انجمن شبانه روزی

[رامین.]

قاصدک خان مبارک باشه   
علیرضا 68 ورژن جدید   

 

یعنی تو این شهر به این بزرگی یه ماشین سالم و قیمت مناسب پیدا نمیشه واسه ما؟؟؟

من سال 96 تصمیم گرفته بود کار کنم و اخر سال بتونم با وام یه خونه نقلی بخرم ... وسطای سال دیدم شدنی نیست گفتم یه پراید مدل پایین که میتونم بخرم ؛ هی ما پول جمع کردیم هی ماشین گرون شد  تا اینکه اخر سال دیدم اونم نمیتونم بخرم ؛ به این نتیجه رسیدم موتور ایرانی که میتونم بخرم

شما هم یه موتور بخر ؛ کم هزینه و راحت 

امروز سرچهارراه با سرعت بالا داشتم رد میشدم یه ماشین اومد جلوم ؛ رفتم تو جوب  
خوب شد سرعتم رو کم کردم ؛ ولی باز خوردم لبه جوب و کتلت شدم رو آسفالت 
هرجور حساب کردم دیدم اون ماشین که داشت درست میومد و سرعتش هم خوب بود  پس نتیجه میگیریم جوب مقصر بود 

[رامین.]

اهم
بد نیست بدونید با ۲۹ میلیون تومن الان که میشه باهاش تیبا خرید سال ۸۵ میشد تویوتا کمری خرید !?

 شاید چن سال دیگه با این مبلغ بتونی یه سه چرخه واسه بچه بخری .
: )

عایا میدانید هر کشوری در دنیا که ادعایی دارد و آن رو شعار خود قرار داده است هیچوقت رنگ و بویی از آن ادعا نبرده است؟ 

مثلا آمریکا ... تنها کشوری که ادعای حمایت از حقوق بشر داره ولی هر سال تو چند تا کشور دنیا جنگ راه میندازه برای منافع خودش 

یا اروپا ... تمام کشورهایی که ادعای آزادی دارن هیچکدوم بهش عمل نمیکنن ؛ کسی که مسلمون باشه و بخواد حجاب رو انتخاب کنه باهاش برخورد میکنن ؛ با حجاب اسلامی نه میشه تو این کشورها درس خوند نه میشه وارد ارگانهای دولتی برای کار شد 

و ایران ... با شعار استقلال ؛ آزادی ؛ جمهوری اسلامی   یعنی دنبال این 3 تا گزینه تو این کشور نباش   البته میشه گفت تا حدودی استقلال داریم ؛ ولی به هیچ وجه دنبال دوتا گزینه ی بعدی نباش . 

اینکه تو 10 سال قیمت خودروی ملی 500 درصد افزایش پیدا کرده ولی حقوق کارگران و کارمندان چیزی حدود 100 درصد افزایش پیدا کرده برمیگرده به ادعای عدالت اسلامی 


پی نوشت : بحث سیاسی نکن آقا ... بحث نکن 
لطفا کسی به این پست جواب نده ؛ اگه هم نظر میخوایین چیزی بگین تو پروفایل بگین . ممنون 

[می توانم]

خب؟
شیرینیش چی شد؟

[رامین.]

خب؟
شیرینیش چی شد؟

دارلینگ خانوم تحویل بگیرین بچه ها شیرینی خرید ماشین رو میخوان  

شایدم منظورشون قاصدک باشه بخاطر رنگی شدن   :

[می توانم]

یا حتی موتور

[رامین.]

یا حتی موتور

موتور من قیمتش از گوشی آیفون شما کمتره 

بله بله ؛ با خود شمام ... شمایی که آیفون داری و رو نمیکنی 

هععععی یادش بخیر ؛ قبلا هرکی گوشی نو میخرید برنامه اندروید کانون رو نصب میکرد که موقع ارسال پست اون پایین اسم گوشیش رو بنویسه 

ولی افسوس که همیشه نوشته ی زیر پست های من این بود ... 

send from my nokia 1100

ما پارکینگ نداریم موتور رو بذارم پارکینگ ... از طرفی هم نمیشه که همه محله ها شهید پرور باشه ؛ ممکنه یه محله هم دزد داشته باشه ... اگه این موتور سال 98 رو دید چشم ؛ شیرینی میدم 

[می توانم]

نفوس بد نرنید 
من گوشیم از این زپرتیاس

[amoor]

سلام دوستان
دیگه چه خبر?!

[قاصدک]

سلام

ممنون دوستان .. شرمنده کردید  
ان شالله همه با کمک هم بهترین ها رو برای کانون رقم بزنیم ..

[toby]

سلام
خبر داشتین کانون ی سالنامه داره 
اینم لینکش
ولی هرچی گشتم نتونستم تو خود کانون گزینشو پیدا کنم.
هرکی فهمید بگه ( جایزه داره   )
خوبیش اینه که می شه بهش رویدادم اضافه کرد
و بهتره همین کارو کرد اونوقت می شه با ی نگاه خیلی چیزا رو فهمید

[رامین.]

سالنامه کلا کار نمیکنه   فقط هست که بگیم ما هم داریم 

شماها یادتون نمیاد ...

یه زمانی تو کانون یه آپشنی داشتیم به اسم پیام خصوصی 

هعععععی چه دورانی بود 

پیام خصوصی کلا جمع شد و تبدیل شد به پیام پروفایل . چه جنگ و دعوایی راه افتاده بود تو اون دوران ؛ اولین دوره ی تحول کانون از اون موقع شکل گرفت 

بعد از اون گروه پرواز جمع شد ... گروهی که مختلط بود . کانون سه تا گروه داشت رهروان و نسیم و پرواز . بعد از جمع شدن پرواز خیلی از بچه ها دیگه فعالیت نکردن و با قهر رفتن . از اون به بعد دیگه هیچوقت اون صمیمیت قبل بوجود نیومد .

یه زمانی تو این ساعت از شب کانون پر بود از کاربرهای مختلف . بخصوص ماه رمضون تا دم سحر همه انلاین بودن . 

بچه های مشهد زیاد بودن ؛ یه نیسان بچه مشهد داشتیم   انجمن شبانه روزی رو میبستن به شله مشهدی با نوشابه کوکا کولا

کانون مامان داشت ؛ پدر بزرگ داشت ... خاله داشت ؛ عمو سعید داشت . 

ولی هیچوقت عمه نداشت  چرا واقعا ؟؟؟  بدون عمه که نمیشه   شاید دلیل این حال و روز کانون نداشتن یه عمه دلسوز باشه 

کی این درجه رفیع رو قبول میکنه ؟ میتوانم خانوم شما این مسئولیت خطیر رو به دوش بکیشن  

[Lost meed]

سالنامه کلا کار نمیکنه   فقط هست که بگیم ما هم داریم 

شماها یادتون نمیاد ...

یه زمانی تو کانون یه آپشنی داشتیم به اسم پیام خصوصی 

هعععععی چه دورانی بود 

پیام خصوصی کلا جمع شد و تبدیل شد به پیام پروفایل . چه جنگ و دعوایی راه افتاده بود تو اون دوران ؛ اولین دوره ی تحول کانون از اون موقع شکل گرفت 

بعد از اون گروه پرواز جمع شد ... گروهی که مختلط بود . کانون سه تا گروه داشت رهروان و نسیم و پرواز . بعد از جمع شدن پرواز خیلی از بچه ها دیگه فعالیت نکردن و با قهر رفتن . از اون به بعد دیگه هیچوقت اون صمیمیت قبل بوجود نیومد .

یه زمانی تو این ساعت از شب کانون پر بود از کاربرهای مختلف . بخصوص ماه رمضون تا دم سحر همه انلاین بودن . 

بچه های مشهد زیاد بودن ؛ یه نیسان بچه مشهد داشتیم   انجمن شبانه روزی رو میبستن به شله مشهدی با نوشابه کوکا کولا

کانون مامان داشت ؛ پدر بزرگ داشت ... خاله داشت ؛ عمو سعید داشت . 

ولی هیچوقت عمه نداشت  چرا واقعا ؟؟؟  بدون عمه که نمیشه   شاید دلیل این حال و روز کانون نداشتن یه عمه دلسوز باشه 

کی این درجه رفیع رو قبول میکنه ؟ میتوانم خانوم شما این مسئولیت خطیر رو به دوش بکیشن  

خب دوباره را میندازیم دگ کافیه هر سرپرستی زمان برنامه های خودشو بنویسه
اینطوری که گفتی کانون تا اینجا پر بالشو از دس داده(به این نمی شه گف تکامل با ساده تر شدن چون بعضی جاها باید می بودن)

[آقای اراده]

آخ ما رو بردی به قدیمااا

[می توانم]

اقا رامین مطمئنین به خاطر حذف پرواز بود؟
من به نظرم اصلا منطقی نیست

[amoor]

سالنامه کلا کار نمیکنه   فقط هست که بگیم ما هم داریم 

شماها یادتون نمیاد ...

یه زمانی تو کانون یه آپشنی داشتیم به اسم پیام خصوصی 

هعععععی چه دورانی بود 

پیام خصوصی کلا جمع شد و تبدیل شد به پیام پروفایل . چه جنگ و دعوایی راه افتاده بود تو اون دوران ؛ اولین دوره ی تحول کانون از اون موقع شکل گرفت 

بعد از اون گروه پرواز جمع شد ... گروهی که مختلط بود . کانون سه تا گروه داشت رهروان و نسیم و پرواز . بعد از جمع شدن پرواز خیلی از بچه ها دیگه فعالیت نکردن و با قهر رفتن . از اون به بعد دیگه هیچوقت اون صمیمیت قبل بوجود نیومد .

یه زمانی تو این ساعت از شب کانون پر بود از کاربرهای مختلف . بخصوص ماه رمضون تا دم سحر همه انلاین بودن . 

بچه های مشهد زیاد بودن ؛ یه نیسان بچه مشهد داشتیم   انجمن شبانه روزی رو میبستن به شله مشهدی با نوشابه کوکا کولا

کانون مامان داشت ؛ پدر بزرگ داشت ... خاله داشت ؛ عمو سعید داشت . 

ولی هیچوقت عمه نداشت  چرا واقعا ؟؟؟  بدون عمه که نمیشه   شاید دلیل این حال و روز کانون نداشتن یه عمه دلسوز باشه 

کی این درجه رفیع رو قبول میکنه ؟ میتوانم خانوم شما این مسئولیت خطیر رو به دوش بکیشن  

سلام . داداش
اخ گفتی یادش بخیر. 
عمو سعید و حمیدخان و ...
خیلی باحال بود اون موقع 
همش انلاین . کانون شده بود یه جور تفریح و این خیلی خوب بود