عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

نمیفهمم
چرا ادمی که دوسال از دیدنش میگذره باید هرشب تو خوابت باشه و عذابت بده؟؟؟
نامردی نیست؟؟
بودنش یه دردو نبودنش و هزاردرده.....
نمیدونم شایدم وقتی که باید حرف میزدم مغرورانه سکوت کردم
ادم دلش که گیر باشه همیشه براش همه چیز دلگیره
مثه لباسی که به قلاب گیر کرده و وقتی میخوای بکشیش پاره میشه
ولی من خودمم نمیدونم از 23 اذر 1395  چه مرگم شده Hanghead  شایدم بند دلم پاره شده Hanghead
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
 سپاس شده توسط
(1398 اسفند 15، 12:52)شادن نوشته است: دیگه چیزی آرومم نمیکنه
خیلی اذیتم میکنه همش کنترلم میکنه سوظن شدید داره امر و نهی میکنه دنیاش تاریکه از عالم و ادم ایراد میگیره حوصله کسی رو نداره برا هر راه حلی ی مشکل میتراشه
دارم دیووونه میشم و راه فراری ندارم

الا بذکر الله تطمئن القلوب
دعا میکنم
فرد موردنظر حال دلش آروم بشه تا شما را کمتر اذیت کنه و شما هم حال دلت خوب بشه 63
 سپاس شده توسط
(1398 اسفند 15، 14:21)Aurora نوشته است: نمیفهمم
چرا ادمی که دوسال از دیدنش میگذره باید هرشب تو خوابت باشه و عذابت بده؟؟؟
نامردی نیست؟؟
بودنش یه دردو نبودنش و هزاردرده.....
نمیدونم شایدم وقتی که باید حرف میزدم مغرورانه سکوت کردم
ادم دلش که گیر باشه همیشه براش همه چیز دلگیره
مثه لباسی که به قلاب گیر کرده و وقتی میخوای بکشیش پاره میشه
ولی من خودمم نمیدونم از 23 اذر 1395  چه مرگم شده Hanghead  شایدم بند دلم پاره شده Hanghead

Khansariha (45)
 سپاس شده توسط
دقیقا یک سال پیش را یادمه
یک سال پیش تو یک هم چین روزی از ته ته ته قلب و وجودم از خدا خواستم کمکم کنه خ.ا ترک کنم 
الان یک سال گذشته
یا خدا صدامو نشنیده
یا من بی عرزه بودم که با کمکای خدا نتونستم
حتی تا چند ساعت قبل از شکستمم
آرزوی پاکی داشتم
دیگه حوصله ندارم ببینم چند سال آرزوی پاکی داشتم
فقط میدونم همه عمرم داره به پای هدفی میسوزه که شاید من بی عرزه هیچ وقت بهش نرسم
نمیدونم خدا شما هم نتیجه براتون مهمه یا تلاشی مه میشه
آخرش قراره به چی امتیاز بدین
کاش اینو میفهمیدم
 سپاس شده توسط
(1398 اسفند 15، 14:40)123Sanaz123 نوشته است:
(1398 اسفند 15، 14:21)Aurora نوشته است: نمیفهمم
چرا ادمی که دوسال از دیدنش میگذره باید هرشب تو خوابت باشه و عذابت بده؟؟؟
نامردی نیست؟؟
بودنش یه دردو نبودنش و هزاردرده.....
نمیدونم شایدم وقتی که باید حرف میزدم مغرورانه سکوت کردم
ادم دلش که گیر باشه همیشه براش همه چیز دلگیره
مثه لباسی که به قلاب گیر کرده و وقتی میخوای بکشیش پاره میشه
ولی من خودمم نمیدونم از 23 اذر 1395  چه مرگم شده Hanghead  شایدم بند دلم پاره شده Hanghead

Khansariha (45)

(1398 اسفند 18، 6:29)123Sanaz123 نوشته است: دقیقا یک سال پیش را یادمه
یک سال پیش تو یک هم چین روزی از ته ته ته قلب و وجودم از خدا خواستم کمکم کنه خ.ا ترک کنم 
الان یک سال گذشته
یا خدا صدامو نشنیده
یا من بی عرزه بودم که با کمکای خدا نتونستم
حتی تا چند ساعت قبل از شکستمم
آرزوی پاکی داشتم
دیگه حوصله ندارم ببینم چند سال آرزوی پاکی داشتم
فقط میدونم همه عمرم داره به پای هدفی میسوزه که شاید من بی عرزه هیچ وقت بهش نرسم
نمیدونم خدا شما هم نتیجه براتون مهمه یا تلاشی مه میشه
آخرش قراره به چی امتیاز بدین
کاش اینو میفهمیدم
میدونید ساناز خانم شاید خدا میخواد سرد و گرم روزگارو بهمون نشون بده شایدم هزاران بار این موقعیتا برامون تکرار شده باشن ولی یه چیزی هست ک ما هنوز یاد نگرفتیم مثل یه پازل میمونه تا یاد نگیری هر چیزیو سر جای خودش بزاری عمرا درست بشو نیست
مثلا خیلی هامون بعد شکست ناامید میشیم این نا امیدی ممکنه تو خیلی از جلوه های دیگه زندگی بروز کنه مثلا درس کار و هرچیز دیگه وقتی یخ تقصی وجود داشته باشه اون میتونه به همه چیز توی زندگی لطمه بزنه ن فقط اینکه باعث خ.ا بشه ب نظرم حتی باید خوشحالم بود بابت این شکستا ب شرطی ک بهشون منطقی فکر کنیم
پس از سال ها، هنوز خود را دلتنگ آن چشم های بارانی می یابم، هر دقیقه از هر ساعت، هر روز در هر هفته، هر هفته در هر ماه و هر ماه در هر سال
ساعت 20:55   هجده اسفند 1398
14 سالم که بود دوستم بهم گفت  یه روز این غرور لعنتیه ی مثلا جذابت زمینت میزنه.. بد هم زمینت میزنه اون روز من خندیدم ... و سه سال بعد حرفش تعبیر شد کثافط :/  نمیدونستم حرفاش راست از اب در میاد
و الان 4 سال از اون سه ساله گفته شده میگذره............
حالم داره بهم میخوره  پس کی قراره یادم بره Khansariha (60)
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
(1398 اسفند 18، 20:56)Aurora نوشته است: پس از سال ها، هنوز خود را دلتنگ آن چشم های بارانی می یابم، هر دقیقه از هر ساعت، هر روز در هر هفته، هر هفته در هر ماه و هر ماه در هر سال
ساعت 20:55   هجده اسفند 1398
14 سالم که بود دوستم بهم گفت  یه روز این غرور لعنتیه ی مثلا جذابت زمینت میزنه.. بد هم زمینت میزنه اون روز من خندیدم ... و سه سال بعد حرفش تعبیر شد کثافط :/  نمیدونستم حرفاش راست از اب در میاد
و الان 4 سال از اون سه ساله گفته شده میگذره............
حالم داره بهم میخوره  پس کی قراره یادم بره Khansariha (60)

خیلی چیزا نباید یادمون بره
 سپاس شده توسط
یه وقتایی خسته ای..الکی خسته ای..نمی دونی اصلا چرا خسته ای..چرا بی حوصله ای...یه گمشده ی بزرگ تو دلت داری..زندگیت بی برنامه میره جلو و دوست داری یه تغییری بهش بدی..اما روزها میگذره و اوضاع تقریبا همون طوریه...

یه وقتایی حتی کوچکترین چیزها اذیتت می کنه..مثل این لپ تاپ لعنتی که تا یه تکونش میدی فریز میشه و باید خاموش روشنش کنی...حتی میترسی اگه یکی دو روز بدیش برای تعمیر اعصابت از بی لپ تاپی خورد میشه..یعنی وابستگی تا این حد؟!

خسته ای از شستن و شستن و شستن..دستو میشوری..درو باز می کنی..یادت میاد دستگیره ضدعفونی نشده..دوباره دست میشوری...و این سیکل انگاز تا ابد تکرار میشه... دلت تنگ میشه برای یه قهوه خوردن تو کافه نزدیک خونه ات..یه پیاده روی ساده..یه ساندویچ فلافل کثیف که هوسش رو کردی..این وسط ترس از مرگ هم رهات نمی کنه..مرگِ نزدیکانت..بارها فکر می کنی اگر ناقل باشی و باعث مرگ عزیزی بشی و بعد خودت زنده بمونی...

دلم خسته است...ذهنم خسته است...چشمام خستن...
 Sure I’ve lost a couple of battles over the years   
53 but the second I give up the fight is the second I lose the war 53
راستش خیلی وقته خ.ا نکردم انقدر زیاد که اخریش یادم نمیاد و اصلا هیچ میلی هم به هبچ جنس مخالفی از هر نژاد یا ظاهری ندارم اشبا شدم. چیزی که هیچ وقت فکرش رو نمیکردم، وای چیزهای مهمی رو از دست دادم و اصلا معامله های خوبی نبوده بدون اینترنت که  خیلی وقته  بنا به دلایل خاص دوم نمیارم  ,عیبی نداره چون انتخاب بد از بدتره، ولی متاسفانه به بعضی افراد معتاد شده بودم در زندگب که این شرایط کنونی کشور بهتربن فرصت بود برای خود ناسی و ترک اونها و جایگزین عادات بهتر ولی متاسفانه دشمن اصلی من خودم هستم و  باید ‌ اول خودم رو بشناسم و بعد تادیب و سپس دشمنان خارجی...
قلبی که شکسته ... 
همین
من امروز یه کار خیلی خیلی خوب انجام دادم
یعنی یه کاری که نباید انجامش میدادم و انجامش ندادم
خیلی خوشحالم
خیلی دلم میخواد اون اشتباه را انجام بدم
ولی نچ 
انجامش نمیدم
و میدونین چیه
قبلنا سابقه داشت وقتی اینجوری محکم تصمیم های درست را میگرفتم 
خدا جایزه اشو زود بهم میداد
خدایا خواهشا این دفعه هم زود اون جایزه بزرگ را بهم بدین
بی نهایت ممنونم
دل تو دلم نیس خدااااااااااا bliss

خدایا یه ذره زودتری
ممنونممممممممممممممممم
تشکرات ویژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژه
یه شعری هست که میگه:

آنقدر داغ است بازار مکافات عمل
دل اگر بینا بود هر روز روز محشر است

یه جمله معروفی هم هست که میگه: 

شما به دلیل گناهانتان مجازات نمیشوید، بلکه به وسیله گناهانتان مجازات میشوید.

 اگه حواسم جمع باشه و دنیا رو اینجوری ببینم خیلی بیشتر مراقب خواهم بود.کاش باور کنم که خوبی و بدی سریعی و دفعی بازخورد داره ...ایشالا که باور کنم daghighan
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
شاید بشه گفت اینکه هر روز داره دارم از خواب بلند میشم تنها چیزیه که منو وادار به ادامه این زندگی میکنه تاالانش زیاد ب دلم نشسته هر چند دوستام تحسینم میکنن ب خاطر خیلی از کارام
ولی می دونی وقتی ظرفیتمون در حد دریاچه باشه نمیتونیم در حد اقیانوس باشیم
گرچه خیلی از کارا با همین حد از ظرفیت حل میشه ولی برای اینکه محبوب باشی برای اینکه بخوای پیشرفت کنی باید ظرفیتتو زیاد کنی نه اینکه زیاده روی کنی
فرض کن داخل یه ۴ لیتری بخوای ۵ لیتر اب بریزی میشه؟ نه نمیشه دیگه ولی اگه بخوای توی اون ۴ لیتری ۳ لیتر یا نهایتا ۴ لیتر بریزی
به نظرمم توی ترک باید ظرفیت تحمل و تفکرمونو توی خیلی چیزا ببریم بالا
 سپاس شده توسط
(1398 اسفند 21، 3:35)آبـی نوشته است: نمیدونم چرا دوست دارم بی دلیل بشکنم...
نمیدونم چرا نمیتونم خودم رو پیدا کنم...
نمیدونم چرا هنوز زنده‌ام، هر چند اصلا فکر بدی در مورد زندگی ندارم توی این لحظه...
خیلی نمیدونم‌ها توی ذهنم میچرخن که واقعا نمیدونم چرا....
53

آقای آبی خواهشا
این بی دلیل شکستنا از همه چی بدتره
خیلی خیلی بدتره
اصلا مگه شما بنزین تموم کردی برادر
بزن کنار بنزین بزن. راه زیاده
پاشو یا علی clapping
 سپاس شده توسط
(1398 اسفند 21، 8:23)majid78 نوشته است: شاید بشه گفت اینکه هر روز داره دارم از خواب بلند میشم تنها چیزیه که منو وادار به ادامه این زندگی میکنه تاالانش زیاد ب دلم نشسته هر چند دوستام تحسینم میکنن ب خاطر خیلی از کارام
ولی می دونی وقتی ظرفیتمون در حد دریاچه باشه نمیتونیم در حد اقیانوس باشیم  
گرچه خیلی از کارا با همین حد از ظرفیت حل میشه ولی برای اینکه محبوب باشی برای اینکه بخوای پیشرفت کنی باید ظرفیتتو زیاد کنی نه اینکه  زیاده روی کنی
فرض کن داخل یه ۴ لیتری بخوای ۵ لیتر اب بریزی میشه؟ نه نمیشه دیگه ولی اگه بخوای توی اون ۴ لیتری ۳ لیتر یا نهایتا ۴ لیتر بریزی
به نظرمم توی ترک باید ظرفیت تحمل و تفکرمونو توی خیلی چیزا ببریم بالا

سخت میگیری گل پسر
زندگیه دیگه
همیشه که بر وفق مراد نیس
چه بخواهیم چه نخواهیم الان تو این شرایط داریم زندگی میکنیم
میتونیم هی بریم و بیایم غر بزنیم و شکایت کنیم
میتونیم بریم رو دور بی خیالی و راه خودمون و هدف خودمون را طی کنیم
راه اول خیلی اعصاب خوردی داره
هم واسه خودت هم بقیه
راه دوم بهتره
آرامشش بیشتره
اعصاب خودت آروم تره
49-2
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان