه، این عذاب وجدان پدر آدم رو در میاره ...
(هر کس از یاد من روی گردان شود به زندگی سختی دچار می شود)
 سپاس شده توسط
#19
خوب من باید تو جواب سوال یکبار عزیز بگم که من نسبت به همه اون چیزایی که بالا نوشتم مطمئن هستم . یکبار عزیز یعنی شما می خواهید بگید که خود ارضایی باعث این عوارض نمی شه ؟ اگر چه این عوارض ممکنه که بعداز یکروز از انجام خودارضایی از بین بره ولی به هر حال همون یک روز رو اونقدر برات عذاب آور می کنه که دیگه تحمل زندگی رو نداشته باشی. (و چه بسیارند از اون یکروزها)برای من که اینطور بوده . و با اینکه مدت کمی است که ترک کردم ولی هیچ کدوم اون احساس ها رو ندارم و می تونم بگم که از بین رفتند ( به جز بیناییم که شاید در مورد ش اشتباه کرده باشم ) البته من احساس می کنم تنها چیزی که از خود ارضایی برامون باقی میمونه عذاب وجدان واحساس گناهه. که اون هم به اعتقادات هر کس بستگی داره.
اگر باز هم فکر می کنید که من دارم اشتباه می کنم خوشحال می شم که من رو از اشتباهم آگاه کنید.Khansariha (8)
 سپاس شده توسط
#20
فکر کنم منظور "یک بار" این هست که کلا این کار بده، چه عوارضش باشه چه نباشه ...
این باعث می شه که کلا این کار رو بد بدونیم. (درسته؟) این طوری تو ترک مون محکم تر می شیم ...

مثلا اونایی که این چیزا رو می سازن، خودشون کلی از این کارا می کنن اما ظاهرا بدنشون سالمه ... (ظاهرا) معلومه وقتی آبروی خودت رو به بهای کم بدی بره نمی تونی بگی آرامش داری. آرامش هم وقتی کم رنگ می شه که سر و کله عذاب وجدان پیدا بشه
 سپاس شده توسط
#21
marall66 نوشته است:یا وقتی می خوای بشینی یا بلند بشی مثل آدمای پیر رفتار میکنی تا درد زانوهاتو متوجه نشی،
یا توی باشگاه بر خلاف دیگرون هیچ پیشرفتی نمی کنی و هنوز تو همون وزنه ای هستی که روز اول انتخاب کردی ،
یا وقتی بعد از تلاش زیاد برای خوابیدن، نصفه های شب بلند بشی و با یه کمر درد مواجه بشی که دیگه نتونی بخوابی،
یا موقعی که به چشم پزشک میری متوجه می شی در عرض یکسال شماره چشمت از 75/0 به 2 تغییر کرده ،
و یا رفته رفته کم اشتها می شی و....

به نظر من هم اين عوارض از خود ارضائي نيست

پست شماره 20اين تاپيك رو بخونيد

بعد ار خودارضائي اون احساس پاكي از بين مي ره و بدن به سمت بيماري ميره چون فكر عوارضش باعث ميشه قسمتهائي از بدن ناخواسته دچار درد و مشكل بشه.

امروز رفته بودم بيمارستان . پدرم پروستاتش رو عمل كرد.

اگه مي خواين سروكارتون به بيمارستان و درد و دردسرهاشو اينا نيفته 13اونهائي كه تصميم جدي نگرفتن هنوز زودتر جاپاشونو محكم كنن و محكم به خودشون تكيه بدن

يا علي
افتادن در گل و لای ننگ نيست،ننگ در اينست كه در همانجا بمانی
 سپاس شده توسط
#22
خودارضایی تویه زندگیه خیلی ماها تصادفا وارد شد
حالا بیاین فک کنیم اعتیاده ما به خودارضایی مثله یه تصادفه جاده ای مرگبار بوده

اگه یه بار تصادفه شدید داشته باشیم فقط چندماه طول بکشه بتونیم دوقدم بعدش راه بریم
بعد از اون دیگه با سرعته بالا رانندگی می کنیم ؟ یا تویه مسیرهایه لغزنده میریم ؟یا اگه بریم با احتیاط رانندگی نمیکنیم ؟دیگه همیشه کمربندامونو نمیبندیم ؟ و آیا میزاریم حتی یه لحظه حواسمون پرت بشه؟

چون به چشمه خودمون دیدیم که یه تصادف چقدر میتونه مخرب باشه بعضی از نتایجش رو میشه جبران کرد ولی یه سری از آسیب هاش رو هم هیچوقت نمیشه جبران کرد

سوال اینه که چرا دوباره سواره ماشینمون میشیم و دوباره میریم که تصادف کنیم؟!
حتی با شدته بیشتر !

این عکسه آدام گلومبرگ هست تویه بیمارستان که 14ماه بعد از تصادف طول کشید بتونه به زندگی عادیش برگرده
آدام یکی از معدود آدمهاییه که بعده یه تصادفه سخت تونسته به زندگی برگرده و راهش رو ادامه بده

بازم میخوایم تصادف کنیم؟در حالی که میدونیم جبرانه حتی یه تصادفه دیگه چقدر میتونه سخت باشه؟!!
 سپاس شده توسط
#23
Tears
 سپاس شده توسط
#24
تنها عاملی که باعث می شه اراده ترک کردن کنیم اینه که این عادت کاملا با اباور ها اندیشه های ما در تضاده
هممون می دونیم گناهه و چه عوارضی داره
همین وجود تضاد باعث می شه احساس پشیمانی کنیم
وگرنه کسی که هیچ اندیشه و اعتقادی نداشته باشه این عمل هم براش یه چیز طبیعیه
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست53258zu2qvp1d9v

 هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه روند

صحنه پیوسته بجاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد303
 سپاس شده توسط
#25
از یکی شنیدم کسی که زیاد گناه کرده باشه خدااونو ول میکنه به حال خودش
تا در گناه خودش اونقدر غرق بشه تا بمیره
اونایی که با خود ارضایی مشکلی ندارن شاید اینجورین
شایدم خیلی کم انجامش میدن 13
 سپاس شده توسط
#26

با تعویض اواتار جاهاشون بر عکس شد 4chsmu1

...............


 سپاس شده توسط
#27
البته والله....واسه چی ترک کنم؟؟؟؟؟؟Khansariha (56)
یه خورده افسردگی و بی انگیزگی و افت تحصیلی و اعصابه خورد و ضعف بینایی و ضعف بدنی و لرزش دست و کم خونی و گوشه گیری و ناراضی بودن پدر مادر و کمبود انرژی و خوابه زیاد و گودی کمر و نافرم شدن بدن و پیری زود رس و سر آخر از کار افتادن و .... اینا قابل تحمله نه؟؟؟4fvfcja
[تصویر:  MuALi.png]
 سپاس شده توسط
#28
(1388 فروردين 15، 6:24)davoodgt نوشته است: بهار خزان زده

سلام دوست عزیز.

سوال جالبی مطرح شده.واقعا چرا بعضی از آدم ها زیر بار گناهی که انجام می دن خورد می شن وافسرده می شن.گریه می کنن ولی بعضی دیگه مریدانه به حرفهای محبوبشون یعنی ابلیس گوش می دن و با شور و اشتیاق اون کارو انجام می دن بدون ذره ای عذاب وجدان؟
به نظر من همه چیز بر می گرده به محبوبی که آدم ها برای پرستش تو زندگیشون انتخاب می کنن.وقتی کسی تصمیم گرفته که خدا محبوبش بشه از آزردن اون ناراحت می شه و دلیلش هم اینه که شب بعد از نماز دیگه روش نمی شه با خدا حرف بزنه!تا حالا این حالو داشتین؟اینکه آدم ناراحته می خواد گریه کنه می خواد یه کسی رو پیدا کنه که فقط باهاش حرف بزنه .کسی که فردا نره لو بده اونو بین جماعت.این کس فقط خداست و آدم به خاطر کارایی که کرده دیگه روش نمی شه که حتی به خدا نگاه کنه.اون وقته که آدم از هجوم حرفای تو دلش خفه می شه و ناراحت و افسرده.عشق را دریای غم غمناک نیست!
اما وقتی کسی خدا رو انتخاب نکرده.دیگه چه غمی داره؟ اون احتیاجی به حرف زدن با خدا نداره که بعد از انجام گناه دیگه پناهگاه نداشته باشه و افسرده شه.
بازم قربون خدا که بعد از اینهمه خیانت بنی آدم می گه:صد بار اگر توبه شکستی باز آ

با آرزوی موفقیت برای شما.

