عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

قرآن و زندگی

فوايد و آثار حفظ قرآن

--------------------------------------------------------------------------------

بسم الله الرحمن الرحيم


حفظ قرآن مانند تلاوت آن آثاري فراوان و ارزنده دارد. برخي از آثار حفظ آيات قرآن مجيد، عبارت است از:

1.پاداش اخروي
حافظان قرآن در بهشت جايگاهي والا دارند و پاداش آنان دو چندان خواهد بود. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: درجات بهشت به تعدد آيه‎هاي قرآن است. وقتي كه صاحب قرآن وارد بهشت شود، به وي مي‎گويند بخوان و بالا برو، كه هر آيه‎اي را درجه‎اي است. پس برتر از درجة حافظ قرآن درجه‎اي نيست.
همچنين در روايات بيان شده كه حافظان قرآن توان شفاعت كردن ديگران را نيز دارند.

2. هدايت انسان
تلاوت و انس با قرآن از سفارش‎هاي مكرر معصومان ـ عليهم السّلام ـ است و حفظ قرآن به طور طبيعي به انس با آيات الاهي مي‎انجامد؛ زيرا حافظ قرآن بايد براي تثبيت محفوظات قرآني‎اش دست كم روزي چند بار به قرائت قرآن بپردازد. معصومان ـ عليهم السّلام ـ حافظان قرآن را به تكرار آيات الاهي فراخوانده، يادآور شده‎اند همان گونه كه شتر بسته شده در يك نقطه ـ چنانچه مورد ديدار پياپي صاحبش واقع نشود. ـ جايگاهش را ترك مي‎كند، محفوظات حافظ قرآن نيز ـ اگر پيوسته مورد مراجعه و تكرار قرار نگيرد از خاطر زدوده مي‎شود.[1] بنابراين، حافظ ناگزير با قرآن انس مي‎گيرد وزمينه‎ هدايت و سعادتش فراهم مي‎آيد. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي‎فرمايد: هيچ كس با قرآن هم نشين نمي‎شود مگر اين كه از كنار آن با افزايش يا كاهش برمي‎خيزد: افزايش هدايت يا كاهش گمراهي.[2]
نفوذ قرآن در جان‎ها و پديد آوردن تحول در شخصيت افراد نيز از آثار سازنده‎ي تلاوت و حفظ قرآن است. بسياري از مردم با تلاوت يا شنيدن آهنگ دلنشين قرآن مسير زندگي خود را تغييرداده، سمت سعادت و كمال رهنمون شدند.[3]

3. آرامش روحي
ياد خدا تأثير بسزايي در روان آدمي دارد و دل‎ها در پرتو آن آرام مي‎گيرد. خداوند متعال مي‎فرمايد:
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[4]
آگاه باش، دل‎ها با ياد خدا آرام مي‎گيرد.
يكي از نام‎هاي قرآن ذكر است. تلاوت و حفظ قرآن نوعي ذكر خداوند است كه انسان در پرتو آن از هجوم بسياري از فشارهاي رواني و اضطرابات دروني مصون مي‎ماند. پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‎فرمايد: مثل قرآن مثل كيسه‎ي سربسته‎ي پر از مشك است. اگر آن را باز كني، بوي مشك فضا را معطر مي‎سازد و اگر به حال خود رها سازي، سود نمي‎بخشد. قرآن نيز، چنانچه به تلاوتش روي آوري، فضا را از عطر خود آكنده مي‎سازد و روان را نشاط مي‎بخشد؛ و اگر تلاوت نكني، در سينه‎ات پنهان مي‎ماند.[5]

4. نجات از تنهایی
كتاب بهترين هم نشين تنهايي است و قرآن زيباترين، عميق‎ترين و با نفوذترين كتاب شمرده مي‎شود. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مي‎فرمايد: اگر همه‎ي مردم روي زمين از دنيا بروند، تا وقتي قران با من است، از هيچ چيز وحشت ندارم.[6]

5. فهم بهتر قرآن
مهم‎ترين و عمده‎ترين اثر حفظ قرآن درك بهتر آن است. حافظ به سبب تسلط بر همه‎ي آيات، ارتباط آن‎ها را نيك در مي‎يابد و در پرتو آن دركي بهتر و درست‎تر از قرآن به دست مي‎آورد.
هر چه حافظ قرآن بر آيات و ارتباط وبازيابي آن‎ها مسلط‎تر باشد، بهتر مي‎تواند نظر قرآن درباره‎ي يك موضوع را به دست آورد. پس مفسران حافظ قرآن، بهتر ودقيق‎تر مي‎توانند قرآن را تفسير كنند و تفسيرشان از تفسير مفسران غير حافظ جامع‎تر و دقيق‎تر است.

6. همنشيني با فرشتگان:
عن ابي عبدالله ـ عليه السّلام ـ قال:
اَلْحافِظُ للْقرْآنِ الْعامِلُ بِه مَعَ السَّفَرةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ.[7]
«حافظ قرآن كه بدان عمل كند، در آخرت رفيق و همراه فرشتگان و سفيران الهي خواهد بود.»

7. غنا و بي نيازي:
قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
اَغْنَي النّاسِ حَمَلةُ الْقُرآنِ مَنْ جَعَلهُ اللهُ تَعالي في جَوْفِهِ[8].
بي‌نيازترين مردم حاملان قرآن مي‌باشند، آن كسان كه خداي تعالي قرآن را در سينة آنها جاي داده است.
قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
مَنْ اَعطاهُ اللهُ الْقُرآنَ فَرَاي اَنَّ رَجُلاً اُعْطِيَ اَفْضَل مِمّا اُعْطي فَقَدْ صَغَّرَ عَظِيماً وَ عَظَّمَ صَغيراً.[9]
هر كسي خداوند قرآن را به او داد و چنان پندارد كه به مردي بهتر از او چيزي داده‌اند، خير بزرگي را كوچك شمرده و كوچكي را بزرگ دانسته است.

8. موجب آمرزش گناهان:
قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
مَنْ قَرَأَ الْقُرآنَ عن حِفْظِهِ ثُمَّ ظَنَّ اَنَّ الله تَعالي لا يَغْفِرُ لَهُ فَهُوَ مِمَّنْ اسْتَهْزِءَ بِآياتِ الله.[10]
«كسي كه قرآن را از حفظ بخواند و گمان كند كه خداوند متعال او را نمي‌آمرزد، در واقع از جمله كساني است كه آيات خداوند را مورد استهزاء و تمسخر قرار داده است.»

9. نجات از عذاب الهي:
لا يُعَذِّبُ اللهُ قَلباً وَعَي الْقُرآن.[11]
«خداوند متعال قلبي كه قرآن در آن باشد را عذاب نمي‌كند.»

10. قبولي شفاعت:
همانطور كه خود قرآن در حق مؤمنان شفاعت مي‌كند، حافظ و حامل قرآن نيز توان شفاعت را دارد:
قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
مَن قَرَاَ الْقُرآنَ حَتّي يَسْتَظْهرَهُ وَ يَحْفَظَهُ اَدْخَلَهُ اللهُ الْجَنَّةَ و شَفَّعَهُ في عَشْرَةٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِهِ كُلِّهِمْ قَدْ وَجَبَتْ لَهُمُ النّارُ[12]
«هر كه (آنقدر) قرآن بخواند تا حفظ شود، خداوند او را به بهشت داخل خواهد كرد و شفاعتش را درباره ده نفر از خانواده‌اش كه آتش جهنم بر آن واجب شده، مي‌پذيرد.»

11. آبادي و احياء قلب:
همانطوري كه خانه ويران نزد مردم بي‌ارزش است، دلي خالي از قرآن نيز پيش خداوند بي‌ارزش است.
قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
اِنَّ الَّذي لَيْسَ في جَوفِهِ شَيْءٌ مِنَ الْقُرآنِ كَالْبَيْتِ الْخَراب.[13]
«كسي كه در درونش چيزي (سوره يا آيه‌اي) از قرآن نباشد، همانند خانه ويران است.»

12. انس با قرآن و تلاوت آن موجب احياء و شادابي دل مي‌شود.
عن كثير بن سليم قال قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
يا بُنَيَّ لا تَغْفَل عَنْ قَرائَةِ الْقُرآن، فَأِنَّ القُرآنَ يُحيي الْقَلْبَ و يَنْهي عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغِي.[14]
كثير بن سليم مي‌گويد: رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود:
اي پسر! از قرائت قرآن غفلت مكن كه قرآن دل را زنده مي‌كند و از فحشاء و نادرست و ستم باز مي‌دارد.

13. بالاترين درجات در بهشت:
قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
فَاِذا دَخَلَ صاحِبُ القُرآنِ الْجَنَّةَ قَيلَ لَهُ: اِقْرَأ وَارْقَ، لِكُلِّ آيَةٍ دَرَجةٌ فَلا تَكُونُ فَوقَ حافِظِ القُرآنِ دَرَجةٌ.[15]
هنگامي كه صاحب قرآن داخل بهشت شود، به او مي‌گويند بخوان و بالا رو، پس برتر از درجة حافظ قرآن درجه‌اي نيست.

14. نجات از تنهايي:
زندان تنهايي، ناخود آگاه در انسان ترس و وحشت ايجاد مي‌كند و در اين موقعيت انسان نياز به دوست و همراهي دارد، بهترين مونس و همدم آدمي در تنهايي كتاب است و چه كتابي زيباتر و عميق‌تر و با نفوذتر از قرآن؟
قال علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ :
لَوْ ماتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ اَنْ يَكُونَ الْقُرآنُ مَعي[16].
امام علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ فرمود:
«اگر همه مردم كه در ميان مشرق و مغرب عالم زندگي مي‌كنند، بميرند و قرآن كريم با من باشد، احساس ترس و وحشت نمي‌كنم.»

15. در زمره بزرگان و بهترين افراد جامعه:
پيامبر بزرگوار اسلام در اين باره مي‌فرمايد:
اَشْرافُ اُمَّتي حَمَلَةُ الْقُرْآنِ وَ اَصْحابُ اللَّيلِ.[17]
«بزرگان امت من حاملان قرآن و نماز شب خوانان مي‌باشند.»
در روايت ديگر مي‌فرمايد:
فَضْلُ حَمَلَةِ الْقُرآن عَلَي الّذي لَمْ يَحْمِلْهُ كفضل الخالق عَلَي المخلوق.[18]
«فضيلت و برتري حاملان[19] قرآن بر كسي كه سعادت حمل قرآن را نيافته، مانند برتري آفريدگار بر آفريدگان است.»

16. دريافت پاداش پيامبران:
حاملان قرآن، چون با كلام خداوند انس و الفت دارند و سعي مي‌كنند، خود نيز متخلق به اخلاق قرآن و متادّب به آداب الهي باشند، مرگ و حشر و نشر آنها همانند پيامبر است:
قالَ رَسُولُ الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
اِنَّ اَكْرَمَ العِبادِ اِلَي اللهِ بَعْدَ الأنبياءِ، العُلَماءُ ثُمَّ حَمَلَةُ القُرآن، يَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنيا كَما يَخْرُجُ الانبياءُ وَ يُحْشَرُونَ مِنْ قُبُورِهِم مَعَ الأنبِياءِ وَ يَمُرُّون عَلَي الصِّراطِ مَعَ الأنبِياءِ و يُأخُذُونَ ثَوابَ الأنبِياءِ.[20]
پيامبر اسلام فرمود:
«همانا بهترين بندگان نزد خدا بعد از پيامبران علما هستند و سپس حاملان (قاريان و حافظان) قرآن، آنان همانند انبيا از دنيا مي‌روند، همراه آنان از قبرها برانگيخته مي‌شوند، در كنار آنان از صراط مي‌گذرند و پاداش انبياء را (از خداوند)دريافت مي‌كنند.»

17. سرشناسان اهل بهشت:
اهل قرآن همانطور كه در دنيا مورد تكريم و احترام مردم هستند در بهشت نيز گرامي و محبوبند.
قال رسول الله(ص):
حَمَلَةُ القرآنِ عُرَفاءُ اَهْلِ الْجَنَّة[21]
«حاملان قرآن، سرشناسان اهل بهشت‌اند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . پيامبر اسلام(ص) مي‎فرمايد: انما مثل صاحب القرآن كمثل الابل المعلقة اذا عاهد عليها أمسكها و ان أطلقها ذهبت و اذا قام صاحب القرآن فقرأه بالليل و النهار ذكره و اذا لم يقم به نسيه. (صحيح مسلم، ج 1، ص 544).
[2] . ما جالس هذا القرآن احد الا قام عنه بزيادة أو نقصان: زيادة من هدي أو نقصان من عمي. (نهج البلاغه، خ 175).
[3] . برخي از دانشمندان در اين زمينه كتاب‎هاي مستقلي نوشته‎اند و حكايات آموزنده بي‎شماري گرد آورده‎اند، مانند كتاب نمونه‎هايي از تأثير و نفوذ قرآن، نوشته‎ي علي كريمي جهرمي.
[4] . رعد، 13: 28.
[5] . عن رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ : ان القرآن مثله كمثل جراب فيه مسك قد ربطت فاه فان فتحته فاح ريح المسك و ان تركته كان مسكا موضوعا مثل القرآن ان قرأته و الا فهو في صدرك. (كنز العمال، ح 2323).
[6] . لومات من بين المشرق و المغرب لما استوحشت بعد أن يكون القرآن معي. (بحار، ج 46، ص 107).
[7] . اصول كافي، ج 4، ص 404.
[8] .كنز العمال، ج 1، ص 510.
[9] . همان.
[10] . مستدرك الوسائل، ج 2، ص 294.
[11] . آثار الصادقين، ج 17، ص 247.
[12] . مجمع البيان، ج 1، ص 45.
[13] . كنز العمال، ج 1، ص 553.
[14] . كنز العمال، ج 2، ص 291.
[15] . بحار الانوار، ج 92، ص 22.
[16] . بحار الانوار، ج 46، ص 107.
[17] . سفينة، ج 2، ص 415.
[18] . كنز العمال، ج 1، ص 515.
[19] . حامل قرآن معناي گسترده‌اي دارد كه قاريان مفسران قرآن را نيز در بر مي‌گيرد.
[20] . بحار، ج 92، ص 17.
[21] . وسائل الشيعه، ج 6، ص 175.

*منبع
انديشه ي قم
_________________
و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
                                               نیرویی از آن توست باور نکردنی
                           
   و توانایی به کارهایی که تصورشان هم مشکل است

                                           
 
 تنها مانع دیوار بلند ذهن توست        
                                               
  پس به ناتوان بودن میندیش
                                                
    باور کن که می توانی!
                                                                   
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم
----------------------------
درمان با قرآن
--------------

12 - برخی از خواص سوره یوسف

امام صادق (ع ) :
هر کس این سوره را هر شب یا هر روز یکبار بخواند
خداوند متعال وی را در قیامت بر انگیزد با زیبایی و جمالی مانند جمال و زیبایی یوسف
و بیم و هراس آن روز وی را نگیرد
و از جمله بندگان نیک و درست کردار خداوند باشد.



بسم الله الرحمن الرحیم
----------------------------
درمان با قرآن
--------------

13 - برخی از خواص سوره رعد

امام صادق (ع) :
 هرکس سوره رعد را بسیار بخواند خداوند او را در دنیا به صاعقه و برق زدگی هلاک نکند
هرچند از دشمنان اهل بیت باشد
و چنانچه قاری از شیعیان باشد خداوند او را بدون دغدغه حساب به بهشت برد و شفاعتش دوباره دوستان از
خاندان خود و برادران مومنش پذیرفته گردد.

من الله الی الله
53

یا عباس
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم
----------------------------
درمان با قرآن
--------------

14 و 15 - برخی از خواص سوره ابراهیم و حجر


امام صادق (ع):
هرکس سوره ابراهیم و حجر را در رکعت اول و دوم نماز
در هر هفته یکبار
بخواند، تنگدستی و نیاز و دیوانگی و بلایا به او نرسد.




نبی اکرم (ص):
هرکس سوره ابراهیم و حجر را بخواند ده حسنه به او داده می شود
به اندازه همه کسانی که بت ها را پرستیده و یا نپرستیده اند.


-----------------------

-----------

----

-


گویند به جهت قوه حافظه
41 بار آیه :

" انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون " حجر/آیه 9


را بر انجیر خشک بخواند و روزی چند دانه از آن بخورد.

من الله الی الله
53
یا عباس
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم
----------------------------
درمان با قرآن
--------------

16 - برخی از خواص سوره نحل


امام محمد باقر (ع):
هرکس سوره نحل را در هر ماه یکبار بخواند
از زیان مالی و قرض در دنیا ایمن باشد.
و نیز از 70 نوع بلا که کمترین آنها دیوانگی و جذام و پیسی باشد ایمن می شود.




نبی اکرم (ص):
هرکس سوره نحل را بخواند خداوند بلند مرتبه هر نعمتی را که به او داده است حساب نکند.
و اجر او به اندازه کسی است که بمیرد و وصیتی از خود به یادگار گذارد.


من الله الی الله
[تصویر:  8.gif]
یا عباس
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم
----------------------------
درمان با قرآن
--------------

17 - برخی از خواص سوره بنی اسرائیل


امام جعفر (ع):
هرکس سوره بنی اسرائیل را در هر شب جمعه بخواند
نمیرد تا زمان قائم آل محمد (عج) را درک نماید
و از یاران او باشد.
------------
-------
---
-


هرکس جهت مشکلی این سوره را 7 بار پشت سر هم بخواند
حاجتش برآورده شود.

من الله الی الله
[تصویر:  8.gif]
یا عباس
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم
----------------------------
درمان با قرآن
--------------

18 - برخی از خواص سوره کهف


نبی اکرم (ص):
هرکس این سوره را بخواند تا 8 روز از هر فتنه ای در امان است.
اگر در این 8 روز دجال ظهور کند
خداوند او را از فتنه وی حفظ می نماید.


نبی اکرم (ص) :
هر کس در جمعه این سوره را بخواند
خداوند تا 3 روز بعد از جمعه دیگر او را می آمرزد
و به او نوری می بخشد که به آسمان می رسد
و در فتنه دجال از خطر مصون است.


امام صادق (ع):
هر کس سوره کهف را در هر شب جمعه ای بخواند شهید از دنیا رود
و خداوند او را با شهیدان برانگیزد
و در روز قیامت در موقف شهیدان می ایستد.


------------

-------

---

-



- این سوره را به نیت ادای قرض بخوانید، ان شاء الله فع می شود.

-هر کس بخواهد در هر موقع از خواب بیدار شود آیه زیر را بخواند، بیدار خواهد شد :
" قل انما انا بشر مثلکم... " 110 کهف.


( خودم به تجربه شب های امتحان برای بیدار موندن تا صبح، این آیه رو خوندم و همیشه هم نتیجه گرفتم. آیه کوتاهیه.)cheshmak

من الله الی الله
[تصویر:  8.gif]
یا عباس
 سپاس شده توسط
سلام 303

دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده‌ است که قید می‌کند؛ موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.

گرچه این مسئله از نظر صرف‌ و‌ نحو دستوری بی‌اشکال است اما واقعیت اعجاب‌آور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده می‌شود 24 مرتبه و تعداد
دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده می‌شود هم 24 مرتبه است،

درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بی‌اشکال است،

یعنی 24=24.

با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نموده‌است که این مسئله درمورد همهچیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق می‌کند. به کلماتی کهدفعات به‌کار بستن آن در قرآن ذکر شده،

نگاه کنید:

دنیا 115 / آخرت 115

ملائک 88 / شیطان 88

زندگی 145 / مرگ 145

سود 50 / زیان 50

ملت (مردم) 50 / پیامبران 50

ابلیس 11 / پناه جستن از  شر ابلیس 11

مصیبت 75 / شکر 75

صدقه 73 / رضایت 73

فریب خوردگان (گمراه شدگان) 17 / مردگان (مردم مرده) 17

مسلمین 41 / جهاد 41

طلا 8 / زندگی راحت 8

جادو 60 / فتنه 60

زکات 32 / برکت 32

ذهن 49 / نور 49

زبان 25 / موعظه (گفتار، اندرز) 25

آرزو 8 / ترس 8

آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) 18 /  تبلیغ کردن 18

سختی 114 / صبر114

محمد (صلوات الله علیه) 4 / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) 4

مرد 24 / زن 24




همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:

نماز 5 بار ؛ ماه 12 بار و روز 365 بار در آیات قرآن تکرار شده اند.



و جالب تر اینکه : دریا  ٣٢ و زمین (خشکی) ١٣ بار در قرآن تکرار شده اند.

دریا +  خشکی = 45=13+32


دریا + خشکی = % 100

دریا = %71.1111111= 100 × 45/32

خشکی = % 28.988888888= 100 × 45/13

دانش بشری اثبات نموده که آب 71.111% و خشکی 28.988 %  از کره زمین را فراگرفته است.



آیا همه اینها اتفاقی است؟ 53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
 سپاس شده توسط
بسم الله الرحمن الرحیم
----------------------------
درمان با قرآن
--------------

19 - برخی از خواص سوره مریم


امام صادق (ع):
هرکس این در خواندن این سوره مداومت کند
نمیرد تا آنکه برسد به آنچه او را بی نیاز سازد.
از جان و مال و فرزند.
ونیز در آخرت از یاران عیسی بن مریم (ع) باشد.
و در آن روز دارای سلطنتی شود مانند سلطنت سلیمان در دنیا.


نبی اکرم (ص) :
هر کس این سوره را بخواند به عدد کسانی که
یحیی و عیسی و موسی و مریم و زکریا و هارون و ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسماعیل را
تصدیق و یا تکذیب کردند
و به عدد کسانی که از خدا فرزند خواسته اند و به عدد کسانی که از خدا فرزند نخواسته اند
او را ده حسنه می دهد.

------------

-------

---

-

- هرکس این سوره را نویسد و در خانه قرار دهد خیر و برکت آن خانه زیاد شود.

-جهت رفع سر درد و میگرن از آیه 1 تا 5 سوره مریم را با بسم الله و آیه 29 سوره فتح را بنویسد و بر سر خود ببندد،
ان شاء الله برطرف می شود.

من الله الی الله
[تصویر:  8.gif]
یا عباس
 سپاس شده توسط
نقش قرآن در زندگي بشري در ابعاد مختلف فردي، اجتماعي و حتي بين المللي، قابل دقت و بررسي است كه به طور مختصر به بعضي از آنها اشاره مي شود:
يكم. انسان نيازمند ارتباط مستقيم با آفريننده و هستي بخش خود است. اين ارتباط اگر چه از طريق مناجات و رازگويي دروني و قلبي انجام مي گيرد؛ اما دسترسي به كلمات خود خداوند، بسيار لذت بخش و اطمينان آور است. چنان كه اقبال لاهوري گفته است: «اگر مي خواهي خدا با تو سخن بگويد، قرآن بخوان».
اين ويژگي به طور كامل، تنها براي قرآن مجيد باقي مانده است و هيچ كتاب آسماني ديگر، چنين جايگاهي ندارد.
دوم. انسان در تكاپو و جست و جوي آگاهي هاي صحيح و معارف بلند و پرمعنا است. البته با استفاده از تجربيات بشري و تلاش هاي علمي، به بسياري از آگاهي ها مي توان دست يافت؛ اما براي اطمينان به درستي يافته هاي خود و آگاهي به آنچه براي او دست نايافتني است، نياز به يك منبع اصيل و غني بسيار محسوس است؛ چنان كه از زبان امام راحل(ره) گفته شده است: «اگر قرآن نبود، درهاي معرفت بر ما بسته بود».
قرآن مجيد در اين باره جايگاه ممتازي دارد. تعريفي كه قرآن از انسان دارد «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»؛ بقره (2)، آيه 30. و تعريفي كه قرآن از خداوند ارائه كرده است: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ»؛ شوري (43)، آيه 11.، همراه با بيان صفات جمال و جلال و تعريفي كه از نظام هستي و حيات و شعور همگاني موجودات ارائه داده «وَ إِنْ مِنْ شَيْ ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»؛ رعد (13)، آيه 13. و بياني كه از پيوستگي و هماهنگي منظم همه كرات و افلاك و زمين و آسمان دارد «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها...»؛ شمس (91)، آيه 4 - 1.
و... نيازمندي همه جامعه بشري و پويندگان راه حق و حقيقت را به اين كتاب آسماني ضروري و آشكار ساخته است؛ زيرا بعضي از دانش ها به جز از طريق قرآن، براي بشر دست يافتني نيست: «وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»؛ بقره (2)، آيه 151.
؛ «و آنچه را نمي دانستيد به شما ياد مي دهد...».
از جمله آگاهي هايي كه جز از طريق قرآن راهي براي دريافت آن نيست، آگاهي درباره جهان پس از مرگ و جزئيات جهان آخرت است؛ زيرا هيچ كدام از افراد بشر، تجربه تكرار و رفت و آمد آن را ندارند و درك بشري، هيچ گونه سابقه ذهني از آن ندارد. در حالي كه در سوره «واقعه»، «صافات»، «مرسلات» و... صحنه قيامت به تصوير كشيده شده است.
سوم. نقش برجسته ديگر قرآن اين است كه از سابقه تاريخ بشر، خبرهاي درست و مطابق واقع را نقل كرده و سرگذشت پيامبران و محتواي پيام آنان را - بدون هرگونه تحريف و دسيسه بشري به انسان ها رسانده است. ازاين رو قرآن حتي بر پيروان تورات و انجيل، منّت شايان توجهي دارد كه چهره پيامبران بني اسرائيل را به درستي معرفي كرده و حضرت موسي، عيسي، زكريا و... را آن گونه كه بوده اند - به دور از هر گونه تهمت و توهيني شناسانده و دست تحريف گران و دسيسه گران را نقش بر آب ساخته است. قرآن مجيد در اين باره مي فرمايد: «وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ»؛ مائده (5)، آيه 116.؛ «اي عيسي پسر مريم! آيا تو گفتي به مردم كه من و مادرم را همچون دو خدا به جاي خداوند بپرستيد؟! گفت: منزهي تو! مرا نشايد كه چيزي را كه حق نيست بگويم».
چهارم. نقش برجسته ديگر قرآن براي جامعه بشري، اين است كه ظرفيت جهان شمولي دارد و پيام هاي آن براي تمام مصلحان جهان و حافظان حقوق بشر، قابل اعتنا و كاربردي است. تكيه بر نقاط مشترك پيروان اديان آسماني و پايبندي به اصول انساني (مانند عدالت گستري، امانت داري و...)، تلاش براي ريشه كني هرگونه ناهنجاري، ناپاكي و اختلاف و مخالفت با حق و درستي و... همگي شاخص هايي است كه ظرفيت جهان شمولي قرآن را به نمايش گذاشته است. آيات نوراني قرآن، تمامي اصلاحگران و حق گرايان را به سوي محور وحدت و پاكي، به دور از هر گونه تعصب و خودخواهي، دعوت كرده است: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلي كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ»؛ آل عمران (3)، آيه 64.؛ «بگو: اي اهل كتاب! بياييد بر سر سخني كه ميان ما و شما يكسان است، بايستيم كه: جز خدا را نپرستيم و چيزي را شريك او نگردانيم و برخي از ما بعضي ديگر را به جاي خدا به پروردگاري نگيرد»
بي ترديد گستردگي دانش بشر، تحولات شايان توجهي داشته و شكوفا سازي طبيعت و سلطه بر آن، به دست قدرت علمي و اطلاعاتي انسان و تجربه هاي بشري، تا حدود زيادي تأمين شده است. قرآن خود اين تحول آفريني را در گستره ظرفيت هاي انسان دانسته است: «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها»؛ هود (11)، آيه 61.؛ «خداوند شما را در زمين ايجاب كرد و وظيفه شكوفايي و آباداني و استخراج ظرفيت هاي زمين را به شما واگذار كرد».
رسالت دين و قرآن، «شكوفايي متوازن، متعادل و هماهنگ انسان» است. بر اين اساس بايد انسان را شناخت و آغاز و انجام او را دانست. بايد جايگاه انسان را در كل هستي به درستي تعريف كرد و رابطه او با خدا، خود، جامعه و طبيعت را تنظيم نمود.
رسالت علم ساخت جهان و رسالت قرآن، رشد ايمان و جهت دهي به حركت انسان است و با توجه به اسارت علم در دست برخي از انسان هاي آلوده به قدرت و ثروت و فزون خواه، ضرورت پايبندي به كتاب آسماني به دور از تحريف و يك مكتب الهي آشكار شده است.
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
 سپاس شده توسط
نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها
 
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام
( ضحی 1-2)
 افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی.
 (یس 30) 
 و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.
(انعام 4) 
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام
(انبیا 87) 
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری.
 (یونس 24)  
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری 
 (حج 73)  
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .
( احزاب 10)
 تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن.
 (توبه 118)
 وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می‌مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی
 .(انعام 63-64) 
این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای.
(اسرا 83) 
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟
(سوره شرح 2-3)
غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟
(اعراف 59)
  پس کجا می روی؟
(تکویر26)  
پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟
(مرسلات 50)
 چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟
(انفطار 6)  
مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود.
  (روم 48) 
من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم.
 (انعام 60)
 من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می‌دهم.
 (قریش 3)
برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم.
 (فجر 28-29) 
تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم.
 (مائده 54)
این پیام های زیبا را برای کسانیکه دوست شان دارید ارسال نمایید.
 سپاس شده توسط
پرسید: 
چرا پسرایي كه با دختران غير محرم معاشرت دارند جذاب‌ترن؟
چرا آدمای الکلی و سیگاری باحال‌ترن؟
چرا با اونایی که دیگران رو مسخره می‌کنن بیشتر به آدم خوش میگذره؟
چرا اونایی که خیانت می‌کنن، تهمت میزنن، غیبت می‌کنن، دروغ میگن موفق‌ترن؟
 چرا همیشه بدا بهترن؟
پرسیدم: . . . . . ."" پیش خدا یا مردم"" ؟؟؟
دیگه چیزی نگفت و سکوت کرد..
""بى‌گمان گرامى‌ترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست""
إنّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ...
حجرات/13
 سپاس شده توسط
[dir=rtl]تدبر در ایات
ایه ی 83 سوره یوسف[/dir]
قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرً‌ا=0.92em ۖ فَصَبْرٌ‌ جَمِيلٌ=0.92em ۖ عَسَى اللَّـهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا=0.92em ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ =0.92em﴿٨٣

(یعقوب) گفت: «(هوای) نفس شما، مسأله را چنین در نظرتان آراسته است! من صبر می‌کنم، صبری زیبا (و خالی از کفران)! امیدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند؛ چرا که او دانا و حکیم است

!
[dir=rtl]صبر جمیل :

در روایتی می خوانیم از امام باقر(ع) سوال شد: صبر زیبا چیست؟
حضرت فرمود: صبری است که در ان به هیچ یک از مردم شکایت نشود.روزی ابراهیم یعقوب را که نوه او بود برای کاری به سوی راهب عبادی فرستاد .هنگامی که راهب او را دید به گمان این که ابراهیم است به استقبالش شتافت و او را در اغوش گرفت و گفت: مرحبا به ابراهیم خلیل الرحمن. یعقوب به او فرمود من ابراهیم خلیل الرحمن نیستم.بلکه یعقوب پسر اسحاق .پسر ابراهیم هستم. راهب گفت پس چرا اینقدر تو را پیر و شکسته می بینم ؟
فرمود: غم و غصه و بیماری مرا به این روز انداخته. امام باقر فرمود: هنوز یعقوب به در منزل راهب نرسیده بود که خداوند به سویش وحی فرستاد. ای یعقوب از قضا و قدر من به بندگانم شکایت می بری؟؟
یعقوب همان دم در به سجده افتاد و عرض کرد: پروردگارا دیگر این کار را تکرار نمی کنم.خداوند هم وحی فرستاد که این بار تو را آمرزیدم.دیگر تکرار مکن..
از ان به بعد هرچه نا ملایمات دنیا به او روی می اورد به هیچ کس شکایت نمی کرد.جز این که یک روز فرمود: انما اشکو بثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون....[/dir]
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
 سپاس شده توسط
(1393 اسفند 24، 22:05)قاصدک نوشته است: [dir=rtl]تدبر در ایات
ایه ی 83 سوره یوسف[/dir]
قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرً‌ا=0.92em ۖ فَصَبْرٌ‌ جَمِيلٌ=0.92em ۖ عَسَى اللَّـهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا=0.92em ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ =0.92em﴿٨٣

(یعقوب) گفت: «(هوای) نفس شما، مسأله را چنین در نظرتان آراسته است! من صبر می‌کنم، صبری زیبا (و خالی از کفران)! امیدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند؛ چرا که او دانا و حکیم است

!
[dir=rtl]صبر جمیل :

در روایتی می خوانیم از امام باقر(ع) سوال شد: صبر زیبا چیست؟
حضرت فرمود: صبری است که در ان به هیچ یک از مردم شکایت نشود.روزی ابراهیم یعقوب را که نوه او بود برای کاری به سوی راهب عبادی فرستاد .هنگامی که راهب او را دید به گمان این که ابراهیم است به استقبالش شتافت و او را در اغوش گرفت و گفت: مرحبا به ابراهیم خلیل الرحمن. یعقوب به او فرمود من ابراهیم خلیل الرحمن نیستم.بلکه یعقوب پسر اسحاق .پسر ابراهیم هستم. راهب گفت پس چرا اینقدر تو را پیر و شکسته می بینم ؟
فرمود: غم و غصه و بیماری مرا به این روز انداخته. امام باقر فرمود: هنوز یعقوب به در منزل راهب نرسیده بود که خداوند به سویش وحی فرستاد. ای یعقوب از قضا و قدر من به بندگانم شکایت می بری؟؟
یعقوب همان دم در به سجده افتاد و عرض کرد: پروردگارا دیگر این کار را تکرار نمی کنم.خداوند هم وحی فرستاد که این بار تو را آمرزیدم.دیگر تکرار مکن..
از ان به بعد هرچه نا ملایمات دنیا به او روی می اورد به هیچ کس شکایت نمی کرد.جز این که یک روز فرمود: انما اشکو بثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون....[/dir]
 سپاس شده توسط
ابوالصباح کنانی گوید از حضرت صادق(ع) درباره قول خدای تعالی سوره تحریم آیه 8 پرسیدم
فرمودند: منظور از توبه نصوح این است که بنده از گناه توبه کند و تصمیم بگیرد که دیگر به آن گناه باز نگردد.

اصول کافی جلد 4 صفحه 168

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ   القرآن الکریم،سوره ی انعام ،آیه ی 103

چشمها(ی ظاهر) او را نمی بینند( درک نمی کنند) ولی او همه( حرکات و گردش) چشمها را می بیند و او بخشنده ای آگاه ( از همه ) چیز است
no eye can see him, though he sees all eyes. he is the subtle, the aware


* خداوند، حقيقتى پيراسته از ويژگيهاى جسم است.
لا تدركه الأبصر
عدم امكان ديدن خداوند نشانه مبرا بودن او از خصوصيات جسم است.
* احاطه علمى خدا بر ديده‏ها على رغم ناتوانى ديده‏ها بر رؤيت خدا
و هو يدرك الأبصر
*از ابوالحسن- امام رضا يا امام هادى عليهما السلام- روايت شده است: ... اطلاق وصف «لطيف» بر خداوند به سبب آن است كه آفريننده اشيايى لطيف است و به اشياى لطيف علم دارد. آيا نشانه آفرينش او را در گياهان لطيف، حيوانات ريز و كوچكتر از آنها كه به چشم نمى‏آيد  مشاهده نمى‏كنى ...؟»
*از امام رضا (ع) روايت شده است: ... «لطيف» در صفات خداوند به معناى كمى و ريزى و كوچكى نيست، بلكه اطلاق اين صفت بر ذات اقدس او به سبب نفوذش در اشيا و ممكن نبودن درك ذات بارى است ... و اما «خبير» به معناى آن است كه هيچ چيز بر او پوشيده نيست و چيزى از حيطه آگاهى او بيرون نمى‏باشد. آگاهى و علم خداوند از راه تجربه و اكتساب حاصل نمى‏شود ...».

53 53 53
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان