فکر برتر

[Man Mitavanam]

سلام دوستان
اقا من بعضی وقتا یادم میره چرا میخام ترک کنم و این خیلی خطرناکه. من آدم مذهبی نیستم و به خاطر گناه بودنش ترک نمیکنم و به خاطر عوارض جسمیش و حس بد بعدش و کاهش اعتماد به نفس و....  دارم ترک میکنم. ولی هر بار که میرم توی سایتا و عوارضش رو سرچ میکنم همه سایتا میگم که خ.ا هیچ مشکلی نداره و یک فعالیت طبیعی هستش، البته دلیلش رو نمیدونم چرا اینجوری گفتن تو اون سایتا و فقط سایتای مذهبی منعش کردن، ولی با اینکه خودم میدونم خ.ا اشتباهه بازم میخام بهم یاداوری بشه که واقعا چرا باید ترکش کنیم؟
شاید اگه از نظر همه و خودمون یک حرکت طبیعی شناخته بشه دیگه عذذاب وجدان و کاهش اعتماد به نفس و... نداشته باشه
البته من این سوال رو جهت افزایش آگاهی خودم پرسیدم و هیچ نیت بدی نداشتم.

سلام
یه نکته ای رو خونده بودم به نظرم منطقی و عاقلانه اومد
این حرف هایی که میگم به هیچ دین و مذهبی ربط نداره و مربوط به ذات آفرینش بشر میشود
ببخشید اگر رک میگم

میل جنسی و فرایند ارضای آن به گونه ای ساخته شده که نیاز به فاعل و مفعول داره یعنی برای ارضای این میل به نحو احسن و بدون اسیب به دو نفر نیاز هست
(البته اینم قبلش بگم که طی فرایند دونفره هم اسیب هایی هست که بیانشان خارج از بحث هست)
تو ذات هر انسانی میل جنسی و میل به ارضای ان وجود دارد
وقتی که این میل با خ.ا ارضا بشه یعنی فاعل و مفعول یه نفر میشه یک نفر هم نقش فاعل رو اجرا میکند و هم نقش مفعول(که مفعول واقعی هم درکار نیست) 
این تضاد داره با اصول ارضا شدن
چون در ارضا شدن با خ.ا روح ارضا نمیشه چون مفعول واقعی وجود نداره که روح را ارضا کنه و فقط تخیلات هستند تخیلاتی که هیچکدومشون در واقعیت به وقوع نمی پیوندد از لحاظ جسمی هم ان طور که باید ارضا بشه نمیشه و فقط برون ریزی و خستگی بعدش میماند (برای اینکه روح و جسم بهم مرتبط هستند و با ارضای جسم باید روح ارضا شود و با ارضای روح باید جسم ارضا شود و نبود هرکدام باعث اسیب دیگری میشه)
همچنین بشر میخواهد که هم ارضا شود و ارضا کند چون با خ.ا نمیتواند اینکار را بکند افسردگی های ناشی از ان پیش میاید اعتماد به نفس پایین میاد
خیال پردازی ها و تصویر سازی ها ذهن را بیمار میکند و هیچوقت نمیتوانیم در واقعیت انها را پیاده سازی کنیم ذهن حدومرز ندارد و تا هرجا که بخواهد به هرشکلی که دوست داشته باشد تصویر سازی  و خیال پردازی میکند کارهایی میکند که نمیشه اونها رو تو واقعیت رابطه دونفره انجام داد یا اگه انجام هم بدیم شاید باعث نارضایتی و اسیب های روحی و حتی جسمی بشود

---

گول فیلم های پورن رو نخوریم
این فیلم ها در ظاهر خوش ایند هستند ولی کمتر کسی پشت صحنه این فیلم هارو دیده
پشت صحنه ای کاملا متفاوت با ظاهر فیلم
افرادی که تحت اراده نیرویی بالاتر  این نقش هارا بازی میکنند تا به مقصد برسونند خواسته نیروی مافوقشان را-تا با فریب به تباهی بکشانند زندگی بشریت را
نیرویی که قسم خورده تا لحظه قیامت دست از کارش برنخواهد برداشت
شاید این حرف ها عوامانه به نظر بیاد ولی اگر مستند دجال رو ببینید شاید دیدتون عوض بشه

---

از لحاظ اسیب های جسمی اگر به این مسئله بپردازیم
میتوان چند نمونه گفت که به یک نمونه بسنده میکنم
برای استحکام استخوان ها هورمون های جنسی نیاز هست
شاید احساس کرده باشیم بعد از خ.ا مفصل هایمان درد میکند
این درد ها و نبود هورمون به مرور زمان سبب پوکی و شکستگی استخوان ها میشود

---

ببخشید طولانی  شد و ببخشید که رک گفتم

[Queen]

و دیگر این که هر چیزی که از مسیر طبیعی خودش خارج بشود طغیان میکنه و بیراهه است. و خ.ا خروج از مزاج و طبیعت انسانی است.

[عاشق فاطمه زهرا]

داداش هادی حرف قشنگی زد.
با استدلال نشون داد که انسان با خ.ا واقعا ارضا نمی شه.
این چیزی هست که تجربه به من ثابت کرده.

خ.ا فقط یک لذت زود گذر رو با خودش همراه داره.
طوری که بعد از یک ساعت که احساس عذاب وجدان از بین بره ، باز هم انسان وسوسه می شه به انجام این کار.
دلیل این که بعضی از بچه ها روزی چند بار این کار رو انجام می دهند این هست که این کار واقعا کسی رو ارضا نمی کنه.
دقیقا مثل‌ آب شور که لحظه ای آدم رو سیراب می کنه و کافیه چند ثانیه بگذره و بعدش باز هم تشنگی.

[خدا همراهمونه]

سلام
اقا جدای از دین و مذهب هم ک بخایم در مورد این عمل صحبت کنیم حتی بدون اینکه بخایم بریم توی سایتا عوارضش رو بخونیم یا بشینیم ببینیم این روانشناس یا اون دکتر چی میگه باید ی نگاه ب وضعیت خودمون بندازیم.
حتی وقتی کوچیکتر بودیم و دچارش شدیم بدون اینکه حتی بدونیم گناهه( نمونش خودم ک تا چند سال پیش نمیدونستم گناهه) وقتی تجربه ش میکردیم ی حس بدی بعد از اون لذت آنی بهمون دست میداد.
بنظرم این حس انزجار برمیگرده به طبیعت ما انسانها.اینکه ب صوزت ذاتی انسانها از بدی ها گریزانند و ب سمت خوبی ها تمایل دارند. پس حتی غریزه ما بدون اینکه بدونیم این عمل گناهه ازش متنفره. اگه این حس نبود چرا پس وقتی حتی نمیدونستیم گناهه توی جمع یا جلوی کسی اینکارو نمیکردیم؟چون میدونستیم گناهه.

حتی خارجی ها هم فکر نکنم جلوی کسی انجامش بدن. اینو توی فیلم هاشون میشه دید.اگه بد نیود ک باید جلوی بقیه هم انجام میدادن( باستثنای فیلم پورن)

عوارض جسمی و روحی این عمل هم ک دیگه برای همگیمون عیانه.

[ali2p]

سلام
آقا در جواب به دوستم که گفت من یادم میره چرا میخوام ترک کنم اینو بگم که این یه چیز کاملا طبیعیه؟
میدونی چرا؟ چون ترک این کار یعنی مقاومت در برابر یک میل و غریزه  و دقیقا مخالف جریان آب حرکت کردن!
پس نباید انتظار داشته باشی همیشه یادت باشه که "آره. من باید از این عمل دوری کنم. این عمل بده. نباید برم سمتش"
راه حلی که من سراغ دارم اینه که برای خودت یادآور بذار. به همین سادگی
بذار یه مثال بزنم. آیا تو برای غذا خوردن در روز احتیاج داری یادت بیاد که گشنته؟ قاعدتا نه! بدنت این نیاز رو در خودش
می بینه و به مغزت هشدار میده که من ضعف کردم. تو هم باید از همین شیوه استفاده کنی
یعنی کاری کنی که مغزت هر روز اگر خواستی در موقعیت گناه قرار بگیری بهت هشدار بده و یادت بیاد که
بنا به فلان دلایل میخوام پاک بمونم. پس من الان جلوی خودمو می گیرم و سمت گناه نمیرم.
برای این که هر روز یادت باشه گناه نکنی باید هر روز دلایل پاکیت رو با خودت مرور کنی و راجع بهشون فکر کنی.
پس یک برگه بردار و تمامی دلایلت برای ترک این گناه رو بنویس و هر روز صبح که از خواب پا میشی راجع به این دلایل فکر کن.
اوایل شاید یادت بره و سخت باشه اما تو حتما ادامه بده. بهت قول میدم بعد یکی دو ماه دیگه برات عادت میشه و دیگه ملکه ذهنت میشه.
امیدوارم راه حلی که گفتم به کارت بیاد. (برای من به شخصه موثر بوده و الان که دارم باهات صحبت می کنم 40 روزه که پاکم به لطف خدا)
یا علی 

[تـــواب]

راه سعادت در هر موضوعی پیروی از قرآن و عترت هست ، احادیث بسیار و آیاتی داریم برای منع ، یه محاسبه ساده هم نشون می ده که چقدر ویرانگره این بیماری خانمانسوز

[Majid33]

ببین منم مثل  خودتم منتها من فکر کنم عوارضش روم تاثیر گذاشته
ولی میشه میشه مثلا به عوارضش بیش تر فکر کنی (خودم امتحان کردم ) که دیگه اصلا بترسی طرفش بری
مثلا ضعیف شدن چشم بعد ببین اگه چشم نباشه چقد زندگی سخت میشه

[صادقین]

سلام
ایام شهادت مولا علی (علیه السلام) رو تسلیت عرض می کنم.
آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما خوبان دارم خصوصاً در شب های قدر.

ممنونم از دوستانی که همراه ما هستند. سوال بعدی که دوست دیگرمون پرسیدند:
(البته ممکنه این سوال ها قبلاً هم در کانون پرسیده شده باشه اما یادآوری این مسئله می تونه به ما در ادامه مسیر کمک کننده باشه)

موضوع دوازدهم:

این روزا که بیشتر به ترک فک می کنم یه سوال به ذهنم رسید اونم اینکه
چرا من بعد از 40 روز پاکی دوباره تو باتلاق خ.ا گیر کردم؟
اگه از اون موقع تا حالا پاک بودم پاکیم به سه چهار ماه میرسید واین عالی بود...
چرا بعضی از بچه ها بعد چند ماه و شاید چند سال دوباره خ.ا میکنن؟؟؟ واقعا چرا؟؟این سوال ذهنم خیلی به خودش مشغول کرده...

اگه اینجوری باشه من چطور خیالم آسوده باشه که میتونم برای همیشه ترک کنم...یعنی این بدبختیا هیچ وقت تمومی ندارن؟؟!

یعنی نمیشه یه روزی تعاملون با خ.ا مث تعامل با مواد مخدر باشه که لازم نیس همه ی تمرکزمون روی این باشه که باید از مواد دوری کنیم؟
خیلی عادی ازش فاصله میگیریم بدون رعایت یه عالمه اصل و قانون و مشغولیت ذهنی که باید مراقب باشم یکیشون از دست در نره که به صفر میرسم و بدبختیا شروع میشه...
دوستان لطفا نظر بدین، این مورد به نظرم خیلی مهمه...من که چیز زیادی به ذهنم نمیرسه.
چطور باید اثرات خ.ا رو که باعث میشه دوباره بشکنیم از بین ببریم؟؟
فقط اونچه که میدونم اینه که باید ریشه ای کارو حل کنیم فقط زیاد شدن روزای پاکی مهم نیس... 

[مامان نی نی]

منم نمیدونم چرا دوباره تکرار شد ، شاید پیش خودم فکر کردم تو که اینهمه روز پاک بودی حالا یه بار این وسط اشکال نداره دیگه به اندازه هفته ای دو سه بار نییست . بعد دوباره شروع شد.

[همساده]

عدم پیگیری روزانه برنامه بهبودی مهمترین دلیل لغزش برای منه.
یادم میره که کی هستم؟ چی هستم؟ مشکلم چیه؟ اولویتهام  تغییر میکنه. اگه برای حرف زدن با خدا برنامه روزانه دارم اون رو انجام نمیدم. و اینکه اگه فشار درسی و خانوادگی روی من وارد میشه به شهوت پناه میبرم. تنبلی که میکنم برنامه های درسی و غیر درسی که برای خودم ریختم رو انجام نمیدم کارهام که تلنبار میشه روی هم منم برای رهایی از این فشار و فراموش کردنش به شهوت پناه میبرم.
ایشالا که هیچ وقت لغزش نکنیم

[101]

ایده اول :
 معمولا ما خودارضایی را علت مشکلاتمان می دانیم . مشکلات جسمی و مالی و اجتماعی  الخ.

اما من مشکلات را علت خودارضایی میدونم. خودارضایی یک معلول است نه یک علت.

 وقتی ما مشکل یا گیر مالی یا اجتماعی یا احساسی ... داریم ، اثر جانبی اون مشکل به خودارضایی ختم میشه. مثلا وقتی کسی من را تحقیر می کند من ناراحت میشوم و اثر جانبی این فشار روحی می شود خودارضایی . وقتی پول ندارم کار هم ندارم حال و حوصله هم ندارم خوب خودارضایی میشه راه حل. (قرص مسکّن) 

راه حل در اینجا حل آن مشکل است، اونوقت خود ارضایی هم تا حد بالایی محو میشه. 
اگر "کسی من را تحقیر می کند" یک مشکل است که خودش باید علت یابی و حل بشه.
چند راه حل فرضی:
1. اگر عیبی دارم که قابل رفع هست رفعش کنم.
2. اگر عیبی دارم که قابل رفع نیست با آن کنار بیایم یا از طریق دیگر جبران کنم.
3. اصلا عیبی ندارم و یارو حرف مفت زده.
4. عیب دارم یا ندارم به او ربطی ندارد.


اما اگر این مشکل حل نشه شما هر بار با تحقیر شدن بلافاصله شرطی می شوید که خودارضایی کنید.

مثل درختی(مشکل) که سایه ی آن(خودارضایی)  اثر جانبی آن است. وقتی درختی نباشد سایه ای هم نخواهد بود.
حالا بعد از چند ماه می بینی خیلی از مشکلاتت حل شده و خودارضایی هم کم رنگ ترشده. 
  
بنابراین یکی از دلایل برگشت بعد از ترک چندماهه ، مشکلات هستند.
و ایده ی اول این است که به جای تمرکز روی ترک خودارضایی روی حل مشکلاتتان تمرکز کنید. 

البته این داستان ادامه دارد. یک ایده دیگر هم دارم که مکمل ایده اوله. فعلا حال نوشتن نداشتم.   تا بعد

[101]

ایده دوم :
تمرین روزانه است.
یعنی 
1. روزانه برای سلامتیت ارزش قایل شوی. خوب بخوابی . خوب بخوری. 
2. نوشتن روزانه ده ایده برای بهبودی. مفصلش را در تاپیک تجربیات نوشتم که چطور و چگونه نوشتن ایده ها باعث حرکت و رشد شما می شوند.
هر ایده ای که می نویسی یک جرقه میزنی برای روشن شدن نور پاکی. خیلی از این ایده ها برای تو کاربرد دارند و خیلی های دیگر هم ممکنه برای من.
مهم اینه که ایده بنویسی ( مثل ایده ای که من در بالا نوشتم) و در هر یک از این ایده ها دنیای جلوی خودت را بکاوی. رشد کنی. و در ابعاد مختلف رشد کنی . هر ایده ممکنه تا یک مدتی جواب بده و خیلی کم پیش می آید که راه حل ثابتی برایت جواب دهد . چون تو داری تغییر می کنی . 
پس روزی ده ایده برای پاکی بنویس.

3. فعلا حال نوشتن نداشتم. بعدا انشاله ادامه می دم.

[Majid33]

اقا جدا خیلی سخته  ترکش من ۳روز ترک کردم ولی خیلی سخته تو این سه روز هی وسوسه میشدم ولی خوب به هر زحمتی بود انجامش ندادم ولی بعضی موقعه ها من همین طور میشم تو همین سه روز خیلی اتفاق افتاد برام ولی همون لحظه زدم از خونه بیرون

[صادقین]

نقل قول از پست های چند ماه پیش آقا آرمین:

تشنگی که ما در موردش حرف می زنیم به نظرم از اون تشنگی ها نیست که هیچ وقت برطرف بشه...
باید باشه... 
چون انسانیم... چون خدا این مدلی ما رو آفریده...
تو وجودمونه... و نشون دهنده ی نیازی که باید پاسخ داده بشه...

باید پاسخ داده بشه... اما آیا راهش مهیا هست؟
نه...
لااقل در شرایط فعلی نه...

تنها راه نسبتا مهیاش احتلامی هست که تو خوابه... 
که هر چند بودنش بهتر از نبودنشه... اما شاید مشکلات دیگه ای هم به وجود بیاره... 
که البته واسه همه هم رخ نمیده... نمی دونم وضعیت تو چه جور بوده...

اما حالا که شرایط پاسخ دادنش (لااقل تو بیداری) مهیا نیست، باید شرایط کنترل کردنش رو مهیا کرد...
کنترلی که در نهایت با حس خوب همراه بشه...
نه کنترلی که همراه با حسرت بشه...
نه کنترلی که همراه با اذیت شدن باشه...

که حسرت ناشی از ناتوانی در پاسخ به یه نیاز فطری ساده نخواهد بود...
و اذیت شدن و جنگ و گریز دائمی با نفس هم قطعا ما رو خسته و رنجور و درمونده می کنه...

صحبت سر رسیدن به این حس خوب هست...
که چه کنیم حالا که کنترل رو انجام میدیم، حس خوب بیشتری از این کنترل همراه ما شه؟
راحتیش بیشتر و سختی هاش کمتر...

قاعدتا این سئوال هم مثل هر سئوال دیگه ای یه پاسخ مشخص نداره...
مجموعه ای از پاسخ هاست که کنار هم یه پاسخ جامع رو تشکیل میده...

عده ای خودارضایی رو گناه می بینن... دور شدن از خدا...
و طبیعتا پاک موندن و نزدیک شدن راه شون به خدا حال شون رو بهتر می کنه... روز به روز بیشتر و بیشتر... 

عده ی دیگه این یه مقدار حال بهتر براشون کافی نیست... سراغ ترک باقی گناه ها هم میرن...
خب معلومه که درون شون پاک تر... و حس و حال شون هم بهتر...

و عده ی دیگه ترک باقی گناه ها هم براشون کافی نیست... سراغ فضیلت ها میرن...
که مشخصاً درون شون خدایی تر... حس و حال شون هم بهتر...

بحث من دینی نیست... اشتباه نکن...
صحبت سر رشده... سر پیشرفت...

کنار گذاشتن خ.ا کار سختیه... خیلی هم سخت...
اطراف مون رو نگاه کنیم و واقعیت رو ببینیم...

اما اگه همین کار سخت، صرفا خودش به تنهایی کنار گذاشته شه، اون دستاوردهایی که باید داشته باشه رو نداره...
چون پاک شدیم... به قله ی مرتفع تری هم رفتیم... اما هنوز جای پای محکم تری نداریم...

نیاز به بررسی خودمون داریم... نگاه کنیم ببینیم:
فکرای منفی مون چقدر از قبل باقی مونده؟ فکرامون پاکیزه شده؟ مدل ذهنی مون تغییر کرده؟ قبلا اگه تو یه شرایطی، یه سری فکر بد می اومد سراغم، الان هنوزم همون طوره؟
رفتارمون چی؟ رفتارمون عوض شده؟ کارهایی که من قبل ترک تو یه شرایط مشخص انجام میدادم، تغییر کرده؟ یا من همون آدم قبلی ام و با رفتارهای سابقش، صرفاً در یک جسم پاک؟
گذشته مون رو چقدر بخشیدیم؟ نکنه هنوز توش شناوریم؟ اصلا فهمیدیم که از گذشته مون جدا شدیم؟
چقدر خودمونو باور کردیم؟ توانایی هامون رو؟ بعد از این همه روزی که پاک موندیم...
چقدر به اشتباه بودن خ.ا اعتقاد قلبی داریم؟ به درست بودن ترکش چی؟ کاری که انجام دادیم رو ارزشمند می دونیم؟
خ.ا رو که ترک کردیم... آیا تلاشی هم کردیم بقیه جنبه های زندگیمون رو بهبود بدیم؟ چیزایی که مدام اذیتمون می کنه... چیزایی که مثل سوهان روی روح و روان مون کشیده میشه... 

اما جدای از مطالب بالا این رو هم بگم:

1-
عوض شدن شرایط بی تاثیر تو وضعیت و حس و حال ما نیست...
به فرض منی که تو 10 سال گذشته جز با دوستای هم جنس خودم ارتباطی نداشتم... امسال وارد دانشگاهی شدم که از چهار طرف خانم ها من رو احاطه کردن!
این شرایط جدیده و من هنوز نتونستم خودم رو باهاش وفق بدم... طبیعتاً تو روند ترکم دچار چالش هم میشم...

یا مثلاً منی که مشکلم افسردگی بود و تو سال های قبل داروی لحظه ایم خ.ا بود...
حالا شرایطم تغییر کرده و جز مشکل افسردگی، تنهایی و بی پولی و کار سخت هم بهش اضافه شده...
و من هنوز نتونستم به این شرایط جدید فائق بیام...
طبیعتا روند ترک من هموار که نشده هیچ، سخت تر هم شده...

2-
میل جنسی ما با طبع مون در ارتباطه...
یکی سرد و خشکه... یکی گرم و تر...
خب قطعا فرق هست بین این ها...

3-
همون قضیه ی احتلام که بالا گفتم...
بودنش و میزان تکرارش بی تاثیر نیست...

نمی دونم چقدر حرف هام برات گویا بود... و نمی دونم چقدر درسته این حرف ها...
اما این همه ی چیزی بود که بلد بودم و می تونستم بگم...
نه از زبان کسی که بیشتر از تو می دونه و اهل عمل کردنه... از زبان کسی که درگیره و دوست داره کمک کنه...

من نمی دونم دوای درد تو چیه...
بهترین دکتر هر کس خودشه...
خودمون که بهتر از هر کس دیگه ای از شرایط مون آگاهیم...
و بیشتر از هر کس دیگه ای خودمون رو می شناسیم...

[mamad68]

تنها جواب من به این سوال اینه:
دور شدن از خدا باعث بدبختیمه (نه اینکه خدا از ما دور بشه بلکه ما از خدا دور میشیم)