در پناه حق، موفق باشین.

53  طرح ختم قرآن 53

 .
   از دسـت و زبان که برآید   ---   کز عهده‌ی شکرش به درآید
.
 سپاس شده توسط
#29
سلام

با امید به خدا میخوایم این جا رو دوباره راه بندازیم.

یه وقتایی به یه جایی می رسیم که انگیزمون رو واسه ترک از دست می دیم. می رسیم به نقطه ی اول "زندگی با خ.ا، چرا ترک؟"

نظیر این متن چندین بار نوشته شده:

نقل قول: وضعیتم فوق بحرانیه! هیچ انگیزه ای برای ترک ندارم! هیچ انگیزه ی الهی ندارم! اصلا برام مهم نیست بشکنم یا نه! مهم نیست روزی چند بار بشکنم!



چرا، واقعن چرا ترک؟



پ.ن: به پست های اول این تاپیک یه نگاهی بندازین. کلن به پست های davoodgt باید تعظیم کرد
.
 سپاس شده توسط
#30
به نظر من 1سري باوراي غلط واسه همه ماها پيش اومده كه فكر ميكنيم لذت فقط تو خ.ا و س/ك/س و دوست دختر و پسر داشتن و امثال اينا خلاصه ميشه
شايد خودمونم خيلي مقصر نباشيم،جامعمون داره ميره سمتي كه جاي ارزش و بي ارزش كم كم داره عوض ميشه
اما واقعا اينطوري نيس
لذت تو هرلحظه از زندگيمون ميتونه جريان داشته باشه
ما ميتونيم از همه كارامون،كوچيك و بزرگ،از كتاب خوندن،از ورزش كردن،از كمك كردن،حتي از درس خوندن42 لذت ببريم
بزرگترين لذت اونيه كه هميشگي باشه
نه 1لذت 5دقيقه اي كه بعدش رنج و عذاب و 1خروار عوارض ديگست
به نظرمن اون لذت هميشگي لذت آرامش داشتنه،لذت سالم زندگي كردنه،لذت اينكه بدوني خدا هميشه با مهربوني نگات مي كنه،1حس رضايت هميشگي و حس خالي بودن از استرس و اضطراب

يكي از عوارضي كه من بعداز خ.ا واقعا گرفتارش شدم تنبليه
يعني چون لذت خ.ا رو راحت بدست مي آوردم،عادت كردم كه دنبال راحت ترينا باشم
عادت كردم كه تو همه مسائل زندگيم جلو نفسم كم بيارم
عادت كردم كه نااميد باشم
و حتي اگه عوارض جسمي و عذاب وجدان رو بذارم كنار،بخاطر اين دارم ترك ميكنم كه برسم به آرامش،به آرامش 1آدم سالم
و اين چيزيه كه فكر ميكنم واقعا ارزش جنگيدنو داره53258zu2qvp1d9v
<align option="center" style="text-align: center;"><img src="http://www.hotup.ir/upload/49hy_چوب.jpg">http://www.hotup.ir/upload/49hy_چوب.jpg</img>[/align]<br />
<br />
[align=center]<color option="#339999" style="color: #339999;"><size option="medium" style="font-size: medium"><color option="#ff33ff" style="color: #ff33ff;"><color option="#ff3399" style="color: #ff3399;">بیچاره چوب کبریت[/color]<br />
[/color]<br />
<color option="#33ccff" style="color: #33ccff;"><color option="#cc33ff" style="color: #cc33ff;">آتش از سرش شروع شد</color></color><br />
<br />
[color=#33ccff]ولی به جانش افتاد</color>[/size]<br />
<br />
<b>[color=#33cc33]<size option="medium" style="font-size: medium">مواظب "افکارت" باش..</size>[size=medium].</b></color></size></color><br />
<br />
53258zu2qvp1d9v</align>
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان