1388 ارديبهشت 7، 16:07
ویرایش شده
رییس بی نام
تو چرا اسمت رو نوشتی تو نفر ششم....
اگه بگی به تو چه ربطی داره مجبور می شم هویت خودمو لو بدما
...........................
خیلی خب خودت خواستی
اینهاش این منم
هر کی اینجا بخواد از خود گذشتگی کنه من بهش گیر می دم
نمی خوای که من ................
دیری است که دعاهایمان »ندبه« شده است و هر صبح جمعه مشعل چشم های ما با زلال اشک روشن می شود. و من در کوچه های سرگردان »غیبت« تو را می جویم شاید مرا به میهمانی نگاهت بخوانی.
...«ღღ
کویر وجودم در انتظار باران ظهور توست
ღღ»...