عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


نظرسنجی: نظرتون در مورد این تاپیک چیه؟
این نظرسنجی بسته شده است.
عالی
80.95%
34
80.95%
خوب
19.05%
8
19.05%
متوسط
0%
0
0%
ضعیف
0%
0
0%
در کل
42 رأی
100%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید.

امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دوره ی کامل تکنیک های موفقیت

#31
عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی317
منننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننSmiley-face-cool-2
نههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههMuscular

وای من خیلی بحث ضمیرناخودآگاه رو دوست دارما
همیشه دوست داشتم کنترلش کنم
مشتاق مطلب بعدی هستممممم317
کلا از پستایی که اینجا میدی انرژی + می گیرم
مخصوصا وقتی قانون 10 رو اجرا کردم کلا دگرگون شدمKhansariha (46)
مرررررررررسییییییییییییییییییییییییی
میگم نمیشه به قانون شماره 10 هورا کشیدن رو هم اضافه کنی4fvfcja
که همه بگن
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا317
آخه باور کن خیلی به آدم انرژی + میده ها4fvfcja
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

#32
(1389 تير 15، 8:48)ققنوس نوشته است: زمان انیشتین، آقای انیشتین توانست فقط از 15 درصد توان مغزش استفاده کنه و اون همه سر و صدا کرد!
!
!
زمان ابو علی سینا، ایشون تونسته بود از 5 درصد توان مغزش استفاده بکنه و نابغه شد!
!
!
امروزه ما به طور میانگین از 12 درصد توان مغزمون استفاده می کنیم و بقیه رو دست نخورده با خودمون می بریم توی گور!

منبع؟
.
#33
(1389 تير 15، 11:01)Ethereal نوشته است:
(1389 تير 15، 8:48)ققنوس نوشته است: زمان انیشتین، آقای انیشتین توانست فقط از 15 درصد توان مغزش استفاده کنه و اون همه سر و صدا کرد!
!
!
زمان ابو علی سینا، ایشون تونسته بود از 5 درصد توان مغزش استفاده بکنه و نابغه شد!
!
!
امروزه ما به طور میانگین از 12 درصد توان مغزمون استفاده می کنیم و بقیه رو دست نخورده با خودمون می بریم توی گور!

منبع؟

ایتر جان آخر این پست گفتم که آنچه شما میخونید حاصل تحقیقات اروین تافلر است.

نتیجه ی تحقیقات ایشون توسط "دکتر شاهین فرهنگ" ترجمه شده و در کلاس های ایشون گفته شده و می شود.

البته من منبع لاتین رو نمیدونم کجاست.

معمولا نتیجه ی تحقیقات خارجی توسط اساتید داخلی به صورت مقاله و یا همچین چیزی بیرون میاد.

(1389 تير 15، 10:53)هورا نوشته است: میگم نمیشه به قانون شماره 10 هورا کشیدن رو هم اضافه کنی4fvfcja
که همه بگن
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا317
آخه باور کن خیلی به آدم انرژی + میده ها4fvfcja

چرا نمیشه53258zu2qvp1d9v

چشم از این به بعد هورا کشیدن هم به قانون 10 اضافه میشهcheshmak

این تاپیک تاپیک شماستcheshmak

منم با شما میگم:
ههههههههههههههههوووووووووووووووووووووووووووووووووررررررررررررررررررررررررررررررررااااااااااااااااا
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

#34
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا317 مرسی داداش ققنوس4fvfcja
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

#35
و اما تفاوت ها ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه و در حقیقت نیمه ی بالا و پایین مغز:

1) ضمیر خود؛آگاه فقط وقتی کار میکنه که شما بیدار هستید و اگه بیهوش بشید و یا بخوابید دیگه کار نمی کند. ولی ضمیر ناخودآگاه شما تا روزی که زنده اید کار میکند بدون وقفه.
.
.
در امریکا دانشمندان اومدن یه اسکنر مغزی درست کردن به نام اسکنر "پت".
این اسکنر با یه کابل وصل میشد به یک صفحه نمایش و کارش این بود که هر محدوده ی عصبی در مغز انسان فعال میشد که قطر اون محدوده ی عصبی تا یک صد هزارم تار مو بود!!!، توی این صفحه ی نمایش یه نقطه روشن می شد.
یه عده رو نشاندن و اسکنر رو به سر اینها وصل کردن و به اونها مواد خواب آور دادن و قبلش ازشون خواستند که ضرایب عدد 9 (9 و 18 و 27 و ...) رو بشمارند.
به محظ اینکه اینها شروع به شمارش کردن ساعت 11 مغز اینها روشن شد؟!
؟!
؟!
یعنی چی ساعت 11؟
؟
؟
ما گفتیم محاسبات ریاضی رو نیم کره چپ انجام میده یا راست؟
؟
؟
چپ.
و گفتیم کارهای ارادی رو قسمت بالا انجام میده یا پایین؟
؟
؟
بالا.
پس محاسبه ی ریاضی باید در چپ و بالا انجام بشه.
اگر شما مغز انسان رو مثل یک ساعت فرض کنید، نیم کره ی چپ و قسمت بالا (یعنی ساعت 11) جایی است که مسئول انجام اعمال ریاضی است.
.
.
دانشمندان انتظار داشتن به محض اینکه اینها شروع به شمردن میکنن ساعت 11 مغز روشن بشه و شد.
ولی اتفاق جالبی که افتاد این بود، همزمان با این یک نقطه در قسمت خودآگاه مغز 5 نقطه در قسمت ناخودآگاه مغز روشن شد!
!
!
یعنی خودآگاه داشت در یک نقطه محاسبه می کرد و ناخودآگاه در 5 محدوده ی عصبی!
!
!
به اینها مواد خواب آور داده بودن.
.
.
وقتی کهبه 7*9 و 8*9 می رسیدن اینها بی هوش می شدن و بلافاصله ساعت 11 مغز اینها خاموش می شد ولی کما کان 5 نقطه پایین روشن موند!
!
!
یعنی این ها از هوش رفتن و ضمیر خودآگاه از کار افتاد ولی ضمیر ناخودآگاه همچنان مشغول حساب و کتاب بود و داشت میشمرد 1000*9 و 1001*9 و.....
.
.
خیلی وقت ها ما تا نیمه شب به حل مسئله ای فکر می کنیم و مسئله حل نمیشه.
و میریم میخوابیم و صبح به محظ اینکه چشم باز می کنیم می بینیم که مسئله حل شده!
!
!
کی حلش کرد؟
؟
؟
ضمیر ناخودآگاه.
.
.
چقدر خوبه که شبها قبل از خوابتون برنامه ریزی کنید برای فرداتون و بعد بخوابید.
تا صبح ضمیر ناخودآگاهتون دنبال راه کار می گرده برای کارهای فرداتون.
صبح چشمتون رو باز می کنید می بینید 5 – 6 تا ایده جدید برای کار های امروزتون توی ذهنتون هست.
امتحان کنید لطفا.
فقط کافیه 5 دقیقه قبل از خواب با خودتون گپ بزنید و این معجزه رو به واقع ببینید.
.
.
خیلی ها در خواب خیلی چیز ها بهشون الهام شده و ضمیر ناخودآگاه این کار رو انجام داده.
.
.
استران ویسکی، سنفونی "بهار " رو که یکی از معروف ترین سنفونی هاست در دنیای موسیقی، در خواب بهش الهام شده بود.
کلش رو در خواب دید و بعد از اینکه بیدار شد شروع کرد به نوشتن آنچه که در خواب دیده بود!
!
!
بوهر (یا بور) اولین مدل از ساختار اتم رو در خواب دید و بلند شد و شروع کرد به کشیدن آنچه دیده بود!
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

 سپاس شده توسط
Brick 
#36
جاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالللللللللللللللللللللللللللللبه!!!!!!!!!!!1742Smiley-face-thumb
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
 سپاس شده توسط
#37
واقعا جالب بود
الآن برای مامانم خوندمش
بسیار عالی41
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

 سپاس شده توسط
#38
2) ضمیر خودآگاه هر ورودی رو یک بار بیشتر نمی پذیرد ولی ضمیر ناخودآگاه هر ورودی را بی نهایت بار می پذیرد.
.
.
مثلا من میگم کی خوش تیپه؟
؟
؟
شما میگید "من"!
!
!
یعنی من ققنوس!
.
.
خوب.
ضمیر خودآگاه میگه باشه.
یه فایل درست میکنه به نام "خوش تیپ" و ناخودآگاه هم یه فایل درست میکنه به نام "خوش تیپ".
.
.
دفعه ی دوم میگم که خوش تیپه؟
؟
؟
شما میگید "شما"!
!
!
بازم یعنی من ققنوس!
.
.
ناخودآگاه یه فایل دیگه هم درست میکنه به نام "خوش تیپ" اما خودآگاه میگه ببخشید فهمیدم خوش تیپی چه خبره؟!
؟!
؟!
خودآگاه هر چیزی رو یک بار بیشتر قبول نمیکنه ولی ناخودآگاه محدودیت نداره و هزار بار هم بگید قبول میکنه!
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

#39
کی خوش تیپه ؟
...
..
.
.
.
.17
.
.
.
42
.
.
Khansariha (134)
.
هورا53258zu2qvp1d9v
41varzesh317
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

#40
خوب دوستان به لطف الهی هیچ کدوم از فایل ا ریکاوری نشد1744337bve7cd1t814fvfcjacheshmak

ولی این کامپیوتر فکر کرده من از اون سمج ترم

دوباره دارم مینویسم

ان شاء الله به محظ آماده شدن سومین تفاوت ضمیر خود آگاه و ناخودآگاه براتون میزارمش

کسی هست که بتونه تیتر وار بگه تا حالا چی گفتیم؟
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

#41
4fvfcja من شروع کردم به خوندن
ولی تو چرا زودتر کشف نشدی!
میخونم و میگم
خوشا باران و وصف بی مثالش
#42
3) خودآگاه فقط ورودی های منطقی رو قبول میکنه ولی ناخودآگاه تمام ورودی ها رو قبول میکنه.
ناخودآگاه راست رو قبول میکنه، دروغ رو قبول میکنه.
شوخی رو قبول میکنه، جدی رو قبول میکنه.
سازنده رو قبول میکنه، مخرب رو قبول میکنه.
منفی رو، مثبت رو.
.
.
خودآگاه فقط ورودی های منطقی رو قبول میکنه.
.
.
دیدید بعضی به ها رو توی مدرسه که به دوستشون میگن "پینکیو آدم شد ولی تو هنوز آدم نشدی"
این عبارت رو ضمیر خودآگاه قبول میکنه؟
؟
؟
خیر.
خودآگاه فقط چیزهای منطقی رو قبول میکنه.
یه نگاهی به خودش میکنه میگه "خوب من شبیه آدمم دیگه!"
!
!
ناخودآگاه چی؟
؟
؟
بله.
قبول میکنه.
یه بایگانی درست میکنه به نام "تو هنوز آدم نشدی"!
!
!
مصرع اول یک شعر رو من میگم و مصرع دوم رو شما بگید.
.
.
مصرع اول:
اگر او ز حکمت ببندد دری.....
.
.
لطفا مصرع دوم رو بگید.
منتظرم.
همه جواب بدن.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

#43
اگر او ز حکمت ببندد دری ..... ز رحمت گشاید در بهتری
#44
اگر او ز حکمت ببندد دری ..... ز رحمت گشاید در دیگری ! یا همون بهتری !
اما مصرع اول هم درست نیستا گفته باشم4fvfcja
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

#45
متشکرم ولی اشتباهه!
!
!
اگر او ز حکمت ببندد دری
زند بر سرش قفل محکم تری
!
!
اینی که من گفتم درست بود؟
؟
؟
نه.
ضمیر خودآگاه شما حرف من رو نپذیرفت.
ولی ضمیر ناخودآگاه همه شما حرف من رو پذیرفت.
الان پایین مغز شما یک بایگانی درست شد به اسم "زند بر سرش قفل محکم تری" که تا آخر عمرتون هم پاک نمی شود.
از این به بعد هر وقت شنیدید "اگر او ر حکمت ببندد دری" بلافاصله چی میگید؟
؟
؟
میگین "ز رحمت گشاید در دیگری"
ولی یه چیزی توی ذهنتون قلقلکتون میده که "زند بر سرش قفل محکم تری".
اینی که قلقلک میده و یاد آوری میکنه کیه؟
؟
؟
ضمیر ناخودآگاه.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان