امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

شبا که میخوام بخوابم با خودم خیلی فکر میکنم به این اس بدم به اون اس بدم بعد میگم نه
طرف چند وقته طولانیه یاد ما نیست شاید خوشش نمیاد ازم منم مزاحمش نمیشم همینجوری میره تا میبینم همه از من خوششون نمیاد
احساس تنهایی وجودمو مییره ولی بازم دلم پیش خداست
ولی ...
حسین آرام جانم ... حسین روح و روانم ... حسین داروی دردم ... حسین دورت بگردم
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
سلام
بچه ها یکی هست دل منو اروم کنه
شده مثل بارون بهار
نمیزاره درس بخونم
تامیام بخونم اشکم ..........

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
اینحام به درد نمیخوره
مام دلمون خوش کردیم به کانون
وقتی قرار دنیا نسازه همه جاش با ادم نمیسازه:smiley-yell:1313

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
(1391 آذر 23، 15:30)mahsa20 نوشته است: اینحام به درد نمیخوره
مام دلمون خوش کردیم به کانون
وقتی قرار دنیا نسازه همه جاش با ادم نمیسازه:smiley-yell:1313

شاکی ایااااااااااااا17

ولی خب موافقم باهات که اگه قرار باشه نسازه رسما نمی سازه42

اما نکته ش اینه که نباس به این نساختنه رو بدی.....بدفرم می تازونه برا خودش:smiley-yell:

بگیر خفه ش کن بابااااااااااااااSmiley-face-cool-2

مهساااااااااااااااااااااااااا جونییییییییییییییی..............خوب باشششششششششششششKhansariha (18):ep:

ببین اون شکلک بالایی ا منو توییم4fvfcja

[تصویر:  nasimhayat.png]
از دیروز با وسوسه شیطون ساختیم دیگه این دل گرفتم چه کنم؟؟؟13

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
مطمئن باش سرتو بکوبی به دیوار دلت وا نمیشه17 این تجربه رو از من به یادگار داشته باش42 امتحان شده،جواب نمیدهcheshmak

اما دل گرفته......راهای مختلفی هست برا باز کردنش....یکیش اینه که خیلی بها ندی به گرفتنش..پررو میشه.....توانایی شم بالاست در این زمینه...یهو میبینی 4 سال گرفته،بازم نمیشه.....

یکی دیگه ش اینه که بری بیرون یه هوایی بخوری،حال و هوات عوض شه.....

یکی دیگه ترش اینه که خودتو به یه کاری که دوس داری مشغول کنی ( در مورد من کتاب خوندن جواب میده)

..........


راهای دیگه م میتونی کشف کنی4fvfcja من اینا رو به خصوص اولین راهو،یعنی محل ندادن بهش و خیلی قبول دارم.....به شدت و در مورد بدترین دل گرفتگی ها جواب میدهcheshmak

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام به همه
فکر کنم الان وضعیتم نسبت بهدو هفته گذشته خیلی فرق کرده
من تونستم با کمک ورزش دو هفته پاک بمونم
تا الان به عدد 14 رسیدم دیگه فکر می کردم اراده ام نابود شده اما بهم اثبات شد که نه . و من از این بابت خیلی خوشحالم 317
اما یه چیزایی هست که منو آزار میده
رابطه ضعیفی که با خدا دارم .
اینکه هر روز از صبح تا شب سرگردون توی دانشگاه می چرخم و واقعا هدف ندارم
اینکه زندگیم پر از تجملات شده
اینکه با افرادی ارتباط دارم که واقعا کثیفن.
کاش بتونم ساده از کنار سختی های زندگی بگذرم
کاش بتونم نگاهمو کنترل کنم
کاش بتونم به روی هوس هام پا بذارم.
برام دعا کنید

زندگی

ژانر:درام
نویسنده:خدا
کارگردان:خدا
بازیگر:من
مدت زمان:بیشتر از آنچه فکرش را بکنید
سال تولید:نا مشخص
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
ناشناس : خرمالو دوست داشتن ؟
من : بله

22

وقتی میشه کاری انجام داد باید انجام داد..از کلمه ی "ای کاش" متنفرم 22
خوشا باران و وصف بی مثالش
داشتم راجع به حرفه ای کار کردن فکر میکردم

تمرکزم ریخت بهم چند دقیقه ای.... عیب نداره میام اینجا مینویسم4fvfcja


همیشه فکر میکردم نوشتن خاطرات کار عبث و بیهوده ایه...


اما یه جا رفتم آقای دکتری میگفت : هر شب 15 دقیقه هم شده خاطرات اون روزتون رو بنویسین

چون باعث افزایش تمرکز کاری میشه

داشتن تمرکز کاری هم باعث حرفه ای کار کردن میشه!

دقت کنین " تمرکز کاری " منظورمه نه " تمرکز"

همون اصطلاح تو جو بودن...تو باغ بودن....

حالا منظورم چی بود؟

منظورم این بود مثلا توی ترک هر شب به روند ترک اون روز فکر کنید...باعث میشه قضیه ترک جدی بشه. اثر گذار بشه.

حرفه ای کار کنید! ehteram
یا عباس
خدایا
من که داشتم آدم میشدم
من که تصمیم داشتم خوب باشم
چرا اینجوری سنگ روی یخم کردی1276746pa51mbeg8j
میدونم کارم بد بود
میدونم نباید ادامه میدادم
اما ینی واقعا هیچ راهه دیگه ای نبود برا تنبیهه من ؟
نمیدونم حکمتت چی بود برا این کار ...
فقط میدونم که دیگه نمیخوام خوب باشم...
انگار خوب نبودن بهتر نتیجه میده ....
دیگه حرفی باهات ندارم
خداحافظ
سلام رکسانا خانوم

نمیدونم چی شده اما اینو میدونم که شما کم سختی نکشیدید و ی جورایی مرد میدونید

این حرفی که شما میزنید دقیقا دو ال س سه هفته پیشم برای من اتفاق افتاد

ابروم پیشدوست صمیمیم و یکی از اعضای خانواده رفت و سرکار هم سنگ رو یخ شده بودم

پشت سر هم هر کدومش هم مثل یک سیلی محکم بود توی صورتم که بسه تا کجا میخوای پیش بری؟

مطمئن باشید هیچ کار خدا بدون حکمت نیست

اتفاقا من معتقدم توی این مواردی که میگید باید بیشتر سمت خدا رفت نباید باهاش قهر کرد

سری های قبلی قهر میکردم و اما این سری قهر نکردم از لج شیطانم که شده بیش از پیش رفتم سمتش

نتیجه کوتاه مدت خوبی داد با خدا دوست شدم

منی که تا همین ماه قبل با یکم فشار شکست میخوردم و خودمو میباختم اما امروزه با سه تا فشار همزمان رو پا هستم

شاید این یعنی رشد

شما هم خودتونو رشد بدید
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


نقل قول: هر کدومش هم مثل یک سیلی محکم بود توی صورتم که بسه تا کجا میخوای پیش بری



دقیقا همین اتفاق برای منم افتاد
میدونم حکمت داشت
چون من راه اشتباهیو میرفتم ...
میدونم که اشتباه بود
اما خدا که همیشه از همه راهها آدمو امتحان میکنه راهه بهتری نداشت که بهم بفهمونه ؟
مگه نمیگن آبروی مومن حرمت دااره ؟؟
پس چرا اینجوری شد ؟؟
شاید من مومن نیستم
خدا بهم فرصت اصلاح نداد
یه راست و مستقیم منو رسوند به جایی که میخواست
منو به رسوند به جایی که مطمئن شه من دیگه اون اشتباهو نمیکنم
اما ایکاش هیچوقت انین راهو تجربه نمیکردم
امیدوارم برای هیچکس پیش نیاره
دلم میخواد تنها باشم و بشینم ساعتها گریه کنم ....
خیلی وقته گریه نکردم
اصلا نمییتونم تمرکز کنم نمیفهمم چی دارم میخونم

اینم یه درددله دیگه
ببخشید
چقد این حالت dead مناسب حال و هوای منه !
دقیقا وصف شرایط و احساس الانم شده
این سوالها برای منم پیش اومد پس بهتون حق میدم که این سوالهارو از خودتون بپرسید

اما وقتی که ازین سوالها خودمو رها کردم و در بندش نشدم

پیش خودم گفتم خب حالا که این پیش اومده و برنمیگرده دنبال حکمتش باشم

گشتم و پیدا کردم خودمو اصلاح کردم (اگه قبول باشه)

و همراه با اون سعی کردم خصوصیات اخلاقی بدمو کنار بذارم اون مسیر بد رو هم کنار بذارم

نمیدونم اینو کی گفته بود اما هرکی گفت باید با طلا نوشت

گفته بود که داشتی مسیر رو اشتباهی میرفتی خدا هی بهت میگفت نرو

به راههای مختلف میگفت اون مسیر اشتباه هست اما ادامه میدادی

تا بلاخره ی سنگ بزرگ انداخت جلو راهت که نروه بنده خوبم نرو این مسیر توش خیری نیست برات

این اتفاقی که برای من و شما افتاد دقیقا همینه

بستگی به دید ما داره

الان ما میتونیم با عرض پوزش به زمین و زمان گیر بدیم که چرا اینطوری شد

میتونیم همون انرژی رو هم صرف کنیم توی مسیر دیگه ای که چیکار کنم خوب بشم و بهتر بشم

انتخابش هم دست ما هست

پس بجنبید
53258zu2qvp1d9v
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


نقل قول: داشتی مسیر رو اشتباهی میرفتی خدا هی بهت میگفت نرو

به راههای مختلف میگفت اون مسیر اشتباه هست اما ادامه میدادی

تا بلاخره ی سنگ بزرگ انداخت جلو راهت که نروه بنده خوبم نرو این مسیر توش خیری نیست برات

مرسی از حرفای قشنگتKhansariha (8)
خیلی استدلال قشنگیه
اما کاش مغزم میفهمید این حرفا رو
فکرای نامربوط و بیخود یک لحظه هم منو رها نمیکنن
رسیدم به ناامیدی مطلق


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان