امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بده بستان تجربیــات خواستگارــــی

(1394 شهريور 1، 12:18)s.h نوشته است: سلام.ببخشید من یه سوال داشتم.نمیدونم قبلا مطرحش کردین یانه.من مثل همه شما معیارهایی واسه ازدواج دارم.حالا اگه خواستگارایی داشته باشم که بعضی ازاین معیارا رو نداشته باشن به نظر شما برای رهایی از مجرد موندن و گناهایی که در کمینمه درسته معیارامو نادیده بگیرم؟مثلا اینکه من دوست دارم همسرم آدم مومنی باشه و همیشه رضایت خدارومدنظر قرار بده.مثلااگه خدا گفته آهنگ و رقص حرامه توشب عروسی رقص وآهنگ نداشته باشیم.حالااگه آقابگه که یک شبه و خانوادم مسخره می کنن و ازاین حرفا...به نظرتون من باید منتظر مورد بهتر از نظر اعتقادی باشم یا به خاطر ترس از به گناه افتادن مجردی قبول کنم این آدمو؟ممنونم بچها از همراهیتون


با سلام.
به نظر میرسه خانم‌های اینجا بهتر بتونن به سوالتون جواب بدن,
همچنین مشورت با پدر و مادرتون خیلی کمک کننده هست.

اون چیزی که به نظر بنده میرسه اینه که:
به هر حال تقریباً هیچکس نمیتونه بگه من صد در صد مواقع رضایت خدا رو در نظر می‌گیرم,
 بعضیا 90 درصد اوقات, ... بعضیا 20 درصد ... بعضیام تقریباً اصلاً در نظر نمیگیرن ,
باید ببینین تا چه میزان براتون مهمه,
همچنین ببینین که این حرف فرد مورد نظر فقط در مورد همین مورد خاص مراسم عروسی هست,
یا نشانی از بی توجهی زیاد به دستورات خدا و به نوعی بی بندوباری.

53  طرح ختم قرآن 53

 .
   از دسـت و زبان که برآید   ---   کز عهده‌ی شکرش به درآید
.
سلام
به نظر من اول باید ملاکا و معیارای خودتو بفهمی
بعدش ببینی اولویت هاش چیان
اون وقت هر موردی که اومد اگر ملاکای اصلیت رو داشت و اولویت ها رو داشت می تونی از خیر ملاکهایی که اولویت کمتری دارن بگذری

فقط باید خودتو خوب بشناسی

مثلا اختلاف سنی کم یه ملاک داشتن وضع مالی خوب یه ملاک
من خودم حاضرم سن شوهرم کم باشه ولی هنوز وضع مالییش تثبیت نده باشه
چون اختلاف سنی کم واسم ملاک مهم تریه

امیدوارم نظرم مفید باشه

[تصویر:  nasimhayat.png]
دوست من جمعه هفته قبل واسه بار هزارم رفته بود جلسه خواستگاری میگه از همه چی دختره خوشم اومده خانواده قیافه اخلاق فقط موقعی که داشتیم صحبت مبکردیم گفته من دوست دارم زیاد سخت گیری نشه و مثلا گاهی با دوستام بتونم برم پارک برم بیرون برم خرید.
دوستم میگفت سر همین جمله به نظرم فرد مناسبی برای من نیست.
میخواستم بگم خیلی داری سخت میگیری حالا شاید منظورش این نبوده همش میخوام برم بیرون میخواسته بگه یعنی دوست ندارم بد دل باشه همسرم و اینا... ولی زبان در دهان رو ببستم و چیزی نگفتم چون  یه لحظه به فکرم رسید شاید اینقدر بگرده تا یکی پیدا کنه که کاملا به معیارهاش بخونه.الله اعلم 17

من خودم به شخصه تا الان از حرف زدنها و نظر گفتن ها نسبت به سکوت کردن و نظر ندادن خیلی بیشتر پشیمون شدم و افسوس خوردم.
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
مرسی بچه ها.من تو چند مورد این مشکلو داشتم و همه رو رد کردم. سردرگمم واقعا.درجواب اون دوستی که گفتن باخانوادت مشورت کن خانوادم فقط وضعیت تحصیلی و مالی و اخلاق براشون مهمه.خیلی تو قید ایمان و این چیزا نیستن. همین اانتقادای اونا از من باعث شده فکر کنم شاید دارم اشتباه میکنم.
البته سنجیدن ایمان آدما خیلی کار سختیه

[تصویر:  nasimhayat.png]
128fs318181 خب بله خیلی سخته.پس بهتره قید ازدواجو بزنم
به به
این طوری که نشد

[تصویر:  nasimhayat.png]
دوست من
اول معیار ایمان خودت رو بسنج
ببین چقدر روی ایمانت تثبیت داری
آنوقت دنبال کسی باش که ایمانش مثل خودت باشه
به نظر من
اولویت اخلاق نسبت به ایمان بیشتره
بعدش هم نیمی از ایمان های الان ظاهری و ریا هست 42
همیشه آغاز راه دشوار است

عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد

اما در اوج

حتی از بال زدن هم بی نیاز است
مرسی از راهنماییتون.فکرکنم فعلا وقت ازدواجم نشده
سلام دوستان
دیروز همراه با خواهر و همکارش رفتیم ی مغازه مینا کاری
تا برای امروز که روز دکتر هست برای جناب دکتر ی هدیه بگیرند
کاسب هم ی جوان باحال بود کلی سربه سرش گذاشتیم و من شده بودم فروشنده  Khansariha (13)
خلاصه مشغول انتخاب کردن بودند که ی زوج جوان آمدند و آینه و شمعدون فیروزه کوب سفارش دادند
من ی نگاهی به شاداماد انداختم دیدم ی پسر ساده هست از روستا
به دختر نگاه کردم اصلا تیپشون به هیچ صراطی به هم نمیخورد
خلاصه این آینه و شمعدان پایی این زوج 2900000 (دو میلیون و نهصد هزار تومان) درآمد vayy
دختره که نیشش تا فرق سرش باز بود و پسره مثل مجسمه ی گوشه ایستاده بود
تا وقتی که ما آنجا بودیم تقریبا نزدیک 3300000 چیز خریدند
چیزهای که جنبه تشریفاتی داشت
و فقط همین دو سه قلم
اینجور که این ها پیش میرفتند فکر کنم سرویس طلا و خرید لباس و سایر موارد عقد از 20000000 تومان هم بالا میزد
من از دید روانشاسی به این زوج نگاه کردم طول زندگی مشترکشون رو خوش بین باشیم بیشتر از یکسال نمیبینم
چون هیچ کدوم از سطح هاشون به هم نمیامد
به هر حال

به نظر شما
این تجملات و تشریفات اولی زندگی لازمه...؟؟؟
همیشه آغاز راه دشوار است

عقاب در آغاز پرواز، پَر می ریزد

اما در اوج

حتی از بال زدن هم بی نیاز است
ازدواج فقط ازدواجی که مورد تایید دین هست و برای همه قابل دسترس باشه خوب و ایده آل منه باقیشو منتقل کنید به درب کوزه 
خب بستگی به شرای مالی پسر و همچنین قولایی که روز اول میده داره.اما نظر کلی من اینه که این چیزا قداست ازدواج رو از بین میبره و در واقع از یاد هر دو طرف میره که اصلا چرا میخوان باهم ازدواج کنن.همینه که سن ازدواج بالا رفته. به نظرم آدم اگه خیلی هم پولدار باشه نباید خیلی تجملاتی برگزار کنه چون باعث چشم وهم چشمی در اطرافیان میشه
(1394 تير 30، 19:00)سنــا نوشته است: سلام


نمیدونم تو اینم تاپیک در موردش بحث شده تا حالا یا نه

ولی برام سواله و به شدت هم ذهنم رو مشغول کرده


شما با ازدواج سنتی موافقید یا با ازدواج به شیوه ی جدید ؟

منظور از ازدواج سنتی ازدواجیه که پسر و دختر بعد از خواستگاری رسمی، باهم یه مدتی تحت نظارت خانواده ها آشنا میشن و بعد ازدواج میکنن

و ازدواج به شیوه ی جدید منظور آشنایی پسر و دختر قبل از خواستگاری رسمی  و بدون اطلاع خانواده هاست که گاهی طولانی هم میشه  البته با رعایت خط قرمزها  و بعد از این آشنایی اگر به نتیجه رسیدن اقدام میکنن برای ازدواج ( البته معمولا تا یکی دو سالی آینده هم شرایط ازدواج ندارن ! و فقط قصدشون آشنایی هست)


من خودم با روش اول همیشه موافق بودم
اما نسل های امروزی میگن دیگه اون روش قدیمی جواب گو نیست و حتما باید یه مدتی قبلش پسر و دختر با هم آشنا بشن
که البته آسیب های روحی روانی زیادی هم ممکنه به همراه داشته باشه
اونطور که من دیدم بیشتر پسرهایی که الان برای ازدواج میخوان اقدام کنن با روش دوم موافقن ! که بیشتر اوقات به ازدواج هم ختم نمیشه

نظر شما چیه؟
نمیخوام ایده آل گرایانه پاسخ بدین ، خودتون اگر تو چنین موقعیتی قرار بگیرین عکس العملتون چیه ؟ و چرا؟

مثلا دختر ها اگر پسری مستقیم از شما خواستگاری کنه ، شما میگید که باید از طریق خانواده اقدام کنه یا اینکه روش دوم رو انتخاب می کنید ؟
و پسر ها چطور؟ اگر از دختری خوشتون بیاد از کدوم روش ازش خواستگاری می کنید و چرا ؟


خیلی برام مهمه ، لطفا هر کس میخونه جواب بده
من مخالفم
هر کاری که غربیها انجام بدهند ماهم انجام بدیم مثلن اونا مشروب میخورن مام بخوریم اونا هر کاری میکنن مقتضای زندگی مدرنشونه
مثل قطعه ای از یه کامپیوتر میمونه اگه نباشه نمیشه از کار میفته.
ولی زندگی ما مثل یه تسبیح میمونه اگر یکی از دونه هاش بیفته یا بشکنه مشکلی نیست بنابر این اگر ما این کار روهم انجام ندیم موفقیم چون چیزی رو از دست ندادیم چون محیط اقتضا نمیکنه
بزارین یه مثال دیگه بزنم
دو تا نوشیدنی به شما میدن بهتون میگن یکی از این دو تا سمی هست چکار میکنید؟؟؟؟و شما در یه کویر هستید و بسیار تشنه اید ترجیح میدید هیچکدوم رو نخورید درسته ؟؟؟؟
شما هیچ یک از نوشیدنی ها رو نمیخورید قطعا چون شک دارید که کدوم براتون بی خطره کدوم سالمه پس ترجیح میدید امتحان نکنید
میدونید معنای آزادی چیه؟؟؟آدم خودشو تسلیم دیگران نکنه ...یاد اون جمله افتادم خود را حراج نکن وقتش برسد به قیمت میخرند این یعنی اینکه برای امتحان کردن چیزهای تازه باید خیلی تاوان ها آدم بده اصلن تا شناخت کافی روی چیزهای تازه ندشته باششیم به نظرم امتحان کردنش اشتباهه ...
شناخت کافی هم باید چنان علم بهش داشت که واقعا برای پذیرفتنش اون شک از بین بره...
مثلا من اگه به قضیه و عواقب خود ارضایی علم داشتم هیچ وقت اون کار رو نمیکردم و ده سال از زندگیم رو تباه نمیکردم...
پس شناخت خیلی مهمه شناخت علمی شناختی عمیق و این شناخت استفاده از تجربه دیگرانه استفاده از تجربه های علمیه و منطقیه که ثابت شده
به نظرم جای یه خلا بزرگ حس میشه که واقعا برای شناخت چکار کنه علم روانشناسی جدید هم میتونه هفتاد درصد به کمک شناختمون بیاد و همچنین شناخت جامعه و شرایط جامعه و قوانین و اصول و چهار چوبهای صحیح جامعه ...
عقیده عام یه چیزه عقیده علم و روانشناسی یه چیز دیگست این دو مقوله در جامعه ما خیلی تفاوت دارن ..
سلام
تو ازدواج سنتی خیلی حسن هست ک بعد از ازدواج خودشو نشون میده..

تو ازدواج مدرن خیلی جذابیت های ظاهری هست ک فقط قبل از ازدواجه..


من ی چیز دیگه رو میگم..

ببین اینجا کسی با کسی تعارف نداره..
خیلی از اشنایی هایی ک میگیم همو بشناسیم تا بعدا ازدواج کنیم، حقیقتا برای ازدواج نیست!!
اگه درخواست برای آشنایی بود یعنی اطمینان برای انجام ازدواج (چ خود پسر ک هنوز نمیتونه و چ این ک این مورد اونی ک میخوام هست یا نه ) نیست و تهش معلوم مبهمه!
اگه دنبال سرگرمی و رفع تنهایی و خالی نبودن عریضه باشیم قبولش میکنیم!


اساسا پسری ک ب این اطمینان رسیده باشه و بیاد ب خود دختر بگه قصد ازدواج داره.. اگه بهش بگی با خانواده بیا جا خالی نمیده..!
و کلا میره با خانواده میاد چون میخواد ازدواج کنه!!!

این نوع شناخت هایی ک در نتیجه ی رابطه منطقی و سالم و صحیح هستن (مثل همکاری و همکلاسی و فامیلی و ... ) و منجر ب محبت و علاقه میشن اگه با اطمینان باشه خود ب خود ب درخواست ازدواج ختم میشه و خب مشارکت خانواده جزی از مسیر ازدواجه...

نظرمو اینطوری بگم:
اگه پسری اومده و بهت میگه میخواد باهات ازدواج کنه اما نیاز ب شناخت بیشتر داره و قولی نمیده ..
بهش بگو من تو رابطه (حالا هر چی بوده و هر شکلی -بالاخره از ی جا دیده تو رو دیگه - ) تغییری نمیدم، شما برو هر موقع شناختت کامل شد با خانواده بیا!

اما اگه گفت میخواد باهات ازدواج کنه و مطمئنه تو انتخابش .. بهش فرصت بده تا اقدام منطقی کنه..1
ولی بازم رابطه ات رو خیلی تغییر نده.
و تو هم بررسیش کن..

ان شاء الله خوشبخت باشیم هممون..

در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان