امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

مستر طاهر بزن له و لورده شون کن
49-2

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
کار از کتک کاری گذشته باید از بالای یه برج 20 طبقه پرتشون کنیم پایین 4chsmu1
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
 سپاس شده توسط
سلااااام
خوبین؟
4chsmu1
کانون بروفنی هست برا خودش  Gigglesmile
ظهرتون بخییییر باشه
امممم چشم دیگه صبح بخیر هم میگم  Hanghead
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
ـــــــــــــــــــــــــ
 سپاس شده توسط
کلا کنار اب و چشمه هم نریم بشینیم همینجا تو کانون Hanghead Khansariha (13)
چه خوشحالم امروز....
چیزی ساختم که بابام کلی خوشش اومده..... عشق چیزای صنعتی خرکی داره!
 سپاس شده توسط
دلمان یه تور درست و حسابی و شاد میخواد گشت و گذار و ایران گردی  4chsmu1
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
اقا کانون چ بامزه شده
زرد و سبز  Gigglesmile
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
اااااا
چچرا کانون یهو این ریختی شد ؟
                  
                 الم یعلم بأن الله یری


[تصویر:  7m1m_2222222222222.png]
[تصویر:  34z.png]
 سپاس شده توسط
چقدر ناز شدهههههه

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
سلام

39
چرا کانون تغییرکرده؟
فقط برا من این شکلیه ؟؟
106
 سپاس شده توسط
سلام
ی مشکل کوچیکه.. توی کد های هدر سایت..

من الان سیستم ندارم..
اما ب زودی حل میشه.. 
شرمنده مدارا کنین لطفا..

ارادت..
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

خوشابحال جناب درخشنده که خوش خوشان رفتن و کوه و تماشای ستاره ها 53258zu2qvp1d9v

یعنی اصلا لذت از این بالاتر که توی دل شب بری یجای دور از همهمه های روزانه بعد تو این آرامش دراز بکشی و فانوس شب تماشا کنی. منم دلم میخااااااااااااد 117 20 20 20 20

ی عده هم هستند که میرن کوه صرفا جهت نمایش لباس و آرایش صورت و دوستی های خرکی و ادا واطوارای حال ب همزن و حال آدم رو ب هم میزنن از هرچی کوه گردی و کوه نوردیه Swear1 Swear1 Swear1 .شهر شمام همینطور؟ Shy کوه ک نیست فشن شوئه

چشم سهاجان مدارا میکنیم. شمارو عشق است که انقدر زحمت میکشی و بقیه زحمت کشا .و اصلا همه کانونیا

چقدر حرف زدم 17 45 45
 سپاس شده توسط
(1396 شهريور 7، 16:04)خدا همراهمونه نوشته است: خوشابحال جناب درخشنده که خوش خوشان رفتن و کوه و تماشای ستاره ها 53258zu2qvp1d9v

یعنی اصلا لذت از این بالاتر که توی دل شب بری یجای دور از همهمه های روزانه بعد تو این آرامش دراز بکشی و فانوس شب تماشا کنی. منم دلم میخااااااااااااد 117  20  20  20  20

ی عده هم هستند که میرن کوه صرفا جهت نمایش لباس و آرایش صورت و دوستی های خرکی و ادا واطوارای حال ب همزن و حال آدم رو ب هم میزنن از هرچی کوه گردی و کوه نوردیه Swear1  Swear1  Swear1 .شهر شمام همینطور؟ Shy کوه ک نیست فشن شوئه

چشم سهاجان مدارا میکنیم. شمارو عشق است که انقدر زحمت میکشی و بقیه زحمت کشا .و اصلا همه کانونیا

چقدر حرف زدم 17  45  45

عه یه بار توی چنین موقعیتی قرار گرفته بودم با بچه های دانشگاه رفته بودم!
دقیقا اصلا اونا نمیدونستن کوهنوردی چیه!احساسش نمیکردن....
قرتی بازی به قول خودمون!


راستی پایین کانون زده امروز تولد منه! یهو چشمم خورد بهش...اشتباهه اقا تولدم نیست Swear1
 سپاس شده توسط
سلام

متاسفانه کانون درست شد.  4chsmu1
یعنی این قدر دلم می خواد کانون تعطیل شه که خدا می دونه.
حیف نشد.  53258zu2qvp1d9v

یکم جووانا برن دنبال زندگیشون.
اگه ازدواجه ازدواج. اگه کاره، کار. درسه، درس.
یه هنری یاد بگیرن. یه تخصصی.
برن به یه جایی برسن. واسه خودشون کسی بشن.
چقدر کوچیک بودن و موندن؟

چه فایده کانون گردی که نتیجه نداشته باشه؟  53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

[quote pid='398017' dateline='1504030940']
آرمینسلام

متاسفانه کانون درست شد.  4chsmu1 
یعنی این قدر دلم می خواد کانون تعطیل شه که خدا می دونه.
حیف نشد.  53258zu2qvp1d9v 

یکم جووانا برن دنبال زندگیشون.
اگه ازدواجه ازدواج. اگه کاره، کار. درسه، درس.
یه هنری یاد بگیرن. یه تخصصی.
برن به یه جایی برسن. واسه خودشون کسی بشن.
چقدر کوچیک بودن و موندن؟

چه فایده کانون گردی که نتیجه نداشته باشه؟  53258zu2qvp1d9v

[/quote]
نمیدونم شوخی بود یا جدی ولی خب ظریفی میگفت هر شوخی خودآگاه یه تمی از جدی ناخوداگاه درونش وجود داره...آرمین خودت بگرد پیداش کن به من چ اصن 4chsmu1 (کاملا مرتبط با موضوع)
میگن پسرا جوری میگن دو سال عمرمون تو سربازی تلف میشه انگار بقیه عمرشون تو کتابخونه ناسا مشغول مطالعن یا تو قسمت توسعه اپل مشغولن 53258zu2qvp1d9v  (اینم ربط داشت به موضوع)
پسر خاله م با 24 سال سن کلی فک و فامیل گردن کلفت نه درسی خونده نه کاری کرده داداشش یه مغازه خدمات کامپیوتری وا کرده مواقعی که میره دانشگاه التماسش میکنه در این مغازه وایسه این انجام نمیده بچم فداش بشم جدیدا تریپ عرفان و شرع هم برداشته چند روز پیش رفتم در مغازه هدفون بخرم آفتاب از مغرب طلوع کرده بود اونجا بود داشت صحبتهای آقای پناهیان رو گوش میداد ازش پرسیدم شنیدم خاله میگه قصد داری تحصیلات حوزوی رو شروع کنی!گفت آره با این همه امکاناتی که خدا در اختیار بشر قرار داده....خلاصه دو ساعت واسم داستان تعریف کرد رومم نمیشد بهش بگم داداش خواستم احوالپرسی کرده باشم به من چ اصن 65 میخواستم بگم سی دی حاج آقا رو بده من بگوشم بقیه شو تو مسیر شاید منظورشو بد برداشت کردی...ولی خب به شرط ادب گوش دادم و دائما تو ذهنم مرور کردم پسری رو که تو خوابگاه دیدم مخترع مبتکر نفر اول گروه مکانیک که همیشه تو حرم خیلی گریه میکرد یه بار ازش پرسیدم چته بگو دیه لامسب تا منم باهات گریه کنم.گفت خانوادم راضی نمیشن برم حوزه من میخوام برم...آخرشم رفت و به مراد دلش رسید خون چمران تو رگهاش بود ( اینم به موضوع ربط داشت ولی ریز تر)
یه چیز دیگه هم اینکه بابام هفته قبل میگفت همساده خدا کوپن اکسیژن داره  ولی نمیدونم چرا یکیو داده به تو Khansariha (56)  بابام پس زمینه شوخی تو ناخوداگاهش نداشت اینو گفت چون حرفش کلا جدی بود Khansariha (69) (این  ربطش ریزترین بود بابام به قصد سرکوفت گفت ولی خب خیلی خیلی فلسفه جالبی بود بحث کوپن نفس و زمان)
پریشب جنازه یکی از اقوام رو بردیم بهشت زهرا موقعی که خواستیم انتقالش بدیم به سردخونه منم یه گوشه تابوت رو گرفته بودم نمیدونم چی شد وقتی در سردخونه وا شد یه طرف تابوت دست من بود یه طرفشم داداش مرحومه...زیادی خودمو قاطی داستان کرده بودم انگار هیچی سه تا جنازه دیگه هم اونجا بود انگار یکیشونم تصادفی بود سرامیکا خون خشک روشون بود جنازه رو با کاور از تابوت برداشتیم گذاشتیم کنار بقیه فکر نکنم تخصص و ازدواج و کار و درس کسی شدن یا نشدنشون اونجا فرقی داشت حداقل من یکی ندیدم دراز به دراز رو سرامیکهای سفید خوابیده بودن شنیدم میگن اعمالشون میمونه خودمم فکر میکنم همه چی یه بازیه که ما جدیش گرفتیم.( این پر ربط ترینش بود)
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان