عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تجربیات ازدواج

#46
(1393 دي 8، 9:46)hosseinam نوشته است: میهریبان باری :smiley-yell:
زود تر بگو دیگه آدم رو سرکار و تو خماری باقی مطلب میزاریasabani4
............................
یه سوال شما خودتون ازدواج کردید؟( برای اینکه بدونم بر اساس تجربه صحبت میکنید یا علم و کتاب پرسیدم)
...........................
سوال دوم من ازدواج کنم یا نه؟!!!!
توی جواب سوال دوم مثل اسب توی رودخونه گیر کردم 4
سلام

همون طور که اشاره کردم من دارم سخن رانی که انجام شده رو می گم
اگر حوصله صبر ندارید خودتون سخن رانی رو از لینک دانلود کنید

نخیر من ازدواج نکردم

اونم که به خودتون مربوطه هر جور صلاح می دونید

53
رویایی رو ببین که میخوای
جایی برو که دوست داری
چیزی باش که میخوای باشی
چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی

[تصویر:  nasimhayat.png]
#47
آقای پرشان سلام

بالاش نوشتم دیگه

نقل قول: خلاصه فصل اول - بخش اول


یعنی هر چی تو اون بخش هست رو خلاصه کردم نوشتم


در باره اون قسمتی که بحث شده
اقا فرهنگ اصلا نمی گه کدوم یکی از این دلایل خوب یا بد هست


فقط می گه جواب هایی که مردم به این سوال می دهند

منم که دقیقا بالاش همین رو نوشتم

نقل قول: جواب مردم به سوال اول 

چرا می خوای ازدواج کنی؟ :


اما درباره گاو خود ایشون در این مورد این مثال رو زدن من دقیقا نقل کردم ایشونم از دیگری نقل کردن
حالا چه فرقی می کنه؟
گاو هم فواید دیگه به جز شیر داره
مثلا بره ش رو پروار می کنی می کشی باهش گله درست می کنی باهش کشتار گاه می زنی باهش دامداری می زنی واسه عروس و داماد زمینش می زنی!!! و ...

یا جایی هم که گفتید :
نقل قول: اما میشه اینطور گفت که یک نیاز محرک قوی تر و نیاز اساسی تری برای ازدواجه.

دکتر هم همین رو گفتن
گفتن اگر از ادما بپرسی چرا ازدواج می کنی
شاید بعضیا بگن به خاطر مسایل جنسی

در بحث های بعدی درباره معیار ها صحبت می شه که چی درسته چی غلط


فعلا قرار شد هر کسی بگه چرا می خواد ازدواج کنه
که هیچ کی نگفت


اگر قرار باشه بقیه جواب سوال ها رو نذارن خوب منم این کار رو ادامه نمی دم (چون در ادامه باز هم یه عالمه سوال و لیست و جدول هست که اقای فرهنگ می پرسن و می گن پاسخ بدید)



اون بخشی هم که روش خط کشیدم نوشتم ولی اینو نگفت
خوب یه سری دلایل رو ایشون گفت ولی این دلیل رو که من از خیلیا شنیدم نگفت

کلا الان نمی خوایم دلایل رو بررسی کنیم
فعلا انگار شناخت از خوده
چون می گه این دو تا سوال رو جواب بدید تا بتونید شناخت درستی پیدا کنید
بعد از روی جواب هایی که به این سوال می دی هم می فهمی کی به دردت می خوره
هم می فهمی خودت واقعا کی هستی


منم می خواستم جواب بذارم
گفتم صبر کنم ببینم بقیه چی می نویسن

خواهش می کنم تو بحث شرکت کنید
این طوری همه با هم جلو می ریم و یاد می گیریم
رویایی رو ببین که میخوای
جایی برو که دوست داری
چیزی باش که میخوای باشی
چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی

[تصویر:  nasimhayat.png]
#48
سلام

ممنون مهریبان باری خانم از مطالبی که میذارید


به دلایل فراوانی من میخوام ازدواج کنم، که بعضیاشون منطقین بعضیاشون غیر منظقی

بخاطر اینکه میخوام مستقل بشم وتشکیل خانواده بدم

میخوام طعم عشق رو بچشم

بخاطر اینکه سنم رفته بالا

بخاطر اصرار خانواده

دوس دارم برا یکی خیلی مهم باشم و یکی برا من خیلی مهم باشه


حالا چرا نمیخوام ازدواج کنم و تا حالا ازدواج نکردم

بخاطر بیکاری که الان دیگه شاغل شدم و بخاطر وضع اقتصادیم فعلا نمیتونم ازدواج کنم
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
#49
با تشکر از خانم میهریبان باری 303
در مورد این که چرا می‌خواید ازدواج کنید:
دقیقاً نمی دونم, ولی فکر کنم به خاطر رسیدن به آرامش و هدف دار شدن زندگی
و صد البته به خاطر داشتن فرزند که به نظرم ثمره‌ی زندگی آدم هست.

53  طرح ختم قرآن 53

 .
   از دسـت و زبان که برآید   ---   کز عهده‌ی شکرش به درآید
.
 سپاس شده توسط
#50
منم دوست دارم ازدواج کنم ولی همش فکر می کنم با ازدواجم دختر مردم بدبخت میشه 1276746pa51mbeg8j
وگرنه تو فامیل چند تا دختر هستن که منو میخوانGigglesmile
نمیدونم چرا؟ ولی به ما گیر دادن..4
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
 سپاس شده توسط
#51
(1393 دي 8، 21:15)قاصدک نوشته است: منم دوست دارم ازدواج کنم ولی همش فکر می کنم با ازدواجم دختر مردم بدبخت میشه 1276746pa51mbeg8j
وگرنه تو فامیل چند تا دختر هستن که منو میخوانGigglesmile
نمیدونم چرا؟ ولی به ما گیر دادن..4
سلام رفیق ، خوش به حالت ، کسی اصن به ما نگاه نمی کنه چه برسه به خواستنو این حرفا ،
یا علی بگو و شروع کن ، خداوند در این لحاظات بهترین پشتیبان خواهد بود . 53128fs318181
#52
سلام
منم جواب می دم. راستش من اگر نیاز جنسی نباشه اصلا ازدواج نمی کنم. (البته اگرسنت پیامبر بودن رو نادیده بگیریم)
چه کاریه کلی بری تو خرج ، کلی فحش بخوری ، کلی بری زیر بار مسولیت و ...
بیچاره زن من. 4fvfcja

قاصدک شما اینقدر خوب هستی ، اصلا دست دست نکن به نظر من.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

#53
اول میهریبان باری ازت تشکر میکنم بابت بحث خوبی که به میون آورد53، و ازت معذرت میخوام که لحن خوبی نداشتم و سوال خوبی نپرسیدم5353 (متن قبلی رو ندیده بودم)


من میخوام ازواج کنم چون:
احساس تنهایی میکنم،
دوست دارم یکی باشه که بعد از کار و خستگی با دیدنش خستگی از تنم بیرون بره،
هدف دار شدن زندگیم،
چون سن ازدواج رو دارم،
میترسم بعداً همسر مناسبی گیرم نیاد.

چند وقتی بود فکر میکردم دیگه نتونم دختری با معیارهای خودم پیدا کنم ولی امروز 2 نفر رو دیدم128fs318181
خیلی خوشحال شدم، نه برای خودم،برای انقدر خوب بودنشون خوشحال شدم برای خودشون خوشحالم 53
براشون دعا میکنم(با این حال که نمیشناسمشون)
ولی شرایط ازدواج رو ندارم، قدیما آینده خوبی رو برای خودم برنامه ریزی میکردم و خوب پیش میرفتم، ولی الان نمیتونم آینده خوب و روشنی رو برای خودم ترسیم کنم.20
و آنان که وسیله نکاه نیابند باید عفت نفس پیشه کنند تا خدا آنان را بلطف خود بی نیاز کند (سوره نور آیه 33)

[تصویر:  05_blue.png] 
#54
قاصدک جان اتفاقا چیز کاملا طبیعی هست. کلا پسری که به سن ازدواج میرسه و از لحاظ اخلاقی آدمی سالم و از لحاظ فیزیکی آدم سرحالی هست کیس های مطلوب از زمین و آسمون براشون میرسه. این خصیصه رو میتونید در نحوه ی برخورد مادر دختر و خود دختر مشاهده کنید.4fvfcja
من حقیقت رو بدون تعارف میگم و هدف هم کمک و تغییر دیدگاهه لذا سوء تعبیری از حرف های من نشه.

مورد دوم که می فرمایید دختر مردم از ازدواج با من بدبخت میشه یا بیچاره زن من و...  حرف خیلی هاست و من از خیلی ها شنیدم. برای همین بحثم خطاب به هرکسی ست که این فکر رو می کنه نه خاص شما.  واقعیت اینه که هیچ آدمی خودش رو بهتر از خودش نمیشناسه. برادر گلم اگه واقعا به چنین حرف هایی اعتقاد داری پس حتما دختر مردم رو بدبخت می کنی!!!
مگه بهتر شدن رو کسی از انسان گرفته؟ یا الزاما نحوه خلقتت یه طوریه که برای بدبخت کردن کسی دیگه ای آفریده شدی و امکان تغییر نداری؟!!! راه حل خیلی ساده ست.
انسان خودش رو به مرحله ای برسونه که بتونه یه انسان دیگه رو خوشبخت کنه.
همین!
قدم اول برای خوشبخت شدن این نیست که سراغ دختری رفت و یا پسری رو انتخاب کرد که معیارهای یه انسان کامل رو داشته باشه. قدم اول اینه که خود شخص یه انسان کامل باشه.
چرا باید یه شخص خودش رو کوچیک فرض کنه؟ 
انسانی که جلوی همسرش احساس حقارت و کوچیکی کنه چطور میخواد جلوی امام زمانش عزت و جلال داشته باشه.
مگه تو دعاهامون نمیگیم:
اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا كَرَامَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ

داری میگی منو تو بزرگترین حکومت الی الابد که حکومت آقا امام زمانمون باشه نه سگ درگاه امام بلکه جزو بلند پایه ترین شخصیت ها قرار بده. خیییییییلی خواسته ی بزرگی رو داری از خدای میخوای. ما دین و رسم و مذهبمون عزت و جلاله.
اگه اون عزت رو نداریم باید به اون برسیم.
ان شاءالله.


=====================================================
معیارهای من برای ازدواج(به ترتیب اولویت):
ایجاد آرامش 
تکمیل دینم
رشد انسانی در ابعاد مختلف (اعم از استقلال ، ایجاد حس فداکاری و...)
نیاز جنسی
برکت در ابعاد مختلف
=====================================================

خانم مهریبان بعید می دونم این حرفی که ازدواج هیچ حسنی نداره رو بهش معتقد باشن چون در بخش علایقشون ازدواج هم ذکر شده.


ان شآء الله بعد از امتحانات موضوع میزگرد رو همین بحث می کنیم که بحث های بیشتری در موردش بشه.
!...Nobody's perfect
#55
از همگی ممنونم که منو تشویق به ازدواج کردین4fvfcja
ولی فعلا قصد ادامه تحصیل دارم4

پارشان جان به نکات خوبی اشاره کردی..
در مورد بدبخت کردن دختر مردم هم باید بگم که من در حال حاضر با توجه به عادت بد خ.ا اینو بهش اعتقاد دارم..
و همون جور که گفتی اول سعی میکنم خودمو آدم کنم و فرد سالمی باشم بعد فکر ازدواج می کنم.

میترسم از روزی که نتونم خواسته های همسرمو براورده کنم.. این خواسته ها از همه نوعی می تونه باشه..1276746pa51mbeg8j
الان خیلی راه دارم تا آدم بشم.. به خاطر همین اصلا به فکر ازدواج و عشق و عاشقی نیستم..53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
#56
ای وای
راست میگید
بذار تا اصلاح کنمشون
رویایی رو ببین که میخوای
جایی برو که دوست داری
چیزی باش که میخوای باشی
چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی

[تصویر:  nasimhayat.png]
#57
من رفتم رو حرفای اقا پرشان فکر کردم


قبلا به ذهنم رسیده بود
اما الان برام روشن تر شد
درست گفتن  من نوشتم علاقه مندی ازدواج


اما می ترسم از اشتباه تصمیم گرفتن
می ترسم از بد شدن اخر کار
می ترسم از اینکه خوب پیش نره زندگیم
خیلی می ترسم
چون خیلی تجربه های بد داشتم
چون اعتماد به نفس کافی ندارم
چون شخصیتم به قدر کافی پخته نشده

واسه همینم الان که تو موقعیتشم به شدت دچار استرس و ناراحتی هستم
به نحوی که فقط می خوام بگم نه
 خودمو خلاص کنم

خوب من که یه سالنامه باطله به این قضیه اختصاص دادم
شمام بد نیست اختصاص بدید

با تشکر از
 اقا عطا
اقا شازده کوچولو
اقا حسین
اقا پرشان عزیز

که دلایل یا معیارهاشونو برای ازدواج گفتن

اینا رو تو دفتری چیزی بنویسید باهتون باشه

حالا می ریم سراغ مرحله بعد
رویایی رو ببین که میخوای
جایی برو که دوست داری
چیزی باش که میخوای باشی
چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی

[تصویر:  nasimhayat.png]
#58
سلام قبل از اینکه برید سراغ مرحله بعد منم دلایل ازدواجمو میخام بگم:
رشد معنوی(چون مجبوری بخاطر یکی دیگه از بعضی علایقت صرفنظر کنی.یا صبرت رو ببری بالا.کلا به انسان شدن کمک میکنه)
همراه و یار در مراحل زندگی(با هم کمک کنیم به خدا نزدیک بشیم)
حس خوب دوست داشتن و دوست داشته شدن
نیاز جسمی
حس استقلال
فرزند

همه اینها دلایل من هستن و بنظرم حتی یکیشون هم برای ازدواج کافی باشه
من با اینکه از ازدواج میترسم ولی نیروی قوی توکل بهم جرات میده
من همه اینها رو گفتم ولی زیاد  خواستگار برام نمیاد ,چون خواهرم هنوز ازدواج نکرده و حق تقدم با اونه4
ولی من توکلم به خداستKhansariha (69)
2uge4p42uge4p42uge4p42uge4p4
امیر مؤمنان حضرت علی(ع) می فرمایند: پیامبر اسلام فرمود:
عمر جهان به پایان نمی رسد مگر آنکه مردی از نسل حسین امور امت مرا در دست می گیرد و دنیا را پر از عدل می کند همچنانکه پر از ظلم شده است.

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
#59
خلاصه بخش دوم - جلسه اول

اگر بخواهیم از کوه بریم بالا بهتره دو نفره بریم یا تک نفره ؟ دو نفره

 اما چرا ؟

خیلی دلایل می شود ذکر کرد  :

1- وقتی داریم مسیر رو طی می کنیم با هم گپ می زنیم می گیم می خندیم و متوجه نمی شویم مسیر چجوری طی شد یعنی خستگی کمتر روی ما اثر می گذارید

2- ممکن است خستگی اثر بگذارد و فرد پشیمان شود بگوید این همه اومدم بالا تازه این همه مونده ولی نفر دوم می تواند انگیزه بدهد و بگوید چیزی نمونده حالا الان می رسیم

3-باید چیزهایی را کوهنوردان با خود حمل کنند بعضی از وسایل رو هر کوهنورد باید با خودش حمل کند مثلا مواد غذایی ، کیسه خواب ، پتو و ... اما بعضی چیزها رو لازم نیست هر کدوم از افراد با خودش ببره مثل چادر ، بیل و ... پس فشاری که به افراد می آید کمتر می شود چون بعضی از وسایل را تقسیم می کنند

4- گاهی مسیر سخت می شود مثلا نفر اول کمک می کند دومی بره بالا و بعد دومی دست اولی رو می گیره می کشه بالا

5- اشتباهات کم می شود ممکن است وقتی تنها باشیم مسیر را اشتباه انتخاب کنیم اما اگر دو نفر باشیم می توانیم با هم فکری مسیر بهتری را پیدا کنیم

6- اگر خطری پیش بیاید مراقب یکدیگر هستیم و یا به هم هشدار می دهیم یا در زمانی که اصلا فرصتی نیست مثلا وقتی  سنگ دارد از بالا پرت می شود تا روی همراهمان بیافتد سریع او را هل می دهیم تا در امان باشد چون حتی فرصت حرف زدن هم نیست و باید سریع عمل کرد

7- اگر یکی مجروح شود دیگری به دادش می رسد حتی اگر نتواند کمک کند حداقل می رود کمک می اورد


ازدواج هم مثل کوهنوردی است

زندگی یک قله است که می خواهیم فتحش کنیم دو نفری یا یک نفری ؟

اگر شریک درستی انتخاب کنیم قله های زندگی را به سادگی و آسانی فتح می کنیم


چرا ازدواج کنیم :

باید جواب بدهیم که چرا به این زندگی آمده ایم ؟ چرا به این دنیا فرستاده شده ایم ؟

منکر خوشی ها و لذت های زندگی نیستیم این مسایل خیلی مهم هستند اما آمده ایم که رشد کنیم و رشد بدیم

از بعضی می پرسیم چرا می خوای ازدواج کنی ؟

می گن می خواهیم خوش بخت بشیم

برای همین هم خوش بخت نمی شوند

چون نمی خواهند کس دیگری را خوش بخت کنند !

وقتی به سمت ازدواج می رویم می خواهیم نیازهایی از خودمان را براورده کنیم
نیاز به هم دلی نیاز به همراهی نیاز جنسی و ...

اگر نیاز های طرف مقابل رو نبینیم به جایی نمی رسیم

پس بگوییم :

1- می خواهم ازدواج کنم که رشد کنم

2-می خواهم خوش بخت شوم و خوش بخت بکنم



بعضی ها زیاده روی می کنند

مثلا می گویند ازدواج نمی کنیم تا فرصت های رشد را از دست ندهیم

خانومی پیش اما صادق رفتند و این حرف را مطرح کردند امام فرمودند :

"یعنی تو می خواهی از مادر ما فاطمه زهرا(س) بیشتر رشد کنی؟ اگر در ازدواج نکردن رشدی بود بدان مادر ما هرگز ازدواج نمی کردند"

بعد اضافه کردند زود برو ازدواج کن!

3- ازدواج می کنیم تا از خطا ها و تعرض ها و لغزش ها دور شویم

وقتی حلقه ازدواج می اندازیم مزاحمت ها کمتر می شود
وقتی ازدواج می کنیم وسوسه ها و خطا ها را کنار می ذاریم


4- ازدواج می کنیم که تا آرامش پیدا کنیم
طراوتی که ازدواج به زندگی ما می دهد مثل طراوتی است که شبنم به چمن می دهد


ازدواج محدودیت است؟

ازدواج آغاز محدودیت نیست بلکه پایان محرومیت است

یک مجرد خیلی چیزها ندارد که با ازدواج به دست می اورد

باید دست از خود خواهی برداشت

نگوییم ازدواج چه سودی برای من دارد؟

یک ازدواج درست شما به سود همه است

مثلا :

5- یک ازدواج درست می تواند فرزندانی به همراه داشته باشد که به بشریت خدمت کنند

6- روزی زیاد می شود

اما چه ازدواج هایی روزی را زیاد می کند؟

موردی را که درست ازدواج کرده ملاک هاش درست بوده نه افرادی را که اشتباه کرده اند
نه مثلا کسی را که 40 ملیون قرض گرفته برای خرج ازدواج

خدا قول داده پس نمی شه شک کرد

7- مسئولیت پذیری زیاد می شود

وقتی ازدواج می کنی باید مسئولیت را بپذیری ! جای شانه خالی کردن نیست

با پذیرش مسئولیت هم رشد می کنیم
رویایی رو ببین که میخوای
جایی برو که دوست داری
چیزی باش که میخوای باشی
چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی

[تصویر:  nasimhayat.png]
#60
سلام
بسیار عالی و ممنون از زحماتتون. هدف ها و ملاک های بسیار مهم و ارزشمندی هستند. 
خسته نباشید.

اما در مورد خودتون : 

خوشحالم که در این مورد فکر کردین. یعنی الان وقتشه که چند اصل رو به ذهنتون بسپارید تا بتونید تصورتون رو نسبت به ازدواج تغییر بدید.
1. نتایج همیشه وجود دارن اما شما باید انتخاب و تصمیمات درست به نتیجه مطلوب خودتون دست پیدا کنید. لذا زندگی بد حاصل تصمیم نادرست در ازدواجه نه مطلق ازدواج.
راه حل: برای یک ازدواج خوب باید چه کار کنید؟
پاسخ به این سوال نیازمند مطالعات در خصوص ازدواج موفقه. از کتب روانشناسی گرفته  تا روایات معصومین.
هنگامی که به مجموعه ای از توصیه ها عمل می کنیم با توجه به اصل وجود نتایج احتمال رسیدن به نتیجه مطلوب در ازدواج بسیار بیشتر میشه.
نتایج همیشه از قوانین ثابت پیروی می کنند (دو دو تا همیشه چهارتاست) 
گاهی وقت ها شخص دچار یک زندگی فلاکت بار میشه و طرز تفکرش نسبت به این زندگی یک بلا و امتحان الهی ست که بر سرش اومده. 
شاید این هم یکی از علل باشه. اما دلایل اصلی برای رسیدن به این نتیجه نامطلوب انجام اقداماتی ست که قطعاً به این نتیجه ختم خواهد شد. حتی اگر شخص مورد نظر از اقداماتی که موجب این اتفاق شده ناآگاه باشه.
بنابراین وظیفه شما قبل از ازدواج فراهم کردن پیش نیازهایی متناسب با هدف دلخواهتونه. (همین سخنرانی ها یکی از منابع پیش نیاز بسیار خوبه)
2.
نقل قول: ...چون اعتماد به نفس کافی ندارم
چون شخصیتم به قدر کافی پخته نشده...
یک سوال از شما می پرسم :
چه کار باید کرد که اعتماد به نفس کافی پیدا نکرد؟
کمی به این سوال فکر کنید راه حل اینه که اون کارها رو انجام ندید.
همین!

3.تصورات بد شما نسبت به ازدواج ناشی از تجربیات سابق شماست. من واقعیت رو از دید خودم می بینم (با تجربیاتی که داشتم) و شما از دید خودتون.(با تجربیاتی که داشتید.)
مهم نیست که تصور کدام یک از ما به واقعیت نزدیک تره. مهم دو چیزه.
این که تصور هیچ کدام از ما ها عینا خود واقعیت نیست.
و دوم اینکه تصور شما نتیجه ی مطلوبی نخواهد داشت. لذا باید اون رو عوض کرد.
این تمرین مستلزم انجام به شکل حضوریه . اما با کمی تلاش کردن می تونید خودتون هم به نتیجه دلخواه دست پیدا کنید:
تصور کنونی خودتون از ازدواج رو در ذهنتون مجسم کنید و به سوالات زیر پاسخ بدید:
تصویر رنگی هست یا سیاه و سفید؟
نزدیکه یا دور؟
کوچیکه یا بزرگ؟
مبهمه یا واضحه؟
کدوم قسمت از ذهنتون اون تصویر رو میبینید؟ مستقیم ؟ بالا پایین چپ راست؟
و به طور کلی چه ویژگی های دیگه ای برای این تصویر می تونید یادداشت کنید؟
آیا صدایی هم می شنوید؟
کمه یا زیاد؟
مبهمه یا واضح؟
و این صدا چه ویژگی های دیگه ای داره؟
آیا می تونید این تصور رو لمس کنید؟
خشنه یا لطیف ؟
چه ویژگی های دیگه ای می تونید برای این حس بیان کنید.
----------------
حالا به چیز دیگه ای فکر کنید که بسیار با تصور کردن اون احساس شادی و لذت و شوق می کنید و دقیقا به سوالات بالا پاسخ بدید و اونها رو یادداشت کنید.
مسلما جواب ها با هم فرق می کنند. با توجه به اصل نتایج شما کافیه اون پاسخ های تصور دومی رو به تصور اول انتقال بدید اون موقع متوجه میشید که همون اجساس شوق و اشتیاق رو نسبت به ازدواج هم پیدا خواهید کرد. 
هرچه جواب هاتون دقیق تر باشه نتیجه مطلوب تر خواهد بود.
(این کار رو با آرامش و در جایی خلوت انجام بدید)

برای تثبیت این کار : تصور ذهنی بدتون از ازدواج رو در ذهن مجسم کنید.
حالا تصور کنید که لباس عروس به تن دارید و دست در دست همسر دلخواهتون در حالی که یک شاخه گل رز در دست هردوی شماست و نگاه و لبخند عاشقانه به هم دیگه میزنید در کنار ساحلی زیبا در حال قدم زدن هستید. با انجام این تصور به بالا و سمت چپ نگاه کنید. متوجه خواهید شد که ناخودآگاه لبخندی بر لبان شما نقش خواهد بست.
ذهن خودتون رو به دو قسمت تقسیم کنید  در حالی که تصور قبلی در سمت راست و تصور جدید در سمت چپ قرار گرفته باشه. (مثه یه تلویزیون که دو تا تصویر داره پخش می کنه)
در عرض کمتر از یک ثانیه تصویر قبلی رو محو و ناگهان تصویر جدید رو در ذهنتون بزرگ کنید. و همزمان با بزرگ کردن تصویر بگید : همینه!
این کار رو حدود 10 بار انجام بدید تا کاملا تصور قبلی جای خودش رو به تصور جدید بده.
هر موقع که به ازدواج فکر کردید اگر ناگهان تصور قبلی باز هم به ذهنتون برگشت کار قبلی رو چند بار دیگه تکرار کنید.
به مرور زمان نحوه تصور و اشتیاقتون به ازدواج تغییر خواهد کرد.

ان شاء الله که موفق باشید.
!...Nobody's perfect
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان