عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اورژانس کانون

(1397 مهر 29، 22:28)مهرخدا نوشته است: دو هفته تمام زیر فشارش باشید و از طرفی هجوم فکرهایی که اخرش ادم احساس سرافکندگی و میل به لغزش میکنه ادمو ....
نمیدونم شاید شما راست میگید
یه اعتراف، فقط دلم گریه میخواد...کاش میتونستم...


راهش شکستن نیست.
راهش رو پیدا می کنید، اما راهش شکستن نیست.
چون وقتی بشکنید، خودش می شه یه بار اضافی و یه فشار اضافی...
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
(1397 مهر 29، 22:28)مهرخدا نوشته است: دو هفته تمام زیر فشارش باشید و از طرفی هجوم فکرهایی که اخرش ادم احساس سرافکندگی و میل به لغزش میکنه ادمو ....
نمیدونم شاید شما راست میگید
یه اعتراف، فقط دلم گریه میخواد...کاش میتونستم...

هر موقع دل تون خواست راحت گریه کنید.
حال تون میزون میشه.
و
اینکه دو هفته زیر فشارش بودید نشون میده که از ابزارهای خوبی برای تغییر وضعیت استفاده نکردید.
باید یه فکر اساسی برای عوض شدن حال و هواتون کنید.  Khansariha (69)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
نمیخوام بشکنم برای همین اومدم اینجا وگرنه میرفتم غلط اضافی میکردم و صدام در نمیومد و بیخیال میبودم.
بحث گریه هم امکانش نیست چون خانواده فک میکنن بخاطر بیماریمه و میخوان ترحم و دلسوزی کنن.
دیگه در حد توانم هر کاری تونستم کردم. دیگه عقلم همینقدر میکشه.
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
(1397 مهر 29، 22:35)مهرخدا نوشته است: نمیخوام بشکنم برای همین اومدم اینجا وگرنه میرفتم غلط اضافی میکردم و صدام در نمیومد و بیخیال میبودم.
بحث گریه هم امکانش نیست چون خانواده فک میکنن بخاطر بیماریمه و میخوان ترحم و دلسوزی کنن.
دیگه در حد توانم هر کاری تونستم کردم. دیگه عقلم همینقدر میکشه.
خانم مهرخدا، شما به این فکر کنید که اگه خدابخواد ایشالا نلغزید، فردا چه حال خوبی بهتون دس میده!
به خودتون افتخار میکنید که شما بهش غلبه کردید نه اون به شما
اگرم دو هفتس زیر فشارید نگران نباشید و نترسید. شما چن روز دیگه مقاومت کنید، اون خودش کم میاره. باور کنین سخت ترین لحظاتش همین الانه، اینو رد کنید یواش یواش آروم تر میشید.
منتظریم خبر پیروزیتونو بشنویماااا
من که امید دارم
 سپاس شده توسط
(1397 مهر 29، 22:35)مهرخدا نوشته است: نمیخوام بشکنم برای همین اومدم اینجا وگرنه میرفتم غلط اضافی میکردم و صدام در نمیومد و بیخیال میبودم.
بحث گریه هم امکانش نیست چون خانواده فک میکنن بخاطر بیماریمه و میخوان ترحم و دلسوزی کنن.
دیگه در حد توانم هر کاری تونستم کردم. دیگه عقلم همینقدر میکشه.

سلام
چشماتون ببندید و دلتون بسپارید دست خدا 
حتی یک ثانیع هم وقفه نندازید و با خدا حرف بزنید 
باهاش صحبت کن و کمک بخواه ازش
بگو خدایا خوابم ببره با همین حال و صبح ک بیدار شدم اروم اروم باشم 
میشه 
بخدا میشه 
برای من بارها شده 
قدرت خدا و ذهنتون رو دست کم نگیرید
 سپاس شده توسط
چشمامو بستم اومدم اورژانس
کمکم کنید 
یهو فکر ناجوری اومد بذهنم
 سپاس شده توسط
اراده جان ...
سعی کن به حالت پایدار برسی
 سپاس شده توسط
خوب دقت کن به اطرافت ...
چی میبینی ؟ 
سریع بهم بگو
 سپاس شده توسط
نمیدونم چرا ساعت دو شب من باید بیدار باشم  Swear1
 سپاس شده توسط
چی شد ؟
دقت کردی ؟؟
 سپاس شده توسط
مثل اینکه رفتی ..
خواستم بگم تنها نیستی 
خدا و امام زمانمون دارن با ذوق و شوق نگاهت میکنن 
منتظرن ببین چ تصمیمی میگیری ..
اگر فک شیطون رو بیاری پایین 
بعدش آغوش گرم خالق منتظرته 
53
 سپاس شده توسط
سلام 
تا این لحظه هم نگاه خدا بهم بوده و ممنونم ازش 
منونم ازت سالک عزیزم 
خیلی کمکم کردی و اثر داشت کمک ات 
فکر کنم تا 60 درصد ماجرا حل شد  Hanghead
 سپاس شده توسط
مرسی از کمکهای همه اتون فعلا که اوکی هستم
شاید نباید سحرخیز شم و اینئموقع بیدار شم که مدت کمتری بیدار باشم و فشارروم نباشه
امروز خدا بزرگه. پیش بسوی امروز
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
(1397 مهر 30، 2:44)آقای اراده نوشته است: سلام 
تا این لحظه هم نگاه خدا بهم بوده و ممنونم ازش 
منونم ازت سالک عزیزم 
خیلی کمکم کردی و اثر داشت کمک ات 
فکر کنم تا 60 درصد ماجرا حل شد  Hanghead

وظیفه بود اراده جان 
الحمدالله که موثر بوده و بهتری  53
 سپاس شده توسط
(1397 مهر 30، 5:35)مهرخدا نوشته است: مرسی از کمکهای همه اتون فعلا که اوکی هستم
شاید نباید سحرخیز شم و اینئموقع بیدار شم که مدت کمتری بیدار باشم و فشارروم نباشه
امروز خدا بزرگه. پیش بسوی امروز

امید بخدا 
خدا پناه و یاور همه کانونیاست
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان