امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشکلات ما با والدین

#46
می خوالستم به همه بچه ها و مسافر خئا بگم
کاری نکنیم که پس فردا که پیر شدیم بچه هامون سرمون بیارن
به خاطر یه اشتباه کوچیک یا حتی خیلی بزرگ دلمونو بشکنن

یه فیلمی دیدم که خیلی تحت تاثیر قرا گرفتم تا چند ساعت فقط اشک میریختم
توی تلوزیون
یه مادری بود که بچه هاش رهاش کرده بودن و نمی اومدن بهش یر بزنن
بعد این مادر برای خودش یه پرستار میگیره تا مواظبش باشه
اخر سر این پرستاره بهش می فهمونه که اینکه بچه هات تو رو رها کردن به خاطر اینه که خودت هوای مادرتو نداشتی
ازش می پرسه مادرت کجاست
میگه خانه سالمندان .اما من هرگز حاضر نیستم دیگه برم ببینمش چون اون مقصر همه چیز بوده
مقصر توی مرگ شوهرم
مقصر توی اینکه بچه هام گذاشتنو رفتن
اون مقصر همه چیزه به خاطر همین دیگه نمی خوام ببینمش
....
...
نکته ی دردناکش همینه که ما همیشه به خاطر اشتباهات اونا باهاشون ب درفتار میکنیم
درحالیکه مادر همیشه مادره
حتی اگر کافر و فلسق باشه
و پدر همیشه پدره.. حتی اگر اشتباه کنه


چند تا داستان تعریف میکنم که استاد اخلاقمون گفت و روم خیل اثر گذاشت
1_ استاد اخلاقمون خانومه و میگه شوهرش یه شاگردی داشته که خیلی به مقامات معنوی بالایی رسیده بوده
یه بار توی جمع ازش می پرسه تو چیکار کردی که به این همه موفقیت رسیدی
میگه من یه مادری داشتم که خیلی بد دهن بود. ما هر کاری هم که میکردی ماین دائم به ما فحش میداد و سرمون داد میزد و خیل بد صحبت میکرد اما ما ها خیلی مراعاتشو میکردی و سعی میکردی مراقب حالش باشیم و خیلی تحمل میکردیم حرفاشو
یه شب که این مادر من مریض بود من بالا سرش نشسته بودم که اگر از خواب پرید و چیزی لازم داشت بهش بدم .از خواب بیدار شد و گفت اب می خوام : منم پاشدم یه لیوان اب بهش دادم
تا ابو خورد باز بد دهنی کرد و لیوان ابو کوبوند توی صورتم منم که خیلی عصبانی شده بودم اومدم یه حرفی بزنم و صدامو بلند کنم اما یه لحظه به خودم گفتم نه این کارو نکن و خم شدم همون دست مادرم رو که باهاش لیوانو زد توی سرم بوسیدم
از همون لحظه زندگیه من زیر و رو شد و من چیزا هایی رو می تونست مببینم از دنیا که بقیه نمی تونستن

حالا دوستان فکرکنیم ما تا حالا یه بار بالای سر مادرامون نشستیم شب وقتی مریض ان؟/؟؟فقط کافیه بهمون بگن بالای چشمت ابروئه تا بهشون بپریم و متلک های ابدار بگیم ..

واقعا قلبم به درد اومده ..


2_ یه پسری بوده در زمان پیامبر که اسمش حنظله بوده داستانش توی کتاب عربی دبیرستان هست
این پدرش کافر بوده و همش اونو به خاطر مسلمون شدنش تحقیر میکرده اما اون با اینکه زیر بار کفر نمیرفته اما هنوز هم عاشقانه پدرشو دوست داشته و باهاش محترمانه حرف میزده و فراموشش نمی کرده


3_ باز یه پسر مسلمو ندیگه ه در زمان پیامبر که اینم خیلی مادرشو دوست داشته و بهش محبت میکرده اما مادرش بت پرست بوده با اینهمه باز اون پسر همیشه اطراف مادرش بوده و همه کاراشو خودش انجام میداده .تا حدی که یه روز مادره میبینه پسرش اینقدر دوستش داره میاد از این محبتش سو استفاده کنه و بهش میگه من اب و غذا نمی خورم تا تو از دینت برگردی و بت پرست بشی
پسره هم برمیگرده میگه مادر عزیزم اگر صد جان داشته باشم و هر صد جانت را بدی دست از دینم بر نمیدارم...

خب شاید خیلی قشنگ تعریف نکردم اما خیلی داستان های اموزنده ای هستند


من فکر میکنم ادم در هر صورت باید پدر مادرشو تحسین کنه و دنبال خوبی هاشون باشه
دنبال اشتباهات و تحقیر کردن پدرتون نباشید
چون اگر پدرتون تحقیر کنید انگار خودتونو تحقیر کردید



3 _
مادر اگر نبودی.................!!؟؟؟؟
53

هرجای دنیایی دلم اونجاست..من کعبه مو دور تو می سازم
من پشت کردم به همه دنیا...تا رو به تو سجاده بندازم
53
گاهی پرستیدن عبادت نیست...با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت...باید سر از رو مهر برداری
53
یک عمر هر دردی به من دادی...حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو...زیباترین جای نمازم بود
#47
سلام

درود و رحمت بي پايان خداوند مهربان بر شما "الي خانم" !!!!

واقعا خيلي چيزها ياد گرفتم از مطلبتون .

خدا عمر با عزت بهتون بده !!!

در پناه خدا !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
#48
سلام سلام جان !

دقيقا راه حل اينه كه بتوني فراموش بكني و ناديده بگيري اون گذشته ناخوب رو ! بايد بخواي !

و اينكه همونطور كه الي خانوم گفتن ، بايد دنبال صفات و ويژگي هاي خوب پدر و مادر باشيم و اونها رو توي ذهنمون تكريم كنيم و وضعيت رو عوض كنيم !

بيايد به خدا توكل كنيم !

در پناه خدا !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
#49
الي جان واقعا متشكرم
داستان بسيار جالب و آموزنده اي بود.تحت تاثير قرار گرفتم.ما هم بايد همينطوري باشيم البته خيلي سخته ولي بايد سعيمون را بكنيم.هيچ كسي نمي تونه در زندگيمون جاي آنها را بگيره.همه ما محتاج پدر و مادريم.
من هم بعضي موقها ازشون ناراحت ميشم ولي وقتي فكر ميكنم به خودم ميگم:يك روز آنها رنج بزرگ شدن ما را تحمل كردن و صبوري كردن حالا نوبت ماست كه صبوري كنيم و برخي موقعها وقتي به نبودشون فكر ميكنم خدا را شكر ميكنم كه صحيح و سالمند و در كنارمون هستند.هميشه تو نمازهام براي آمرزش و سلامتي شان دعا ميكنم و از خدا كمك ميخوام كه به من كمك كنه تا با هاشان مهربان باشم و صبور باشم زيرا خدا صابرين را دوست دارد.متاسفانه ما هم برخي موقعها با بي اعتنايي و كم طاقتهاييمون باعث ناراحتي آنها ميشم.
خدايا ما را ببخشاي و كمكمون كن تا هميشه در احترام به پدر و مادر و بزرگترهاي خود كوشا باشيم شايد اينگونه باعث خشنودي و رضاي تو باشيم.
دوستان موفق باشيد و
التماس دعا......يا علي
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
#50
سلام

نماز براي پدر و مادر و عزيزان

در خواندن اين نماز برکات فراواني وجود دارد
آثار نماز براي والدين

* هر کس اين نماز را بخواند چنانچه پدر و مادر او زنده باشند مورد رحمت خداوند رحمان و رحيم قرار مي گيرند .
* چنانچه پدر و مادر فوت کرده باشند نماز در شب هاي جمعه خوانده شود آنان مورد آمرزش خداوند قرار مي گيرند .
* اين نماز آن چنان موجب شادي پدر و مادر ميشود که آرزو مي کنند زنده شوند و زانوي فرزند خويش را ببوسند .
* اين نماز انسان را از افسردگيهاي بسيار شديدي که بر اثر مصيبت هاي سنگين بوجود مي آيد آرامش مي بخشد .

اين نماز چهار دقيقه طول مي کشد

کيفيت نماز براي والدين

اين نماز دو رکعت است :

سوره ابراهيم خوانده مي شود :41مرتبه آيه 10 در رکعت اول بعد از خواندن سوره حمد ،

رَبَّنَا اغفِرلي وَ لوالِدَيَّ وَ لِلمُؤمِنينَ يَومَ يَقُومُ الحِساب

بارالها روزي که حساب بر پا مي شود ، مرا و پدر و مادرم و همه مؤمنين را ببخشاي

سوره نوح خوانده مي شود :28مرتبه آيه 10در رکعت دوم بعد از خواندن سوره حمد ،

رَبِّ اغفِرلي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَيتيَ مُؤمِناً وَ لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِنات.

بار الها ! مرا ، پدر و مادرم را و هر که با ايمان به خانه من داخل شود و همه مردان و زنان با ايمان عالم را ببخش و بيامرز .

سوره اسراء خوانده مي شود :24مرتبه آيه 10پس از سلام « بدون تغيير حالت »

رَبِّ ارحَمهُما کَما رَبَّياني صَغيراً

پروردگارا ، همچنان که پدر و مادرم مرا به مهرباني از کودکي پرورش دادند ، تو در حق آنها مهرباني نموده و رحمت خود را شامل حالشان بفرما .

راستي ! يه راه آسون ترهم هست که اگه حال نداشتي بالايي رو انجام بدي اين کارو حداقل بکن :

شبهاي جمعه يه دو رکعت نماز ساده بخون و تقديمش کن به امام زمان (عج) تا ايشون هم تقديم کنند به پدرومادرهاتون و يا هر کس ديگه !

اينجوري که شما به امام زمان (عج) تقديم کني و ايشون هم به اموات ثواب نماز چندين و چند برابر مي شه .

اگر هم کلا حال نداشتي نماز بخوني ! من شرمنده ام که اين مطلب رو نوشتم .

التماس دعا!
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
#51
از بایزید بسطامی، عارف بزرگ، پرسیدند: این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟ گفت: شبی مادر از من آب خواست. نگریستم، آب در خانه نبود. کوزه برداشتم و به جوی رفتم که آب بیاورم. چون باز آمدم، مادر خوابش برده بود. پس با خویش گفتم: «اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود.» آن گاه ایستادم تا مگر بیدار شود. هنگام بامداد، او از خواب برخاست، سر بر کرد و پرسید: چرا ایستاده ای؟! قصه را برایش گفتم. او به نماز ایستاد و پس از به جای آوردن فریضه، دست به دعا برداشت و گفت: «خدایا! چنان که این پسر را بزرگ و عزیز داشتی، اندر میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان».

فَوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِی سِوَاكَ غَافِراً وَ لاَ أَرَى لِكَسْرِی غَیْرَكَ جَابِراً

به عزتت سوگند براى گناهانم جز تو آمرزنده اى نيابم و براى شکستگيم جز تو شکسته بندى نبينم
(بخشی از مناجات التّائبین مناجات خمس عشره)
#52
سلام
گفتید راه حل ارائه بده

راه حلش مفصله و باشه برای بعد از امتحانات
اما فعلا بگم که :
فکر کنیم به زمانی که خودمون بچه دار میشیم و ممکنه اشتباهاتی بکنیم
چه احساسی داریم وقتی بچه مون به خاطر اشتباهاتمون تحقیرمون کنه یا قبولمون نداشته باشه یا محلمون نده یا سرمون داد بزنه

ما یه همسایه ای داریم این اقا زمانی خیلی برای خودش برو بیایی داشته و برای خودش کسی بوده اما حالا پیر شده و الزایمر گرفته و زن و بچه هاش خیلی باهاش بد برخورد میکنن دعواش میکنن و سرش داد میزنن .اون ادم خیلی بد بختی شده و خب من همیشه فکر میکنم این حتماا نتیجه ی کارای خودش بوده
من هرموقع بهش فکر میکنم این فکر به ذهنم میاد که اگر به هر دلیلی با پدر و مادرم بد برخورد کنم وقتی پیر شدم چطور ببینم که بچه هام سرم داد بزنند یا منو تنها بذارند .دنیا خیلی کوچیکه و ادم هر کاری بکنه به زودی زود عین همون کارو با خودش میکنن . پس اشتباهات دیگران دلیل بر این نمیشه که ما هم اشتباه کنیم و با اونا بد برخورد کنیم تا خودمونم دچار غذابو گناه بشیم اگر دیگران با ما بد رفتار بکنند اونا دچار عذاب میشن و ما اگر مثل اونا باشیم به غذابی صد برابر دچار میشیم
یه بار یه جایی خوندم که پدری به پسرش میگه : پسرم هیچ چیز برای یه پدر دردناک تر از این نیست که فرزندش بهش کم محلی کنه

خب ما باید بدونیم حتی اگر پدر ومادرمون ما رو دوست نداشته باشن ما اونا رو دوست داریم و عشقشون از فکرمو نبیرون نمیره
ونمی تونیم فراموششون کنیم .. و اگر بخوایم این کارو بکنیم و بی خیالشو ن بشیم یا بهشون توهین کنیم به خودمون و اینده خودمون ظلم کردیم
چقدر خوبه جواب بدی رو با خوبی دادن

باید بدونیم اگراز رفتارشو ناراحت شدیم تلافی شو سرشو ندر نیاریم
و بدونیم پدر و مادر حتی اگر کافر و فاسق هم باشن پدر ومادر اند
این فقط به خاطر خود پدر و مادر نیست
به خاطر خودمون هم هست

باید از حرفاشون دلگیر نشیم
مثلا اگه نفرین میکنن که ایشالا خدا یه بچه ی بدی مثل خودت بهت بده ازشون دلگیر نشیم
فقط باید بگیم اونا نمی دونن که خود خداو پیامبرش گفتن هرکس بچه شو نفرین کنه رزق بچه اش کم میشه اما رزق خودش سه برابر اون بچه کم میشه و اونا گناه مرتکب شدن که این حرفو زدن

راه حل اینه که خجالت نکشیم
بزرگ بشیم
بهشون احترا م بزاریم اما فقط برای رضای خدا و ارامش خودمون
بدون هیچ چشمداشتی
ازشو ن انتظار احترام نداشته باشیم

کم کم شاید بتونیم دلشونو بدست بیاریم

مهم اینه که بدون انتظار و چشمداشت احترامی بهشون احترا م بزاریم

و اونا رو ببخشیم
اگر هم همه ی عالم رو نمی بخشیم اونا رو ببخشیم

یه جایی یه شخصی به امام علی میگه کافر . اصحابش قصد جان اون شخصو میکنن . امام علی میگه : ارام باشید دشنام را دشنامی باید و یا بخشودن گناه شاید "

احساس ناکامی نکنیم چون اون موقع احساس ناکامی خودمون وبه بقیه نسبت میدیم
بدونیم که اگر جایی به خاطر غفلت پدر و مادر و بزرگتر هامون ما دچار افت و شکست شدیم حالا که خودمون بزرگ شدیم و می فهمیم چکار باید بکنیم اگر دستمونو به زانومون بگیریم و دوباره از نو شروع کنیم " خدا خودش همه چیو برامون جبران می کنه "
خدا خودش جبرا نمی کنه
این جمله خیلی دلگرم کننده است

یه بار یکی از استادامون گفت بچه ای که پدر و مادرش زنا کار باشن و اون بچه حاصل زنا باشه این بچه ابرو نداره به خاطر پدر و مادر بدی که داره و مردم بهش اعتماد نمی کنن .بعد ما از ش پرسیدیم اخه اون بچه چه گناهی کرده شاید خودش خوب باشه
استادمون گفت خب اگر خودش خوب باشه و راه درست را بره خدا خودش همه چیو براش جبران می کنه...

گاهی ما میگیم پدر و مادرمون کوتاهی کردند که الان ما از نظر تحصیلی یا هر چیز دیگه موفق تر از این نیستیم و فلانی به خاطر تدبیر پدر و ما درش اینقدر موفقه ... اما با این موضوع می فهمیم که خدا این مسایلو جبران می کنه ..

درمورد یه موضوع دیگه که خیلی وقت بود می خواستم بگم :
این که یکی از دوستان گفتند که " خواهرتو ولش کن و اصلا بهش کاری نداشته باش "
می خواستم بگم چرا؟ به نظر من این حرف واقعا درست نیست

اگر یه برادری به خواهرش کمک نکنه کی می خواد به اون کمک کنه؟ اگر خیلی از افرادی که میان درد دل و مشکلاتشونو با یه سایت یا توی یه وبلاگ مطرح میکنن خانواده ای داشتن که می تونستن ازشون کمک بگیرن هرگز به دنیای مجازی پناه نمی بردن
امام علی میگه " کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته "اگر درست یادم مونده باشه
یعنی ما در برابر زمین و زمان مسئولیم دیگه چه برسه به خانواده ی نزدیک و خواهر ..
امروز امتحان اخلاق دادم توی کتابمون نوشته : لازمه ی علاقه به یکدیگر ارشادیکدیگر به خوبی ها و انتقاداز منکر است .

امام حسین : کسی که تو را دوست بدارد تو را از انجام زشتی ها و بدی ها نهی میکند و کسی که تو را دشمن بدارد تورا می فریبد یعنی با عدم تذکر زشتی و کارهای نا پسند تو موجب فریب و گمراهی ات می شود


تنها انتظار یه خواهر از برادرش اینه که همیشه دوستش داشته باشه و بهش اهمیت بده نه اینکه رهاش کنه ...



فعلا اینو داشته باشید
مادر اگر نبودی.................!!؟؟؟؟
53

هرجای دنیایی دلم اونجاست..من کعبه مو دور تو می سازم
من پشت کردم به همه دنیا...تا رو به تو سجاده بندازم
53
گاهی پرستیدن عبادت نیست...با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت...باید سر از رو مهر برداری
53
یک عمر هر دردی به من دادی...حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو...زیباترین جای نمازم بود
#53
سلام
-------------
ابتدا بگم كه باز هم تشكر بسيار دارم از الي خانوم ... حقيقتا كه خيلي خوب ميگيد !!!
-------------

به او بگوييد، دوستش داريد

البته اين رو بايد پدر و مادر ها بخونن !!!!

چگونه با نوجوانان دردسرساز، ارتباط برقرار کنيم؟
امروزه کمتر خانواده اي را مي توان يافت که نوجوان يا جوان داشته باشد و از درگيري با او شکوه نکند و شايد هم نتوان معلم يا استادي پيدا کرد که از بي توجهي، سهل انگاري و .. اين دو گروه در تحصيل و حتي زندگي، گله مند نباشد.

با يک کاوش گذرا در متون روان شناسي، روشن مي شود که انسان ها، در اين مرحله از زندگي (نوجواني)، نيازهاي خاصي دارند که شايد همين نيازهاي خاص و يا تغيير و تحولات نوجواني است که آنها را به اين سمت سوق داده و باعث مي شود که بزرگترها تصور کنند فرزندشان بسيار دردسر ساز و جسور شده و جلوي آنها مي ايستد. اگر فرزند نوجوان داشته باشيد و يا حداقل شغل و کارتان به شکلي باشد که با اين گروه سني در تماس باشيد، خوب مي دانيد که وارد صحبت شدن با نوجوانان يک چالش بزرگ براي والدين و بزرگ ترهاي آنان است.

آنان به طور هوشمندانه اي مي توانند از نصحيت کردن و توصيه هاي انضباطي شما سرباز زنند. و يا موضوع بحث را عوض کرده و يا حتي بحث را خاتمه دهند. اين يادداشت به شما خواهد آموخت که چگونه با نوجواني که در شرايط نامناسب قرار دارد، ارتباط برقرار کنيم:

پيشنهاد اول
با نوجوانان زماني وارد گفتگو شويد که آنها آمادگي لازم را دارند
زماني که نوجوان شما يک دردسر بزرگ را ايجاد مي کند، احتمالاً براي سرپوش گذاشتن و يا توجيه رفتار خود شروع به پرحرفي و سردادن سخنراني مي کند در اين لحظه لازم است به فرزندتان بگوييد «لازم است در اين مورد با هم صحبت کنيم» اين اقدام باعث ساکت شدن فرزندتان و جلوگيري از صحبت و توجيه بيشتر مي شود. در ضمن شما از اين طريق مي توانيد يک ارتباط موثر با نوجوانتان برقرار کنيد تا هم به مساله پيش آمده رسيدگي شود و هم مانع از رنجش نوجوانتان خواهيد شد. در ضمن شرايطي را فراهم آوريد که نوجوانتان به اين نتيجه برسد که منظور شما صحبت کردن در اين مورد خاص و حل مشکل است و قصد آن را نداريد که او را متهم يا بازخواست کنيد.

پيشنهاد دوم
در برابر خواسته هاي نادرست نوجوانتان مقاومت کنيد
درست است که ما فرزندان خود را بسيار دوست داريم و بهترين ها را براي آنها مي خواهم اما با اين حال لازم است که در برخي مواقع با خواسته هاي نامناسب و يا افراطي آنها مخالفت کنيم. البته در اکثر مواقع نوجوانان در برابر مخالفت والدين خود مقاومت مي کنند چرا که احساس مي کنند با اين کار، استقلال آنها حفظ مي شود. ولي توجه داشته باشيد که اگر مکالمات و ارتباط شما با فرزندتان با ليستي از بايدها و نبايدها آغاز نگردد، آنها کمي بيشتر به صحبت هاي شما گوش مي دهند.

پيشنهاد سوم
از نوجوان خود نظرخواهي کنيد
همه انسان ها دوست دارند که احساس ارزش کنند و مسلماً نوجوانان نيز از اين قاعده مستثني نيستند. اگر در زندگي خانوادگي خود با يک چالش مواجه شده ايد و يا در مورد خريد وسايل منزل دچار سردرگمي هستيد و يا حتي مي خواهيد براي خودتان لباس تهيه کنيد و ... حتماً از نظر فرزندتان در اين مورد مطلع شويد و به ديدگاه او هم توجه داشته باشيد. علاوه بر اين تنها شنونده نظرات فرزندتان نباشيد بلکه از ابراز عقايد مثبت و سازنده آنها استفاده کرده و آنها را به کار گيريد.

گاهي اوقات خواهيد ديد، راه حلي را که فرزند شما ارائه مي دهد، همان روشي است که شما نيز در ذهن داشته ايد. بنابراين شما از اين طريق هم مطابق ميل خودتان رفتار کرده ايد و هم به نظرات نوجوان خود ارزش داده ايد.

پيشنهاد چهارم
زماني که مي خواهيد نوجوانتان را نصحيت کنيد، موافقت او را جلب کنيد
البته اين اصل در مورد توصيه هايي که زندگي شان را تحت تاثير قرار مي دهد، صدق نمي کند. ولي در صورتي که پيشنهادي که مي خواهيد به او بدهيد، زندگي او را بسيار تحت الشعاع قرار مي دهد، بنابر اين سعي کنيد طوري نظر او را جلب کنيد تا در برابر شما مقاومت نکند، چون همه اين اقدامات براي خوشبختي و سعادت آنهاست. با جلب موافقت آنها، - به خصوص اگر بار اولي است که از اين ترفند استفاده مي کنيد- به طور قطع توجه او را به خود جلب کرده و آنها خواهند فهميد که براي او احترام قائليد.


ولي در صورتي که پيشنهاد شما را نپذيرفت، در مقابل از او بخواهيد که حداقل در اين زمينه با شما همفکري کند. هدف نهايي همفکري و همراهي نوجوانتان است بنابراين اصلاً مهم نيست که چه کسي پيشنهاد بهتري مي دهد. در حقيقت اگر اين راه حل توسط خود آنها ارائه شود، پيگيري آنها بيشتري خواهد شد. انسان تمايل زيادي بدان دارد آنچه را که مي شنوند انجام دهند، نه آنچه را که ديگران به آنها ديکته مي کنند.

پيشنهاد پنجم
به آنها نشان دهيد که او را به خاطر خودش دوست داريد
سنين نوجواني سرشار از پستي و بلندي ها، پريشاني ها و حتي نااميدي ها است. لذا بهتر است در ارتباط خود با نوجوانتان چنان محيط امن و مطمئني را فراهم آوريد که نوجوانتان همواره احساس کند مي تواند بر کمک و حمايت شما حساب باز کند. براي رسيدن به اين مرحله عشق خود را به فرزندتان متوقف نکرده و علاقه تان را نسبت به آنها پنهان نسازيد. به او بگوييد که دوستش داريد و نگران او هستيد.

گروه خانواده و زندگي سايت تبيان- مريم عطاريان

در پناه خدا !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
#54
سلام به همه
من کاملا با نظر الی خانم موافقم.خود من یک زمانی (تا سال قبل) با پدرم مشکل داشتم . به نظرم مشکل پدر و پسرها بیشتر به این بر می گرده که پدر حس میکنه پسرش اون چیزی نیست که می خواسته تربیت کنه. مثلا پدر توقع داره که پسرش مرد بار بیاد و بتونه مسئولیت بر عهده بگیره ، اما وقتی این رو در پسرش نبینه مسلما ناراحت می شه و ما هم از این که این رو به رومون بیارن ناراحت می شیم.
واقعیت اینه که پدرم فقط دوبار طوری باهام صحبت کرد که باعث دلخوری من بشه. یکی وقتی که خرجم توی دانشگاه بالا رفته بود (وقتی که به خاطر فرار از احساسهای بد ولخرجی می کردم) و پدر و مادرم بهم مشکوک شده بودن (که البته خوبی من رو می خواستن و توی این اوضاع باید بهشون حق داد )
یکی هم وقتی که یه کار اداری توی دانشگاه رو فراموش کرده بودم که انجام بدم و پدرم اومد دانشگاه و جلوی بچه ها دعوام کرد ( اون موقع زیادی به قضاوت دیگران اهمیت می دادم و حس کردم که جلوی همکلاسی هام ضایع شدم ، غافل از اینکه توی این جمع هیچ کس به اندازه ی پدرم خوبی من رو نمی خواد و به گردن من حق نداره)

در واقع مشکل من این بود که کوچک بودم و بزرگ نشده بودم و به همین خاطر هم نمی تونستم کسی رو ببخشم. تا جایی که این دو تا اتفاق رو دو سال تو ذهنم نگه داشته بودم و مدام هم بهش شاخ و برگ می دادم. حتی گاهی اوقات تصور می کردم که به من غذا ندادن و دارم میمیرم ! که اینها با وجود غیر واقعی بودنشون باعث دلخوری من از پدرم می شد 13
(راستش الآن خودم از چیزایی که می نمویسم تعجب می کنم ، اما اون زمان تمام اینها به نظرم درست و منطقی می اومد)

باید سعی کنیم بزرگ بشیم وگرنه بچه می مونیم. یاد بگیریم که دیگران رو ببخشیم وگرنه یه روز به خودمون میایم و می بینیم کارمون شده جویدن هزارباره ی همون دو خط فکر و کل وقتی که داشتیم رو هدر دادیم.
(یه راهش اینه که یه روز تمام کسایی که ازشون کینه به دل گرفتیم رو به یاد بیاریم و ببخشیمشون)

راستی برای جلوگیری از فراموشی کارهای روزانه و مسئولیتها ، می تونید از reminder گوشی استفاده کنید که تمام گوشی ها این امکان رو دارند. (اگه خواستید بیشتر توضیح میدم ، خودم همین جوری مشکل رو حل کردم)
#55
(1389 ارديبهشت 27، 14:19)siavash_73 نوشته است: من مشکلم با خانوادم اینه که اصلا اصلا منو درک نمی کنن!
.........
تو خیلی مسایل اختیار رو دست من دادن که هر کاری دلم بخواد انجام میدم.
ولی تو اون مسایل که دست من نیست، دیوونم می کنن!
مثلا مامانم همیشه می گه بیشتر از 1ساعت از اینترنت استفاده نکن!
در صورتی که کار من با اینترنت خیلی بیشتر از یه ساعته!
و این که همه ی روزها نمی تونم برم خیابون و.........!
خیلی اعصابم خورد میشه با این کارهاشون!
سلام
به نظر من یه راه حل اینه که به صورت کلامی باهاشون مخالفت نکنیم و بعد کاری که می خوایم رو به صورت عادی انجام بدیم.
مثلا وقتی می گن "بیشتر از 1ساعت از اینترنت استفاده نکن" ، بهتره سر این موضوع جر و بحث نکنیم و بعد هر اندازه که خواستیم از اینترنت استفاده کنیم.

ویرایش : این حرف رو پس میگیرم
حالا که فکر می کنم می بینم کار درستی نیست
#56
در جواب به اقای عماد


ولی به نظر من این راه حلی که گفتین یه مشکلی داره
اما نمی دونم مشکلش چیه
اما مشکل داره

چون پنهان کاری خوب نیست
باید یه جوری قانع بشن
نباید پنهان کاری کنیم
باید سر در بیارناز کارای ما چون خیلی جاها میتونن راهنمایی کنن.
نباید اینجوری باشه که شما میگین
به هرحال باید بدونن چیکار میکنین.نباید دروغ گفت بهشون

نمیدونم ولی چجوری که اعصاب کسی خورد نشه
البته منم خودم گاهی اینکارو میکنم1742ولی میدونم بده
مادر اگر نبودی.................!!؟؟؟؟
53

هرجای دنیایی دلم اونجاست..من کعبه مو دور تو می سازم
من پشت کردم به همه دنیا...تا رو به تو سجاده بندازم
53
گاهی پرستیدن عبادت نیست...با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت...باید سر از رو مهر برداری
53
یک عمر هر دردی به من دادی...حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو...زیباترین جای نمازم بود
#57
بچه ها کسی میتونه بگه وقتی ما حرف ماامن و بابامونو قبول نداریم و اونام قانع نمی شن چیکار باید بکنیم که هیچ کس ناراحت نشه ما هم کار درسته خودمونو بکنیم؟
مادر اگر نبودی.................!!؟؟؟؟
53

هرجای دنیایی دلم اونجاست..من کعبه مو دور تو می سازم
من پشت کردم به همه دنیا...تا رو به تو سجاده بندازم
53
گاهی پرستیدن عبادت نیست...با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت...باید سر از رو مهر برداری
53
یک عمر هر دردی به من دادی...حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو...زیباترین جای نمازم بود
#58
سلام الی خانم
نیازی به دروغ گفتن یا پنهان کاری نیست
فقط کافیه جر و بحث نکنیم و موضوع رو کش ندیم
خود به خود حساسیتشون به موضوع از بین میره
#59
چرا دیگه در.غ میشه
مثلا میگن زیاد اینترنت نرو
بعد ادم میگه باشه
ولی کار خودشو میکنه
این هم دروغه هم پنهان کاری42
مادر اگر نبودی.................!!؟؟؟؟
53

هرجای دنیایی دلم اونجاست..من کعبه مو دور تو می سازم
من پشت کردم به همه دنیا...تا رو به تو سجاده بندازم
53
گاهی پرستیدن عبادت نیست...با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت...باید سر از رو مهر برداری
53
یک عمر هر دردی به من دادی...حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو...زیباترین جای نمازم بود
#60
در ضمن من فقط منظورم مشکلات پدر و پسرذ ها نبوده
دختر ها هم ما پدرو مادرشون ممکنه این مسائلو داشته باشن53258zu2qvp1d9v
مادر اگر نبودی.................!!؟؟؟؟
53

هرجای دنیایی دلم اونجاست..من کعبه مو دور تو می سازم
من پشت کردم به همه دنیا...تا رو به تو سجاده بندازم
53
گاهی پرستیدن عبادت نیست...با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت...باید سر از رو مهر برداری
53
یک عمر هر دردی به من دادی...حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو...زیباترین جای نمازم بود


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان