اورژانس کانون

**جوکر** · 1397 بهمن 13، 22:05

دوستان یک سوال اگر شما خدایی نکرده به چیز های بدی فکرتون منحرف بشه همین فلان... روم به دیوار بدون تحریک ازتون خارج میشه
خدایی ببخشید نمیدونم چجوری باید بنویسم.

**پشتکار** · 1397 بهمن 13، 23:53

سلام.خوبی؟
بیا با هم صحبت کنیم.
من هستم.کمکت میکنم

**آرمین** · 1397 بهمن 14، 23:12

سلام

خدا پشتکار کانون رو حفظ کنه که حافظ بچه های کانونه. Khansariha (18)

و خدا به دل علی یه آرامش عمیق بده که به هم نریزه و حالش خوب باشه. Khansariha (18)

**آقای اراده** · 1397 بهمن 14، 23:15

(1397 بهمن 14، 22:15)aliunknown نوشته است: نمیدونم چی بگم...
احساس بهبودی میکنم...
اصلا هنگم....
بهتره یه مدت چیزی نگم تا این هنگی درست بشه...
بعد میتونم بهتر راجبش صحبت کنم....
میدونید. امروز توی خیابون که داشتم چرخ به دست قدم میزدم....
احساس کردم همه چی برعکس شده. یه لحظه احساس کردم روی کره ی مریخم...
و...
هیچ نمیدونم این حالت قراره پایدار بشه
یا....
گذراست....
اما
یه احساس خلأ خیلی بدی وجودم رو گرفته
درست مثل اولین روزایی که برای ترک خ.ا تصمیم جدی گرفتم
در کل خیلی هنگ کردم.... خیلی....
کم کم میخواد اشکم در بیاد....
نمیدونم چی بگم
همونطور که گفتم : بهتره یه مدت هیچی نگم... اصلا یه مدت از اورژانس دوری کنم. و همینطور درد دلا....

پ.ن :
اولا ممنونم از خدا....
دوما.... یه دنیا ممنونم از داداش پشتکار.....
اگه صحبت های خیلی خوبش نبود.... الان شاید داشتم همون چیزای عجیب رو تجربه میکردم....

خدا خدا خدا خدا
یه بسم الله بگو و از ته دلت برو تو دلش

**جوکر** · 1397 بهمن 16، 0:07

من خیلی اوضاعم خرابه
چیکار کنم؟؟؟

**جوکر** · 1397 بهمن 16، 0:08

خدایا خودت رحم کن

**عاشق فاطمه زهرا** · 1397 بهمن 16، 0:09

سلام بر برادر جوکر

حال و احوال

الان اوضاع چطوره؟؟؟

**جوکر** · 1397 بهمن 16، 0:14

داغونم خیلی حالم بده

**عاشق فاطمه زهرا** · 1397 بهمن 16، 0:18

(1397 بهمن 16، 0:14)arad olfati نوشته است: داغونم خیلی حالم بده

داداش اصلا نگران نباش
اصلا هم نترس،‌ امشب هیچ اتفاق بدی نمی افته.
این رو با خودت زمزمه کن، اگر کسی هم دور برت نیست بلند بگو به خودت.
فعلا برو یه وضو با آب سرد سرد بگیر که سر حال شی، بعد بیا اینجا و تعریف کن Khansariha (69)

**عاشق فاطمه زهرا** · 1397 بهمن 16، 1:02

همین چند دقیقه پیش نزدیک بودم که بشکنم

چرا ای طور شد؟؟؟؟

مثل بید می لرزیدم و بدنم داغ کرده بود و با گوگل سرچ می کردم
مثل قدم زدن لبه ی پرتگاه بود، یه باد می وزید می شکستم

من باید پاک بمونم به خاطر تمام اهدافم که همه اش دیر شده
به خاطر این که هر شکست آدم رو یک روز عقب نمی اندازه، بلکه چند ماه و بلکم بیشتر عقب می ندازه و شاید هم اصلا آدم نتونه ازش نجات پیدا کنه

من برم بخوابم ... خدا کمک کرد... خدایا کمک کن ... خدایا چاره ای ندارم جز این که به خودت پناه ببرم

**آقای اراده** · 1397 بهمن 16، 7:13

(1397 بهمن 16، 1:02)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: همین چند دقیقه پیش نزدیک بودم که بشکنم
چرا ای طور شد؟؟؟؟

مثل بید می لرزیدم و بدنم داغ کرده بود و با گوگل سرچ می کردم
مثل قدم زدن لبه ی پرتگاه بود، یه باد می وزید می شکستم

من باید پاک بمونم به خاطر تمام اهدافم که همه اش دیر شده
به خاطر این که هر شکست آدم رو یک روز عقب نمی اندازه، بلکه چند ماه و بلکم بیشتر عقب می ندازه و شاید هم اصلا آدم نتونه ازش نجات پیدا کنه

من برم بخوابم ... خدا کمک کرد... خدایا کمک کن ... خدایا چاره ای ندارم جز این که به خودت پناه ببرم

عاشق جون سلام
برای بنده هایی که دلشون با خدا باشه و از گناه متنفر باشن همیشه هدایت خدا چاره سازه
خودش از غیب به آدم کمک میرسونه
خدا خیلی عاشقه
عاشق بنده هاشه
کاش ما هم به همون اندازه دوستش داشتیم و توجه میکردیم

**آقای اراده** · 1397 بهمن 16، 15:13

اراده حتی یک درصد هم بهش فکر نکن
تنهایی وقت مناسبیه برای استراحتت
برای نماز خوندن ارتباط با خدا
برای کانون
....
خطر نزدیکه پس
مراقب باش

**آقای اراده** · 1397 بهمن 17، 0:19

اره علی جون عصر اتفاقی نیفتاد ولی الان خیلی ذهنم آشفته است
اینستاگرام یکی از دوستامو داشتم درست میکردم که دنیایی از تصاویر آشغال مزخرف اومد جلوی چشمم
.............
امیدوارم فردا اوضاع بهتر شه

**تائب_66** · 1397 بهمن 20، 16:13

وقتی پام می لغزه، دیگه نمیتونم جلوش رو بگیرم. یه ندایی همش بهم میگه تو که این دفعه هم گند زدی، چند بارم روش...چه فرقی میکنه...
کاش لغزش نمیکردم باز :( کاش میتونستم مسیر پاکی رو ادامه بدم...ولی مثل همه هزاران بار قبل شکست خوردم...نشد

:((

**آرمین** · 1397 بهمن 20، 16:30

(1397 بهمن 20، 16:13)تائب_66 نوشته است: وقتی پام می لغزه، دیگه نمیتونم جلوش رو بگیرم. یه ندایی همش بهم میگه تو که این دفعه هم گند زدی، چند بارم روش...چه فرقی میکنه...
کاش لغزش نمیکردم باز :( کاش میتونستم مسیر پاکی رو ادامه بدم...ولی مثل همه هزاران بار قبل شکست خوردم...نشد

:((

یه آدم نابلد می لغزه.

بلد که شدیم، دیگه نمی لغزیم.
پس تا اون موقع به خودمون فرصت بدیم و هی تو سرمون نزیم. 128fs318181

برادر سریع توبه کن. از ته دل.
برو غسل کن.
بعدم به این فکر کن که باید چی بشه که دفعه بعد این لغزش رخ نده. Khansariha (18)