عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تحولي عظيم در تالار روانشناسي و كانون 000ان ال پي000

#31
b52 نوشته است:درس بيست و هشتم زندگي :
در باره اين جمله معروف انشا بنويسيد اينجا
.....
به بهترين انشاء جايزه داده مي شو البته با اجازه ستاره سفيد

سلام .
کجا؟
سالهاست که انشا ننوشته ام.:s:
هی مقاله کپی کردم دادم به استادا!1276746pa51mbeg8j
الان تا گفتی تو ذهنم بود به عنوان مقدمه اش بگردم تو سرچ گوگل یه چیزی پیدا کنم؟Khansariha (8)
اما پایه ام . اما نه با ستاره سفید. آخه با برنده های ماه رمضون قاطی میشه. در هر صورت هر جا بگی انشا می نویسم.
یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است.
#32
سلام Khansariha (18)
من هم هستم . مهم نیست متن به شکلی باشه ؟ ما که اداب و ترتیبی نداریم Smiley-face-cool-2 می نویسیم شب یلداتون هم مبارک چه شبی هست امشب .
گل نیلوفر در مرداب می روید، تا همه بدانند
در سختی ها باید زیبایی آفرید

مراحل نه گانه ترک اعتیاد خود ارضایی

#33
نه مورد نداره را ستي ستاره زرد باشه كه مشكل نداره

ﺻﺪﺑﺎﺭ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺑﺎﺭ ﺑﺴﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ

ﺧﻮﻥ ﻣﻴﮕﺮﻳﺪ ﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ
               
Heart 
#34
به نام خدا
خود ارضایی بزرگترین عامل افسردگی من تو زندگی بوده. چندین سال از بهترین سالهای عمرم را افسرده بودم. افسردگی ناشی از این عادت باعث شد که خیلی چیزها را به دست نیارم. و اما چگونه افسرده نباشیم ؟

خود را ببخشیدم این کار سختی هست ولی تا خودم را نبخشیدم افسردگی دست از سرم بر نمی داشت.

به سالهای هدر رفته و نگرانی های بیخود درباره اینده فکر نمی کنم چرا که چیزی دستگیرم نمیشه . تلاشم را امروز می کنم تا فردا افسوس نخورم.

ترک خود ارضایی برای من بهترین راه رسیدن به نشاط روحی بوده تو این مدت این شادابی روحی خوبی داشتم و روز به روز دارم بهتر میشم.

یک عامل مهم دیگر حرف زدن با خداست .تو این دو ماه عادت کردم با خدا حرف بزنم و درد دل کنم . بعضی غم ها هست که فقط اون میتونه رفعشون کنه

چیزی که من از شما دوستان یاد گرفتم امید دادن و کمک و همدردی بوده راستش این برای من خیلی موثر بوده وقتی یکی از دوستان نا امید و ناراحت هست غم میاد سراغم و وقتی بتونم کاری براش انجام بدم خیلی خوشحال میشم.

هر روز از جهل متنفر تر میشم و دوست دارم هر روز چیزی به دانشم اضافه بشه و حداقل یه کاری متفاوت و بهتر نسبت به دیروز انجام بدم.

خدا کلی فرصت بهم میده که باید از انها استفاده کنم تا رضایت خاطرشو که هدف همه ما هست جلب کنم اینگونه دیگر افسرده و اندوهگین نخواهم بود.
شاید این سوال تو ذهن شما هم اومده باشه : چرا من به این عادت دچار شدم خدا؟ بهتره که دیدمون را عوض کنیم و نیمه پر لیوان هم ببینیم. خدا اگر ما را دوست نمی داشت این فرصت را به ما نمی داد که ترک کنیم و اگر دوستمون نمی داشت این درد دوری را در وجودمون خاموش می کرد و به حال خودمون میگذاشت. زندگی پر از لحظه هایی هست که ما از ان غافلیم و با درست نگاه کردن به اونها میشه همیشه شاد بود. در همه مشکلات زندگی باید خدا را دید که با ما حرف میزنه .
خب چطور بود؟cheshmak
گل نیلوفر در مرداب می روید، تا همه بدانند
در سختی ها باید زیبایی آفرید

مراحل نه گانه ترک اعتیاد خود ارضایی

#35
درس بيست و نهم زندگي :
شيوه هاي افزايش ارتباط موثر با ديگران .

1)صريح وصادق بودن.

سعي كنيم در روابط خود با ديگران صريح وصادق باشيم ، در گفته هاي خود صريح وصميمي باشيم و از هر نوع ابهامي اجتناب كنيم ، چون اگر منظور خود را با صراحت بيان نكنيم طرف مقابل ما به اشتباه مي افتد وبه حدس وگمان متوسل مي شود واز واقعيت دور مي گردد و به اصطلاح دچار سو تفاهم میشود .

2- احساسات خود را انگونه که هست بيان كنید .

بااحساس خود روراست باشيم ، سعي كنيم مشكلات زندگي واحساساتي كه داريم،باهمسر وشريك وباطرف مقابل خوددر ميان بگذاريم .حتي اگر گمان كنيم كه باعث ناراحتي آنها ميشود اگر مي خواهيم با طرف مقابل خود ارتباطي معقول ومنطقي بر پايه تفاهم داشته باشيم ، بهترين روش روراست بودن است واحساس خود را باوي در ميان گذاشتن است .اگر مشكلي را حل نشده باقي بگذاريم ويا موضوعي را كه مداقه وگفتگو در باره آن الزامي است به ميان نكشيم ، مثل اين است كه دمل چركين ودردناكي را سرجايش گذاشته وبه حال خود رها كرده باشيم .

ﺻﺪﺑﺎﺭ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺑﺎﺭ ﺑﺴﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ

ﺧﻮﻥ ﻣﻴﮕﺮﻳﺪ ﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ
               
#36
بسم الله الرحمن الرحيم
خوب در راستاي طرح جديد من براي اهياي تالارهاي ورزشي و ان ال پي اين قدم دوم است كه خدمت شما عرضه مي كنم.
كتاب آداب معاشرت براي همه :
يك كتاب مفيد و فوق العاده زيبا در قطع جيبي كه خيلي ها اون رو مي شناسند و خوندند و شايد براي اونها هم نياز باشه تا مطالب اون كتاب + مطالبي از خودم رو دراينجا بياورم چون بيشتر ما كتاب مي خريم و نمي خونيم و يا وقتي يك بار خونديم ديگه نمي خونيم.
بگذريم كتاب فوق نوشته خانم شهين دخت بهزاد هست و ايشون نويسنده اينطور كتاب ها هستند چون :
در خلال جنگ جهاني دوم بسياري از آداب و رسوم اشرافيت ( البته منظور پولداري نيست) بقول معروف جنتل من بودن از بين رفت پس مدارسي در تعيين شد تا اين آداب بار ديگر زنده شوند. خانم نويسنده در يكي از اين مدارس كه در قصر لوزان بود زندگي و گزران تحصيل مي كرد.
اما خود كتاب :
شامل سيزده فصل هست كه بعضي هاش رو تو ايران نميشه استفاده زياد كرد.
فصل اول و مطالب مهم آن :
1- سه كلمه جادويي : لطفا ، متشكرم ، ببخشيد از اين كلمات روزي چند بار جهت پيشبرد اهدافتان استفاده كنيد.
2- دو كلمه شوم : مال من ، مال تو . از اينها استفاده نشود.
و داستاني در اين مورد.
يك روز مردي جايش را در اتوبوس به خانمي داد خانم ام از تعجب از هوش رفت اين بار كه خانم به هوش آمد و از او تشكر كرد آقا از هوش رفت . ( به اين مي گن جادو) با اقراق.

ﺻﺪﺑﺎﺭ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺑﺎﺭ ﺑﺴﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ

ﺧﻮﻥ ﻣﻴﮕﺮﻳﺪ ﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ
               
#37
... و
3- قسم : هرچه بيشتر قسم بخوريم تا حرفمان ثابت شود باور ديگران نسبت به ما كاهش مي يابد.
4-در خانه : وقتي به خاطر رفتا ر متينتان در خارج از خانه از شما تشكر مي شود همين رفتار را در داخل خانه و البته 2 چندان به عمل بگزاريد.
5- انگشت اشاره در حقيقت براي اين نيست كه ديگران را نشان بدهيم بيچاره اسمش در رفته براي اين هم آفريده نشده است كه از طريق سوراخ هاي بيني ، آناتومي داخل آن را كشف كنيم !

ﺻﺪﺑﺎﺭ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺑﺎﺭ ﺑﺴﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ

ﺧﻮﻥ ﻣﻴﮕﺮﻳﺪ ﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ
               
#38
زمانیکه پا به عرصه این دنیا می گذاریم، با اعتماد به نفس / عزت نفس کامل وارد جهان می شوید. یک نوزاد آنقدر اعتماد بنفس / عزت نفس دارد که کافیست با قدری گریه کردن به هر چیزی که می خواهد برسد: غذا، عوض کردن پوشک، ناز و نوازش، ارتباط برقرار کردن، آرامش، در آغوش کشیدن و غیره. اگر نیازهای کودک فوراً برآورده و احساسات کودک بدون هیچ قید و شرطی پذیرفته شود، وی رشد کرده و پیشرفت می کند. اما اگر نیازهای اولیه آنها برای بقای فیزکی و احساسی به صورت ناپیوسته و ضعیف برآورده گردد، اعتماد بنفس / عزت نفس کودک به مرور زمان کاهش پیدا میکند. اگر شرایط فوق کماکان به قوت خود باقی بماند، کودک به مرور زمان احساس می کند به اندازه کافی خوب نیست که دیگران برای او اهمیت قائل نمی شوند. بزرگسالانی که شرایط فوق را در زمان کودکی تجربه کرده اند باید یک بازنگری کلی نسبت به خود داشته و مجدداً اصول اعتماد بنفس / عزت نفس را در خود پایه گذاری نمایند.

- از خودتان سوال کنید: “بدترین نتیجه چیست؟” بیش از اندازه مسائل را در ذهن خود پر اهمیت جلوه ندهید، پیش از اینکه اتفاقی بیفتد، نگران خوب یا بد شدن آن نباشید. میزان انرژی انسانها نامحدود است، بنابراین سعی کنید از آن در جهت بنا کردن روابط موفق، ارتقای شغلی، و رسیدن به اهدفتان کمک بگیرید نه در راه تلف کردن این انرژی آن هم برای نگرانی حول محور اتفاق هایی که هنوز به وقوع نپیوسته اند. زمانی دست بعمل بزنید که قدرت کنترل بر روی مسائل را داشته باشید. تا جایی که می توانید از انرژی خود در راه صحیح استفاده کنید.

۲- خودتان را از شر نق زدن و صداهای منفی درونی خلاص کنید. این صداهای منفی و منتقد درونی جلوی هرگونه پیشرفتی را می گیرند. برای رهایی از این صداها می توانید در ذهن خود یک کلید کنترل صدا خلق کنید و هر گاه احساس کردید که تن این صداها در حال بالا رفتن است، پیچ کنترل صدا را بچرخانید تا دیگر اثری از آن باقی نماند؛ یا می توانید گوینده ی این صداها را شخصیت های کارتونی در نظر بگیرید. فکر می کنید اگر دانل داک یا میکی موس از شما انتقاد کنند، باید آنها را جدی بگیرید؟ هدف این است که به هر حال به طریقی بتوانید خودتان را از این صداها رهایی بخشید. اگر دائماً صداهایی که در سرتان وجود دارد در حال انتقاد کردن باشند، فلج می شوید و هیچ کاری نمی توانید انجام دهید. از سوی دیگر اگر صداهای افراد مضحکی را بشنوید که در حال انتقاد از شما هستند، به آنها ریشخند زده و به راهتان ادامه می دهید.

۳- زمانیکه قرار است کاری را برای اولین بار انجام دهید، از همین حالا در ذهن خود مجسم کنید که آن کار را با موفقیت به پایان رسانده اید. چشم هایتان را روی هم بگذارید و در ذهن خود به وضوح تجسم کنید که در کلیه برنامه ریزی ها موفق بوده اید و نتیجه کار چیزی جز افتخار و کامیابی نبوده است. ذهن شما تفاوت میان تجسم های واضح و اموری که در حقیقت اتفاق می افتند را نمی داند. به همین دلیل با بکارگیری هر ۵ حس خود آن را تا آنجا که می توانید به وضوح و واقعیت عینی نزدیکتر سازید.

۴- فردی را پیدا کنید که در زمینه فعالیت شما متخصص است و از کارهای او الگو برداری کنید. رفتارها، نگرش ها، ارزش ها، و اعتقادات وی را در زمینه مورد نظر سرمشق خود قرار دهید؛ چگونه می توانید این کار را انجام دهید؟ در وهله اول اگر به افراد مورد نظر دسترسی داشتید که می توانید مستقیماً با آنها صحبت کرده و تا آنجایی که می توانید خود را در همنشینی و مصاحبت انها قرار دهید. همچنین می توانید با کسانیکه که شخص مورد نظر را می شناسند به گفتگو بپردازید و اگر محصولی دارند، آنرا خریداری نموده و روی آن تحقیق کنید.

۵- نگرش “چنانکه” را در خود پرورش دهید. طوری از خود واکنش نشان دهید “چنانکه” رفتار و یا ایده ای که آرزویش را دارید، در شما وجود دارد. به عنوان مثال فرض کنیم که شما علاقه دارید تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. از خود سوال کنید اگر اعتماد بنفس بالایی داشتم در این شرایط چه واکنشی از خود نشان می دادم؟ چه احساسی داشتم؟ چگونه صحبت می کردم؟ طرز تفکرم چطور بود؟ صداهای درونی ام چگونه با من صحبت می کردند؟ و …. با مطرح نمودن یک چنین پرسش هایی و پاسخ دادن به آنها، شما خودتان را مجبور می کنید که به سمت وضعیت اعتماد بنفس پیش بروید. همانطور که نگرش “چنانکه” را پیش می گیرید متوجه خواهید شد که دست از سرزنش خود بر می دارید و نگرش جدید مثل یک عادت جزئی از رفتار ها و کنش های طبیعی شما می شود. ظرف ۳۰ تا ۴۵ روز این نگرش به صورت یک رفتار عادی خود را در روزمرگی های زندگیتان نمایان می سازد.

۶- خودتان را در آینده مجسم کنید. شاید اندکی رعب انگیز و وحشت آور باشد، اما مطمئن باشید که نتیجه ی خوبی از آن بدست می آورید. خودتان را در بستر مرگ در نظر بگیرید که دوستان و خانواده در اطراف شما جمع شده اند. در این حال به مرور زندگیتان بپردازید. آیا واقعاً این همان چیزی است که می توانید از زندگی خود برای اطرافیانتان تعریف کنید؟ فکر نمی کنم! پس سعی کنید همین حالا تصمیمات مناسبی را اتخاذ نمایید تا روند زندگی خود را به طور کلی تغییر دهید.

۷- به خاطر داشته باشید زمانیکه دنبال کاری نمی روید، شانس موفقیت در آن را به طور ۱۰۰% از دست می دهید. وقتی جسارت به خرج ندهید، به هیچ چیز نمی رسید. برای آنکه به چیزهایی که می خواهید دست پیدا کنید، باید آنها را با تمام وجود خود بخواهید. اگر دائماً به دنبال چیزهایی که می خواهید باشید، مطمئناً به آنها می رسید. زمانیکه ذهن خود را بر روی اهدافتان متمرکز می کنید، به این مسئله هم فکر کنید که افراد زیادی هستند که آماده کمک به تحقق ساختن رویاهای شما هستند. دیگران به شما کمک می کنند چراکه می دانند یک روزی خودشان هم نیازمند کمک هستند و شاید آن روز شما به آنها کمک کردید. زمانیکه نسبت به تحقق امری اعتقاد داشته باشید، بی شک روزی می رسد که افکار شما جامه ی عمل پیدا می کنند، من شما را دعوت به پذیرفتن این نگرش می کنم.
اینجا سیم دلت به آسمان وصل میشود درنگ نکن

وعده گاه ما : تاپیک قرار عاشقی


[تصویر:  nasimhayat.png]

مطلب زیر تقدیم به برادران کانونی ام

https://www.ktark.com/Thread-%D8%AD%D8%A...#pid202152

اللهم مولای کم من قبیح سترته

و کم من فادح من البلا اقلته

و کم من عثار وقیته

وکم من مکروه دفعته

و کم من ثنا جمیل لست اهلا له نشرته
#39
b52 عزیز بی اغراق بگم عالی بود
به من که حسابی انرژی داد [تصویر:  muscular.gif]
دیری است که دعاهایمان »ندبه« شده است و هر صبح جمعه مشعل چشم های ما با زلال اشک روشن می شود. و من در کوچه های سرگردان »غیبت« تو را می جویم شاید مرا به میهمانی نگاهت بخوانی.
...«ღღ
کویر وجودم در انتظار باران ظهور توست
ღღ»...
[تصویر:  14a5beeb2cd5ff.gif]
#40
ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه4fvfcja
ما اينيم

ﺻﺪﺑﺎﺭ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺑﺎﺭ ﺑﺴﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ

ﺧﻮﻥ ﻣﻴﮕﺮﻳﺪ ﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ
               
#41
یک روش عالی برای ارتقای اعتماد به نفس
 
 
[تصویر:  ra4-361.jpg]

 

عادت کنید با خودتان گفتگوی مثبت داشته باشید:عادت گفتگوی مثبت یا منفی با خود از کودکی آغاز می شود. معمولاً عادت گفتگو با خود چیزی است که تفکر ما را در طول سالیان شکل می دهد و به طرق مختلف با اثر کردن بر میزان استرس در زندگی بر ما تاثیر می گذارد. اما هر زمانی برای تغییر آن مناسب است. در این مقاله راه هایی برای جلوگیری از گفتگوی منفی با خود و ارتقاء کارایی و اعتماد به نفستان و همچنین از بین بردن استرس برای شما ارائه می کنیم.
 




عادات خود را تشخیص دهید:اولین قدم برای تغییر این است که نسبت به این مشکل آگاهی پیدا کنید. ممکن است متوجه نشوید که چه زمان هایی در ذهنتان گفتگوی منفی دارید یااینکه این عادت تا چه میزان بر تجربیاتتان اثر می گذارد. استراتژی های زیر می تواند کمکتان کند از گفتگوهای درونی خود آگاه تر شده و با محتوای آنها آشنا گردید.
 


نوشتن خاطرات: همیشه دفتریادداشتی همراه خود داشته باشید و هر فکر منفی که به سراغتان می آید را در آن یادداشت کنید. آخر روز یک خلاصه کلی از تمام افکار آن روزتان بنویسید یا درمورد یک موضوع خاص احساستان را بنویسید و بعداً آنرا تحلیل کنید. نوشتن خاطرات روزانه ابزار بسیار خوبی برای آزمایش فرایندهای ذهنی و درونیتان است.
 


توقف افکار: وقتی متوجه می شوید که حرف و فکری منفی از ذهنتان می گذرد همان موقع به خودتان ایست بدهید. بلند گفتن این کلمه قدرت بیشتری در متوقف کردن افکارتان دارد و باعث می شود بفهمید که چقدر برای توقف افکارتان تلاش کرده اید.


 


دستبند لاستیکی: یک راهکار درمانی دیگر این است که یک دستبند لاستیکی دور مچتان بیندازید. هر بار که متوجه شدید فکر منفی از ذهنتان می گذرد آن دستبند را کشیده و بعد رها کنید تا به دستتان ضربه بزند. این درد کوچک می تواند نتیجه فکر منفیتان باشد و باعث می شود که از افکارتان آگاه تر شوید و سعی کنید که افکار منفی را از خودتان دور کنید.
 




جملات منفی را جایگزین کنید:یک راه خوب برای متوقف کردن یک عادت بد این است که آنرا با یک عادت بهتر جایگزین کنید. حال که نسبت به گفتگوی درونی خود آگاهی پیدا کردید، چند راهکار برای تغییر آن ذکر می کنیم:
 


انتخاب واژه: آیا تا به حال در بیمارستان بوده اید؟ متوجه شده اید که پرستاران چطور به جای کلمه "درد" از کلمه "ناراحتی" استفاده می کنند؟ اینکار به این دلیل انجام می شود چون "درد" واژه ای قوی تر است و صحبت کردن درمورد میزان "درد" باعث می شود تجربه شما از آن شدیدتر شود تا زمانیکه درمورد میزان "ناراحتی" خود صحبت می کنید. می توانید از این راهکار در زندگی روزمره هم استفاده کنید. در گفتگوی های درونی خود سعی کنید واژه هایی که انرژی منفی زیادی دارند را با واژه هایی خنثی جایگزین کنید. مثلاً به جای اینکه بگویید از فلان چیز "متنفرم" بگویید از فلان چیز "عصبانیم".
 


تغییر منفی ها به خنثی ها یا مثبت ها: وقتی متوجه شدید که در ذهنتان از چیزی شکایت می کنید، دوباره به تصوراتتان فکر کنید. آیا اتفاقی را منفی می پندارید درحالیکه لزوماً آنطور نیست؟ (مثلاً وقتی برنامه هایتان در آخرین لحظه کنسل شده را می توانید اتفاقی منفی بپندارید اما کاریکه می توانید با زمان اضافی و برنامه جدید خود بکنید مثبت است). دفعه بعدی که متوجه شدید چیزی استرس برایتان ایجاد می کند، مکث کنید و درمورد آن دوباره فکر کنید و سعی کنید جایگزینی مثبت یا حداقل خنثی برای آن پیدا کنید.
 


عبارات منفی را با سوال جایگزین کنید: عبارات منفی مثل "من نمی توانم اینکار را انجام دهم" یا "این غیرممکن است" بسیار مخرب هستند چون استرس شما را بالا برده و باعث می شود دیگر دنبال راه حل نباشید. دفعه بعدی که متوجه شدید درمورد چیزی افکار منفی به ذهنتان هجوم آورده، آن عبارات منفی را به سوال تبدیل کنید. پس درعوض جمله های بالا بگویید، "چطورمی توانم از عهده اینکار برآیم؟" یا "اینکار چطور ممکن می شود؟"
منبع:funha.com
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 
 سپاس شده توسط
#42
کریستف کلمب پس از کشف قارۀ آمریکا ، در حال صرف شام با مردان اسپانیایی بود که یکی از آنان گفت : حتی اگر شما این قاره ی جدید را کشف نکرده بودید ، در  اسپانیا که سرزمینی غنی از مردان بزرگ و با لیاقت است ، شخصی پیدا می شد که این کار را بکند . کریستف کلمب  خواست تخم مرغی برایش بیاورند . سپس آن را روی میز گذاشت و گفت : آقایان ، شرط می بندم که هیچ کدام از شما نمی تواند این تخم مرغ را در حالت ایستاده روی میز قرار دهد . البته من این کار را بدون هیچ کمکی انجام خواهم داد . همگی تلاششان را برای ایستاده نگه داشتن تخم مرغ روی میز کردند ، ولی بی فایده بود . سپس رو به کریستف کلمب کردند و گفتند : « غیر ممکن است »  غیر ممکن است ؟ ولی من این طور فکر نمی کنم . کریستف کلمب تخم مرغ را از آنها گرفت و ضربۀ کوچکی به انتهای آن زد . ترک ظریفی در آن قسمت ایجاد شد که به واسطۀ آن توانست تخم مرغ را روی میز در حالت ایستاده نگه دارد .
مردان اسپانیایی گفتند : مطمئنا هر کسی می توانست با یک ضربه و ایجاد ترک در انتهای تخم مرغ آن را در این وضعیت نگه دارد . کریستف کلمب لبخندی زد و گفت : هر کسی می توانست ، ولی هیچ کس این کار را نکرد . در مورد کشف قارۀ جدید من هم همین طور است ، هر کسی می توانست آن را کشف کند ، ولی هیچکس حتی به آن فکر هم نکرد .
نتیجه : حالا شما چه کار بزرگی باید انجام بدهید ؟ به همان فکر کنید و دست به کار شوید ، تفاوت میان انسان های موفق و دیگران ، کمبود توانایی یا آگاهی نیست ، بلکه کمبود اراده است .
53


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان