1396 مرداد 3، 10:32
تشکر می کنم از همتوون
فکر میکنم دو مورد رو باید مد نظر داشت
یکی اینکه موارد گذشته و تلخی که تمام شده و ازش رد شدیم مسلماً یکم زمان باید بگذره تا به خود بیایم در این شرایط هدف گذاری و چشم داشت به اینده ، دوباره و دوباره به براورده کردن ارزوهامون پرداختن ، در اصل آرزو داشتن و ساختن خیلی مهمه
فکر میکنم خیلی مهمه که ادم بتونه دوباره ارزو داشته باشه تا بتونه زندگی کنه ادم بدون داشتن ارزویی که دلش رو پر از شور و شوق زندگی کنه نمیتونه ادامه بده
دومین مورد اتفاقاتی هستش که میفته و عواقبش با ادم میمونه یعنی به طور کامل تموم نمیشه ، این ها با گذر زمان هم تلخیای خودش رو به جا میذارن در این شرایط فکر میکنم اولویت بندی خیلی مهمه توی این شرایط خیلی سخت تر و خطرناکتر هستش ، دائماً باهاش سر و کله می زنیم و فراز و نشیب روحیه ای فراوان داریم
اولویت بندی زندگی جوری باشه که اتفاقات رو کنار بزنه و انگیزه انقدر قوی باشه که بتونیم تحمل کنیم شرایطی که در حال رخ دادنه و شرایطی که گذشته
حالا بخوایم روحیمون رو دائماً تقویتش کنیم فقط با مرور اهداف و برنامه ریزی رسیدن بهشون میشه زندگی رو اسونش کرد .
باید بگم خیلی خیلی خیلی باید خودمون رو دوست داشته باشیم و بدونیم یک بار بیشتر زندگی نمیکنیم که زمان رو از دست بدیم .
ذهن قوی می خواد و ذهن از تمرین های زیاد قوی میشه .
روح رو باید تقویتش کرد که صبور باشه و قوی .
بعد از ضربات مداوم ادم پوستش کلفت میشه ولی چجوری روح یاد میگیره قوی شه ؟
سعی کنیم تمرین داشته باشیم که حالمون دست خودمون باشه نه شرایط و محیط اطراف
این موقع هستش که میتونیم خودمون رو تحت کنترل بگیریم .
در نهایت می تونم بگم هممون شرایط سخت رو زیاد تجربه کردیم زمانی رو به نقاهت گذروندیم بعضیا هم مثل من اول از خودمون انتقام گرفتیمم به شیوه های مختلف مثلا زیاد خوابیدن ، خود زنی ، قرصای مختلف استفاده کردن ، دخانیات و ... اما تهش باز هم به پوچی رسیدیم و گفتیم بسه تا کی و دوباره از نو شروع کردیم با این تفاوت که ادم قبلی نبودیم چون تجربه کردیم .
پس خودمونیم که میتونیم خرابش کنیم یا ابادش کنیم .
تمرین کنیم و باز هم تمرین کنیم .
کلی حرف دارم ها
بازم میام احتمالا کاملش کنم ....
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...