برای بچه ات چی کار میکنی؟؟؟!!!

[davoodgt]

در مورد کانون با نظر عماد و سلام عزیز موافقم
کانون د رگوگل و وبسایتهای ترک جایگاه خیلی خوبی داره
و کسی که چند کلید واژه را داخل گوگل سرچ کنه به راحتی می تونه این سایت را پیدا کنه :cool:

---

و اما اینکه برای بچه ام چه می کنم
خب اول اینکه باید برای خودم کاری کنم
دوست دارم روی اعتقاداتم ثباتی داشته باشم
و یک همسر خیلی خوب انتخاب کنم میگید چه ربطی داره؟ خدا به زن یه امانت الهی داده
بله یک امانت و اون صفت الهی پرورش دادن هست
دوست دارم نیازهای فرزندمو بشناسم
خلاهایی را که خودم حس کردم را نگذارم اون حس کنه و تنهاش نگذارم :

[مسافرپاکی]

من که سعی میکنم اینقدر بهش محبت کنم تا منو بهترین دوست خودش بدونه
و سوالی هم اگه داره حتی جنسی جای اینکه بره از دوستاش بپرسه از خود من بپرسه و منم طوری جوابش میدم که از عواقب و معایب و اون کار اطلاع پیدا کنه
و از همون کودکی خدا بهش میشناسونم و بهش میگم خدا کیه و ازت چی میخاد

فعلا که خیال ازدواج نداریم بابا همش 26 سالمه دهنم تازه بوی شیر میده

[afson]

خيلي جالب بود. منم عقيدم همينه كه بايد از نوزداي آدم يه سري مطالب بر اساس فهم و دركش ياد بگيره تا دچار اين عمل نشه.

[hooss301]

بله ای کاش بشه با فرزندامون یه همچین رابطه ای رو داشته باشیم یکی از مهمترین روش ها اختلاف سنی پایین با اونهاست

[help me]

اول خودمو نجات بدم اونوقت برا بچم سنگ تموم میزارم

[سها]

سلام
خیلی ها که این مطالب رو خوندن به خودشون گفتم من برای بچه ام سنگ تموم میذارم!
اما کسی نگفت چطوری!!!!!

فرض کنین که یه بچه 6 ساله دارین..
(هم جنس خودتون!)
از نکات تربیتی اینه که غیر مستقیم روی کار بچه ها نظارت بشه!با این فرض که این نکته رو میدونی.. آروم طوری که نفهمه میری سرک میکشی توی اتاقش ببینی چه میکنه!
میبینی داره با خودش بازی میکنه!!!!!

چی کار میکنی؟؟؟؟؟

بهترین راهکاری که به ذهنت میرسه رو بگو!
(شاید بشه جمع بندی کردو نتایج خوب گرفت..!)

در پناه خدا..
یاعلی.

[davoodgt]

فرض کنین که یه بچه 6 ساله دارین..
(هم جنس خودتون!)
از نکات تربیتی اینه که غیر مستقیم روی کار بچه ها نظارت بشه!با این فرض که این نکته رو میدونی.. آروم طوری که نفهمه میری سرک میکشی توی اتاقش ببینی چه میکنه!
میبینی داره با خودش بازی میکنه!!!!!
بهترین راهکاری که به ذهنت میرسه رو بگو!

سوال خیلی خوبی پرسیدی سها خانم. تربیت کودک در عمل واقعا نیاز به صبر و حوصله داره. راستش در این باره مقالات و کتاب خوندم اخه دوست دارم پدر خوبی باشم. بهترین راهی که به ذهنم میرسه این هست که حواس اون را پرت کنم و از برخورد مستقیم خودداری کنم.

در مورد کنجکاوی ها هم باید بدونیم چه کنیم. اموزش جنسی باید از سن کودکی باشه و البته هماهنگ با میزان رشدی که کودک داره این اموزش نیز متفاوت میشه. یعنی در کودکی سوالات باید طوری پاسخ داده بشه که برای کودک تا حد خودش کافی هست و کنجکاویش رفع بشه. یعنی نه جوابی دقیق با همه جزییات و نه جوابی غلط و دروغ. بلکه جوابی صحیح در حد ادراک کودک که با ورود به سن بلوغ این اموزش ها بیشتر و دقیق تر میشه.

[Roksana]

منم با نظر آقا داوود موافقم
آموزش خیلی مهمه و این که قبل ازین که خودش بخواد شروع به پیدا کردن جواب سوالاش بکنه خودمون باید به سوالاش پاسخ داده باشیم
فکر میکنم کتابهایی باشه تو این زمینه که چطوری این موضوعات به زبون خودشون توضیح داده بشه.

[کریم]

یه جایی خوندم که 95 درصد پسرها خ.ا رو تجربه می کنند. پس این موضوع رو بدون سرک کشیدن هم میشه فهمید.
اما دقیقا نمی دونم که چه رفتاری مناسبه. به هر حال بهتره در همون زمان اقدامی نکنیم.

[سها]

سلام
خب اون موقع اقدام نمیکنین..!حتی فرض کنیم که بچه های ما همه 95درصد باشن!
(چرا کاری نکنیم که 5درصد باشه؟؟!)

بعدش چی؟؟
چی میگین؟

ممنونم..
یاعلی.

---

راستی
خب گفتین آموزش..
به یه بچه 6 ساله چی رو آموزش میدین؟!
چی بهش میگین؟!
چطوری میگین؟

یاعلی.

[ehsan90]

سلام

در ابتدای امر سعی می کنم , کشف کنم چه عواملی باعث شدن تا این نوجوون خ ا کنه . آیا همنشینی با دوستان ناباب عامل اونه , یا اینکه دسترس داشتن به فیلمهای مبتذل , یا اینکه انحراف از طریق اینترنت ایجاد شده و یا اصلا شاید داره کنجکاوی میکنه ؟
پس شناخت عامل انحراف , خیلی مهم هست در واکنش ما برای اصلاح
موفق باشید

[m.amin]

خیلی سخته باید بیشتر فکر کنیم ...

[تولد40]

سلام به نظر من اون پدر و مادری که میخوان بچه دار بشن
قبلش باید رو ایمانیات خودشون کاملا کار کرده باشن تا بچه ایی که به دنیا میاد فطرت پاکی داشته باشه
چون نواقص ایمانی و عملی والدین رو فطرت بچه ها تاثیر میزاره
و اینکه اون بچه باید تو محیطی پرورش پیدا کنه از همون بچگی عقایدی درست و ایمانی محکم و با دلیلی داشته باشه و این وظیفه پدر و مادره

و اینکه پدر و مادر تفریحاتی رو برای فرزندشون فراهم کنن که اون بچه تمامی انرژی خودشو تو طی روز مصرف کنه و دیگه وقتی برای این جور کنجکاوی ها نداشته باشه و نیز محیط خونه باید کاملا کنترل شده باشه
بعد والدین وقتی تونستن فرزندشون رو از نظر فکری و اخلاقی پرورش بدن اون موقع میتونن تو سن 10 سالگی مسائل رو براش مطرح کنن

-----
و در جواب سها خانوم که بچه 6ساله رو گفتن
به نظرم تو اون سن اگه بچه ایی چنین کاری بکنه نشون میده که والدین نتونستن وظیفشون رو درست انجام بدن و محیط زندگیشون هم مشکل داشته
پس باید اول خودشون و محیط رو درست بکنن و بعد فرزندشون رو با تفریحات و کلاسها و ... سرگرم بکنن تا کاملا انرژی بچه تو طی روز صرف کارهای مثبت بشه

البته باید درباره محیط زندگی بیشتر صحبت بکنیم

ببخشید طولانی شد

[درخشنده]

به نظر من باید از وقتی کوچیکتره مثل یه دوست باهاش رفتار کرد...مثلا وقتی ازمون چیزی میخواد مثل یه دوست باهاش صحبت کنیم نه مثل یه آدم غریبه.
اگه باهاش دوست نباشیم اون شرم و حیاش نمیذاره که حتی سوالاش رو بپرسه.
بابای من در مورد چیزای فنی قبل اینکه برم مدرسه خیلی قشنگ بهم توضیح میداد اما توی این مسایل اصلا چیزی نگفت و منم فکر میکردم که خیلی زشته اگه برم یه
چنین سوالی بپرسم...کنجکاویم اینقدر طول کشید تا اینطوری شدم و توی 13 سالگی فهمیدم اینکاری که میکردم چیه!
نباید همیشه بهش بگیم پسرم! میتونیم بیشتر اسمشو بگیم مثل دوستاش.
یا کمی خودمونی تر.شوخی و بازی رو اگه قبل از 6 سالگیش شروع کنیم براش همه چیز عادی میشه و میتونه وقتی بزرگتر شد ازمون سوال بپرسه: بابا فلان چیز چرا
اینطوریه؟
یا حتی اگه خودش سوال نپرسید خودمون میتونیم براش قشنگ توضیح بدیم....حتی اگه یه ذره هم خجالت بکشه خیلی بهتر ازینه که گرفتار بشه...
معلم دینیمون قبلنا خیلی راحت باهامون در این مورد صحبت میکرد...مثلا میگفت باید براش وسایلی خرید که تحریکش نکنه...مثل پتوش! میگفت بعضیا میرن یه چیزی
میخرن که خیلی نرمه و بچه قبل خواب همش تحریک میشه.باید به همه چیز خوب دقت کنیم...
یادمه یه روز دوستم بهم گفت: با بابام نشسته بودیم بهش گفتم من چرا دوس دختر ندارم؟!
بعد باباش گفته همین کم مونده تو دوس دختر داشته باشی!به این میگن دوست بودن! یا خیلی جاها براش توضیح میده همه چیزارو.
اینم نظرات من...از مثالای ساده استفاده کردم لطفا نخندید دیگه
موفق باشید

[مجتبی]

هیچ وقت مستقیم بش اشاره نمی کنم ،

ولی میذارم بفهمه که اولن فهمیدم که اینکار رو میکنه ،

و دوما کاملن غیر مستقیم خودش رو با بد بودن این کار درگیر میکنم ، یعنی کاری یا جمله ای که خودش بفهمه اولن اشتباست دوما خودش با خوب ها ، یا معیار هایی که قبلن یاد گرفته درگیر بشه .....

.