میز گرد کانون

[new Aseman]

الان دیگه اگه کسی دنبال اثبات وجود خداباشه باید بهش بگن برو اول وجود خودتو اثبات کن . بعضی ها میگن چون  با حواس ظاهری نمیتونیم خدارو ببینیم پس خدا نیس .
ولی اتفاقا اگه خدارو بشه دید دیگه خدا نیس چون هم عرض ماست . خودش مخلوقه .
چقدر زیبا گفت آقای اراده عزیز که باید هدف از ترک خیلی بالاتر از ترک باشه تا بعد از موفقیت در ترک به فکر ادامه مسیر باشیم.

[یاقوت]

خب دوستان عزیز مشارکت کننده، با تشکر از موارد خوبی که مطرح کردین، باید بگم حرف های 123Sanaz123 یه نوع چالشه که باید جواب داده بشه. شاید این سؤال همه ما باشه. برای خودم هم بارها مطرح شده و جوابی براش پیدا نکردم. فارغ از اینکه خ.ا عوارض خیلی بدی داره که ترک رو اجتناب ناپذیر میکنه، خب من اگر نخوام خ.ا کنم، باید چکار کنم؟ این نیازی که در من وجود داره، چطور باید جواب داده بشه؟ حتماً می فرمایید ازدواج کن. این درست. اصلاً برای من که مرد هستم، ازدواج کردن یه پیشنهاده. اصلاً شاید راه های شرعی دیگه هم برام وجود داشته باشه. اما یه دختر خانم باید چکار کنه؟ حتماً می فرمایید باید خودش رو نگه داره تا ان شاءالله یه همسر مناسب پیدا بشه. اومدیم و اصلاً هیچ پسری نیومد خواستگاریش که فکر کنم این فرضیه در شهرهای بزرگ، بعید نیست. یا خواستگار اومد و مناسب اون دختر نبود و فرصت ازدواج براش اصلاً فراهم نشد. حالا می فرمایید این دختر باید چکار کنه؟ از طرفی که خ.ا حرامه و از طرف دیگه میل ج.ن.س.ی وجود داره. باید چکار کرد که هم به این نیاز، جواب داده بشه و هم نافرمانی خدا در اون نباشه؟

دوستان عزیز لطفا این نقل قول و جواب بدین: )
خیلی سوال پیچیده،جالب و مهمیه.
مطرح شده قبلا ولی جای بحث داره این موضوع.
من منتظر جواب دوستانی ک همیشه با جواب هاشون قانعمون میکنن و در این موارد مطالبی رو میدونن هستم.

[[محمد صادق]]

خب دوستان عزیز مشارکت کننده، با تشکر از موارد خوبی که مطرح کردین، باید بگم حرف های 123Sanaz123 یه نوع چالشه که باید جواب داده بشه. شاید این سؤال همه ما باشه. برای خودم هم بارها مطرح شده و جوابی براش پیدا نکردم. فارغ از اینکه خ.ا عوارض خیلی بدی داره که ترک رو اجتناب ناپذیر میکنه، خب من اگر نخوام خ.ا کنم، باید چکار کنم؟ این نیازی که در من وجود داره، چطور باید جواب داده بشه؟ حتماً می فرمایید ازدواج کن. این درست. اصلاً برای من که مرد هستم، ازدواج کردن یه پیشنهاده. اصلاً شاید راه های شرعی دیگه هم برام وجود داشته باشه. اما یه دختر خانم باید چکار کنه؟ حتماً می فرمایید باید خودش رو نگه داره تا ان شاءالله یه همسر مناسب پیدا بشه. اومدیم و اصلاً هیچ پسری نیومد خواستگاریش که فکر کنم این فرضیه در شهرهای بزرگ، بعید نیست. یا خواستگار اومد و مناسب اون دختر نبود و فرصت ازدواج براش اصلاً فراهم نشد. حالا می فرمایید این دختر باید چکار کنه؟ از طرفی که خ.ا حرامه و از طرف دیگه میل ج.ن.س.ی وجود داره. باید چکار کرد که هم به این نیاز، جواب داده بشه و هم نافرمانی خدا در اون نباشه؟ 

ببخشید بچه ها من درست بلد نیستم چجوری ریپلای کنم...
خب بنظر من آدم های مختلف با عقاید متفاوت ممکنه راه های مختلفی بن ذهنشون برسه،و حتی در شرایط مختلف نظر آدم عوض میشه،وقتی دوره‌ی ترک رو تموم میکنیم میتونیم تا زمانی که وقت ازدواجمون برسه،دوره‌ی سالیتیود رو بگذرونیم ینی دوره‌ی خلوت درونی خودمون با خدا،بجای اینکه از مجردی رنج ببریم سعی کنیم تا قبل ازدواج خودمونو کامل و کامل تر کنیم تا هم آدم بهتری رو جذب خودمون کنیم و هم آمادگی زیادی کسب کنیم واسه زندگی دو نفره،مثلا برای خود من که علاقه‌ی زیادی به کتابای روانشناسی دارم ممکنه این دوره‌ی قبل ازدواج بتونم کتابای زیادی بخونم و واسه زندگی دونفرم خیلی چیزارو یاد بگیرم و پخته تر بشم...اما خب فشار عصبی ای که ازدواج نکردن به همراه خودش داره رو نمیشه کتمان کرد،راستش بنظر من اینطور مواقع ازدواج موقت هم میتونه یکی از راه هایی باشه که دین اسلام روبروی ما گذاشته اما خب بخاطر اینکه بحث اعتقادی پیش نیاد ترجیح میدم صحبتی ازش نکنم

[آبـی]

  بهتر نیست موضوع رو منتقل کنیم به میز گرد تا بیشتر در دید بقیه باشه؟
مشارکت من:
  نمی‌دونم چی بگم...
تو این حدودا ۲ سال، ( مجموع پاکی‌هایی که جمع کردم تو طولانی مدت )
میشه پاک بود. میشه چشم رو کنترل کرد. میشه از فیلم و اینجور چرت و پرت‌ها دوری کرد
اما میرسی به جایی که ۹ ماه پاکی و یکدفعه کم میاری
و وقتی میشکنی روند نزولی دوباره شروع میشه
مشکل خودم این بود که نباید میگذاشتم بعضی از اون افکار منفی بهم غلبه کنن
مثلا احساس میکردم تمام اون ۹ ماه گذشته به پوچی گذشته یا با یه شکست تمامش خراب شده
در صورتی که اینطور نبود....
فقط باید بیشتر سرگرم کار و روزمرگی‌های معمول می‌شدم ...
و بیشتر از انرژی منفی و افکار پوچ  دوری!
راه حل دائمی... راستش واقعا نمیدونم.... اما قول میدم
اگه روزی راهی پیدا کردم یا حتی ساختم
بیام و مفصل در موردش توضیح بدم

[فرید]

سلام
دوبار پستتون رو خوندم آخرش هم سوال رو نفهمیدم

[[محمد صادق]]

شهید مطهری در این باره زیاده صحبت کردن

[فرید]

برای خانمها که واقعاً چیزی برای گفتن ندارم اما برای آقایون هم ازدواج فقط یه پیشنهاده و تا عمل کلی فاصله و راه داره از ۱۷ ۱۸ سالگی که نیاز جنسی اوج میگیره باید زور بزنه تا شاید بعد از ۳۰ سالگی که دیگه وقت افول طراوت و جوونی کردنشه بتونه شرایط ازدواج رو برای خودش جفت و جور کنه 

آقا صادق اگه خوندید نظرات ایشون رو خوشحال میشیم بشنویم

[[محمد صادق]]

من با گوشی خیلی سختم بود که پست بذارم و نظر بدم اما الان که میبینم این موضوع انقد ذهن بچه هارو درگیر کرده تصمیم گرفتم با لپتاپ بیام نظرمو بگم. البته سعی میکنم بیشتر به صحبت های استاد شهید مطهری استناد کنم
ببینید بچه ها.کتاب های ایشون رو باید بشینیم کامل بخونیم چون برش های صحبت های ایشون شاید نتونه کمکی کنه چون ممکنه مواضعی از ایشون ببینید که با دیدگاه قبلی شما در تعارض باشه و درست بنظر نیاد. به هر حال تلاشمو میکنم که کمکی کرده باشم...

پ.ن : در صحبت های شهید مطهری درمورد این موضوع به بحث ازدواج موقت هم پرداخته شده که خواهش میکنم از این بحث سو استفاده نشه.چون اولا فردی مثل خود بنده که مدتی معتاد خ.ا و... بوده تاااا زمانی که به طور کامل پاک نشده اصلا صلاحیت هیچ نوع ازدواجی چه دایم چه موقت رو نداره و پست های من مجوزی برای فرار از پاکی بنظر نیاد

خب اولین متنی که باید بخونیم از ایشون:

پرسش:

آزادی روابط جنسی چه اشکالی دارد راه حل پیشنهادی چیست؟ دیدگاه شهید مطهری را در این زمینه بیان کنید

پاسخ:

از بین غرایز درونی انسان غریزه ی جنسی نمود خاصّی داشته و از آغاز بلوغ خودنمایی می کند و اندک اندک حاکم بر همه ی خواسته های جوان شده و روح و جان او را تسخیر می کند و بر اندیشه و اعمال او سایه می اندازد.

دختر و پسر جوان در خود کمبودی احساس می کنند و فکر می کنند که با گرمای وجود و محبّت دیگری جبران و با مهر و عوطفت او به آرامش بدل می شود.

بدون تردید باید برای ارضای این غریزه ی طبیعی. امّا نیرومند، چاره اندیشید و راه درستی انتخاب نمود. جامعه غرب که نظریه ی فروید و راسل و افرادی چون آنها را در آزادی بی قید و شرط شهوت رانی پذیرفته است شاهد پی آمدهای منفی آن بوده و آمار فاجعه های شهوانی در رسانه ها و نوع روابط ناهنجار دختران و پسران و مرد و زن و … شواهد گویای این مطلب است. اگر بر فرض از وجود فرزندان نامشروع بی سرپرست، نوزادان پیدا شده در زباله دان ها، توالت ها، کورتاژها و قتل ها و ضایعه های دیگر اخلاقی و انسانی آزادی جنسی چشم پوشی کنیم و همه را فراموش شده بگیریم، با این فاجعه ی بزرگ ـ که نابودی شخصیت انسانی زن و تبدیل او به توپی شهوانی که هر لحظه مورد حمله چشم ها و لمس ها و قوّه ی شهوانی مردانِ شهوت ران است ـ چه کنیم؟.[url=http://www.mortezamotahari.com/fa/questionview.html?QuestionID=62395#_edn1][/url]

و با بازیچه شدن زندگی پر از آمال و اهداف انسان که باید به سوی کمال و تعالی رشد نماید، چه می توان کرد؟

در چنین جامعه ی پرالتهابی از در و دیوار آن، از کوچه و خیابان و مدارس و اداره ی آن، جز شهوت و خودنمایی و ناز و نیاز دیده نمی شود و همه ی امور در عین رنگارنگ بودنشان تنها یک رنگ داشته و آن هم رنگ لذّت جویی است. حال اگر لذّت بیشتر در ظلم و تعّدی بر حقوق دیگران و جنایت باشد، فرقی نمی کند. هدف، حفظ منافع شخصی و لذت فردی است. برای افراد چنین جامعه ای سرنوشت اخلاقی جامعه و حقوق دیگران و آینده نسل بشری، اهمیتی ندارد.

دنیای غرب، انسان آزاد و شرافتمند را اسیر و ذلیل لذّت جویی های زودگذر نموده است. اگر بتوان ادّعا نمود که حدّاقل در کامیابی های جنسی و ارضای کامل شهوات انسانی و به قول فروید برای حل عقده های روانی و ایجاد عشق و محبّت موفّق بوده اند باز خوب است امّا در همین یکی نیز با مشکل رو به رو می باشند.

متفکّر شهید در این باره می گوید:

«در مورد غریزه ی جنسی و برخی غرایز دیگر برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرزه و بی بندوبار می کند در این مورد هرچه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش می یابد.

اینکه راسل می گوید: «اگر پخش عکس های منافی عفّت مجاز شود پس از مدّتی مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد.» شاید در باره ی یک عکس بالخصوص و یک نوع بی عفّتی بالخصوص صادق باشد ولی مطلقاً در مورد همه ی بی عفّتی ها صادق نیست. یعنی از یک نوعِ خاصِّ بی عفّتی، خستگی پیدا می شود. نه بدین معنی که تمایل به عفاف جانشین آن شود. بلکه بدین معنا که آتش و عطش روحی زبانه می کشد و نوعی دیگر را تقاضا می کند و این تقاضاها هرگز تمام شدنی نیست.

خود راسل در کتاب زناشویی و اخلاق اعتراف می کند که عطش روحی در مسایل جنسی غیر از حرارت جسمی است، آن چه با ارضا تسکین می یابد حرارت جسمی است نه عطش روحی.»

ویل دورانت در کتاب لذّات فلسفه پیرامون پی آمدهای آزادی های جنسی می گوید: «در زیر عوامل سطحی، طلاق، نفرت از بچه داری و میل و تنوّع طلبی نهان است، میل به تنوّع گرچه از همان آغاز در بشر بوده است ولی امروزه به سبب اصالت فرد در زندگی نو و تعدّد و محرّکات جنسی در شهرها و تجاری شدن لذّت جنسی دو برابر گشته است.» و در جای دیگر کتاب خود می گوید: «فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادات پیش از ازدواج است.»

حال باید دید راه حل درست برای کنترل غرایز و جلوگیری از ایجاد روابط نامشروع و در عین حال ارضای صحیح غریزه ی جنسی چیست؟

استاد شهید مطّهری (ره) در بیان راه حل می گوید: «به عقیده ی ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است یکی ارضای غریزه در حدّ حاجت طبیعی و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن.»

امّا پیرامون نکته ی نخست:

«اسلام برای ارضای صحیح مسایل جنسی ازدواج دائم و در صورت مهیا نبودن شرایط آن ازدواج مدّت دار و موقّت را (با توجّه به ضوابط و شرایط شرعی و رعایت جوانب اخلاقی) توصیه نموده است.

اسلام اصرار فراوانی دارد که محیط خانوادگی آمادگی کامل برای کامیابی زن و شوهر از یکدیگر داشته باشد، زن یا مردی که از این نظر کوتاهی کند مورد نکوهش صریح اسلام قرار گرفته است. اسلام اصرار فراوانی به خرج داده است که محیط اجتماع بزرگ، محیط کار و عمل و فعّالیت بوده و از هر نوع کامیابی جنسی در آن محیط خودداری شود.

فلسفه ی تحریم نظر بازی و تمتّعات جنسی از غیر همسر قانونی و همچنین فلسفه ی تحریم حرمت خودآرایی و تبرّج زن برای بیگانه همین است»

«اگر بتوانیم تصوّر کنیم که اتّحاد روح زن و شوهر و عواطف صمیمانه ای که احیاناً تا آخرین روزهای پیری ـ که غریزه جنسی فعالیتی ندارد باقی است ـ برای زندگی ارزش بیشتر و بالاتری دارد، و نیز اگر بتوانیم تصوّر کنیم که لذّت یک مرد از مصاحبت همسر مشروع و وفادارش با لذّتی که از مصاحبت یک زن می برد تفاوت دارد، کوچک ترین تردیدی در این جهت نخواهیم کرد که به سبب بهره مند شدن از مسرّت و آرامش بیشتر لازم است عواطف جنسی افراد را محدود به همسر قانونی کرده و محیط و کانون خانواده به این کار، و اجتماع بزرگ را به کار و فعالیت اختصاص دهیم. مطلب مهم تر جنبه های اجتماعی ازدواج است. ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی، ایجاد کانونی برای پذیرش نسل آینده است و سعادت نسل های آینده به وضع اجتماع خانوادگی بستگی کامل دارد »

پس چون انسان زنده است و باید زندگی کند و زندگی انسانی که سرشار از غرایز و عواطف و نیازها است بدون شریک و همسفر امکان ندارد، همسر قانونی و دائمی انسان بهترین همراه و همدل و پشتیبان لحظه های تنهایی و برطرف کننده ی خستگی های روحی است.

اگر جوانی موفّق به ازدواج نشده و پاسخ گویی به مسایل غریزی از این راه (ازدواج دائم و یا موقت) برایش ممکن نباشد باید عفّت ورزیده و با ایمان و اعتقاد از عفاف و طهارت روح وجسم خویش محافظت کند.

در این جا نقش نکته ی دومی که شهید مطهری (ره) فرموده بیشتر روشن می گردد:

جوان باید خود را از انواع محرّکات و مهیجات دور نگه دارد. نگاه کردن به صحنه های تحریک کننده اعم از فیلم و عکس و غیره، خواندن داستان های مهیج و برخوردهای آزاد و بی حدّ و مرز دختر و پسر، همه در لغزش و غوطه ور شدن در آلودگی مؤثّر است.

لذا دختر و پسر جوان و مجرّد باید سعی کند تا حدّ امکان افکار و اندیشه و خود را از این صحنه ها دور نگه دارد و از برخوردهای و مختلط با جنس مخالف بویژه در محیط هایی که اصول اسلامی رعایت نمی شود، پرهیز نموده تا زمینه ی گناه فراهم نشده و امکان به وجود آمدن روابط نامشروع پیدا نشود.

[[محمد صادق]]

پرسش:
آیا شهید مطهری درباره ازدواج موقت و ضرورت آن در دنیای امروزی سخنی گفته اند ؟
پاسخ:
استاد مطهری در این موضوع مطالبی را بیان داشته اند که به آن اشاره می شود:
ازدواج دائم مسؤولیت و تکلیف بیشتری برای زوجین تولید می‏کند. به همین دلیل پسر یا دختری نمی‏توان یافت که از اول بلوغ طبیعی که تحت فشار غریزه قرار می‏گیرد آماده ازدواج دائم باشد. خاصیت عصر جدید این است که فاصله بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل عائله زیادتر کرده است. اگر در دوران ساده قدیم یک پسربچه در سنین اوایل بلوغ طبیعی از عهده شغلی که تا آخر عمر به عهده او گذاشته می‏شد بر می‏آمد، در دوران جدید ابداً امکان پذیر نیست. یک پسر موفق در دوران تحصیل که دبستان و دبیرستان و دانشگاه را بدون تأخیر و رد شدن در امتحان آخر سال و یا در کنکور دانشگاه گذرانده باشد، در 25 سالگی فارغ التحصیل می‏گردد و از این به بعد می‏تواند درآمدی داشته باشد. قطعاً سه چهار سال هم طول می‏کشد تا بتواند سر و سامان مختصری برای خود تهیه کند و آماده ازدواج دائم گردد. همچنین است یک دختر موفق که دوران تحصیل را می‏خواهد طی کند.
جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسی‏شما اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسی او به اوج خود رسیده است تکلیف به ازدواج بکنید، به شما می‏خندند. همچنین است یک دختر محصل شانزده ساله. عملًا ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج دائم بروند و مسؤولیت یک زندگی را- که وظایف زیادی برای آنها نسبت به یکدیگر و نسبت به فرزندان آینده‏شان ایجاد می‏کند- بپذیرند.
کدامیک؟ رهبانیت موقت یا کمونیسم. جنسی یا ازدواج موقت؟
از شما می‏پرسم: آیا با این حال، با طبیعت و غریزه چه رفتاری بکنیم؟ آیا طبیعت‏ حاضر است به خاطر اینکه وضع زندگی ما در دنیای امروز اجازه نمی‏دهد که در سنین شانزده سالگی و هجده سالگی ازدواج کنیم دوران بلوغ را به تأخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده‏ایم غریزه جنسی از سر ما دست بردارد؟.
آیا جوانان حاضرند یک دوره «رهبانیت موقت» را طی کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانی که امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟ فرضاً جوانی حاضر گردد رهبانیت موقت را بپذیرد، آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا می‏شود و روانکاوی امروز از روی آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟.
دو راه بیشتر باقی نمی‏ماند: یا اینکه جوانان را به حال خود رها کنیم و به روی خود نیاوریم؛ به یک پسر اجازه دهیم از صدها دختر کام برگیرد، و به یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بار سقط جنین کند، یعنی عملًا کمونیسم جنسی را بپذیریم؛ و چون به پسر و دختر «متساویاً» اجازه داده‏ایم، روح اعلامیه حقوق بشر را از خود شاد کرده‏ایم، زیرا روح اعلامیه حقوق بشر از نظر بسیاری از کوته فکران این است که زن و مرد اگر بناست به جهنم دره هم سقوط کنند دوش به دوش یکدیگر و بازو به بازوی هم و بالأخره «متساویاً» سقوط کنند.
آیا اینچنین پسران و دخترانی با چنین روابط فراوان و بیحدی در دوران تحصیل، پس از ازدواج دائم مرد زندگی و زن خانواده خواهند بود؟.
راه دوم ازدواج موقت و آزاد است. ازدواج موقت در درجه اول زن را محدود می‏کند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد. بدیهی است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه ناخواه هست. وقتی که هر زنی به مرد معینی اختصاص پیدا کند قهراً هر مردی هم به زن معینی اختصاص پیدا می‏کند، مگر آنکه از یک طرف عدد بیشتری باشند. بدین ترتیب پسر و دختر دوران تحصیل خود را می‏گذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آن را تحمل کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسی افتاده باشند.
ازدواج آزمایشی‏
این ضرورت اختصاص به ایام تحصیل ندارد، در شرایط دیگر نیز پیش می‏آید.اصولًا ممکن است زن و مردی که خیال دارند با هم به‏طور دائم ازدواج کنند و نتوانسته‏اند نسبت به یکدیگر اطمینان کامل پیدا کنند، به عنوان ازدواج آزمایشی برای مدت موقتی با هم ازدواج کنند؛ اگر اطمینان کامل به یکدیگر پیدا کردند ادامه می‏دهند و اگر نه از هم جدا می‏شوند.
من از شما می‏پرسم: اینکه اروپاییان وجود یک عده از زنان بدکار را در محل معین از هر شهری تحت نظر و مراقبت دولت لازم و ضروری می‏دانند برای چیست؟ آیا جز این است که وجود مردان مجردی را که قادر به ازدواج دائم نیستند خطر بزرگی برای خانواده‏ها به حساب می‏آورند

[[محمد صادق]]

خب.رفقا من فقط این دوتا پست رو گذاشتم که بگم دین ما هیچ سوالی رو بی پاسخ نذاشته و به هیچ نیاز و دغدغه ای بی توجه نبوده...اما خب ایا ازدواج موقت در شرایط کنونی جامعه پسندیده هست؟نوچ
ببینید اول این رو بگم که همه ی ما الان تو دوره ی ترک هستیم و فعلا باید تنها هدفمون پاکی باشه و به بقیش فکر نکنیم چون خدا حواسش به همه چیز هست و قبل از اینکه اینده برسه خدای عزیزمون اونجا هست...بعد از پاکی تا زمانی که شرایط ازدواج برامون پیش بیاد میتونیم باز هم دوره ای رو برای تقویت روح خودمون در نظر بگیریم...دین ما انقدر نگاهش نسبت به نیاز ها و غرایز جنسی باز بوده که حتی به خانم های بیوه این اجازه رو داده که دوباره ازدواج کنن و جلوی سنت های خودمونی رو که زن بیوه باید بعد از مرگ شوهرش تا اخر عمرش تنها بمونه ایستاده...اما متاسفانه جامعه ما به سمتی پیش رفته که هر روز سن ازدواج بالاتر میره و شرایط ازدواج هم سخت تر میشه...اینجاست که جوانی که از یک طرف راحت تر از جوان های نسل های قبل خودش به سایت های مستهجن دسترسی داره و دسترسی به محتوای مستهجن یا حتی به روابط نامشروع براش به اسونی اب خوردن شده بیخیال اعتقاداتش میشه و تن به این همه فشار روانی نمیده.اما متاسفانه این راه خیلی بیشتر از اون فشار های عصبی به ما اسیب میزنه و داغونمون میکنه...

[[محمد صادق]]

صحبت ها نتیجه خاصی نداره چون من صاحب نظر نیستم و حق تجویز نسخه ندارم.
قصد اولم این بود که مرجعی مثل شهید بزرگوار استاد مطهری رو معرفی کنم و برشی از نوشته هاشون رو براتون به اشتراک بذارم...استاد جواد زارع هم در این رابطه مقاله ها و صحبت های خوبی دارن که پیشنهاد میکنم مطالبشون رو ببینید و ببینانید!!!!

[فرید]

به نظرم استاد مطهری یه مواردی رو روی کاغذ مطرح کرده که خیلی نمیشه ازشون تو واقعیت استفاده کرد بله این مسیر درسته و بحثی هم درباره اش ندارم ولی امروز تو جامعه ما اگه به یه پدر بگی من می‌خوام دخترت رو صیغه کنم همونجا نعشت رو میندازه و اگر هم قرار به صیغه مخفی از خانواده‌ها باشه که خیلی تفاوتی با دوست دختر و دوست پسر داشتن نداره 
با بخشی که مربوط به برداشتن قیود هست هم موافقم و اساسا ایده رابطه جنسی آزادانه در دنیا بر اساس یک تجارت بزرگ و پر سوده که مستندهای زیادی هم در موردش نوشته و ساخته شده و جز سقوط چیزی در اون نیست اما خوب این تعریف وضع موجوده و نه ارایه راه حل
اینهایی که گفتید نظرات اسلام بود اما میشه تو جامعه ما اجراش کرد؟! عارف ما اجازه این کار رو میده؟

[لئا]

آقا چه کاریه آخه؟ 
سن پایین ازدواج کنن
یه ذره خانواده های دو طرف حمایت کنند
یه ذره هم دختر و پسر توقعاتشون رو بیارن پایین
به جای تحمل فشار جنسی وعاطفی..  فشار اقتصادی رو تحمل کنن

[فرید]

یعنی چقدر توقعشون رو بیارن پایین؟
به نظرتون الان یه پسری که خونه و ماشین نداشته باشه اگه چقدر درآمد داشته باشه و چقدر پس‌انداز می‌تونه ازدواج کنه؟
پ.ن: بقیه هم نظرشون رو بگن...

[Queen]

چند تا جوون می تونه تا زمان ازدواج دائم عفاف و پاک دامنی پیشه کنه؟
فکر می کنم آمار فساد بیشتر از پاک دامنی باشه
فکر می کنید چه تعداد از کسایی که خ.ا می کنند براشون مهمه که ترک کنند؟ و چه تعداد واقعا می تونند ترک کنند؟
دیگه کاری به کسایی که رابطه ی نامشروع دارند هم ندارم
چه خوب بود اگه به ازدواج موقت نگاه بهتری میشد شاید این جوری جلوی خیلی از فسادها گرفته میشد و حداقل دیگه زن های متاهل نمیشدن یه انتخاب راحت و بدون دغدغه برای پسرایی که رابطه دارند
اگه ازدواج موقت آزاد بود به نظرتون یه پسر مجرد یه خانم متاهل رو انتخاب میکرد یا یه خانم مجرد رو

به نظرم تو جامعه ی ما خود ازدواج شده یه هدف درصورتی که یه وسیله اس برای رشد آدم ها
و این قدر بزرگ و پیچیدش کردند که انگار می خوایم اتم بشکافیم