1393 مرداد 17، 8:03
(1391 شهريور 31، 20:51)سلام نوشته است: خیلیا این سوال توی ذهنشونه ک اگه شرایط اورژانسی اومد سراغمون چیکار میتونیم بکنیم. باید بشینیم و هی سعی کنیم جلوی خودمون و بگیریم. هی باید دست ب دامن استدلال و این جور چیزا بشیم. چ طور میتونیم توی این شرایط مقاومت و ایستادگی کنیم درحالی ک خیلی خیلی سخته.
اما یه راه حل ساده اینه که صورت مساله رو پاک کنیم.
حقیقت اینه که ظرفیت انسان برای مقاومت محدوده. اگه فقط ب مقاومتمون (یا همون صبرکردنمون) بخوایم تکیه کنیم، ی جایی بالاخره کم میاریم. راه حلش این نیست که قدرت صبر و مقاومتمون و بیشتر کنیم (چون دیگه بیشتر از ی حدی نمیشه). بلکه باید یاد بگیریم که پاک کردن صورت مساله هم بالاخره ی جور حل کردنشه!
ی حالت دیگه این موضوع
خیلی مشکلاتی که توی زندگی روزمره داریم مخصوصا مشکلات روحی همین جوری حل میشن. اگه همش ب ی مشکل و گرفتاری مثلا ی نفر که بدجوری اعصابمون و خورد کرده و هر ظلمی ک میتونسته در حقمون کرده فکر کنیم وضع مشکلمون بدتر و بدتر میشه.
حرف من اینه ک راه حل خیلی از مشکلات (مثل خیلی مشکلات روحی و تحریک شدن خ.ا) ب راحتی با درگیر کردن خودمون با ی مساله دیگه حل میشه. ب همین سادگی.
همه ما ساعتها و روزها خون دل خوردیم و بارها خ.ا. رو مرتکب شدیم درحالی ک اگه یاد گرفته بودیم کاملا حواس خودمون و پرت کنیم و فضا رو عوض کنیم این مشکلات خیلی خیلی راحت فراموش میشدن و بعد هم رفع میشدن.
متاسفانه ما عادت کردیم درسای خیلی سخت و پیچیده دبیرستان و دانشگاه رو یاد بگیریم درحالی ک درسای خیلی ساده زندگی شخصی که خیلی خیلی خیلی مهمترن رو یاد نمیگیریم. این درس یکی از مهمتریناشه ک خیلیامون (از جمله خود من) توش ضعف داریم.
کسی نظری نداره؟
چطور میشه وقتی شرایط وسوسه پیش میاد ، صبر کنیم بر گناه و انجامش ندیم؟