1396 دي 9، 14:38
.gif "Khansariha (48)")
ایلی ایلی لما سبقتنی ؟
سپاس شده توسط
1396 دي 10، 11:49
به نام آنکه ما هماره کودکان اوییم
و در تقلای رسیدن به او
چه زمین ها که نخوردیم
و چه اشکها که نریختیم
ولی غافل از اینکه او روبروی ما
منتظر تا
سخت در آغوش گیردمان
وه که این جدایی چه غم خوش آهنگی است و برای این غم موزون چه سرودها که نگفتند
ای خدا ما بی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای
![[تصویر: 25017284_142593423107116_3832025041885724672_n.jpg]](https://scontent-dft4-1.cdninstagram.com/t51.2885-15/e35/25017284_142593423107116_3832025041885724672_n.jpg)
نقل قول: مهنام / ٥ دى / ٢
مهنام / ٥ دى / ٣
مهنام / ٥ دى / ٤
مهنام خانم گرامی
هر روز محکم تر از دیروز باشی
و شادتر از دیروز
و هر روز داری بیشتر به اسمت نزدیک میشی
خودت را نمی دونم ولی من که بهت می بالم
و باید بهت افتخار کرد
به خاطر اینکه دوباره برگشتی، به خاطر اینکه فوق العاده داری می ری جلو
و به خاطر اینکه پا شدی و پا شدن را یاد خیلیا از جمله من دادی
و مهمتر از همه تلاشته به سمت خوبی
فوق العاده و برای همه ی اینا ممنون
و موفق باشی قهرمان
نقل قول: بعد از کلی استقامت،امروز متاسفانه تسلیم شدم
حامدحامد/ 8 دی/0 روز خوب
حامد عزیز
افتادن بخشی از مراحل یادگیریه
همین که کلی استقامت داشتی و بعد افتادی
نشون می ده چقدر جلو رفتی
خوب به نظرم شکست مثل این می مونه که داریم از یک کوه بالا می‌ریم و ممکنه بیفتیم ولی باز بالاتر از دیروزمونیم
اگه روی زمین سفت امید و با گامهای با ایمان بری جلو ممکنه زمین بخوری ولی بالاتر از گذشته ات هستی
فقط در یه صورته که ممکنه بریم عقب تر دیروزمون اونم امان از زمین نرم نا امیدی و افسردگی که آدمو از این کوه سقوط می ده و به قهرقهرا می بره
ولی در غیر اینصورت هر بار داریم بالاتر می ریم
و هر بار زمین خوردیم
اون تجربه و حتی اون ناراحتی از شکست
یعنی یه کم جلوتر از دیروزیم
ولی زمانیکه به قله رسیدیم می‌تونیم
آفتاب پاکی مطلق را بدون هیچ واسطه ای حس کنیم
و از نسیم پاکی لذت ببریم
به احترمت باید کلاه از سر برداشت حتی اگه افتاده باشی چون صعود کردی و تلاش کردی مستحق تشویقی
امید دارم به خاطر خدایی که دوست داره و به خاطر خودت هیچوقت تسلیم ناامیدی نشی
حتی اگه یه قدم رو به جلو برداشتی مطمئن باش 101 قدم جلو افتادی چون خدا صد قدم اومده.
موفق باشی صعود کننده
نقل قول:
نهج/6 دی / 3 روز
نهج عزیز
خوشحالم سه روز پاکی
امیدوارم خودت هم خوشحال باشی
و مثل یه جواهر، ساعت ها لذت ببری از بودن با خودت
چون هر روز پاکی مثل یه گنج می مونه
که در جستنش چقدر تلاش کردی و چقدر خون دل خوردی
قطعا با هیچی نمیشه عوضش کرد
پس از دیدن هر روز ، هر ساعت و هر لحظه پاکیت
باید شادی کرد
و چه شعر‌ها که سرود
اصلا امیدوارم هر روزت به قدری موزون و متعادل
مثل یه شعر باشه برات
که هر چقدرم خوندش سخت باشه ولی معنیش شیرین و لذت بخش
در پناه حق شاعر زندگی
منتظر شنیدن یه منظومه ازت هستیم.. 
نذر کرده ام یک روزی که خوشحال تر بودم بیایم و بنویسم که زندگی را باید با لذت خورد
که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد
یک روزی که خوشحال تر بودم می آیم و می نویسم که این نیز بگذرد
مثل همیشه که همه چیز گذشته است و آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است
یک روزی که خوشحال تر بودم یک نقاشی از پاییز میگذارم ,
که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست زندگی پاییز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ ,
یک روزی که خوشحال تر بودم نذرم را ادا می کنم
تا روزهایی مثل حالا که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است
بخوانمشان و یادم بیاید که
هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد
و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی
.gif "Khansariha (89)")
که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد
یک روزی که خوشحال تر بودم می آیم و می نویسم که این نیز بگذرد
مثل همیشه که همه چیز گذشته است و آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است
یک روزی که خوشحال تر بودم یک نقاشی از پاییز میگذارم ,
که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست زندگی پاییز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ ,
یک روزی که خوشحال تر بودم نذرم را ادا می کنم
تا روزهایی مثل حالا که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است
بخوانمشان و یادم بیاید که
هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد
و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1396 دي 11، 21:34
رضا / 12 روز پاک / 11 آبان
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1396 دي 13، 1:18
ویرایش شده
(1396 دي 12، 22:09)mahnam نوشته است: مهنام / ٥ دى / ٧
تبریک مهنام خانوم. راجب حس هاتون و نظرتون راجب این روزا برامون بگین. از دغدغه های ذهنی، سوالا و هرچیزی که می خاین. موفق باشین
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
سپاس شده توسط
1396 دي 13، 17:36
(1396 دي 10، 11:49)omid 24 نوشته است: به نام آن زیبایی
به نام آنکه ما هماره کودکان اوییم
و در تقلای رسیدن به او
چه زمین ها که نخوردیم
و چه اشکها که نریختیم
ولی غافل از اینکه او روبروی ما
منتظر تا
سخت در آغوش گیردمان
وه که این جدایی چه غم خوش آهنگی است و برای این غم موزون چه سرودها که نگفتند
ای خدا ما بی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای
نوشته های شما همیشه امیدبخش و شادی آفرین است.
نقل قول: مهنام / ٥ دى / ٢
مهنام / ٥ دى / ٣
مهنام / ٥ دى / ٤
مهنام خانم گرامی
هر روز محکم تر از دیروز باشی
و شادتر از دیروز
و هر روز داری بیشتر به اسمت نزدیک میشی
خودت را نمی دونم ولی من که بهت می بالم
و باید بهت افتخار کرد
به خاطر اینکه دوباره برگشتی، به خاطر اینکه فوق العاده داری می ری جلو
و به خاطر اینکه پا شدی و پا شدن را یاد خیلیا از جمله من دادی
و مهمتر از همه تلاشته به سمت خوبی
فوق العاده و برای همه ی اینا ممنون
و موفق باشی قهرمان
نقل قول: بعد از کلی استقامت،امروز متاسفانه تسلیم شدم
حامدحامد/ 8 دی/0 روز خوب
حامد عزیز
افتادن بخشی از مراحل یادگیریه
همین که کلی استقامت داشتی و بعد افتادی
نشون می ده چقدر جلو رفتی
خوب به نظرم شکست مثل این می مونه که داریم از یک کوه بالا می‌ریم و ممکنه بیفتیم ولی باز بالاتر از دیروزمونیم
اگه روی زمین سفت امید و با گامهای با ایمان بری جلو ممکنه زمین بخوری ولی بالاتر از گذشته ات هستی
فقط در یه صورته که ممکنه بریم عقب تر دیروزمون اونم امان از زمین نرم نا امیدی و افسردگی که آدمو از این کوه سقوط می ده و به قهرقهرا می بره
ولی در غیر اینصورت هر بار داریم بالاتر می ریم
و هر بار زمین خوردیم
اون تجربه و حتی اون ناراحتی از شکست
یعنی یه کم جلوتر از دیروزیم
ولی زمانیکه به قله رسیدیم می‌تونیم
آفتاب پاکی مطلق را بدون هیچ واسطه ای حس کنیم
و از نسیم پاکی لذت ببریم
به احترمت باید کلاه از سر برداشت حتی اگه افتاده باشی چون صعود کردی و تلاش کردی مستحق تشویقی
امید دارم به خاطر خدایی که دوست داره و به خاطر خودت هیچوقت تسلیم ناامیدی نشی
حتی اگه یه قدم رو به جلو برداشتی مطمئن باش 101 قدم جلو افتادی چون خدا صد قدم اومده.
موفق باشی صعود کننده
نقل قول:
نهج/6 دی / 3 روز
نهج عزیز
خوشحالم سه روز پاکی
امیدوارم خودت هم خوشحال باشی
و مثل یه جواهر، ساعت ها لذت ببری از بودن با خودت
چون هر روز پاکی مثل یه گنج می مونه
که در جستنش چقدر تلاش کردی و چقدر خون دل خوردی
قطعا با هیچی نمیشه عوضش کرد
پس از دیدن هر روز ، هر ساعت و هر لحظه پاکیت
باید شادی کرد
و چه شعر‌ها که سرود
اصلا امیدوارم هر روزت به قدری موزون و متعادل
مثل یه شعر باشه برات
که هر چقدرم خوندش سخت باشه ولی معنیش شیرین و لذت بخش
در پناه حق شاعر زندگی
سپاس شده توسط
1396 دي 14، 0:15
مرسى آقا رضا. حسم واقعيت اينه كه اميدى ندارم برا هميشه ازش خلاص شم. دل خوشم به اين كه فواصلش زياد شه كمتر گناه كرده باشم. الان خوشحالم.
[img=0x0]http://www.ktark.com/nasimhayat.png[/img]
سپاس شده توسط
1396 دي 14، 0:55
(1396 دي 14، 0:15)mahnam نوشته است: مهنام / ٥ دى / ٨
مرسى آقا رضا. حسم واقعيت اينه كه اميدى ندارم برا هميشه ازش خلاص شم. دل خوشم به اين كه فواصلش زياد شه كمتر گناه كرده باشم. الان خوشحالم.
چقدرررر شبیه همیم. و چقدر خوب درک میکنم این حس رو. منم یه مدت بود که میخاستم فواصلش رو زیاد کنم. که در واقع بعد با کانون آشنا شدم و فهمیدم میشه کلا ترک کرد. در واقع تونستم 7 ماه یک ضرب پاک بمونم.
نشدنی نیست. فقط یه توانایی و اراده ی نهفته داریم همه که فقط کافیه آشکار شه.
یه نکته ای هم بگم، خ.ا یا هست بدجورم هست یا کلا نیست. زیاد شدن فواصلش زیاد امیدی به دوام نداره. باز برمیگرده و میشه هر روز یا هر دو روز یه بار.
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1396 دي 14، 22:18
(1396 دي 14، 0:55)rezaKy نوشته است:(1396 دي 14، 0:15)mahnam نوشته است: مهنام / ٥ دى / ٨
مرسى آقا رضا. حسم واقعيت اينه كه اميدى ندارم برا هميشه ازش خلاص شم. دل خوشم به اين كه فواصلش زياد شه كمتر گناه كرده باشم. الان خوشحالم.
چقدرررر شبیه همیم. و چقدر خوب درک میکنم این حس رو. منم یه مدت بود که میخاستم فواصلش رو زیاد کنم. که در واقع بعد با کانون آشنا شدم و فهمیدم میشه کلا ترک کرد. در واقع تونستم 7 ماه یک ضرب پاک بمونم.
نشدنی نیست. فقط یه توانایی و اراده ی نهفته داریم همه که فقط کافیه آشکار شه.
یه نکته ای هم بگم، خ.ا یا هست بدجورم هست یا کلا نیست. زیاد شدن فواصلش زیاد امیدی به دوام نداره. باز برمیگرده و میشه هر روز یا هر دو روز یه بار.
ممنون از دركتون. من هم دو تا يك ساله ترك كردم. دو بارم شش ماهه. يك تا سه ماه هم زياد داشتم اما همه رو شكستم. واسه همين اين حس دارم. خستمه.
مهنام / ٥ دى / ٩
[img=0x0]http://www.ktark.com/nasimhayat.png[/img]
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1396 دي 16، 12:52
(1396 دي 15، 23:59)mahnam نوشته است: مهنام / ٥ دى / ١٠
آفرین واقعا عالیه.. ایشالا به زودی یه ضرب وارد 30 روزه میشین مهنام خانوم. بعدشم ماهانه. خیلی سخت نیست فقط استمرار توی حرکت به جلو میخاد. آفرین به اراده تون
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
سپاس شده توسط
