عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چگونه برنامه ریزی موفقی داشته باشم؟

#1
سلام

 این تاپیک جهت آشنایی با نحوه ی برنامه ریزی اصولی و هدفمند  زده شده

سعی کنین به عنوان  پژوهش گر توی این تاپیک فعالبت کنین  و نتایج کارمون رو دراشتراک بقیه هم بذاریم مخصوصا تجربیات عملی رو .

این تاپیک مکمل  " انجمن هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی و ارزیابی " هست ، لطفا جهت انجام برنامه ریزی به تاپیک مذکور مراجعه کنید.

موفق باشید
Khansariha (8)



فهرست مطالب:


اهمیت برنامه ریزی

چند حدیث از بزرگان
ضرورت برنامه ریزی
از لحظات عمرمان پرسش می شود
غنیمت شمردن فرصت ها
با باقی مانده عمرتان چه میکنید؟
حدیث



روش برنامه ریزی

هدف گذاری:
مراحل نوشتن برنامه ریزی
اصول هدفگذاری
هدف گذاری به روش SMART
تصویری از هدف جلوی چشمت بذار
چرا به اهدافمان نمیرسیم؟
چرا هدفگذاری؟


قانون 20/80
برنامه ریزی بلند مدت
روش الف ب پ ت ث
سبک زندگی و مدیریت اسلامی1
سبک زندگی و مدیریت اسلامی 2
قورباغه ات را قورت بده
پیش از شروع مقدمات کار را فراهم کنید
همیشه یک شاگرد باقی بمانید
استعداد های منحصر به فرد خود را تقویت کنید
محدودیت های اصلی خود را مشخص کنید
پاداش به شیوه نهنگی
چه کار یا علمی مفیده و چه کاری مضر؟
تکنیک پومودورو ، تکنیکی ساده برای مدیریت زمان
مقالات مفید در مورد اهمال کاری و هفته های زندگی


برنامه ریزی برای خواب :

روشنایی و خواب
چرا نیاز به خواب نیمروز داریم؟!
تاثیر ساعات مختلف خواب شب در سلامتی بدن
ساعات خواب نامناسب مغزتان را 7سال پیر می کند
تنظیم ساعات خواب
سحرخیزی
استفاده از اوقات سوخته خواب


برنامه ریزی برای ورزش

هركس بدنش را در اختيار بگيرد، زنده‌تر است
بدن ‌هايي كه مانع ظهور زيبايي‌هاي روح‌اند/ورزش و تقویت اراده

برنامه ریزی و تنبلی

21 نکته از برایان تریسی برای غلبه بر تنبلی
قانون نیوتن و تنبلی
امروز و فردا کردن
تنبلی نکن
حفظ حالت موجود مغز ما
افسردگی و برنامه ریزی

برنامه ریزی بزرگان



نظم و برنامه ریزی امام خمینی

مطلبی از سید عباس موسوی مطلق در مورد برنامه ریزی
کلیدهای موفقیت ( دکتر فرهنگ)
راه رسیدن به موفقیت




برنامه ریزی و تعادل

تعادل در برنامه ریزی
غرور
زندگی در لحظه حال


برنامه ریزی و ماه رمضان

چگونگی مطالعه درسی در ماه مبارک رمضان





نقشه ذهنی یا mind map

نقشه ذهنی یا mind map  چیست؟
چطور یک نقشه ذهنی کارامد ایجاد کنیم ؟



برنامه ریزی و موبایل


سبک زندگی منفعلانه با موبایل1
ادامه پست بالا

انگیزه

چند راز پر از انرژی مثبت

تجربیات شما از برنامه ریزی

تجربه آقای عاشق فاطمه زهرا
تجربه 2
تجربه خانم queen
تجربه آقای هومان
تجربه خانم یاقوت
تجربه 2 از آقای هومان
تجربه خانم عارفه
#2
روشنایی و خواب


مغز انسان دارای خصوصیتی است که آن را ساعت درونی یا ساعت بیولوژیکی می گویند . این پدیده هیمن است که ما را دروقت مشخصی از خواب بیدار کرده و در ساعت خاصی بسوی بستر خواب می کشاند . این خصوصیت مختص انسانها نبوده و در حیوانات نیز دیده می شود . به طوری که جغد و شب پره ، روز را در خواب و شب را در بیداری می گذرانند .به طور کلی ساعت درونی بدن به شما کمک می کند تا فعالیت خود را در ساعات روز افزایش داده و در تاریکی و شب هنگام از شدت آن کاسته وبه استراحت بپردازید همچنین چرخه خواب و بیداری ، فعالیت و استراحت ، حرارت بدن ، مصرف اکسیژن و میزان ترشح غدد درون ریز را همین ساعت بیولوژیک بدن تنظیم می کند در تنظیم ساعت بیولوژیک بدن 3 عضور با یکدیگر همکاری می کنند...

گیرنده های نور واقع در چشم ها ، بخشی از هیپوتالاموس و غده صنوبری .
هنگامی که نور ، بخصوص نور طبیعی خورشید به چشم ها می رسد ، گیرنده ها ی نورآن را به هیپو.تالاموس مغز می فرستند . سپس هیپوتالاموس به غده صنوبری که چشم سوم نیز نامیده می شود ، فرمان می دهد که ملاتوئین ترشح کند . در واقع تولید ملاتونین نسبت به 2 عامل نور و حرارت حساس است . با کاهش نور و حرارت ما احساس خواب آلودگی می کنیم این امر به افزایش تولید ملاتوئین باز می گردد . ملاتوئین در غیاب نور و در شب 10 برابر میزان آن درروز است .گفتنی است میزان ترشح و تولید ملاتوئین در افراد مسن کاهش پیدا می کند . به همین دلیل ، صبح ها زودتر از خواب بر می خیزند به هم خوردن تنظیم ساعت درونی وناهمخوانی آن با محیط پیرامون و شبکه اجتماعی ، منجر به بروز بی خوابی مزمن یا اختلال خواب در افرادی می شود که در 2 شیفت کار می کنند . درجه حرارت بدن افراد سحر خیز معمولا بیش از ساعت 8 بعداز ظهر کاهش پیدا می کند این افراد از لحاظ بدنی انعطاف ناپذیر بوده و دمای بدن و سطح هوشیاری آنان در اوایل بعداز ظهر به حداکثر می رسد در افراد سحر خیر ملاتوئین کمتری ترشح می شود . بنابراین بیشتر در معرض اختلالات خواب قرار دارند

چرخه شبانه روزی :درجه حرارت بدن فشارخون ، تقسیم سلولی ، خواب و بیداری ، استراحت و فعالیت ما همگی از یک الگوی تکراری روزانه تبعیت می کنند . بدون آنکه ما متوجه آن شویم چرخه شبانه روزی ما اندکی طولانی تر از 24 ساعت معمول است و از 25 ساعت در افراد 20 ساله تا 24 ساعت در افراد بالای 60 سال متغیر است . برخی کارشناسان نیز معتقد ند که مدت این چرخه در تمام سنین یکسان و معادل 24 ساعت و 11 دقیقه است . از آنجا که نور خورشید قادر است چرخه شمار ا طبیعی کرده و به حالت اولیه باز گرداند . یکی از بهترین و کار آمدترین گزینه ها برای تنظیم چرخه شبانه روزی محسوب می شود بنابراین بهتراست روزانه 15 تا 20 دقیقه زیر نور خورشید سپری کنید . پژوهش ها نشان داده اند ، افرادی به طور مادر زادی نا بینا هستند به دلیل فقدان کامل نور محیطی ، معمولا در چرخه خواب بیداری خود دچار مشکل هستند . همچنین کسانی که شب کاری دارند و یا زیاد مسافرت می کنند نیز با اختلالاتی در چرخه های زیستی خود روبه رو هستند برای انجام مطالعات در زمینه چرخه های زیستی ، گروهی از افراد را به مدت چند هفته تا چندماه در واحدهای زیر زمینی نگاه داشتند و پس از مدتی مشخص شد چرخه زیستی این افراد به دلیل محرومیت از نور طبیعی یک ساعت افزایش یافته است .

راه های تنظیم چرخه شبانه روزی : یا شناخت چرخه شبانه روزی سعی کنید فعالیت های روزانه را مطابق با آن برنامه ریزی کنید . بااحساس گرسنگی ، خواب آلودگی و... به نیازهای درونی بدن خود ، پاسخ دهید و سعی کنید این نیازها را به زمانبندی مشخصی برسانید به عنوان مثال ساعت های معینی را به بیدار شدن از خواب ، خوردن صبحانه ، ناهار و ...اختصاص دهید ف خواب نیمروزی اشکالی ندارد اما حتما از ساعت 3 بعداز ظهر به بعد بیدار باشید مثال زیر یک چرخه شبانه روزی معمولی محسوب می شود .

7-6- صبح : دمای بدن افزایش پیدا می کند . سطح هورمون های جنسی در اوج خود هستند . سرعت سوخت و ساز بدن نیز حداکثر میزان خود را دارد .

11-10 صبح : سطح هوشیاری انسان در این زمان ، به حداکثر خود می رسد وبهترین زمان برای یاد گیری و حفظ مطالب در حافظه کوتاه مدت به شمار می رود .

13-12ظهر: در این زمان ، درجه حرارت بدن کاهش پیدا می کند و میزان انرژی بدن انسان به حداقل خود می رسد . به همین دلیل احساس خواب آلودگی نیمروزی می کند که چرت کوتاه 15 دقیقه ای می تواند آن را جبران کند .

3 بعداز ظهر : در این ساعت از روز دمای بدن و میزان هورمون آدرنالین مجددا افزایش پیدا می کند . به همین دلیل بهترین زمان برای یادگیری و به خاطر سپردن مزالب در حافظه بلند مدت محسوب می شود .

7-5 بعداز ظهر : درجه حرارت بدن و میزان هورمون آدرنالین به اوج خود می رسد و بهترین زمان برای فعالیت بدنی ورزش به شمار می رود . پس بهتراست فعالیت های ورزشی خودرا به این ساعت موکول کنید

9 شب : میزان هورمون ملاتوئین افزایش پیدا کرده و سوخت وساز بدن کاهش می یابد .

11شب : معمولا خواب آلودگی به حداکثر خود می رسد .

5-3صبح : سطح هورمون ها و دمای بدن به حداقل خود می رسند وبه خوابی عمیق فرومی روید

شما می توانید با توجه به ساعت بیولوژیک بدن ، برنامه های روز مره خودرا طوری تنظیم کنید که بهترین استفاده را از زمان خود ببرید .

دقت داشته باشید که :

اوج خواب آلودگی در ساعات 3تا 6 صبح و 2تا 4 بعداز ظهر واوج هوشیاری در ساعات 9 تا 11 صبح و 8تا 10 شب است .

داروهای خود را در اواخر صبح مصرف کنید ( پیش از ظهر) یعنی درست زمانی که ترشحات معده به حداکثر خود می رسد .

قرار ملاقات ها و جلسات خودرا در اواخر بعداز ظهر ترتیب دهید .

مقاومت قلب در ساعت 5 بعداز ظهر به حداکثر و در ساعت 9 صبح به حداقل خود می رسد به همین خاطر اغلب حملات قلبی در صبح روی می دهند .

- حساسیت دندان ها به درد بین ساعت 3 نیمه شب و 8 صبح به حداکثر خود می رسد . بنابراین بهترین زمان برای مراجعه به دندانپزشکی 3 بعداز ظهر است .

-شدت علایم واکنش بدن به مواد حساسیت زا از ساعت 7 تا 11 شب به حداکثرذ خود می رسد .بنابراین در این ساعات بیشتر مراقب خود باشید .

-حملات اسمی در ساعت 3 بعداز ظهر به حداقل و از ساعت 11 شب به تدریج افزایش یافته و در ساعت 6 صبح به اوج خود می رسد .

چنانچه قصد دارید شب را بیدار بمانید یک شام پرپروتئین وکم چرب میل کنید و درروز نیز یک فنجان قهوه بنوشید .

به ساعت بیولوژیک خود کمک کنید

از ساعت بیولوژیک بدن خود پیروی کنید . هر روز سر ساعت مشخصی بیدار شوید و سرساعت معینی به رختخواب بروید . سعی کنید ساعت بیولوژیک بدن تان را به کار اندازید . مثلا صبح ها بعد از بیدار شدن پنجره را باز کنید و چند دقیقه به آفتاب نگاه کنید تا مغزتان باور کند که صبح شده است .

خستگی تان را نادیده نگیرید . هرگاه احساس خستگی و خواب آلودگی کردید بخوابید . اگر خسته نیستید و یا خوابتان نمی آید به رختخواب نروید . به اندازه کافی در معرض نور خورشید قرار بگیرید .

هیچ عاملی بدتر از این نیست که هرشب در ساعات مختلف بخوابید و نظم خواب را رعایت نکنید ، زیرا در این صورت ساعت بیولوژیک بدن دچار اختلال می شود و حتما خستگی را به همراه خواهد داشت . وقتی نخستین خمیازه ها در شب شروع شد . به رختخواب بروید . به هیچ وجه سعی نکنید با این احساس مقابله کنید و به خاطر تماشای تلویزیون یا انجام تکالیف خودرا بیدار نگه دارید ، زیرا در این صورت ، شما تقریبا 2 ساعت لذت ابتدای خواب آرام و شیرین خودرا از دست داده اید و با گذشت این زمان ، مجبور می شوید مدتی در رختخواب از این پهلو به آن پهلو شوید ، در نتیجه روز بعد با سختی و کسلی از خواب بیدار می شوید .

كاستن از خواب شبانه به اندازه يك و نيم ساعت در يك شب، ميتواند كارايي و هوشياري شخص را در روز بعد تا يك سوم كاهش دهد.
#3
چرا نیاز به خواب نیمروز داریم؟!


متن اصلی:
برای سالها، چرت زدن به عنوان نشانه­ تنبلی مذموم بوده است. همه­ ما هنگام چرت زدن یا خواب آلوده بودن در هنگام کار غافلگیر شده­ ایم. با این حال، تحقیقات جدید مبنی بر سودرسانی چرت زدن در میانه­ روز به شادابی ذهنی و سلامت عمومی، وجهه­ جدیدی به خواب نیمروز بخشیده است. این مطالعات نشان داده است که خواب قیلوله سبب افزایش هوشیاری، خلاقیت و بهره وری و بهبود خُلق و خو در ساعت های بعدی روز می­شود.



خواب نیمروز به مدت یک ساعت، باعث بهبود هوشیاری تا 10 ساعت می شود. مطالعه بر روی خلبانان نشان می­دهد که 26 دقیقه خواب کوتاه “ناسا” در هنگام پرواز (درحالی که هواپیما توسط کمک خلبان هدایت می شود)، سبب افزایش کارایی تا 34 درصد و هوشیاری عمومی تا 54 درصد می شود. همچنین یک تحقیق انجام شده در هاروارد که سال گذشته منتشر شد، نشان داد که چرت زدن به مدت 45 دقیقه توانایی یادگیری و به خاطر سپردن را افزایش می دهد. چُرت زدن فشارهای روحی را کم می کند و خطر حمله قلبی و سکته، دیابت و افزایش وزن را کاهش می دهد.

کوتاه­ترین چُرت زدن از چُرت نزدن بهتر است. تحقیقی که در سال 2008 در دوسلدرف انجام شد، نشان داده است که آغاز خواب ممکن است فرایند های کنشگر حافظه را تحریک کند. این فرایندها موثر باقی می­مانند، حتی اگر خواب در حد چندین دقیقه باشد. برطبق یک مطالعه انجام شده در بریتانیا در سال گذشته؛ دانستن اینکه قیلوله ای در پیش است، فشار خون را پایین می­ آورد.

چُرت زدن باعث می شود تا شما منطقی­ تر، سالم­ تر و ایمن­ تر باشید. اما نیازمند به شناخت بدن خود هستید تا بدانید چگونه بهترین خواب نیمروز را داشته باشید.

جنیفر اکرمن (Jennifer Ackerman) مولف کتاب “ S.e.x Sleep Eat Drink Dream: A Day in the Life of Your Body“، اینگونه شما راهنمایی می کند:

مدت زمان استراحت چقدر باید باشد؟

برای اینکه بهینه­ ترین خواب نیمروز را داشته باشید؛ نیاز دارید تا اجزای مستعد نهان آن را بشناسید. فعالیت الکتریکی مغز در هنگام خواب از 5 مرحله عبور می کند که نتیجه یک چُرت 20 دقیقه ای بعد ازظهر، خواب مرحله دو است. این خواب سبب افزایش هوشیاری و تمرکز، بهبود خُلق و خو و تقویت مهارت های حرکتی می شود. برای تشدید هوشیاری هنگام بیداری، شما می توانید پیش از خواب یک فنجان قهوه بخورید. 20 تا 30 دقیقه طول می کشد تا کافئین موجود در قهوه اثر کند، یعنی هنگامی که شما بیدار می شوید. چرت زدن تا 45 دقیقه ممکن است به خواب در مرحله حرکت های سریع چشم (REM) نیز منجر شود که به بهبود تفکر خلاق و تشدید فرایند های احساسی مغز می انجامد.

اگر نیاز دارید به سرعت پس از چرت زدن به فعالیت روزانه برگردید، آن را به 45 دقیقه یا کمتر محدود کنید. در غیر این صورت امکان لغزش خواب شما به مرحله موج آرام خواب (Slow Wave Sleep) وجود دارد. برخاستن شما از این مرحله همراه با تمایل به خواب مجدد خواهد بود که گیجی و عدم تمرکز آن ممکن است تا نیم ساعت یا بیشتر دوام یابد.

اما اگر بخواهید خواب نیمروز طولانی­تری داشته باشید، کمینه زمان آن 90 دقیقه است.

اغلب ما یک ساعت یا یک ساعت و نیم کمتر از زمانی که نیاز به خواب شبانه داریم، می خوابیم. یک مطالعه جدید نشان داده است که مغزی که کمبودخواب دارد، به طور مداوم میان حالت­های فعالیت عادی و لغزش­های کامل – حالتی خطرناک که همراه با واکنش­ های با تاخیر و بی توجهی است- نوسان می کند. این حالت برای­تان آشنا نیست؟!

خوا­ب­هایی به طول 90 تا 120 دقیقه در طول روز به طور معمول در برگیرنده تمام مراحل خواب از جمله مرحله­ حرکت­ های سریع چشم و خواب موج آرام است. این خواب­ ها به شفاف سازی ذهن ، بهبود حافظه و جبران کمبود خواب­ های قبلی کمک می کنند. اغلب چُرت­ های طولانی در صبح به خواب در مرحله­ حرکات سریع چشم (REM) منجر می شوند، درحالی که قیلوله­ های بعدازظهر در مرحله­ خواب موج آرام هستند. چُرت زدن طولانی مدت به گونه ایی که شامل تمام مراحل خواب گردد (حداقل 90 دقیقه)، سبب برخاستن از مرحله REM و محدود شدن حس تمایل به خواب مجدد می­ گردد.

چرا نیاز به خواب نیمروز داریم؟!

اغلب پستانداران دوره هایی از خواب کوتاه در طول روز دارند.ما انسان ها، خواب را محدود به یک دوره­ طولانی کرده ایم اما بدن ما برای دو دوره خواب آلودگی شدید برنامه ریزی شده است: در صبحگاهان از ساعت 2 تا 4 و در بعد از ظهر میان ساعت 1 تا 3. این موج خواب نیمروزی نتیجه­ گرما یا غذای سنگین ظهر نیست؛ بلکه به خاطر یک دوره­ سکون در فیزیولوژی بدن ماست که سبب نقصان قدرت عکس العمل، حافظه، جهت یابی، حوصله و هوشیاری ما می شود.

چکاوک هستید یا جغد؟!

برای تعیین بهترین زمان خواب نیمروز، بهتر است بدانید ساعت درونی بدن شما از چه نوعی است. اگر اختیار کامل داشته باشید تا برنامه روزانه­ تان را تنظیم کنید، چه زمانی به بستر می روید و چه زمانی از خواب بر می خیزید؟

اگر تمایل دارید تا صبح زود مانند ساعت 6 از خواب برخیزید و حوالی ساعت 9 تا 10 شب به بستر روید، یک چکاوک هستید. بهترین زمان خواب روزانه­ شما ساعت 1 تا 1 و نیم بعد از ظهر است. اما اگر دوست دارید تا پاسی بعد از نیمه شب بیدار باشید و حوالی ساعت 8 تا 9 صبح بیدار شوید، دروازه­ خواب روزانه­ شما اندکی دیرتر باز می شود یعنی حوالی ساعت 2 و نیم تا 3 بعد از ظهر. چرا که شما یک جغد هستید.
 سپاس شده توسط
#4
هركس بدنش را در اختيار بگيرد، زنده‌تر است


وقتي من دستم را بالا مي‌آورم، اين دست مرا چه كسي بالا مي‌آورد؟! معلوم است كه خود من؛ حالا اگر من بميرم، دستم را نمي‌توانم بالا بياورم، چرا؟! چون «من» ديگر در بدنم حاضر نيستم. «من» اگر در بدنم حاضر نباشم، اين بدن حركت ندارد؛

پس انسان زنده به كسي مي‌گويند كه بتواند بدنش را در اختيار خودش بگيرد؛ حالا انسانِ زنده‌تر به چه كسي مي‌گويند؟ به كسي كه بدنش را بيشتر و بهتر بتواند در اختيار خودش بگيرد. انسانِ مرده كسي است كه بدنش در اختيارش نيست

و انسان زنده كسي است كه بدنش در اختيارش است؛ و انسانِ زنده‌تر كسي است كه بدنش بيشتر و بهتر در اختيارش است. بعضي‌ها چرا از نظر ظاهرِ بدن، شكل و تركيب مناسبي ندارند؟! چون بدنشان تا حدّي در اختيارشان نيست. گفت:

انـدر گـذري اِشكمـي را ديــدم
بعد از دو‌سه‌روز صاحبش پيدا شد

چنين آدمي، تماماً هيكلش در اختيارش نيست و روح او نتوانسته بعضي از قسمت‌هاي بدنش را در اختيار بگيرد و به‌همين جهت بدن خوش ‌تركيبي ندارد؛ در حالي‌كه روح انسان هميشه زيباست.

و قرآن مي‌فرمايد: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّيها»، يعني «سوگند به روح و آن‌همه تعادل و زيبايي‌»؛ پس روح همة انسان‌ها زيباست،
و اگر زمينه ظهور روح در بدن فراهم شود، همه بدن‌ها – در عين تنوّع- زيبا خواهند بود.


بخشی از کتاب تاثیر روح بر حرکات ورزشی "استاد طاهر زاده "
 سپاس شده توسط
#5
بدن ‌هايي كه مانع ظهور زيبايي‌هاي روح‌اند


اگر روح كسي بر بدنش حكومت نكند، روح او اسير بدن است و ميل‌هاي بدن تكليف روح را تعيين مي‌كنند. چنين آدمي از ظهور زيبايي‌هاي روح در بدنش محروم مي‌شود.

اگر روح نتوانست در بدن حكومت كند، شكم هر جا دلش خواست مي‌رود و روحِ بيچاره هم دنبال شكم راه مي‌افتد و ديگر فرماندة واقعي كه بايد روح باشد، از فرماندهي عزل شده و در زندان ميل‌هاي بدن قرار مي‌گيرد.

شما تا نمرده‌ايد مي‌توانيد بدنتان را تدبير كنيد و زيباترين بدن را براي خود بسازيد، ولي اگر روحتان را بر بدنتان حاكم و مسلّط نكنيد، دنبال هوس‌هاي بدنتان راه مي‌افتيد و هر چه بدن خواست مي‌خوريد، آن وقت قلب و ريه و شكم و بقية بدنتان پر از چربي مي‌شود

و تبديل به يك انسان تنبل مي‌شويد، يعني در نتيجة تنبلي اوّليه، تنبلي ثانويه‌اي براي خود به وجود مي‌آوريد و آن تنبلي همين‌طور ادامه خواهد يافت. روحِ بيچاره هم همين‌طور روز به روز بيشتر اسير بدن مي‌شود.



وقتي روح بر بدن حاكم باشد


حالا اگر بدن تابع روح باشد، يعني روحتان حاكم بر بدنتان باشد، چقدر غذا مي‌خواهد؟ هر قدري كه روح، بدن خودش را بتواند زيبا نگه‌ دارد، چون روح زيباست، امّا اگر بدن بر روح حكومت كند، چقدر غذا مي‌خواهد؟

هر قدر به او غذا بدهي، وقتي سير شد باز هم مي‌خواهد، چون حرصِ‌ خوردنش تمام نمي‌شود. وقتي حرصِ خوردن به ميدان باشد، انسان سير نمي‌شود. به شكمت مي‌گويي: اي شكم! آيا بس است؟ مي‌گويد: نه باز هم غذا مي‌خواهم.

حالا اگر روح حاكم باشد، به اندازه‌اي كه بدنش غذاي مناسب را بخورد، مي‌گويد بس است، ديگر غذا نمي‌خواهم، ناخودآگاه مي‌بيند به موقع‌اش سير است.

مثلاً روزي كه عاقلانه و روي حساب ورزش مي‌كنيد و در حين ورزش تمركز روي بدنتان را از دست نمي‌دهيد و وقتي هم سر سفرة غذا نشستيد از آن حالت تمركز خارج نشديد، آن مقدار غذاي مورد نياز بدنتان را مي‌خوريد و حرصِ غذاي بيشتر را نداريد،

ولي روزي كه روي حساب ورزش نمي‌كنيد و فقط به فكر بردن و نگران باختن هستيد، بي‌حساب هم غذا مي‌خوريد.

به همين جهت است كه بايد عرض كنم، اگر ورزش جهت و هدف صحيحي نداشته باشد نه‌تنها نفع ندارد، بلكه ضرر هم دارد.
نمونه‌اش هم آدم‌هايي كه فقط ورزش مي‌كنند كه زورشان زياد شود، پس از مدّتي يك هيكل بدقواره، همراه با انواع بيماري‌ها دارند.
ورزش و تقويت اراده


نتيجة ديگر ورزش اين‌ است كه مقاومت بدن را در برابر فرمان روح كم مي‌كند. اگر خوب ورزش كردي و به خانه رفتي و ديدي ليوان آب در چند متري شماست، حالا اگر به مادرت كه نزديك ليوان است گفتي ليوان آب را به من بدهيد، تو در ورزش مردود شده‌اي!

چون عموماً كسي كه نمي‌تواند بر بدنش حكومت كند، در كارهاي عاديِ زندگي كه خودش مي‌تواند انجام دهد به ديگران دستور مي‌دهد، چون بدنش بي‌حال و تنبل است و فرمان روحش را نمي‌پذيرد. او قدرت فرمان دادن به اين بدن را در خود رشد نداده است،
در حالي كه كسي كه ورزش مي‌كند نبايد بدنش در مقابل روحش قدرت مقاومت داشته باشد و در فرمان دادن به بدنش ناتوان باشد و به ديگران دستور بدهد كه كارهاي مرا انجام دهيد.

شخصي نزد پيامبر اكرم«صلواة‌الله‌عليه‌وآله» آمد و گفت: «چه كار كنم تا به بهشت بروم؟» پيامبر اكرم«صلواة‌الله‌عليه‌واله»‌ فرمودند: «به كسي دستور نده و كارهاي خودت را خودت انجام بده» ا
و تلاش كرد توصيه پيامبر«صلواة‌الله‌عليه‌وآله» را عمل كند.

در يكي از جنگ‌ها وقتي سوارِ بر اسب در حال جنگيدن بود و در حالي‌كه شمشيرش به دست راستش بود، دشمن دست راستش را قطع كرد. دست و شمشير روي زمين افتاد. خواست به كسي دستور بدهد كه شمشير مرا بردار و به دست چپ من بده تا در حالي كه سوار بر اسب هستم جنگ را ادامه دهم،

يك‌دفعه يادش آمد كه تصميم گرفته به كسي دستور ندهد. خودش با زحمت بسيار از اسب پياده شد و شمشير را به دست چپ گرفت و سوار اسب شد و جنگ را ادامه داد و بعد از جنگ خوشحال بود كه در آن حال هم نصيحت پيامبر اكرم«صلواة‌الله‌عليه‌وآله» را عملي كرده،

هم به خوبي جنگيده است، اين آدم به خوبي از عهده حكومت و تسلّط بر بدنش برآمده و پيامبر اكرم«صلواة‌الله‌عليه‌وآله» شرط نجات او را همين نكته مي‌دانستند.

روح بزرگ شد، تصميم‌هاي سبك و بيهوده نمي‌گيريد


نكتة آخر اين‌كه: وقتي روح بزرگ شد، تصميم‌هاي سبك و بيهوده نمي‌گيريد. بعضي‌ها آن‌قدر پست هستند كه افتخارشان كار نكردن و از زير كار در رفتن است.

از افتخارات پيامبر اكرم«صلواة‌الله‌عليه‌وآله» و ائمه(عليهم‌السلام) اين است كه كار و فعاليت مي‌كنند نه براي اين‌كه فقط پول درآورند، بلكه كار كردن خودش يك قدرت روحي است.

حضرت علي(عليه‌السلام) مي‌فرمايند: انتقال دادن سنگ‌ها تا نوك قلّه‌ها براي من بهتر از اين است كه بقيه براي من كار كنند. روح كه بزرگ شد انسان ديگر عمل زشت و حرام انجام نمي‌دهد، چون پوچي و بيهودگي اين نوع كارها را مي‌فهمد.

ورزش؛ عامل سير به عالَم معنا

اگر ورزش كردن مبناي فكري نداشته باشد و فقط بر اساس تحريك خيالات انجام شود، آن نتيجة عالي را به‌دنبال ندارد، ولي اگر بدن با تمركز و تمرينِ ورزشي، حكومت روح را پذيرفت، روحتان به راحتي مي‌تواند با غيب ارتباط پيدا كند.

روح حضرت علي(عليه‌ا‌لسلام) مي‌توانست به راحتي با غيب ارتباط پيدا كند چون حاكم بر بدن بود. چون جسم حضرت دائم ايشان را به طرف خودش نمي‌كشيد و لذا حضرت فرصت سير به سوي عالم غيب هم داشتند.

ورزشكاري كه نتواند از طريق ورزش، بر بدن خود حاكم شود و پس از مدّتي بدن بر او حاكم ‌‌شود، ديگر سير به سوي عالم معنويت نخواهد داشت.

گفتيم كسي كه فقط مشغول بدنش است، چه بخواهد و چه نخواهد گرفتار بدن مي‌شود و در نتيجه روحش اسير بدن مي‌شود و روح چنين آدمي قدرت پرواز و سير به سوي عالم غيب را از دست مي‌دهد و ديگر روح بزرگ و عظيمي ندارد.

چرا جهان پهلوان تختي اين همه عزيز بود؟ براي اين كه عظمت روحي داشت. او در مسابقات جهاني كشتي وقتي فهميد دست راست رقيبش آسيب ديده است، در آن مدّتي كه با رقيبش در حال كشتي گرفتن بود مواظب بود به دست راست او دست نزد.

اين نوع پيروز شدن بسيار بزرگ‌تر از پيروز شدن‌هاي ديگر او بود و اين كارها او را جهان پهلوان تختي كرد. اصلاً او يك عمر تلاش كرد تا بتواند بر بدنش حاكم شود و براي اين‌كه بر بدنش حاكم شود بايد جلو غرايز خود بايستد و آن‌ها را كنترل كند.

در راستاي حاكم بر بدن خودشدن است كه به ميدان مسابقه وارد مي‌شود تا بر بدن رقيبش هم حاكم شود، ولي اگر كبر و خود‌خواهي‌اش بر او حاكم شد كه در واقع كبر و خودخواهي‌اش قهرمان‌اند و او شكست خورده‌ است؛
 سپاس شده توسط
#6
21 نکته از بریان تریسی ، برای برنامه ریزی و غلبه بر تنبلی :


سفره را بچينيد

دقيقاً تصميم بگيريد که چه مي خواهيد. روشن بودن در اين مورد يک شرط اساسي است. پيش از شروع کار، هدف ها و تصميم هايتان را بنويسيد.

براي هر روز از قبل برنامه ريزي کنيد

برنامه هايتان را روي کاغذ بياوريد. به ازاي هر دقيقه اي که صرف برنامه ريزي مي کنيد، به هنگام اجراي آن پنج يا شش دقيقه در وقت خود صرفه جويي خواهيد کرد.

قانون 8٠/2٠ را در همه امور به کار بگيريد

٨٠ درصد از دستاوردهايتان نتيجه ٢٠ درصد از فعاليت شماست. همواره تلاش خود را روي اين ٢٠ درصد متمرکز کنيد.

پيامد کارها را در نظر داشته باشيد

مهمترين و ضروريترين کارهاي شما آنهايي هستند که ميتوانند بيشترين تأثير را چه مثبت و چه منفي روي کار و زندگي شما بگذارند. به جاي تمرکز روي ساير کارها، تمام توجهتان را معطوف به اين نوع کارها کنيد.

روش الف ب پ ت ث را مدام به کار بگيريد

قبل از شروع ليستي از کارهايتان تهيه کنيد و سپس آنها را از نظر ارزش و ضرورت اولويت بندي کنيد تا مطمئن شويد که هميشه در حال انجام مهم ترين کارهايتان هستيد.

روي اهداف اصلي تمرکز کنيد

نتايجي را که بايد قطعاً از کارتان به دست آوريد تا بتوانيد بگوييد که به خوبي از عهده کار بر آمده ايد مشخص کنيد و در تمام مدت قاطعانه به دنبال به دست آوردن آنها باشيد.

به قانون تشخيص ضرورت عمل کنيد

هيچ وقت براي انجام همه کارها وقت کافي وجود ندارد اما همشيه براي انجام مه مترين کارها وقت کافي هست.

پيش از شروع، مقدمات کار را کاملاً فراهم کنيد
واقعاً حيرت انگيز است. چه کتاب هاکه هرگز نوشته نمي شوند، چه درجات علمي که هرگز اخذ نمي شوند و چه بسيار کارهايي که مي توانستند زندگي آدم ها را دگرگون کنند اما هرگز به انجام نمي رسند، فقط به اين دليل که مردم اولين قدم را که تهيه ي مقدمات است برنمي دارند.

هميشه يک شاگرد باقي بمانيد

هر چه در ارتباط با کارهاي ضروري و مهمتان دانش بيشتري به دست آوريد، مي توانيد سريع تر شروع کنيد و زودتر به اتمام برسانيد.

استعدادهاي منحصر به فرد خود را تقويت کنيد
دقيقاً مشخص کنيد چه کاري است که در حال حاضر خيلي خوب انجام مي دهيد يا در آينده مي توانيد خيلي خوب انجام دهيد. سپس تمام توان خود را در انجام آن به کار گيريد.

محدوديت هاي اصلي خود را مشخص کنيد
محدوديت ها و يا عوامل بازدارنده دروني و بيروني خود را مشخص کنيد، عواملي که سرعت شما را در دست يابي به مهم ترين هدف هايتان تعيين مي کنند. سپس تمرکزتان را به از بين بردن اين محدوديت ها معطوف کنيد.

هر بار يک بشکه جلو برويد
اگر کارها را مرحله به مرحله انجام دهيد، مي توانيد بزرگ ترين و پيچيده ترين کارها را به انجام برسانيد.

قدرت هاي فردي خود را به حداکثر برسانيد
اوقاتي از روز را که از نظر ذهني و جسمي کارايي بيشتري داريد مشخص کنيد و مهم ترين و
ضروري ترين کارهايتان را در اين اوقات انجام دهيد. به اندازه کافي استراحت کنيد تا بتوانيد بيشترين بازدهي را داشته باشيد.


خودتان را به فعاليت ترغيب کنيد
خودتان مشوق خودتان باشيد. در هر شرايط يا موقعيتي به دنبال کسب نتايج خوب باشيد. به جاي تمرکز بر مشکلات به دنبال راه حل بگرديد. همواره فردي خوش بين و سازنده باشيد.

روش تنبلي سازنده را تمرين کنيد
هيچکس نمي تواند همه کارها را انجام دهد. بنابراين بايد ياد بگيريد که از روي عمد در انجام برخي از کارهايي که از ارزش و اهميت کمتري برخوردار هستند تنبلي کنيد. با اين کار خواهيد توانست وقت کافي براي معدود کارهايي که واقعاً مهم هستند ايجاد کنيد.

اول سخت ترين کار را انجام دهيد
روزتان را با سخت ترين کار آغاز کنيد، کاري که مي تواند بزر گترين تأثير را بر خودتان و حرفه تان بگذارد، و تا وقتي که آن را تمام نکرده ايد دست از کار نکشيد.

کار را به قطعات کوچک تر تقسيم کنيد
کارهاي بزرگ و پيچيده را به قطعات کوچک تر تقسيم کنيد و سپس هر بار يک قسمت از کار را شروع کنيد و به اتمام برسانيد.

وقت بيشتري ايجاد کنيد
برنامه روزانه خود را طوري تنظيم کنيد که به صورت طولاني مدت هر روز وقت کافي براي تمرکز کامل روي کارهاي مهم و اصلي داشته باشيد.

سرعت انجام کار را افزايش دهيد
عادت کنيد که کارهاي اصلي خود را سريع تر انجام دهيد. به عنوان فردي که کارها را سريع و دقيق انجام مي دهد مشهور شويد.

هر بار يک کار مهم انجام دهيد
کارهاي ضروريتان را دقيقاً مشخص کنيد. سريعاً کار را شروع کنيد و بدون توقف تا اتمام ١٠٠ درصد کار پيش برويد. اين رمز واقعي افزايش کارايي و بهره وري فردي است.

اراده کنيد که هر روز اين اصول را تمرين کنيد تا جزئي از عادت هاي شما شوند. با ايجاد اين عادت هاي مديريت فردي و تبديل آنها به بخشي از ويژگي هاي شخصيت خود آينده تان را تضمين کنيد.
 سپاس شده توسط
#7
جناب مجتبی ممنون از این تاپیک عالیتون.Khansariha (8)

آخرین پست تون توی این تاپیک دستور عملهای کتاب " قورباغه رو قورت بده " هستش

من خودم به شخصه 2 بار این کتاب رو به فاصله 2 سال خوندم و هر بار سعی کردم تو زندگیم عملیش کنم...اما کامل موفق نمیشدم.

خیلی مشتاقم که بدونم دوستای دیگه هم که این کتاب رو خوندن ، نتیجه گرفتن یا نه؟
یا عباس
 سپاس شده توسط
#8
4fvfcja من که خوندم و خیلی نتیجه گرفتم ، البته همیشه کار سخته رو اول انجام نمیدم ، بلکه کار مهمتر و پر ارزش تر رو اول انجام میدم ، ولی کلن برنامه ریزیم رو این کتاب متحول کرد از همین سایت کانون هم با این کتاب آشنا شده بودم ، باعث شد در کل توی زندگیم اولویت های مهم رو فدای کارهای کوچیک تر نکنم ... ،
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
 سپاس شده توسط
#9
تاثیر ساعات مختلف خواب شب در سلامتی بدن
[تصویر:  383118561666187158131467212313619607.jpg]
داشتن عادات غذایی صحیح و توجه به زمان خوابیدن و استراحت برای حفظ سلامت بدن مهم است تا بتواند مواد مغذی را جذب و مواد زائد را دفع کند.
برای سالم زیستن، باید خواب راحت و آرامی داشته باشیم. به موارد زیر دقت کنید تا اهمیت خوابیدن برای شما روشن گردد:
ساعت 9 تا 11 شب: زمانی است برای از بین بردن مواد سمی و غیر ضروری که این عملیات توسط آنتی اکسیدان ها انجام می شود. در این ساعت بهتر است بدن در حال آرامش باشد. در غیر این صورت اثر منفی بر روی سلامتی خود گذاشته اید.
ساعت 11 تا 1 شب: عملیات از بین بردن مواد سمی در کبد ادامه دارد و شما باید در خواب عمیق باشید.
ساعت 1 تا 3 نیمه شب: عملیات سم زدایی در کیسه صفرا ، در طی یک خواب عمیق به طور مناسب انجام می شود.
ساعت 3 تا 5 صبح: عملیات از بین بردن مواد سمی در ریه اتفاق می افتد. بعضی مواقع دیده شده که افراد در این زمان،سرفه شدید یا عطسه می کنند.
ساعت 5 تا 7 صبح: این عملیات در روده بزرگ صورت می گیرد، لذا می توانید آن را دفع کنید.
ساعت 7 تا 9 صبح: جذب مواد مغذی صورت می گیرد، پس بهتر است صبحانه بخورید. افرادی که بیمار می باشند، بهتر است صبحانه را در ساعت 6 و 30 دقیقه میل کنند.
کسانی که می خواهند تناسب اندام داشته باشند، بهترین ساعت صرف صبحانه برای آنها، ساعت 7 و 30 دقیقه می باشد و کسانی که اصلا صبحانه نمی خورند، بهتر است عادت خود را تغییر دهند و در ساعت 9 تا 10 صبح صبحانه بخورند.
دیر خوابیدن و دیر بلند شدن از خواب، باعث می شود مواد سمی از بدن دفع نشوند.

از نصفه های شب تا ساعت 4 صبح، مغز استخوان عملیات خون سازی را انجام می دهد.
در ایام تعطیل، بسیاری افراد تا دیر وقت بیدار می مانند و بعد از اتمام تعطیلات، با خستگی به سر کار می روند، چون اعمال بدنشان دچار سردرگمی شده است و نمی داند چه باید انجام دهد.
پس همیشه، زود بخوابید و خواب آرامی داشته باشید.
مریم سجادپور- کارشناس تغذیه

بهترین ساعات خواب در سیره ی معصومین :

آنچه از سيره معصومين و بزرگان استفاده مى‏شود اين است كه قسمت اول شب را مى‏ خوابيدند و قسمت آخر شب (يعنى از وقت سحر تا اول آفتاب) را به عبادت مشغول بوده ‏اند.
خوابیدن در زمان های زیر مکروه است:
1.خوابیدن بعد از طلوع صبح تا طلوع آفتاب (بین الطلوعین)
2. خوابیدن ميان نماز مغرب و عشا
3. خوابیدن بعد از نماز عصر
و خوابیدنی که در اسلام به آن سفارش شده، «خواب قيلوله» است و منظور از خواب قیلوله ، خوابیدن پيش از ظهر در وقت گرمى هوا و بعد از نماز ظهر تا نماز عصر است.
بهترین ساعات برای خواب : خواب قیلوله و خوابیدن قسمت اول شب.
همچنین باید توجه کرد که گرچه وقت خواندن نماز شب از ابتدای نیمه شب تا قبل اذان صبح است، اما بهترین ساعت برای خواندن نماز شب نزدیک اذان صبح می باشد، گرچه مناجات و دعا و قرآن قبل از آن نیز سفارش شده است.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
 سپاس شده توسط
#10
ساعات خواب نامناسب مغززنان را 7سال پیر می کند
تحقیقات در انگلیس هشدار داد که خوابیدن کمتر یا زیادتر از حد طبیعی در روز باعث ضعف قدرت ذهنی و درک زنان می شود و مغز آنها را به طور میانگین هفت سال پیر می کند.
به گزارش فارس به نقل از پایگاه پزشکی medicalinfo، پزشکان هشدار دادند خواب کمتر یا بیشتر از ۶ تا ۸ ساعت در روز سرعت افول قدرت درک را افزایش داده و بر برخی از توانمندیهای ذهنی مثل اندیشیدن و واژگان تاثیر منفی می گذارد.

این پژوهشگران همچنین هشدار دادند که ساعات خواب کمتر یا بیشتر از حد معمول باعث کاهش عملکرد کلی بدن شده و می تواند به افول وضعیت ذهنی و بدنی و مرگ زودهنگام منجر شود.

پژوهشگران دانشگاه لندن در تحقیقات خود ثابت کردند که داشتن ساعات خواب نامناسب در طول ۵ سال در میانسالی بر قدرت درک در سنین بالای عمر تاثیر منفی می گذارد.

این تحقیقات نشان داد: ۷ تا ۸ درصد افرادی که بیش از حد طبیعی می خوابیدند؛ بدترین عملکرد را در جریان آزمایش توانایی های درکی داشتند و ۲۵ درصد زنان و ۱۸ درصد مردان که کمتر از حد معمول می خوابیدند از مشکلاتی در زمینه واژگان و تفکر رنج می بردند.

این پژوهشگران دریافتند که خواب ارتباط قوی با مجموعه گسترده ای از فاکتورهای تعیین کننده کیفیت زندگی نظیر فعالیت اجتماعی، سلامت ذهنی و بدنی و مرگ زودهنگام دارد.

یکی از پژوهشگران گفت: هدف اصلی از تحقیقات اثبات این امر بود که تغییر ساعات خواب ارتباط مستحکمی با ضعف توانمندی شناختی و درکی دارد زیرا اکثر افراد جامعه از ساعات خواب مناسب محروم هستند که بر زندگی آنها به اندازه زیادی تاثیر می گذارد و مدنظر قرار دادن این امر بسیار مهم است که تغییر ساعات خواب بر عقل انسان و قدرت درکی آن در بلند مدت تاثیر می گذارد.

بر اساس گزارشها، کاهش خواب شبانه به مدت یک ساعت و نیم فقط به مدت یک شب می تواند باعث کاهش هوشیاری روزانه به میزان ۳۲ درصد شود..
.
کاهش هوشیاری و خواب آلودگی روزانه بیش از حد می تواند حافظه و قدرت تجزیه و تحلیل، قدرت تفکر و فرآیند دریافت اطلاعات را به شدت کاهش دهد.فشار خون بالا، حمله قلبی، ایست قلبی، سکته مغزی، چاقی، مشکلات روانی از جمله افسردگی و دیگر اختلالات روحی، اختلالات ذهنی، عقب ماندگی در کودکی یا دوران جنینی، آسیب دیدگی بر اثر حوادث، پایین آمدن کیفیت زندگی و از دست دادن شریک زندگی از جمله عوارض کم خوابی است.

.در مطالعه ای که توسط محققان امریکایی صورت گرفته به این نتیجه رسیده اند که رابطه معنا داری بین پر خوابی و خطر ابتلا به دیابت وجود دارد.

به عبارتی می توان گفت افرادی که بیش از ۹ ساعت در شب به خواب می روند، ۵۰ درصد بیشتر از بقیه مستعد ابتلا به دیابت هستند.

خواب بیش از اندازه باعث بروز چاقی می شود. مطالعه ای نشان داده است که بیش از ۹ ساعت در شب می خوابند ۲۱ درصد بیشتر از بقیه در طول ۶ سال مبتلا به چاقی خواهند شد.

این ارتباط حتی با در نظر گرفتن غذا و تمرینات بدنی ثابت است.بر اساس تحقیقات، در مورد افراد مستعد سردرد، خواب طولانی در آخر هفته و ایام تعطیل می تواند باعث سر درد شود.محققان معتقدند که پر خوابی باعث تاثیر بر فرارسانهای عصبی (نظیر سروتنین) در مغز می شود.

افرادی که در طول روز به خواب می روند و در شب خوابشان مختل می شود، دچار سردرد صبح هنگام می شوند.اگر چه بی خوابی در افراد افسرده رایج تر از پر خوابی است با این حال ۱۵ درصد از افراد مبتلا به افسردگی دچار پر خوابی هستند و این امر سبب بدتر شدن افسردگی آنها می شود.

مطالعه دیگری نشان می دهد زنانی که ۹ تا ۱۱ ساعت در شب می خوابند ۳۸ درصد بیشتر از بقیه مبتلا به بیماریهای قلبی کرونری هستند.مطالعات متنوع نشان می دهد که شانس مرگ و میر در افرادی که ۹ ساعت یا بیشتر به خواب می روند بیشتر بقیه است. ولی دلیل این ارتباط نیز مشخص نشده است.

.
.
303 با تشکر از توجه بچه ها


تنظیم ساعات خواب بسیار مهمه ، 4fvfcja منم قصد دارم دیگه برای همیشه درستش کنم ، برای همین ایشالله مقالات رو ادامه میدم .


53Khansariha (18)
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
 سپاس شده توسط
#11
نظم و برنامه ریزی امام خمینی :



گام های منظم
امام مقید بودند سرساعت مقرر از بستر خواب یا استراحت بلند شوند و به امور مربوطه رسیدگی کنند. دقت داشتند در وقت معین غذا بخورند یا بخوابند. اگر کاری داشتند یا با فردی قراری می گذاشتند به هیچ عنوان زمان وعده را به عقب یا جلو نمی افکندند. آن قدر دقیق و منظم بودند که اگر واقعاً بنا بود برای صرف غذا بیایند با پنج دقیقه تأخیر، اهل خانه نگران می شدند و با خود نجوا می نمودند آیا دلیل تأخیر آقا چه بوده است؟ همه بی اختیار چشم ها را متوجه اتاق محل اقامت امام می نمودند تا دلیل این دیر کردن را کشف کنند آن وقت مشاهده می نمودند به عنوان نمونه کسی خدمتشان رسیده و سؤالی از ایشان کرده اند که امام برای پاسخگویی لحظاتی با تأخیر رسیده اند.(5)
از آن ساعت که امام از بستر خواب بر می خاستند هیچ وقت بدون آینده نگری و بی برنامه زندگی نکردند. اطرافیان نیز بر اساس دقت و نظم امام، برنامه های خود را منظم می نمودند و می دانستند چه موقعی نزد آقا بروند، خود را مهیّا می نمودند که درست زمان استراحت آقا ایشان را زیارت کنند. به هیچ عنوان اجازه نداشتند هنگام عبادت، مطالعه و امور دیگر به محضر امام بروند. امام در آن موقع مقید بودند حدود بیست دقیقه قدم بزنند و این ورزش را هنگام صبح و عصر انجام می دادند. در این هنگام افراد می توانستند نزد امام بروند سؤالی بکنند، جوابی بشنوند و احوال ایشان را جویا شوند.(6)
پیاده روی و قدم زدن امام مشهور است و از ایّام نوجوانی آن را ترک نکرده اند، در دوران جوانی اغلب روزها همراه دوستان قدم زنان به سوی باغ های اطراف قم می رفتند و ضمن تفریح سالم و نشاط بخش و مشاهده طراوت و سرسبزی طبیعت و شکوفایی گیاهان، با یکدیگر مباحثه می کردند. بیشتر ایام تا بعدازظهر بیرون بودند و از هوای باز و سالم استفاده می نمودند. در ایام جوانی بین طلبه ها و دیگر اقشار رواج یافته بود که حاج آقا روح اللّه هر روز صبح زود بعد از اقامه نماز و تعقیبات تا طلوع آفتاب جنب خانه خود یا در زمین های پشت باغ مشغول قدم زدن هستند. خانه امام در محله یخچال قاضی قم واقع بود که در مجاورت آن باغ انار و انجیر قرار داشت.
ایشان پس از کسب اجازه از صاحب باغ در فصول تابستان و زمستان صبح ها در این باغ و زمین هموار بعد از آن تا طلوع خورشید قدم می زد.(7)
در قیام 15 خرداد 1342 هـ. ش که امام را مأموران رژیم پهلوی دستگیر نمودند و به تهران بردند ایشان را مدت نوزده روز در محلی نگه داشتند سپس به مدت بیست و چهار ساعت به یک سلول انفرادی انتقال دادند که خود امام در این باره فرموده اند: طول آن اتاق چهار قدم و نیم بود و من طبق روال همه روزه ام سه تا نیم ساعت در آنجا قدم زده ام و بدین گونه ایشان در چنین فضای محبوس، کوچک و تاریکی با برنامه ریزی دقیق ورزش خود را چون همیشه انجام دادند و چنین محدودیت و حصری مانع آن نگردید.(8)
امام در هنگام انجام همین فعالیت به ظاهر جزئی و کم اهمیت چندین کار دیگر را انجام می دادند: به سلامتی خود فکر می کردند، تجدید قوا می نمودند، برخی روزنامه ها و جراید را از نظر می گذرانیدند، ذکر می گفتند و برای برخی امور اندیشه نموده و برنامه ریزی می کردند.
یکی از اشخاصی که در نجف اشرف با امام در ارتباط بود از نظر وضع مزاجی دچار مشکلاتی شد و به کوشش عده ای از دوستان برای معالجه به انگلستان رفت. دکتر معالج پس از بررسی های لازم گفت وی بیماری خاصی ندارد امّا به دلیل مطالعه زیاد دچار فشار روانی و مغزی زیادی شده و این عارضه بر اندام های دیگر چون قلب، ریه، کبد، استخوان و... اثر منفی گذاشته است. ذهن و فکر هم استراحت می خواهد و چون این امکان برایش فراهم نگردد کار دیگر اعضاء را دچار اختلال می کند. بهتر

شکار لحظه های زندگی
امام علی(ع) فرموده اند: «قوام العیش حسن التقدیر و ملاکه حسن التّدبیر؛(11) پایداری زندگی به برنامه ریزی درست و وسیله رسیدن به آن تدبیر خوب است.» اگر جنبه های گوناگون زندگی امام را بررسی کنیم مشاهده می شود عاملی که در تمامی امورات ایشان تأثیر بارزی دارد برنامه داشتن و منظم بودن کارهایشان است برنامه ای که امام موفق گردید بر اثر آن در کمترین زمان ها بیشترین فعالیت ها را انجام دهد و لحظات عمر خود را با برکت، مفید و پربار نماید. نظم خاص امام از ثبات قدم و استواری ایشان حکایت دارد. یک بار از همسر امام برنامه روزانه ایشان را پرسیدند، ایشان در پاسخ گفته بود: اگر برنامه یک روزشان را بگویم می توانید در سیصد و شصت ضرب کنید. چون امام مطابق برنامه کارهای خود را انجام می دادند، به اطرافیان نیز در این مورد توصیه می نمودند.(12) حتی خواندن نامه ها، مطالعه روزنامه ها و تجدید وضوی امام با نظم خاصی توأم بود. خانم دباغ خاطرنشان ساخته است روزی روبروی بیت امام در نوفل لوشاتوی پاریس مشغول پیاده کردن نواری بودیم ناگهان یادم آمد که به خدمت آقا بروم چون وقت تجدید وضویشان بود، رفتم و نظافت کردم و اتفاقاً در لحظه مقرّر امام آمدند. آقا همیشه ساعت نه شب شام می خوردند. یک بار فیلمی از سخنرانی شهید مفتح در مسجد قبای تهران و راهپیمایی مردم آورده بودند، خواستم به همراه دیگران این فیلم را ببینیم به همین دلیل زودتر از موعد مقرر خدمت امام رسیدیم و بر خلاف معمول که منتظر می ماندم تا ایشان بگویند شام و من آن را ببرم، عرض کردم حاج آقا شام را بیاورم؟ نگاهی به ساعت کردند و فرمودند: تا زمان صرف شام 20 دقیقه باقی مانده است، امام هر شب رأس ساعت 11 به خواب می رفتند و ساعت سه بامداد از خواب بیدار می شدند حتی یک بار هم به یاد ندارم که پنج دقیقه از ساعت مزبور بگذرد یا لحظاتی به آن مانده باشد که ایشان از بستر خواب برخیزند، زیرا تکلیفی از لحاظ حفاظت به من واگذار شده بود که پشت در اتاقی که امام در آن می خوابیدند، باید بخوابم، اتاقشان رو به حیاط بود و خیالم راحت نبود.(13)
برادری نقل نموده است شبی که بنی صدر متواری شده بود اغلب مسؤولان به این موضوع فکر می کردند که چه باید بکنند امّا امام در ساعت مشخص رختخواب خویش را پهن نمودند و آماده خوابیدن شدند، اطرافیان گفتند: چنین شده است، فرمودند: آنچه باید بشود، خواهد شد. شما تکلیف خود را انجام دهید بقیه اش دست خداست حالا از این که من بخوابم یا نخوابم که کاری نمی توانم انجام دهم، جز این که کارهایی که باید پس از استراحت انجام دهم دچار نقص و کاستی می شود.
دیدگاه امام در مورد تنظیم وقت این بود که وقتی آدمی به برنامه های خود نظم ببخشد مسلماً وجودش نظم می یابد. این موضوع در زندگی امام کاملاً محسوس بود، آن قدر که وقتی امام در پاریس اقامت داشت پلیس ها می گفتند ما حتی ساعت های خود را با رفت و آمد امام تنظیم می کنیم. ساعات شبانه روز امام چنان تقسیم بندی شده بود که اطرافیان قادر بودند بدون این که امام را ببینند، بگویند مشغول چه کاری است. امام ساعت هفت صبح صبحانه می خوردند و تا ساعت نه صبح به کارهای مربوط به مسایل ایران رسیدگی می کردند. از ساعت نه تا ده صبح کارهای شخصی را انجام می دادند. از ده الی دوازده ظهر به مصاحبه ها و ملاقات های خصوصی می پرداختند. از دوازده ظهر تا دو بعد از ظهر به برنامه نماز و نهارشان اختصاص داشت و بعد از آن یک ساعت استراحت می نمودند از ساعت سه الی پنج بعد از ظهر به کارهای مرتبط با انقلاب اسلامی در حد وظایف خودشان از قبیل بررسی اخبار و روزنامه های رسیده مبادرت می نمودند. رسیدگی مجدد به مسایل نهضت اسلامی بعد از نماز مغرب و عشاء تا ساعت نه شب که موقع صرف شام بود، ادامه می یافت. بعد از شام تا ساعت یازده به رادیوهای گوناگون و اخباری که قبلاً ضبط شده بود گوش می دادند تا آن که زمان استراحت و خوابشان فرا می رسید.(14) این نظم دقیق و برنامه ریزی اصولی انسان را به
نظم امام، این حقیقت را ثابت می کند که با اجرای چنین برنامه ای می توان هرگونه تلاش بیهوده، سخن بی جا و فکر بی مورد و اموری را که بعداً موجب ندامت می شود از زندگی حذف نمود. با این شیوه لحظه ای از وقت امام تلف نمی گردید و اگر هم به ظاهر بیکار بودند حتماً مشغول تفکر در مسئله ای بودند، دکتر بروجردی می گوید یک روز جمعه که هوا مساعد بود، ایشان مشغول قدم زدن در حیاط بودند، من و همسرم (دختر امام) روی تختی نشسته بودیم وقتی راهپیمایی امام خاتمه یافت بر آن تخت و در کنار ما قرار گرفتند. معمول بود که بعد از قدم زدن دو استکان چای جلوی امام می گذاشتند، همسرم پرسید که آقا چای بیاورم خدمتتان؟ به ساعت خود نگاه کردند و فرمودند چند ثانیه دیگر باقی مانده است. این قدر زمان را به تصرف در آوردن و از لحظات استفاده کردن واقعاً موجب شگفتی است.(16)
مقام معظم رهبری نقل نموده اند در جلسه ای خدمت امام بودیم، بحث به درازا کشید، در این اثنا ایشان به ساعت خود نگاه کردند و فرمودند زمان قدم زدنم دیرشد!.(17)
حضرت امام در 24 ساعت تنها چهار ساعت می خوابیدند، ساعت یازده شب چراغ اتاقشان خاموش می شد و در ساعت سه بعد از نیمه شب اطرافیان متوجه می شدند که صدای کاغذ از محل اقامت امام می آید. زیرا آخر شب و در ساعتی که تنظیم کرده بودند روزنامه هایی را که برایشان ترجمه نموده بودند و به دلیل کثرت کار در روز موفق به مطالعه آنها نمی شدند، مورد بررسی قرار می دادند.(18)
نظم کارها به عهده امام بود. احدی از یاران، شاگردان، علمای حوزه و یا شهرستان ها در نحوه تفکرات سیاسی ایشان شرکت نداشتند. صدور بیانیه ها، پیام های سیاسی، اطلاعیه های گوناگون از نبوغ فکری، رشحات و رشادت قلم و انسجام اندیشه امام در طول تاریخ حیات فکری و فرهنگی ایشان حکایت دارد. در نخستین روز بعد از ارتحال آیة اللّه بروجردی تصمیم گرفتند به اولین اطلاعیه مندرج در روزنامه اطلاعات در خصوص دخالت زنان در انجمن های ایالتی و ولایتی پاسخ دهند، اواخر سال 1341 هـ.ش قلم به دست گرفتند و اطلاعیه صادر کردند، آن روز با قلم نی و مرکّب اطلاعیه ها و بیانیه ها را برای نخستین بار منظم و با دقت و بدون قلم خوردگی نوشتند و توسط شاگردان به اطراف و اکناف ارسال می کردند. نظرات افراد در چگونگی انتشار آنان هیچ گونه تأثیری نداشت و با شور و مشورت اشخاص تنظیم نمی گردید و این ویژگی از نظم فکری و عملی امام حکایت دارد. به راستی باید امام را در این روزگار قهرمان نظم و دقت و برنامه ریزی نامید. در بین وسایل شخصی امام کمتر چیزی بود که بیش از ساعت مورد علاقه ایشان باشد. یک ساعت کوچک جیبی داشتند که برنامه هایشان را که از پیش تنظیم کرده بودند با آن تطبیق می نمودند و جز در مورد ملاقات های اضطراری و پیش بینی نشده مسؤولان رده بالای کشوری، تغییری در آن نمی دادند.(19)
اغتنام از فرصت ها
ائمه هدی به پیروان خود توصیه نموده اند اوقات خود را تقسیم کنند، بخشی را به دعا و مناجات با خدای خویش اختصاص دهند، قسمتی را برای تأمین معاش و امور شخصی در نظر گیرند و اوقاتی را برای استراحت منظور کنند، امام بصورت ملموس چنین برنامه منظمی را در زندگی داشتند و حتی عبادت، اوراد و اذکارشان با برنامه ریزی بود کاملاً روشن بود که چه وقت باید قرآن تلاوت نمایند، چه موقع دعا بخوانند. آن چنان تقیّد به امور عبادی در سریره ایشان مشاهده می گردید که برای برخی این تصور پیش می آمد شخصی که می خواهد نظامی طاغوتی را که از سوی ابرقدرت ها بصورت همه جانبه حمایت می شد، از بین ببرد و تشکیلات اسلامی را به عنوان نظامی سعادت آفرین برای کلّ جامعه معرفی کند، با این همه موانع، دشواری های سیاسی و مضایق متعدد چگونه می تواند بخش مهمی از وقت خویش را به عبادت، نماز، قرآن و دعا بپردازد. امام از لحظه ها و فرصت هایی که پیش می آمد بهترین استفاده را می کرد و نمی گذاشت این نعمت ناشناخته و غیر قابل برگشت، تباه گردد. در احوال حضرت امام سجاد(ع) آمده است وقتی آرایشگری موی شارب آن حضرت را کوتاه می نمود متوجه شد که لب های مبارک ایشان که به ذکر الهی مشغول بود، مرتب تکان می خورد به نحوی که اصلاح سر و صورت را با اشکال مواجه می سازد. چون آرایشگر از امام خواهش نمود اندکی ذکر نگوید تا وی بتواند کارش را انجام دهد، حضرت خطاب به وی فرمودند: اگر در این لحظاتی که تو می گویی از ذکر خدا غافل بمانم و مرگ مرا درک کند چه ضمانتی می توانی بکنی؟ آری فرصت به سرعت می گذرد و دیگر برای آنها برگشتی و تکراری نمی باشد و خوشبخت کسی است که از آنها نهایت استفاده را بنماید، به همین دلیل رسول اکرم(ص) فرموده اند: از سوی خداوند تبارک و تعالی برای شما در طول زندگیتان نسیم هایی می وزد آنها را دریابید. امام خمینی به این توصیه ها کاملاً عمل می کردند و برای غنیمت شمردن فرصت در اغلب اوقات، در زمانی مشخص به اموری متعدد اشتغال داشتند و اگر چند دقیقه ای فرصت می یافتند، اجازه نمی دادند بیهوده هدر رود. حتی موقعی که خبرنگاران می آمدند تا مصاحبه کنند در همان لحظاتی که مشغول آماده کردن وسایل بودند امام از همان اوقات اندک استفاده می کردند.(20)
به تجربه مشخص گردیده است که آدمی قادر نمی باشد هر وقت دلش خواست، به آرزوهای خود و افکار خویش جامه عمل بپوشاند و لذا معصوم(س) فرموده است: «انّ الامور مرهونة باوقاتها؛ هر کاری امکانات و شرایطی می خواهد که همیشه مهیّا نمی باشدو اگر در موقع مقتضی انجام نگیرد فرصت فانی می گردد و از دست می رود. امام خمینی بر این نکته ناب تأکید وافر داشتند و در بحث های درس مکاسب چندین بار تذکر دادند که اموری چون تحقیق، نگارش، مطالعه، عبادت و کسب فضایل و کمالات معنوی را به فصل سبز جوانی امام هیچ کاری را در وقت خودش به عذری و بهانه ای به تأخیر نمی افکندند و در هر کاری وارد می شدند مثل این که محدوده حیات همین یک ساعت است و بدین نحو در غنیمت شمردن اوقات ساعی بودند. حضرت علی(ع) خطاب به مالک اشتر فرموده اند: کار هر روز را در همان روز انجام بده زیرا اگر برای روز بعد گذاشتی با کار فردا دو کار می شود. امام در هنگام تبعید در ترکیه وقتی فرصتی را بدست می آوردند مشغول نگارش کتاب عمیق و دقیق تحریر الوسیله گردیدند و اگر از آن فرصت استفاده نمی نمودند چنین اثر ارزشمند و گرانبها در اختیار مشتاقان معارف اسلامی قرار نمی گرفت. در نجف اشرف با وجود موانع سیاسی و مشکلات متعدد بحث مفصل و گسترده «بیع» را شروع کردند در حالی که مشکلات آنقدر گسترده و زیاد بود که کمتر کسی حاضر می گردید در چنین شرایط آشفته ای به چنین کار علمی و فکری دست بزند به نحوی که مورد قبول اهل نظر در مجامع علمی واقع شود.(21)
در اوایل بحث ولایت فقیه (در نجف) عده ای به شکل اعتراض به امام ایراد گرفتند که در وضع کنونی شما چه وقت می توانید حکومت اسلامی را تشکیل دهید که مشغول بحث فقهی و تنظیم برنامه اش هستید؟ ایشان فرمودند: نباید در قضایا با این فکر وارد گردید بلکه چنین کار مهم و بزرگی دارای ابعاد و مقدمات فراوانی است ما فعلاً برنامه اش را تنظیم می کنیم؛ اگر موفق هم شدیم خودمان حکومت را پیاده می کنیم در غیر این صورت برنامه منظم و حساب شده ای در اختیار افراد می باشد که وقتی نسل های آینده آمدند دیگر نیازی به اتلاف وقت برای تدوین آن نخواهند داشت.
حتی بیماری و کسالت مانع از این نگردید که امام حساب شده و منظم کارهای خود را پیگیر باشد طی مدتی که ایشان در بیمارستان تحت مداوا و مراقبت های شدید درمانی و پزشکی بودند و برای افزایش خواب امام، داروهای آرامش بخش تجویز می کردند امام به همان وضع قبلی و طبق نهج متداول سابق رأس ساعت دو بعد از نیمه شب از خواب برمی خواستند و جویای وقت تهجّد و اقامه نماز شب می شدند!(22)
یکی از موثقین نقل کرده است امام هنگامی که در تهران بسر می بردند در درس حکیم الهی آیة اللّه میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی شرکت می کردند. این فقیه و حکیم فرزانه در مسجد جمعه تهران نماز مغرب و عشاء را به جماعت اقامه می نمودند اما منظم نمی آمدند، امام چون به طوری جدّی و تحت هر شرایطی به نظم مقیّد بودند در یکی از روزها که مرحوم رفیعی قزوینی با تأخیر آمدند از جای خویش برخاستند و به حاضران گفتند: بیائید با هم به آقا بگوئیم مرتب بیاید، این گونه که نامنظم می آیند وقت بسیاری از مردم ضایع می شود بعد آیة اللّه رفیعی آمدند و نماز را اقامه نمودند. در پایان یک نفر خطاب به ایشان گفت: سید جوانی به مردم گفت باید به آقا تذکر داد سروقت برای نماز در مسجد حاضر شود، آن حکیم وارسته گفت: این فرد که بود؟ در آن حال امام در گوشه ای از مسجد مشغول خواندن نماز بود، آن شخص ایشان را به امام جماعت نشان داد تا نگاه مرحوم رفیعی به امام افتاد، اظهار داشت: ایشان حاج آقا روح اللّه خمینی هستند، مرد بسیار فاضل، پرهیزگار، زاهد، منظم و مهذّب می باشند. اگر یک وقت آمدن من با تأخیر مواجه شد، از او بخواهید به جای من امام جماعت شما باشد، حق با اوست.(23)
امام سیزده یا چهارده سال در نجف اقامت داشتند. در این ایام جز شب هایی که احیاناً بیمار بودند و یا برخی اوقات که به کربلا مشرف می شدند، دو و نیم ساعت بعد از غروب به بیرونی منزل تشریف می آوردند و لحظه ای دیرتر یا زودتر نمی آمدند. حدود سی دقیقه در آن جا با علما، طلاب و برخی مراجعین عادی ملاقات ها و دیدارهایی داشتند و پس از آن به حرم مطهّر حضرت علی (ع) مشرف می گردیدند. این برنامه کاملاً منظم، مداوم و تغییرناپذیر بود، بعد از زیارت و انجام مستحبات چهار ساعت از غروب گذشته به منزل باز می گشتند. یکی از طلبه های نجف گفته است عزیمت امام به حرم علی(ع) به قدری منظم است که ما می توانیم ساعتمان را با حرکت ایشان تنظیم کنیم.(24) حجة الاسلام و المسلمین ایروانی گفته است: در یکی از سفرهای خود به عراق در صحن مقدس امیرمؤمنان علی(ع) با عده ای از اهل فضل نشسته و مشغول گفتگو بودیم، موقع ترک آنجا، آنان نگاهی به ساعت خود و ساعت صحن مطهر کردند و متوجه اختلاف آنها شدند و در این باره بحثی پیش آمد، در این حال امام خمینی وارد صحن گردیدند. یکی از اساتید نجف با مشاهده ایشان به حاضرین گفت: حالا می توانید ساعت های خود را تنظیم کنید زیرا امام طی مدتی که در نجف مقیم اند بدون لحظه ای تأخیر رأس ساعت دو و سی دقیقه پا به صحن مطهر می گذارند.(25)
فردی که مأمور رسیدگی به امور مالی دفتر امام بود، خاطرنشان کرده است در طول ده سالی که آقا در جماران تشریف داشتند، هر روز رأس ساعت مقرّر، آماده پذیرفتن ما بودند. چنانچه به خاطر نامساعد بودن شرایط در موقع مشخص به حضورشان نمی رسیدیم، امام زنگ اتاق را به صدا در می آوردند و ما را فرا می خواندند.
در ملاقات های عمومی گاهی بعد از آماده شدن ایشان، برای به حد نصاب رسیدن ملاقات کنندگان نیاز به سه دقیقه انتظار بود که وقتی به ده دقیقه می رسید امام نسبت به نامنظم بودن برنامه های ملاقات لب به اعتراض می گشودند و می فرمودند: چرا قبل از فراهم ساختن مقدمات ملاقات مرا به محل مزبور فرا می خوانید؟ اگر در ملاقات های خویشاوندان و آشنایان، حاضران در زمان معین از جای برنمی خاستند و وقت بیشتری را می گرفتند، با اعتراض امام مواجه می شدند.(26)
اندیشه منسجم
امام بر این باور بود که وقتی اندیشه انسان نظم گرفت و در زندگی فردی و اجتماعی برنامه ریزی داشت از آن نظم فکری الهی هم برخوردار می گردد، در این صورت لغزش و خطاهایش کاهش می یابد و آدمی در مرحله ای قرار می گیرد که جز برای پیاده کردن اوامر الهی و کسب رضایت حضرت پروردگار به چیز دیگر فکر نخواهد کرد.
از جلوه های نظم امام این بود که با وجود تبحّر در علوم عقلی و نقلی، به هیچ عنوان عرصه های این دانش ها را با یکدیگر ممزوج نمی نمود. هنگامی که حکمت تدریس می نمود گویی بزرگترین و برجسته ترین فیلسوف در حال فیض رسانی است و چون در موضوع عرفان پرتو افشانی می کرد والاترین عارف در حوزه نظر و عمل به شمار می رفت. وفتی به مباحث فقهی و اصولی می رسید چنان بر روح، اراده و افق فکری احاطه داشت و زمام اندیشه اش در اختیار خودش بود که گویی وارد بازار و زندگی مردم شده است و احکام فقهی و موازین شرعی را بدون هیچ گونه وابستگی به حکمت و عرفان و دانش تفسیر بیان می کرد در حقیقت اگرچه امام در علوم گوناگون صاحب نظر بود اما این معارف نتوانستند روح بلند ایشان را تحت الشعاع خود قرار دهند و آن روح قدسی بر تمامی دانش ها اشراف داشت و آنها را در موقع مقتضی بکار می گرفت. امام ضمن آن که در تدریس و تبیین مباحث علمی جدّیت و قاطعیت داشت تفریح و اوقات فراغت را برای جویندگان دانش ضروری می دانستند و چون کسی را در روز تعطیل مشغول کار می دیدند به وی می فرمودند: به جایی نمی رسی! زیرا وقت تفریح باید استراحت کرد و می افزودند تا به حال نه یک ساعت از تفریح را برای درسم گذاشته ام و نه ساعتی از وقت درسم را صرف تفریح کرده ام هر کاری وقت مختص خودش را دارد. هر زمانی باید به امور متناسب پرداخت اگر اوقات استراحت نداشته باشید، قادر نخواهید بود تحصیل کنید و به مدارج عالی برسید.(27)
مشهور است که امام در دوران طلبگی منظم و به موقع در جلسات درس استادانشان حاضر می شده اند مرحوم آیة اللّه شاه آبادی(استاد عرفان امام) گفته بود: روح اللّه واقعاً روح اللّه است. نشد یک روز ببینم که بعد از بسم اللّه درس حاضر باشد بلکه همیشه قبل از شروع درس حضور داشته اند.(28)
مکرّر اتفاق می افتاد که قبل از آن که امام برای درس تشریف ببرند افرادی از نزدیکان و خویشاوندان خدمتشان بودند، در این مواقع تا آخرین لحظات با کتاب سرو کار داشتند و چون وقت درس فرا می رسید با سرعت عازم محل تدریس می شدند. درس امام در قم رأس ساعت 8 صبح آغاز می گشت. آن قدر در مورد شروع درس حساسیت داشتند که اگر کسی می خواست در راه با معظم له گفتگو کند نمی توانست ایشان را متوقف سازد تا دیرتر به مقصد برسند، همانگونه که قدم برمی داشتند پاسخ سؤالات را می دادند. شاگردان هم از استاد آموخته بودند که در مسیر تا رسیدن به محل درس، اوقات را به بحث در موضوع مورد نظر بپردازند.(29)
حجة الاسلام و المسلمین سید عبدالمجید ایروانی یادآور شده است زمانی که در مسجد سلماسی قم در درس امام حاضر می شدیم کمتر اتفاق می افتاد که من زودتر از امام به کلاس درس برسم، غالب اوقات من و دیگر طلبه ها وقتی به مسجد می رفتیم می دیدیم امام قبل از همه آمده اند و روی منبر و سجاده نشسته و آماده گفتن درس هستند. ایشان از این که برخی شاگردان پس از شروع درس می آمدند خیلی ناراحت می شدند.(30) آیة اللّه بنی فضل نیز، گفته است امام از این دیر آمدن ها گلایه داشتند و می فرمودند آدم یک درس در روز بخواند ولی خوب مقید باشد در آغاز درس، حاضر باشد.(31)
روزی امام فرمودند: به کسی نگفته و نمی گویم به درس من بیاید ولی اگر می آید باید منظم باشد. اگر وقت شناس و اهل برنامه ریزی باشید با احتساب فاصله منزل تا اینجا طوری حرکت می کنید که تمامتان جلو ورودی مسجد سلماسی با هم برسید.(32) حتی یک روز وقتی متوجه شدند عده ای حین تدریس وارد می شوند قدری درباره نظم صحبت کردند و توصیه نمودند در کارهای خود منظم باشید.(33) یکی از شاگردان امام یادآور شده است در مدت چهار سال و نیم یک دوره اصول را نزد امام آموختم. در این مدت تنها دو روز تعطیلی دیدم، به غیر از اعیاد، ایام سوگواری و یا جمعه ها که معمولاً تعطیل می باشد. برخی دوستان می گفتند ما ساعت هایمان را با شروع درس ایشان منظم می کنیم.(34)
انضباط در پژوهش
نظم و برنامه ریزی بیشتر در تلاش های علمی و خصوصاً نگارش ایشان تجلّی کرده و موجب احاطه کامل امام در معلومات و زمینه ساز پرمحتوایی و بصیرت ژرف ایشان گردیده است و الّا چه بسیارند افرادی که سالیان متمادی در کسب معرفت می کوشند ولی چون مطالعه ای نامنظم و پراکنده دارند در هیچ کدام از جنبه های علمی صاحب نظر نمی باشند ولی امام در نخستین گام در مسیر علم و هرکار دیگری، آغاز و انجام و سایر اهداف را از قبل تعیین نموده و بدون افراط یا تفریط و یا سردرگمی در آن جهت گام برداشته اند. ایشان اولویت را در بحث علمی و تحقیقی به فقاهت و سپس علوم دیگر داده اند. نظم و برنامه ریزی حاکم بر زندگی علمی و فرهنگی امام در موارد ذیل ملموس بود:
1ـ انضباط در مورد تعیین، شناسایی و انتخاب استادان و مربیان.
2ـ انضباط در انتخاب اوقات فراگیری علم، ساعات مطالعه و مباحثه.
3ـ انضباط در انتخاب هم دوره ها و هم افق ها برای مباحثه، مبادله دروس و نظریات.
4ـ نظم و هماهنگی در تعیین حدود و ظرفیت طبیعی فکری، روحی و بدنی بدون فشار افراطی.(35)
اگر فردی دفتری برمی داشت و با امام
فعالیت های علمی و آموزشی امام در خانه برنامه ریزی شده بود، ساعتی را به مطالعه کتاب ها و متن هایی که خواندن آنها برای تدریس ضرورت داشت اختصاص می دادند، ساعاتی را برای کتاب ها، نوآوری ها و مطالب جدیدی که بدستشان می رسید در نظر گرفته بودند و اوقاتی را به مطالعه عادی می پرداختند.(37) بعد از ماجرای تأسف بار شهادت آیة اللّه سید مصطفی خمینی، امام به خانه برگشت. آن وقت زمانی بود که باید مطالعه خاص خود را می نمودند، مرحوم حاج احمد آقا می گوید: من می دانستم که امام تا چه صفحه ای از کتابی را که در آن ساعت مشغول مطالعه بودند، خوانده اند، روز قبل از شهادت برادرم دیده بودم، وقتی آقا از سرمزار برگشتند به اندازه روزهای عادی آن کتاب را مطالعه کردند و به کار دیگری پرداختند یعنی حتی چنین مصیبت بزرگ و اندوه باری نظم و برنامه ریزی امام را برهم نزد.(38)
قبل از حادثه فیضیه در قم اعلامیه هایی به در و دیوار زده بودند که محتوای آن ها وهن انگیز بود و گویا در برخی از آنها امام را آماج ناسزا قرار داده بودند آیة اللّه طاهری خرم آبادی می گوید وقتی خدمت امام رسیدم مشاهده کردم جهت تدریس مشغول مطالعه هستند. این که در چنین اوضاع و احوال آشفته ای که همه ما را ناراحت کرده بود چگونه امام برنامه عادی خود را قطع نمی کنند و کتابی را مطالعه می کردند تا مضامین آن را در جلسه درس بحث کرده و مورد انتقاد قرار دهند، برای من بسیار شگفت انگیز بود.(39)
امام برای آگاهی از اوضاع سیاسی اجتماعی ایران و دیگر کشورها از تمام منابع و طرق موجود و ممکن استفاده می کرد به گونه ای که در حد ممکن از همه مسایل مطلع گردند و این اطلاعات از کانال های متعدد باشد در این برنامه نیز نظم و دقت در استفاده از فرصت های زندگی به نحو احسن قابل مشاهده بود و امام با برنامه ریزی ویژه ای می کوشیدند از تمام رخدادهای جهان اسلام و امت اسلامی با خبر باشند و با بررسی اطلاعات موجود به تجزیه و تحلیل و ارزیابی آنها بپردازند.(40)
با وجود کثرت کارها، تعداد زیاد گزارش ها و آمارها نشانه ای از شلوغی و تراکم کاری بر جای مانده در زندگی امام قابل مشاهده نبود، چیزی گم شدنی نبود. لباس، کتاب، قلم، رادیو، وسایل شخصی و... هر کدام در جای معین قرار داشتند. اگر در لابلای آنها امانتی دیده می شد که باید به صاحب آن یا مسؤول مربوطه مسترد گردد در اولین فرصت و بدون فوت وقت نسبت به انجام آن اقدام می نمودند.(41)
نظم و ترتیب در نگارش
همانگونه که امام به هنگام تدریس مطالب را خیلی عالی دسته بندی و مرتب می نمودند و همین ویژگی در بهتر و زودتر فهمیدن و درک نکات درسی و آموزشی بسیار اثر داشت، در نوشته های ایشان این شیوه دیده می شد.
افتتاح، اختتام، نظم منطقی مطالب، توالی موضوعات اصولی و حساب شده بود. نوشته های امام به قدری خوش خط، منظم و بادقت و علاقه تهیه و تنظیم شده که توجه هر بیننده با ذوق و مشتاقی را به سوی خود جلب می کند از جمله حاشیه بر وسیله است که به خط مبارک نوشته اند و در جلد بسیار جالبی به صورت کتاب تمیزی در دسترس می باشد مکاسب محرّمه را در دو جلد با خطی زیبا و رعایت دقیق فاصله بین سطور، کاغذ و جلد پاکیزه ای نوشته اند. جلد اول اصول نیز توسط ایشان به رشته نگارش درآمده است. این دقت و ظرافت معلول همان نظم و ترتیب و بهره گیری از فرصت هاست، این ها نوشته های امام است که در قم مرقوم فرموده اند آثاری که در نجف تألیف نموده اند با همان نظم و انسجام و حتی توجّه در انتخاب کیفیّت دفتر و کاغذ مرقوم نموده اند که به طبع رسیده است. از برکات نظم و برنامه ریزی امام در تحقیق این است که بعد از رحلت آیة اللّه بروجردی تنها مرجعی که هم حاشیه بر عروة الوثقی و هم حاشیه بر وسیلة النجاة داشت، ایشان بودند.(42) اگر کسی آثار امام را با عمر با برکت ایشان تقسیم کند به خوبی می فهمد که چگونه از ساعات و بلکه دقایق زندگی استفاده کرده و بهره وافی برده اند در صورتی که ایشان خیلی اهل قلم نبوده اند و در این زمینه احتیاط می کرده اند.(43) وصیت نامه مهم، جامع و مفصل امام و این همه قصاید، غزلیات و نامه های عرفانی که در سال های اخیر منتشر شده است مربوط به ماههای واپسین زندگی آن بزرگوار می باشد، یعنی اوقاتی که افراد بر فرض برخورداری از سلامتی کامل، حوصله و توان نگارش را ندارند چه رسد به انسانی که چندین بار دچار نارسایی قلبی شده و برخی اندام هایش درست کار نمی کند و تحت مراقبت های ویژه طبی، پرهیز غذایی، آزمایش های گوناگون طبی و خوردن روزانه چندین دارو، به سر می برد.(44)
در هیچ جای جهان متداول نیست که رهبر و رئیس کشوری، شخصاً مطالب خود را بنویسد و معمولاً مطالب مورد نیاز او را کارشناسان، متخصصان، مشاوران و دستیاران تهیه کرده و برایش می برند ولی امام تمامی مندرجات را خود شخصاً مرقوم می فرمودند. گاهی اوقات برخی کلمات را خط زده و بالایش نوشته اند و یا بعضی عبارات را که بعداً به ذهنشان رسیده و بایستی اضافه کنند و مثلاً در متن جا نبوده در حاشیه نوشته اند.
رعایت نظافت و بهداشت شخصی
امام از نظر زیستی، بدنی و روحی مراقب سلامتی خویش بودند و فعالیتی را که مناسب وضع مزاجی و موقعیت سنّیشان بود، انجام می دادند، وقتی می خواستند از زمین برخیزند همیشه دست چپ را بر روی زمین می نهادند و چون می خواستند برای تدریس بالای منبر بروند ابتدا پای راست را
از سنین نوجوانی امام در رعایت نظافت ضرب المثل دوستان بودند، موقع بارندگی که کوچه گلی بود به طوری که گاهی تا زانوی افراد هنگام عبور و مرور گل آلود می شد به قدری امام آرام داخل کوچه ها حرکت می نمودند که کمتر لباسشان گل آلود می شد و اگر هم لکّه گلی پشت عبایشان بود، عبا را در اتاق جلوی بخاری می نهادند و خشک که می شد آن را با دم قاشق پاک می کردند. در همین روزهای آخر که در بیمارستان بر اثر برخی داروها لکه های زرد بر لباسشان مشاهده می گردید، با اشاره به پرستاران لکّه ها را نشان دادند که بلافاصله پیراهن امام را عوض کردند.(46)
امام مدام و در هر شرایطی مایل بودند صورتی آراسته و سیمایی تمیز داشته باشند. در نجف وقتی می خواستند به حرم مشرف شوند بر کفش های خود دستمال می کشیدند، جلو آینه رفته محاسن خود را شانه می زدند، سپس عطر استعمال می کردند، هنگامی که از کوچه ای عبور می کردند رایحه عطر امام در آن مسیر مشام ها را نوازش می داد، دختر امام می گوید وقتی وارد اتاق آقا می شدیم، فضای آن معطر بود، همه نوع عطری مصرف می نمودند وقتی به حمام می رفتند، لباس خود را عوض می کردند و چون آن را می آوردند تا شسته شود بوی گل می داد. در نجف وقتی از مسجد یا بارگاه مطهر باز می گشتند و به دلیل گرمی شدید هوا خیس عرق می شدند لباس خود را تعویض می کردند هنگام مشرف شدن به حرم خود را معطّر می ساختند.(47)
هر صبح جمعه بعد از گوش دادن خلاصه اخبار ساعت هشت بامداد، امام آماده استحمام بوده و راهی حمام می شدند و در این ساعت مجالی برای شنیدن مطلبی یا امضاء نمودن چیزی نمی گذاشتند زیرا بلافاصله مشغول باز نمودن تکمه های خود می شدند و در همان حال برمی خاستند. استحمام امام متجاوز از یک ساعت طول می کشید لباسشان ضمن سادگی و پاکیزگی تمیز بود و در جوراب های ایشان اثری از سیاهی و بوی عرق دیده نمی شد با این که تمام محیط زندگی و فرش های ساده امام نظیف بود ولی همواره با دمپایی روی فرش راه می رفتند، محل زندگی امام از شدت نظافت می درخشید و فضای پرطراوتش از بوی دل انگیز عطرهای متعدد خوشبو بود، در عین حال نمونه کامل ساده زیستی، قناعت و صرفه جویی در استفاده از امکانات زندگی در سیره امام مشاهده می شد.(48)
در سال هایی که امام در قم بسر می بردند یک عبای مشکی رشتی داشتند که در تابستان و زمستان می پوشیدند ولی خیلی خوب از آن مراقبت می کردند. لباس امام از جهت جنس و کیفیت زیاد خوب نبود و مواظب بودند برای تهیه آن وجوهات کمتری مصرف شود ولی از نظر نظافت و پاکیزگی در اوج بود.(49)
یکی از پزشکان گفته است برای انجام خدمات درمانی خدمت امام رسیدم. مشغول کار بودم که قطعه ای پارچه ای را مشاهده کردم که خیلی منظم و مرتب تا شده و در مجاورت ایشان قرار داشت. نخست نفهمیدم چیست و تنها وقتی آقا داشتند جوراب خود را پا می کردند متوجه گردیدم آن پارچه تمیز جوراب امام است که یکی از لگنه های آن وصله خورده بود اما نظافت و پاکیزگی فوق العاده ای داشت.
اگر می خواستند غذایی جلوی امام بگذارند باید ظاهری آراسته داشته باشد و اگر این گونه نبود از خوردن آن اکراه داشتند. فردی گفته است روزی با برخی از دوستان که بعضی با همسرانشان بودند خدمت امام رفتم مشاهده کردیم امام مشغول جارو نمودن اتاق خود هستند. همسر یکی از آشنایان جلو رفت و گفت اجازه دهید تا اتاقتان را جارو کنم، ایشان فرمودند: هر کسی موظف است محل کار خویش را شخصاً تمییز کند.(50)
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
 سپاس شده توسط
#12
سلام
دوستاني ك از بلندي پست بالا ترسيدين و عطاشو ب لقاش بخشيدين..4fvfcja

لطفا صبر كنين..
كمي وقت بذارين و حتي تو دو س نوبت بخونين مطلب بالا رو..
در هر صورت حتما بخونين!!303


در پناه خدا..
ياعلي.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

#13
حضرت علی (ع) : تخففو تلحقو ، سبک بال باشید میرسید . تعادل و خودشناسی هم خیلی توی گرفتن تصمیم مهمه ، نمیشه هر تصمیم ایده آل گرایانه ای گرفت ، باور و انگیزه وقتی به کار میرند که شما با تمام منطقتون مطمئنین تصمیم درستی گرفته این ولی درست نمیتونین اجراش کنین ، اینه که برای اجرای بهتر باور رو تقویت میکنین ،




پس مرحله ی قبل از گرفتن تصمیم رو هم دقت کنین ، چون 70 یا 80 درصد شدن ، و رسیدن و اجرای برنامه ها برمیگرده فقط و فقط به یه انتظار متعادل و شناخت درست از خود .



تعادل و حفظش از خود ایدهآل گرایی سخت تره ! شما یه جورهایی باید بخاطر زمان بندی و حفظ تعادل جلوی خیلی از هوس ها و عشق هاتون رو بگیرین ، یعنی سعی کنین مدیریتش کنین ،

مثلا روزی ک من تصمیم گرفتم حتما حتما 4 ساعت بخونم ، فرض کنین به هر قیمتی تونستم تا دیر وقت بخونمش ، ولی فردام چی ؟ این تصمیم یه جورایی نوعی عصبیت و باید گرایی داره همین طور باعث میشه از تعادل و تنظیم خوابم بهم بریزم ، بجاش فردا تا 10 صبح خواب باشم ، اینطور نمیشه ،

همینطور شما گذشته تون رو باید خوب مطالعه کنین ، شاید شده برای یه روز یا دوروز استثنا یا شب امتحان تونسته باشین 2 بخوابین و5 پاشین (مثلا ) ولی مداومش رو من مثلا درباره خودم میدونم که اگه تا دیر وقت بیدار موندم ، نماز صبحم با خداست ! و معلوم نیست سحر پاشم ،


اینه که اول شما یه تصمیم خوب میگیرین ، طبق شناخت درست از خودتون ،
باید نیاز ها و اولیت ها رو مشخص کنین ،


خیلی نیاز ها تضاد دارن ،

شما هم نیاز دارین درس بخونین ، دوست دارین برنامه درسیتون کامل باشه ، هم نیاز دارین شب زود بخوابین ، هم نیاز دارین روزی مثلا چند دیقه بیایین کانون ، هم نیاز دارین فلان و فلان کار ها رو هم بکنین ،

وقتی وقت برنامه ریزی میشه ، شما میگین من که انقدر وقت ندارم ،

2 حالت تصمیم میگیرین : یا به هر قیمیتی شده باید همه اش رو بکنین ،
یا این که اولیوت بندی کنین !


وقتی اولویت بندی میکنین ، میبینی ، ای بابا اگه بخواییم توی اولویت اول من فقط درس بخونم و کاملش کنم ، از طرفی شب هم راس 10 مثلا بخوابم ، از کانونم زده میشم ، یا به برنامه های اضافی که حس میکنم باید انجام بدم نمی رسم ،


یعنی این تضاد ها دائم توی ذهنتون میاد ،

برای فرار از این کار سعی میکنین بگین تا آخر شب همه رو انجام میدم ، شاید یه روز و دو روز ولی روز سوم میبینین که نشد ،

و نشد .


بله . مدیریت تضاد ها و حفظ تعادل کار سختی هست ،

تصمیمات و این متن باور رو برای کارهایی مینویسین که میدونین حتی اگه تمام روز وقت داشته باشین هیچ ذوق و انگیزه کافی نمییابین ، اون ها در اوویت هستند ، یا اینکه کلا میبینین که اهمیت فکریتون و انگیزتون برای یه کاری کم شده ، مثلا درس براتون بی اهمیت شده ، میرین و تقویت میکنین ، ویا مثلا برای ترک . تصمیمات مهم زندگی که حفظ حالت هستن ،


ولی برای بردن توی برنامه و انتظار پیدا کردن مطالبی که بالا گفتم واقعا پیش نیازه .


اینه که میگم برای کارها دنبال حس پذیرش و راحتی باشین ، مته به خشخاش ، یا درگیر شدن با نشدن ها و کمبودها ، یکم راحت گرفتن ، یکم سبک پیش رفتن ، یکم نفس رو با ذوق های شخصی آرم کردن ، بیشتر هنر مندی میخواد تا زورو تعادل ، تعادل ، تعادل clappingیعنی » اولویت بندی کنین ، خیلی سخت نگیرین ، سعی کنین به همه چیز هایی که توی روز دوست دارین که توی برنامه باشه ، کم و زیاد برسین انتظار رو نمیتونین کم کنین ، انقدر کم که به تعادل برسه ، من هم دوست داریم این روز های امتحان شب که از سر کار میادم 4 ساعت بخونم ، اراده اش رو هم دارم ، ولی بعدش چی ؟ بقیه جوانبم چی ؟ میترسم که ذکر رو قطع کنم یا روحیه ام رو بش نرسم ..بسته به ضروریتش شاید یه روز ، دو روز بزنم ،
ولی اگه بخوام از بعضی از نیاز هام به مدت چند روزی زده بشم ، بخدا کم میارم ،توی همه چیم کم میارم ، هم توی ترک هم توی درس .
.

توجه به نیاز ها ،
و اولویت بندی ،




.
متعادل کردن برنامه ریزی و انتظارات و تصمیمات من از خودم این چیز هایی که من توی بحث سبک زندگی میکردم ، نیاز محوری ، اولویت بندی و ..




.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
 سپاس شده توسط
#14
سلام بچه ها . این تاپیک واقعا فوق العاده است و می تونه در برنامه ربزی خیلی راه گشا باشه.




التماس دعا



یا علی مدد


317317317317317317317317317317317317317317317317317317317317317Khansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
 سپاس شده توسط
#15
(1392 ارديبهشت 28، 18:13)مجتبی نوشته است: یه مطلب جالب از "سیدّ عباس موسوی مطلق "  در مورد برنامه ریزی : 




کتاب "فیض حضور " مال ایشونه حتما بخونینش : 

ببینید اگر نیاز می بود خدای حکیم ۳۶۵ روز سال را می کرد مثلاً ۵۶۵ روز که همه به کارهایشان برسند یا ۲۴ ساعت شبانه روز را می کرد ۶۴ ساعت. ولی این اتفاق نیفتاده و معنی اش این است که در همین زمان موجود می توان به نحو احسن به تمام امور رسیدگی کرد. این مسأله بر می گردد به اینکه هر کسی باید برای اوقات خودش برنامه ریزی درست داشته باشد. مثلا در مورد خواب. خواب کمتر از شش ساعت در دوران جوانی ضرر دارد و بیشتر از هشت ساعت هم خطر دارد. خب اکثر اوقات در طول روز انسان آنقدر فعالیت می کند که دیگر موقع خواب واقعاً به قدری خسته است که تا سرش را روی بالشت می گذارد از هوش می رود اما گاهی هم باید از همین خواب صرفنظر کرد. شاید جای گفتن نباشد اما برای بنده پیش آمده که ۵ شبانه روز پلک روی هم نگذاشته ام و در حالت کلی سعی کرده ام خواب را به حداقل برسانم. با این حال خدا شاهد است که بازهم شرمنده خدا هستم که نمی توانم از وقتم به طور کامل استفاده کنم. ولی در نهایت آنچه اهمیت دارد برنامه ریزی است و اینکه هرکاری را که مشغول به آن هستیم به درستی و کامل انجام دهیم.
...............


و مولوی در کتاب " فیه ما فیه "  در مورد برنامه ریزی میگه : 


اوراد طالبان آن باشد که به اجتهاد و بندگی مشغول شوند ، زمان را قسمت کرده باشند در هر کاری ، تا آن زمان موکول شود ایشان را ، همچنان رقیبی به حکم عادت و او را به آن کار کشد ، مثلا چون بامداد برخیزد ، آن ساعت به عبادت اولاتر است و صافی تر و به آن عادت میکند . 


4fvfcja 53  منظور مولوی این هست که اول مشخص کنید بهترین زمان ها برای درس خوندن ، خوابیدن و دعا و مناجات و. . و بهترین ساعت ها برای تفریح و استراحت و وقت های نماز و ناهار  چه ساعت هایی هست ، 


بعد سعی کنین به اون ساعت ها همیشه عادت کنین ، مثلا ساعت های درس خوندنتون یا خوابتون معمولا ساعات خاصی باشه ، 


در این صورت ساعت موکل شما میشه ، این جمل که مولوی میگه :  تا آن زمان موکول شود ایشان را ، غیر عادت در عرفان اسلامی  داریم چیز هایی غیر از عادت کردن که موکل ما توی کار ها میشن ، 


و همین طور که این دنیا منظم تر باشه سرجاشه و بهتر بازدهی داره ، رفت و اومد موکل ها هم همینطوره با نظم بهتره ، موکل میتونه خیلی چیز ها باشه ، مثل فرشته ، جن ، انسان ، آرزو ، خیال ، حتی قطره های بارون ، یا هر اسبابی که از طرف خدا بیاد برای جهت دادن به هدفو انگیزه شما برای کار 


همین طور اصطلاح دیگه ای هم هست به نام "طی الزمان " شبیه "طی الارض" هست ، یعنی زمان کش میاد ، وقتی اینطور میشه که شما به کاری عادت میکنین سر ساعت خاصی ، این طی الزمان بخصوص وقت های سحر و مناجات من توی زندگی نامه عرفا دیدم ، ولی بطور نسبی کم و زیادش شاید شما تجربه اش رو هم داشتین ، که زمان کش اومده براتون ! 4fvfcja




نتیجه گیری : کارهاتون رو منظم کنین و سر ساعات خاص . 


خیلی ماورا شدیم ! 4fvfcja 
..........................................................................................
..............................................................................................
اولویت بندی هم خوبه و لی اگه نظم رو بهم بزنه نه ، مثلا اولویت هایی که خواب رو پس و پیش کنن یا بیان توی ساعاتی که بشون عادت نداریم ، برای حل این مشکل من پیشنهاد میدم سعی کنین برای اکثر کارها زمان بندی داشته باشین ، 

ولی برای کار های خیلی خیلی مهم اولویت بندی کنین ، اولویت بندی که مجبور باشین در اولین فرصت انجامش بدین ، اون میتونه مثلا وقتیباشه که شما به نماز نرسیدین ، یا حتی ساعت خوابی باشه که ازش گذشتین ، یا ذکری باشه که نگفتین ، ولی بخوایین همه چیز و همه موراد رو اولویت بندی کنین ، خیلی جالب نمیشه ، یعنی توی روز نظم کاریتون یکم یا خیلی بهم میخوره . و یا ملاک و معیاری برای پیش بینی آینده ندارین 


راهش برنامه ریزی و ساعتاسعت بندی متعادل هست ، و این نوع برنامه ریزی درست ، وقتی اجرا شدنی میشه که شما عملکرد خودتون رو بدونین و خودتون رو خوب بشناسین ، و انتظاراتتون رو هم متعادل کنین ، و سعی نکنین بخوایین نامحدود همه چیز رو ببینین یا اختیاراتتون رو نامحدود بدونین ، بلکه به مقتضیات زمان کار کنین  ، 


بعد سعی کنین برای بهتر عمل کردن برنامه و اجرای برنامه ، ببینین ه کارهایی میشه کرد ، یعنی چطر میشه یه برنامه ریزی ساعتی بهینه و درست انجام داد طوری که آدم مطمئن باشه کارهای مهمش رو هم میتونه انجام بده . 

و خلاصه ترکیبی از هردو . 

.
......
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان