عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

همه چیز با خدا ممکن است (قانونمندی طبیعت) / مجتبی حورایی

#16
10 قانون کارما


قانون بعدی قانون کارماست. قانون کارما قانون علت و معلول قانون تابش و بازتابش و قانون عمل وعکس العمل نامیده می شود. همه اینها یک معنا میدهد. گفته می شود که هرچه می کنیم با هر نیتی که داریم هر عمل از ما تابشی است به بیرون که بازتابشی به درون دارد.

ببینید در طبیعت نور خورشید به زمین می خورد. از زمین به چشم شما می رسد و شما می توانید زمین را ببینید هر چیزی بازگشتی دارد.
بدانید تمام نیات شما تمام اعمال شما تابشی به بیرون دارد. نیت شما نوری به بیرون می تاباند و عمل به مقدار ضعیف تر،چون نیت همیشه از عمل قوی تر است. این اعمال و نیات شما بازتابشی دارند که حتما به سوی شما بر میگردد.
تمام اعمال و نیات ما به خودمان باز میگردد به قولی :

"هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی"
و یا " از ماست که برماست"
و یا بهتر از همه این شعر مولانا :" این جهان کوه است و فعل ما صدا"

مطمئن باشید اگر شب با نیت خوبی بخوابید که فردا فلان کار خیر را انجام خواهم داد و فردا به نحوی انجام ندهید، بازتابشش به خود شما می رسد. اگر با نیت مکرانه بخوابید مطمئن باشید که به سمت خود شما بر میگردد.
روایتی است که " کارمای سه چیز به انسان بر می گردد یکی ستم یکی مکر و یک پیمان شکنی" اینها از آن تابشهایی هستند که بازتابششان در همین دنیا شامل حال انسان می شود.
در روایت داریم که هر گرفتاری و مصیبتی که به شما برسد نتیجه اعمال شماست حتی خراش کوچکی در بدن.
نمی خواهم شما را بترسانم ولی اگر امروز جایی از کار شما گیر دارد، شاید دلیلش نگاه خشم آلودی باشد که هشت سال پیش به مادرتان انداختید، یا دادی که بر سر پدرتان زدید یا خدای نکرده کسی را در صفی هل دادید، پشت سر کسی حرف زدید و ...
خداوند بارها و بارها در قرآن کریم اشاره کرده است که با رحمت بیکرانش توبه گناهکاران را می بخشد. خداوند شما را می بخشد و حتم تمام اندیشه های منفی و شر شما را به اندیشه های مثبت و خیر تبدیل می کند.
پس بیایید با توبه و اظهار ندامت به درگاه او اندیشه و ذهن خود را از آلودگی ها پاک کنیم و از این پس مراقب اعمال و نیت خود باشیم. مراقب باشیم که هیچ نیت و هیچ عمل غیر خدا پسندانه نداشته باشیم. کسی را نرنجانیم . غیبت نکینم وعیب جوی نکنیم.انتقام جو نباشیم. پشت سر کسی حرف نزنیم و خلاصه کارهای ناشایست انجام ندهید.

چه بخواهید چه نخواهید چه آشکارا کار ناشایستی انجام دهید چه نهانی، چه دیگران متوجه این عمل یا نیت بشوند چه نشوند طبیعت خداوند بازتاب اعمال ما را به ما بر میگرداند. به قول شاعر:

گیرم که خلقی را به طریق فریفتی با دست انتقام طبیعت چه می کنی

همه اعمال و نیت مثبت وهمه اعمال و نیات منفی به سوی ما باز می گردند.پست با نیات واعمال خوب از طبیعت " خوب " دریافت کنیم.
 سپاس شده توسط
#17
11. قانون عشق


عشق اساس همه جذابیت هاست. همه موهبت ها از عشق است. بنیان هستی بر اساس عشق الهی است. خلقت انسان و همه موجودات حاصل عشق است. به قول حافظ:

طفیل هستی از عشقند آدمی و پری
ارداتی بنما تا سعادتی ببری

اگر بخواهید چیزی را جذب کنید، باید به آن عشق بورزید.

"ویتمن" می گوید:" هر ذره ای در این دنیا زبان محبت را می فهمند و دعوت محبوب را اجابت می کند.اگر قصد جذب هر ذره ای را دارید، راه جذبش این است که به آن عشق بورزید.
از امام رضا(ع) پرسیدند:" دین چیست؟" ایشان فرمودند: " آیا دین چیزی جز محبت است؟"
اساس همه جذب کردنها محبت و عشق است. محبت و عشق بی دریغ، محبت و عشقی که از سر معامله نباشد. به این کاری نداشته باشید که آیا طرف شما به شما عشق می ورزد یا نه؟ این معامله و تجارت است. خورشید که عاشقانه به شما می تابد، سالیان سال عاشقانه می تابد. تمنایی از شما ندارد و به ما این پیام را می دهد که عشق باید بی تمنا باشد.
عشق یک فرآیند ذهنی و درونی است. یک دعای عاشقانه درونی، شروع آن از درون است.
برای همه دعا کنید. برای همه کسانی که موهبتی از خدا می خواهند طلب خیر کنید. امام کاظم (ع) می فرمایند: " هر دعایی که در حق دیگران باشد از عرش به او فرمان می رسد صد هزار برابر برای تو باشد."
یعنی صد هزار برابر دعای تضمین شده از طرف خدا داریم . کسی که این روایت را نقل میکند، می گوید:" من کراهت دارم صد هزار برابر دعای تضمین شده ی خدا را رها کنم و به دعای خود بچسبم."

عاشقانه برای دیگران دعا کنید. مطمئن باشید وقتی این گونه برای کسی دعا کنیم صد هزار برابر به خود ما میرسد. محبت کنید، عشق بورزید و به محبت کردن و عشق ورزیدن عادت کنید. ممکن است شما رد عشق ورزیدن مشکل داشته باشید. دکتر" اسبورن" مدرس خلاقیت می گوید" هر عاطفه ای با تمرین گسترش پیدا می کند." حالا اگر شما می خواهید مهربانی را در خود افزایش دهید، مهربانی را تمرین کنید. اگر می خواهید عشق را گسترش دهید، عشق را تمرین کنید. از اشیا شروع کنید. به اشیای خانه تان عشق بورزید. به گلهای باغچه عشق بورزید. به آن جهت به اشیا عشق بورزید که موهبت خدا هستند.


ادامه دارد .....
#18
در ادامه ....



به پول داخل کیفتان عشق بورزید. هیچ گاه پول را داخل جیبتان نگذارید، آن را مچاله نکیند. نگویی " پول چرک دست است" . به پول عشق بورزید چون وسیله ای است که خداوند در اختیار شما قرار داده برای رفع نیازهای خودتان و یا حتی دیگران. نمی گویم: وابسته به پو ل باشید. به هیچ وجه! اما به پول عشق بورزید و همان قدر هم آمادگی بارش این پول را داشته باشید.

پول، تجلی توانگری الهی است، تجلی موهبت الهی. بدانید لطف خداوند شامل حال شما شده است و به امروز به صورت یک اسکناس دویست تومانی داخل کیف شماست. این لطف خداست. موهبت خداست. حدیثی داریم. " با نعمت خوش رفتاری کنید تا دوام پیدا کند"
یعنی اگر شما با ماشین لباس شویی خانه تان خوشرفتاری کنید دوام بیشتی می یابد. اگر با لباستان خوش رفتاری کنید، دوامش بیشتر میشود. اگر با ریه و قلب خود خوش رفتاری کنید دوامشان بیشتر می شود. اگر با همسر خود خوش رفتاری کنید دوام زندگی شما بیشتر می شود.

جوهره هستی را فراموش نکنید. جوهره هستی محبت و عشق است. صبح های خیلی زود و یا شبها قبل از خواب ده دقیقه به مراقبه عشق بروید. دست ها را روی سینه بگذارید چشم ها را ببندید و برای همه هستی دعا کنید. برای همه حتی کسانی که رفتار ناشایستی دارند.

عشق ورزیدن به کسانی که با شما خوبند و به شما کمک می کنند کار ساده ای است، مهم عشق ورزیدن به کسانی است که به شما بد کرده اند. آرام و خاموش یا با صدای بلند در خلوت خود برای آنها هم از خدا طلب خیر کنید. برای کسی که کار ناشایست انجام داده عاشقانه آگاهی بطلبید. طلب هدایت کنید. اندیشه مثبت و دگرگونی بخواهید. او را شامل لطف الهی کنید. عشق را وارد تمام جنبه های زندگی خود کنید.
اساس همه جذب ها عشق است آن زمانی که شما در جوهره هستی فرو رفته اید و با با آن هماهنگ شده اید به تمام ذرات هستی عشق می ورزید. اگر قانون عشق را رعایت کنید یقین بدارید که دیگر نیت وعملی نخواهید داشت که به فرد دیگر آسیب وارد کند. اگر کسی به شما بد کرد ناخودآگاه برایش طلب هدایت و خیر کنید.


عشق بورزید.




پایان
 سپاس شده توسط
Smile 
#19
<< قانـــون دانــــه >>

[تصویر:  apples.JPG]



نگاهي به درخت ســـيب بيندازيد. شايد پانـــصد ســـيب به درخت باشد که هر کدام حاوي ده دانه است. خيلي دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسيم «چرا اين همه دانه لازم است تا فقط چند درخت ديگر اضافه شود؟»

اينجا طبيعت به ما چيزي ياد مي دهد. به ما مي گويد:

«اکثر دانه ها هرگز رشد نمي کنند. پس اگر واقعاً مي خواهيد چيزي اتفاق بيفتد، بهتر است بيش از يکبار تلاش کنيد.»

از اين مطلب مي توان اين نتايج را بدست آورد:

- بايد در بيست مصاحبه شرکت کني تا يک شغل بدست بياوري.

- بايد با چهل نفر مصاحبه کني تا يک فرد مناسب استخدام کني.

- بايد با پنجاه نفر صحبت کني تا يک ماشين، خانه، جاروبرقي، بيمه و يا حتي ايده ات را بفروشي.

- بايد با صد نفر آشنا شوي تا يک رفيق شفيق پيدا کني.

وقتي که «قانون دانه» را درک کنيم ديگر نااميد نمي شويم و به راحتي احساس شکست نمي کنيم.

قوانين طبيعت را بايد درک کرد و از آنها درس گرفت.

در يک کلام:

افراد موفق هر چه بيشتر شکست مي خورند، دانه هاي بيشتري مي کارند.


همه امور به هم مربوطند

آيا دقت كرده ايد كه هر وقت به طور منظم ورزش مي كنيد، ميل به غذاهاي سالم تر و بهتر داريد؟

آيا دقت كرده ايد كه وقتي غذاهاي سالم تر و بهتري مي خوريد انرژي بيشتري داريد و طبعاً دوست داريد كه ورزش كنيد؟

همه چيز در زندگي به هم مربوط است. روش تفكر شما روي روحية شما مؤثر است، روحية شما بر نوع راه رفتنتان مؤثر است، راه رفتن شما روي نحوة گفتارتان اثر مي گذارد، روش حرف زدنتان روي طرز فكرتان مؤثر است!

تلاش براي پيشرفت در يك بُعد زندگي بر ساير ابعاد زندگي اثر مي گذارد.

وقتي در خانه خوشحال هستيد، در محل كار نيز احساس شادي بيشتري خواهيد كرد و وقتي سر كار شاد باشيد در خانه نيز شاد خواهيد بود.

اينها به چه معناست؟

- اينكه براي پيشرفت در زندگي مي توانيد از هر نقطه مثبتي شروع كنيد. مي توانيد با برنامه اي براي پس انداز، نوشتن ليست اهدافتان، رژيم غذايي يا تعهد براي گذراندن وقت بيشتر با فرزندانتان شروع كنيد. اين كار مثبت منجر به نتايج مثبت ديگر هم مي شود، چون که همه امور به هم مربوطند.

- مهم نيست كه تلاشي كه جهت «پيشرفت» مي كنيد كجا صرف مي شود. مهم اين است كه شروع كنيد.

- عكس اين قضيه هم صادق است. يعني اگر يك بعد زندگي شما خراب شد، ساير ابعاد هم به زودي خراب مي شود. بايد به اين مسأله دقت خاصي داشته باشيد.


در يک کلام

هر كاري كه انجام مي دهيد به نوبه خود اهميت دارد زيرا بر امور ديگر نيز مؤثر است.

چرا؟ (WHY)

من دست ندارم.» بلكه پرسيد: «با پاهايم چه كاري مي توانم انجام دهم؟»، و من هنگامي كه ديدم او با استفاده از پاهايش با چوبهاي غذا خوري ژاپني مي تواند غذا بخورد، با خود گفتم: «او هر كاري را مي تواند انجام دهد».

هنگامي كه بلايي به سرمان مي آيد، يا همه چيزمان را از دست مي دهيم يا كسي كه عاشقمان بوده ما را ترك مي كند، اغلب ما از خودمان مي پرسيم:

«چرا؟»
«چرا من؟»

«چرا حالا؟»

«چرا او مرا سرگشته و تنها رها كرد؟»

سؤالاتي كه با «چرا» شروع مي شوند، ممكن است ما را به يك چرخة بي حاصل بيندازند.

اغلب جوابي براي اين "چرا" ها وجود ندارد و يا اگر هم جوابي وجود داشته باشد،اهميتي ندارد.

افراد موفق سؤالاتي از خود مي پرسند كه با «چه» شروع مي شوند:

«چه چيزي از اين پيشامد آموختم؟»

«چه كاري بايد در برخورد با اين پيشامد بكنم؟»

و هنگامي كه پيشامد واقعاً فاجعه آميز است، از خود مي پرسند: «چه كاري طي 24ساعت آينده مي توانم بكنم تا اوضاع كمي بهتر شود؟»

در يک کلام

افراد خوشبخت هيچوقت نگران نيستند كه آيا زندگي بر «وفق مراد» هست يا نه.

اينها از آنچه كه دارند بيشترين استفاده را مي كنند و آنچه كه از دستشان بر مي آيد انجام مي دهند. و اگر زندگي بر وفق مراد نبود، خيلي مهم نيست كه «چرا؟»

دوست من «جان فوپ» وقتي متولد شد دست نداشت ولي هيچ وقت از خودش سوال نكرد چرا؟
Smile 
#20
چهار درس زندگی که باید از میمون، موش، قورباغه و سگ ها فرا بگیرید


این مطلب ترجمه فارسی مطلب What Animals Can Teach Us About Reaching Our Goals سایت Pick The Brain است. این سایت از جمله سایت های انگلیسی زبان پرطرفدار است که مطالب بسیار خوبی در زمینه بهبود زندگی، روانشناسی و… منتشر می کند.

[تصویر:  green-frog.jpg]

میمون هایی که «ترسیدن» را یاد گرفتند:
میمون هایی که از مار نمی ترسیدند را در کنار مار ها قرار دادند. در همین حین صداهای بلند و وحشتناکی هم از بلندگو ها پخش کردند. با این کار میمون هایی که از مار ها نمی ترسیدند «یاد گرفتند» که از مار بترسند. نتیجه عجیب تر این آزمایش این بود که حتی میمون های دیگری که هم که از مار ها نمی ترسیدند با دیدن ترس سایر میمون ها آنها هم از مار ها ترسیدند.


نتیجه:
ما از بعضی از چیزها می ترسیم چون آنها را با چیز های دیگری در ذهن مان به یکدیگر مرتبط می کنیم. مثلآ یک کودک بعد از شنیدن صدای ترسناک محکم بسته شدن درب در تاریکی از تاریکی خواهد ترسید.


قورباغه هایی که زنده زنده آب پز شدند:
چند قورباغه را در ظرفی پر از آب جوش انداختند، آنها خیلی سریع از آب جوش به بیرون پریدند و خودشان را نجات دادند. وقتی همین قورباغه ها را در ظرف آب سرد قرار دادند و آرام آرام آب را به جوش رساندند همه آنها در آب جوش کشته شدند چون نتوانستند عکس العملی به همان سرعت نشان دهند.


نتیجه:
ما می توانیم تغییرات ناگهانی را بفهمیم و متقابلآ عکس العمل نشان دهیم اما وقتی این تغییرات در دراز مدت انجام می شوند وقتی متوجه می شویم که دیگر خیلی دیر است. یادمان باشد، نه عادت های بد یک شبه وجود کسی را فرا می گیرد و نه کسی یک شبه فرد دیگری می شود، همه چیز پله پله انجام می شود. مهم این است که گرم شدن آب را احساس کنید.



موش و سگ تو قسمت بعدی...cheshmak
#21
موش های شناگری که غرق شدند:
این بار تعدادی موش های صحرایی که بعضی آنها می توانند 80 ساعت مداوم شنا کنند آماده شدند. محققان قبل از اینکه آنها را در آب بیاندازند با کلک این باور غلط را در موش ها به وجود آوردند که آنها گیر افتاده اند. خیلی از موش ها تنها پس از چند دقیقه بعد از شنا کردن غرق شدند. نه چون نمی توانستند شنا کنند، بلکه چون فکر می کردند گیر کرده اند ناامید شده و دست از شنا کردن برداشتند و غرق شدند.

نتیجه:
وقتی همه چیز به آن طور که می خواهیم پیش می رود ما هم با حداکثر توان مان تلاش می کنیم. اما بعد از اینکه سر و کله مشکلات بزرگ و کوچک پیدا می شود ناامید شده و دست از تلاش کردن بر می داریم، با وجود اینکه توان انجام آن را داریم.



سگ هایی که یاد گرفتند تلاش نکنند:
تعدادی سگ در اتاقی قرار گرفتند که زمین آن می توانست شوک الکتریکی خفیفی به سگ ها وارد کند. دکمه ای روی دیوار اتاق بود که با فشرده شدن جریان را قطع می کرد. وقتی شوک وارد شد سگ ها بالا و پایین پریدند تا بالاخره یکی از سگ ها دکمه را زد و جریان قطع شد. سگ ها یاد گرفتند با زدن آن دکمه آن شوک ناخوشایند قطع می شود.

روی نصف گروه اول سگ ها همین آزمایش دوباره تکرار شد اما این بار دراتاق دیگری که دکمه ای الکی داشت و با زدن آن هیچ اتفاقی نمی افتاد و جریان همچنان ادامه داشت. بعد از این مراحل سگ هایی که در اتاق دوم بودند به اتاق اول (با کلید سالم) بازگردانده شدند و آزمایش تکرار شد. این بار هیچ کدام شان حتی سعی نکردند که دکمه را فشار دهند.


نتیجه:
هیچ کس با نامیدی به دنیا نمی آید، بلکه ما بعد از اینکه چند بار شکست می خوریم «شکست خوردن» را یاد می گیریم و حتی به خودمان زحمت تلاش کردن نمی دهیم. اگر به مشکلی برخورده اید، مهم نیست دفعه چندم است که زمین خورده اید، باز هم بلند شوید و برای حل آن تلاش کنید. ممکن است کلید سالم باشد، فقط فشارش دهید!

#22

 
 قانونمندی طبیعت
 
حضور در طبیعت قانونمند
 
اساس صحبت قانونمندی طبیعت، قوانینی است كه بر زندگی ما جاری‌ است. خداوند مهربان وقتی هستی را آفرید، یك سری قوانین بر آن حاكم ساخت كه تحت عنوان سنت‌های‌الهی یا قانونمندی طبیعت از آن یاد می‌شود.
 
در واقع می‌توان گفت با اینكه انسان در رأس هرم مخلوقات قرار دارد در هر حال جزئی از این هرم است و عنصری از یك مجموعه كه باید قوانین حاكم بر آن را اجرا كند. اگر اجرا كند حمایت و پاداش طبیعت را می‌بیند و اگر سرپیچی كند لطمه می‌بیند.
 
قانون اول: قانون خالی شدن (خلاء)
 
اولین قانون، قانون خلاء است. این قانون می‌گوید:
همیشه خلاء باعث جذب می شود.
هرچه خلاء بیشتر باشد، هر چه خالی بیشتر باشد جذب بیشتر است. اگر من می‌خواهم موهبت‌های الهی را جذب كنم ابتدا باید جایی خالی باز كنم. درستی قانونمندی طبیعت نگاه عمیق به طبیعت و الهام گرفتن از آن است. یكی از معلمان بزرگ ما در طبیعت «گردباد» است. شما مسلما می‌دانید قدرت گردباد خیلی بیشتر از باد است. گردباد مجموعه‌ای از بادهای شدید و قدرتمند است كه همه چیز را به داخل خود می‌كشد اما گردباد این قدرت جذب فوق‌العاده را از كجا دارد؟ حدستان درست است، علت جذب فوق‌العاده گردباد، خلاء درون آن است. گردباد حركت دارد اما داخلش خالی است و همه این جذب‌ها و كشش‌ها را از آن «درون خالی» دارد. انسان هم باید مانند گردباد باشد. اگر می‌خواهید نیایش‌ها و دعاهایتان اجابت شود، اول باید جا باز كنید و درون را خالی كنید. این خالی‌ درون در همه ابعاد انسانی قابل بررسی است. خلاء ذهنی و خلاء دل اولین خلاء است كه باید ایجاد كنید.
اگر می‌خواهید نیایش‌ها و دعاهایتان اجابت شود، اول باید جا باز كنید و درون را خالی كنید.
اول باید ذهنتان و دلتان را خالی ‌كنید. از چه؟ از هر آنچه بیهوده در آن جای دارد، هر آنچه وجودش زیانبار است یا سودی ندارد. از كینه‌ها، نفرت‌ها، انتقام، حسادت، حسرت، یأس و ناامیدی، سوء‌ظن، بدخواهی و كج‌اندیشی و خلاصه همه آن چیزهایی كه ذهن و دل خالی ما را بی‌سبب پر كرده‌اند. اما چگونه می‌توان این خالی را ایجاد كرد؟
 
بخشیدن
یكی از راه‌های ایجاد خلاء بخشودن دیگران است. گاهی اوقات ما فكر می‌كنیم با بخشودن دیگران احیانا به كسی لطف كرده‌ایم، اما ابدا چنین نیست. بخشیدن اول از همه لطفی است كه ما در حق خود می‌كنیم تا میدان ذهنی‌مان خالی شود حدیث 704 نهج‌افصاحه درباره اهمیت فوق‌العاده بخشایش است: «خداوند بخشاینده است و بخشایش را دوست دارد.»
اما لزوما بخشیدن به معنای برقراری ارتباط دوباره نیست. مثلا اگر كسی به شما لطمه زده است، این بدان معنا نیست كه او را ببخشید و مجددا با او به همان وسعت ارتباط برقرار كنید تا مجددا به شما لطمه بزند. بخشودن پیش از هر چیز یك فرایند ذهنی و درونی است.
 خالی‌تر
گاهی اوقات نه تنها باید ذهنمان را از چیزهای بد خالی كنیم بلكه باید از چیزهای مثبت هم خالی شویم تا امكان جذب بیشتری ‌داشته باشیم. فرض كنید شما دانش، اطلاعات و تجربیات مفیدی برای دیگران دارید. انتقال این اطلاعات به دیگران نیز به نوبه خود ایجاد خلاء می‌كند و شما را برای جذب اطلاعات بیشتر مهیا می‌سازد. ثابت شده است كه یكی از بهترین راه‌های یادگیری،‌نوشتن است. نوشتن یعنی انتقال اطلاعات بر روی كاغذ، خالی كردن حافظه كوتاه مدت و آمادگی برای جذب مطالعه بعدی.
گاهی ابراز عشق، در قلب شما ایجاد خلاء می كند. شما با ابراز عشق میدان ذهن خود را از آنچه هست خالی می‌كنید و این باعث جذب مهر و محبت بیشتر می‌شود. افرادی كه از ابراز عشق خودداری می‌كنند در واقع خودشان را از جذب مهر و محبت بیشتر محروم می‌سازند.
 
خالی زبان
یكی دیگر از چیزهایی كه خلاء آن بسیار مهم است زبان است. ایجاد خلاء در زبان یعنی نگاه داشتن زبان از آنچه بیهوده، مضر و یا زیان‌بار است. سكوت یك خلاء درونی است. 
خالی شكم
یكی دیگر از چیزهایی كه باید خالی‌كنید شكم است. وقتی زیاد غذا می‌خورید حجم عمده‌ای از انرژی ذهنی و جسمی شما صرف هضم و جذب غذا می‌شود و امكان فرستادن انرژی مثبت برای تحقق آرزوها و هدف‌هایتان كم می‌شود.
 خالی از گناه
یكی از مهمترین كارها برای ایجاد خلاء، خالی شدن از گناه است. اعتراف به گناه و پشیمانی و ندامت نزد خدا باعث خلاء می‌شود و این خلاء به وعده مسلم الهی باعث جذب موهبت‌های الهی و جذب دعاهایتان می‌شود.
اگر از خدایتان چیزی می‌خواهید اما اجابت نمی‌شود یكی از علت‌هایش همین نداشتن خلاء است. از خودتان بپرسید چه نیت یا عمل ناپاكی در درون و بیرون من است كه باید از آن بری و پاك شوم.
رهایی
یكی از قوانین خلاء قانون رهایی‌است. گاهی اوقات به یك هدف وابسته می شوید. وابستگی به یك هدف هم مانع خلاء است. اگر شما بیش از حد به یك هدف فكر می‌كنید این ناشی از ترس و نگرانی شما از برآورده نشدن آن هدف است. كسی كه مطمئن است دعایش اجابت می‌شود و به وعده الهی ایمان دارد وقتی دعایش را كرد در مسیر تلاش آن را به خدا می‌سپارد. این رها كردن به نوبه خود بخشی از ایجاد خلاء است.
 قانون دوم: قانون جریان و حركت
 هر ذره‌ای در این هستی یك جریانی دارد. یك هدفی دارد. ما ذره ایستا نداریم. این جریان و حركت طبیعت برای ما پیام دارد. پیامش این است كه ما هم جریان داشته باشیم.
بدن ما سه جریان  مهم دارد: جریان خون، جریان تنفس و جریان لنف  ، ایستایی  در هر كدام از این سه جریان مرگ را باعث می‌شود. این تصادفی نیست كه جریان تنفس در جلوی چشم و گوش ما قرار گرفته بلكه بیانگر اینست كه ما باید هر آنچه را كه می‌گیریم بدهیم. ببینید كه هر دمی را بازدمی است و این خود جریانی است. جریان، عین زندگی است.
همین الان به زندگی خود نگاه كنید، ببینید در كدام قسمت‌ها راكد است. آن قسمت را به جریان بیندازید.
«ثروت» یكی از چیزهایی است كه امكان سكون و درنتیجه فساد آن وجود دارد. ما حدیث‌های زیادی داریم درباره اینكه ثروت خوب است. اما احادیث فراوانی هم داریم كه «مال اندوزی» را عملی‌نكوهیده می‌داند. ثروت باید جاری باشد تا مولد و سازنده باشد. این پول می‌تواند خانه‌ای باشد و سرپناهی. كارگاهی باشد و محل اشتغالی. مشكل‌گشای كسی یا كسانی.
 
قانون سوم: قانون نظم
 همه هستی ما منظم است. حتی در بی‌نظمی‌هایی كه می‌بینیم، نظم نهفته‌ای وجود دارد. این جریان منظم هستی حتما برای ما پیامی دارد.
نظم هستی به ما می‌گوید كه ما هم به عنوان عنصری از هستی باید نظم داشته باشیم تا با جریان هستی هماهنگ شویم.
نظمی كه در درون بدن هست حتما پیامی برای ما دارد. اگر بیماری حادث می‌شود می‌فهمیم كه اختلالی‌در نظم بدن، در یك ارگان یآ سیستم بدن ایجاد شده است. در نظم هر قسمت اگر اختلالی پیش بیاید، بیماری حاصل می‌شود. پس همه چیز وقتی در مسیر طبیعی و سلامت خود قرار دارد كه نظم داشته باشد.
مشكلاتی كه در زندگی ما به وجود می‌آید، به دلیل اختلال در نظمی است كه در یك قسمت از زندگی ما به وجود آمده، بگردید، ببینید حتما در جایی بی‌نظمی هست. باید آنجا را پیدا كنید و قانون نظم را در آن قسمت جاری‌كنید.
 
ثابت شده است كه وقتی یك كاری‌ را انجام می‌دهیم چه منظم و چه نامنظم، تا تماما انجام نشده، انرژی‌اش به ما برنمی‌گردد. تمام كردن كار ناتمام، یك نوع نظم است.
 
در قسمت اول كتاب درباره خلاء صحبت كردیم و اما نظم: باید به وضعیت كنونی خود سامان بدهید. به نسبتی كه شما به زندگی و وضعیت كنونی خود سر و سامان می دهید و خلاء ایجاد می‌كنید، موفقیت به سراغ شما می‌آید.
همین الان فهرستی از تمام كارهای نیمه تمام از زندگی خود تهیه كنید و در صدد برآیید كه در جهت نظم دادن به آن اقدام كنید.
 
قانون چهارم: قانون بارش
 چهارمین قانون، قانون بارش است. صدقه یك واژه بسیار عظیم، پرمحتوا، پر معنا و قدرتمند است كه ریشه در صدق دارد: راستی و درستی
صدقه معنای‌وسیعی دارد. اما متاسفانه بعضی‌ها فكر می‌كنند كه صدقه یعنی اینكه به یك فقیر یا تهیدست، كمك كنند. گاهی اوقات كمك مالی به یك نفر، كمترین كاری‌است كه می‌توانیم برایش انجام دهیم.
 بارش كنید؛ مهرتان را بارش کنید، عشقتان را بارش كنید، فكر مثبت و سازنده‌تان را بارش كنید. بارش تبسم، بارش لبخند، بارش انرژی مفید، بارش اطلاعات و دانسته‌ها.
هرگونه جمع‌آوری ضد بخشش است. بی‌مضایقه بخشیدن قانون طبیعت است. خورشید چندین سال است كه به شما می‌تابد بدون اینكه هیچ تمنایی از شما داشته باشد. بارش یعنی اینكه شما ببخشید. چیزی را نگه ندارید. پول، دانش، كتاب، سخن خوب، فكر ناب، مهر و محبت و خلاصه هر چه را دارید.
 همین امروز بروید و هر آنچه را كه در خانه شماست و قابل استفاده هم هست اما استفاده نمی‌شود،‌ببخشید. ببخشید و دریافت كنید. شما از جایی دریافت می‌كنید كه امروز حتی گمانش را هم نمی‌برید
هرجا انسداد و مانعی در جریان مثبت زندگی شما پیش آمد بروید دنبال بارش و ایجاد خلاء. اجازه دهید برای رحمت الهی جایی باز شود و گشایشی در آن مانع به وجود آید. گفتار نیك، اخلاق خوب، لبخند زدن به مادر،‌نگاه پرمهر به پدر همگی صدقه هستند. اینها همه گفتار پیامبر هستند.
 یكی از بارش‌های بسیار بسیار طبیعی، شكر كردن و سپاسگذاری است. تشكر فضای انرژی شما را وسیع‌تر می‌كند. تشكر كردن از مردم بالاترین درجه تشكر است یعنی حتی شكرگذاری از خداوند در مرحله بعد قرار می‌گیرد.
یكی از كارهای روزانه خود را این قرار دهید كه از خانه بیرون آیید، از خود بپرسید آیا من امروز سهم كائنات را داده‌ام؟
 صدقه از سه دیدگاه بیان می‌شود:
1- عده زیادی صدقه را از سر معامله می‌دهند. بله درست است كه در قانونمندی طبیعت هرچقدر بدهید می‌گیرید. اما چه بهتر كه از سر گرفتن چیزی را نبخشد. چنین انگیزه‌ای برای دادن صدقه، خود مانع جذب موهبت‌های افزون است چراكه نوعی وابستگی در شما پیش آمده كه صدقه بدهم تا به این وسیله بیشتر بگیرم. یادتان باشد اگر الگویی برای عده‌ای كار می‌كند اما برای شما كار نمی‌كند، باید به دنبال ایرادهایی بگردید كه در آن كار متوجه شما بوده است، چون یك نفر آن كار را كرده و نتیجه گرفته است.
كسانی هستند كه چیزی را می‌بخشند اما ذهنا آن را نمی‌بخشند. حال این بخشش از هر نوعی كه باشد كمك، هدیه، سوغات، كمك مالی و ... مثلا سوال می‌كنند اون كه ما پارسال برای شما چشم‌روشنی اوردیم خوب بود؟ و ... اینها بخشیده‌اند اما ذهنا نبخشیده‌اند و یادشان هست كه چه داده‌اند و مدام آن را به خود یا اطرافیان و یا طرف مقابل گوشزد می‌كنند.
2- عده‌ای دیگر صدقه را از سر ترس می‌دهند. ترس از حوادث آسمانی، ترس از 70 بلا، ترس از چشم‌زخم،‌ترس از ...
نه اینكه اشتباه است. به هیچ‌وجه. لطف الهی آنقدر بیكران و بی‌انتها هست كه حتی بارش از سر ترس هم بی‌پاسخ نمی‌ماند. اما یادتان باشد در پیشگاه الهی و در قانونمندی طبیعت، پاداش هر عمل نیكی، به نیت درونی پشت آن وابسته است.
3- و در آخر عده‌ای كه صدقه را از سر عشق می دهند. این برترین نوع بارش است. می‌بارند بی هیچ واهمه‌ای، ترسی، توقعی، انتظاری.
در كتاب‌هایی كه اخیرا از نویسندگان غربی به چشم می‌خورد واژه‌ای به نام «عشریه» می‌بینیم. عشریه آن است كه از سر عشق و بطور منظم یك دهم یا ده درصد از هرچه به دستمان می‌آید برای خدا ببخشیم و بباریم. عده‌ای‌گمان می‌برند عشریه یا پرداخت منظم 10% از درآمد و هر پولی كه به دستمان می‌رسد به نوعی همان خمس و زكات است كه ابدا چنین نیست. خمس و زكات، یك تكلیف و «باید الهی» است. در صورتی كه عشریه یك نوع صدقه است.
 انباری
یكی از موانع موفقیت در زندگی، انباری‌ است.در هر خانه‌ای یك انباری‌وجود دارد. یك انباری پر از چیزهای غیرقابل استفاده یا كمتر قابل استفاده. اگر چیزی هست كه خراب و فرسوده است بیاندازیدش دور و خلاء ایجاد كنید. اگر قابل استفاده است اما شما نمی‌توانید از آن استفاده كنید آن را ببخشید.
بارش به كی، به كجا؟
پیامبر اكرم (ص) از جبرئیل پرسیدند: جبرئیل، پاداش صدقه (بارش) چقدر است؟ جبرئیل گفت: صدقه 5 نوع است كه پاداش آن هم متفاوت است.
- صدقه نوع اول، پاداشش یك به ده است و آن این است كه به انسان صحیح و سالم دهند. یكی شما می‌دهید ده برابر خداوند مهربان پاداش می‌دهد.
- صدقه نوع دوم، پاداشش یك به هفتاد است و آن این است كه به زمین‌گیر و ناتوان دهند.
- صدقه نوع سوم پاداشش یك به هفتصد است و آن این است كه به پدر و مادر دهند.
- صدقه نوع چهارم پاداشش یك به هفتاد هزار است و آن بارش به اموات و مردگان است.
- صدقه نوع پنجم صدقه به طالب علم است كه پاداشش یك به صد هزار است.
همین امروز فكر كنید چه چیزی را باید بارش كنید. مهرتان؛ پولتان، دانشتان، وقتتان ....
 
قانون پنجم: قانون پاكی
 
پاكی، اساس جذب همه موهبت‌هاست. موهبت‌ها همیشه جذب پاكی می‌شوند و به نسبت پاكی كه در خود ایجاد می‌كنید، لایق جذب موهبت‌ها می‌شوید.
 
باید قانون پاكی را یاد بگیریم. باید پاكی را از ذهنمان آغاز كنیم. ذهن خود را پاك كنید. قانون پاكی به نوعی با قانون خلاء در ارتباط است. ذهن خود را پاك كنیم از نفرین‌ها، كینه‌ها و نبخشیدن‌ها.
 
از اتاقتان، از آشپزخانه‌تان، از حیاط منزلتان، از باغچه خانه شروع كنید و محیط خانه را پاكیزه كنید. بعد بیایید به درون، به ذهن، به دل، به زبان، زبانتان را پاك كنید. اگر زبانتان آلوده است به دروغ، تهمت، تمسخر، تحقیر، انتقاد بیجا از دیگران، زبانتان مانع جذب موهبت است. حدیث داریم كه فحش دادن روزی را كم می‌كند. دروغ گفتن مانع روزی است.
البته لازم است یادآوری كنیم كه شما ممكن است كسانی را بشناسید كه دروغ می‌گویند، ناسزا می‌گویند، قانونمندی طبیعت را رعایت نمی‌كنند اما وضع مالی‌خوبی دارند. یادتان باشد كه «روزی» فراتر از توانگری مالی است. روزی، آرامش این لحظه شماست. روزی فرصت‌هایی است كه به دست می‌آورید. روزی، دوستان خوب شما هستند.
 
در قرآن خداوند مهربان درباره خوردن و چگونه خوردن به عبارت «حلالا طیبا» اشاره فراوان دارد. دقت كنیم در پاكیزه خوردن. این طور نیست كه پاكیزگی یا آلودگی آنچه می‌خوریم صرفا روی جسم ما اثر مثبت یا منفی داشته باشد. آنچه می‌خوریم صفت‌های آن نیز جزئی از ژنتیك ما می‌شود و روی خصلت‌های درونی و رفتاری ما به مرور زمان و حتی روی نسل بعدی ما اثر می‌گذارد.
قانون پاكی را گسترده ببینید و گسترده زندگی كنید.
 
قانون ششم: قانون سحرخیزی
 
از سحرخیزی طبیعت یاد بگیریم. هیچ خروسی نیست كه تا 8-9 صبح بخوابد و هیچ مرغی نیست كه به بهانه اینكه امروز جمعه است بیشتر بخوابد.
شهودی‌زندگی كردن طبیعت همین است. به طبیعت نگاه كنید و بر اساس آنچه از طبیعت الهام می‌گیرید و بر اساس آنچه شهودتان می‌گوید زندگی كنید.
ثابت شده است كه فتوسنتز گیاهان با سپیده‌دم شروع می شود و چرخه تاریكی متوقف می‌شود و گیاه چرخه نوری خود را آغاز می‌كند.
 از زمان مغرب یعنی زمانی كه آفتاب غروب می‌كند و شب فرا می‌رسد و بیشتر و بیشتر همه جا را در خود فرو می‌برد انرژی كیهانی بیشتر می‌شود. این ثابت شده  است. انرژی هستی افزون می‌شود. طبیعت بسیار آرام می‌گیرد و ما هم باید آرام بگیریم كه در قرآن آمده است: « ما شب را مایه آرامش شما قرار دادیم.» به همین خاطر است كه شب هنگامیكه انرژی هستی سرشار است، خواب به شما آرامش بیشتری می‌دهد.
پس اوج انرژی‌های هستی در لحظات پیش از طلوع است. اذان صبح تا طلوع آفتاب بهترین و مناسب‌ترین زمان از دیدگاه انرژی هستی و كیهانی است و انرژی جذاب هستی آماده جذب و خلق و ایجاد خواسته ها و نیات پاكی درونی شماست.
اگر تلقین و تجسم كنید، اگر دعا كنید امكان استجابت دعایتان بسیار بسیار بیشتر است. صبح زود به نماز و نیایش با خدا بپردازید، خواسته‌هایتان را مطرح كنید، مراقبه كنید و از خداوند مهربان تقاضای موهبت كنید و سپس به دنبال كار و تلاش بروید.
 
قانون هفتم: قانون جمع ( باهم بودن)
 همیشه انرژی یك شخص از انرژی یك گروه كمتر است. وقتی شما در یك جمع هستید، انرژی شما تبدیل به سینرژی می‌شود. مجموع اجزای انرژی از كل انرژی همیشه كوچكتر است. بطور مثال اگر 10 آدم كه هر كدام 2 واحد انرژی دارند با هم یكی شوند، مجموع انرژی آنها طبق قوانین ریاضی باید 20 واحد باشد. در صورتیكه انرژی آنها خیلی بیشتر از این مقدار است.
از آنجایی كه انرژی یك جمع بیشتر است، جمع بودن باعث جذب موثرتر هدف می‌شود. خداوند جمع را دوست دارد: « يدالله مع الجماعه»
شما اگر گروهی مراقبه كنید،  مدیتیشن كنید، گروهی تلقین به نفس كنید نتیجه بسیار بسیار موثرتری ‌می‌گیرید.
قانون جماعت در مورد عبادات هم صادق است. پیامبر می‌فرمایند: « دو تن از یكی بهتر و سه تن از دو تن برتر و چهار تن از سه تن نیكوتر است. همیشه با جماعت باشید.»
جمع را دوست داشته باشید حتی اگر با آن جمع همراه نیستید یا حرفی برای گفتن ندارید، همین كه در آن جمع هستید و در آن سينرژی فوق‌العاده می‌گیرید، انرژی شما زیاد می‌شود.
ممكن است یكی از دلایل افزایش عمر بواسطه «صله رحم» همین باشد. وقتی شما به دیدار یا عیادت اطرافیان می‌روید و در فضای آنها قرار می‌گیرید انرژی شما بسیار بیشتر می‌شود و سلامتی شما افزایش یافته و باعث طول عمر شما می‌شود.
«باهم بودن» را بسیار جدی بگیرید. صله رحم را، مراقبه‌های گروهی را، در فضای‌مثبت باهم بودن را.
 
قانون هشتم: قانون هماهنگی
 به طبیعت نگاه كنید. ببینید كه به تمامی هماهنگ است. اگر هماهنگی در طبیعت نبود، هیچ سیستمی ارزش خودش را نداشت و سیستم‌های منظم اگر هماهنگی نداشته باشند این یك نوع بی‌نظمی و اختلال است.
نگاه كنید. بدن ما مجموعه‌ای از س‍ستم‌های منظم است. اگر در جایی این هماهنگی به هم بخورد ما بیمار می‌شویم و شفا زمانی صورت می‌پذیرد كه دوباره این هماهنگی به‌وجود آید.
به این هماهنگی‌ها فكر كنید. بدانید كه هماهنگی طبیعت حتما برای شما پیامی دارد و پیامش این است كه انسان نیز به عنوان عنصری از هستی باید از هستی هماهنگ باشد.
 یكی از تعریف‌هایی‌كه از موفقیت‌ ارائه می‌شود اینست كه موفقیت یعنی پیشبرد تمامی جنبه‌های زندگی بطور هماهنگ. اگر در یك جنبه از زندگی خود پیش برویم اما سایر جنبه‌ها راكد باشند، ما فرد موفقی نیستیم چون جنبه‌های مختلف زندگی‌مان با هم هماهنگ نیست. اگر كسی در كار موفق باشد و فرصت تربیت فرزندش را نداشته باشد، چه فایده؟
یادتان باشد كه شما یك موجود تك بعدی نیستید. شما ابعاد گوناگونی دارید. بعد جسمی بعد معنوی و بعد تفریحی و ... باید تمام این جنبه‌ها را با هم جلو ببرید. هنرمندانه زیستن یعنی تمام ابعاد زندگی را با هم پیش بردن.
وارد فضای هماهنگی شوید. ببینید كه نیاز است  در چه جنبه‌هایی از زندگی‌ هماهنگی ایجاد كنید. در چه مورد كم گذاشته‌اید و در چه مورد افراط كرده‌اید؟ به آن مورد كه كم گذاشته‌اید، بیشتر بها بدهید  و در آن مورد كه افراط كرده‌اید، هماهنگ با سایر جنبه‌ها پیش بروید.
 
قانون نهم: قانون تنوع
 
طبیعت و هستی ما، طبیعت و هستی‌متنوعی است. این تنوع هستی حتما برایمان پیامی دارد.
تنوع ضد افسردگی است. تنوع به ما روحیه می‌دهد. تنوع جریان، حركت و نشاط می‌دهد. طبیعت اگر پربركت است، به خاطر تنوع فصول آن است.
این تنوع هستی برای ما پیام دارد. اولا تنوع را باید در نظر داشته باشیم. در اسلام سفر خیلی توصیه شده است. وقتی مسافرت می‌كنیم، برای ما تنوع فكری‌به همراه می‌آورد. ذهنمان را باز می‌كند. یكنواختی، كسالت روحی می‌آورد. اگر شما بطور مداوم در یك‌جا بنشینید، انجماد فكری‌و تعصب فكری به همراه خواهد داشت. هرچه بیشتر مسافرت بروید، به خاطر تنوع محیط و درنتیجه تنوع آب و هوا، در سیستم تنفسی شما هم تنوع ایجاد می‌شود، وقتی نحوه تنفس تغییر كرد، نحوع تفكر نیز تغییر می‌یابد. شما می‌توانید به گونه‌ای دیگر فكر كنید، نگرش‌هایتان عوض می‌شود. برداشت‌هایتان تغییر می‌كند.
 
هر چند سال یكبار رنگ خانه خود را تغییر دهید. رنگ‌آمیزی منزل باید متنوع باشد. اینكه بگذاریم عید بیاید تا خانه را تمیز كنیم، درست نیست.
 
به اطرافتان نگاه كنید. چرا همه خاصیت‌های  میوه‌ها در سیب جمع نشده؟ اگر این طور بود انسان فقط سیب می‌خورد. حتی رنگ هر میوه منحصر به فرد است. قرمزی گوجه‌فرنگی با قرمزی هندوانه چقدر فرق دارد.
به رنگ‌ها، به تنوع رنگها دقت كنید. سه رنگ در طبیعت بسیار زیاد است و این حتما پیامی برای ما دارد. روشنی خورشید و سفیدی آفتاب حتما حامل پیامی برای ما می‌باشد. آبی آسمان و دریا حتما برای ما پیام دارد. سبزی طبیعت هم همینطور.
پیام اینست: زندگی خود را به این سه رنگ آغشته كنید.
ما در طبیعت رنگ مشكی نداریم. اخیرا با تغییر ژنتیكی گل‌ها و تزریق یك سری مواد به آن توانسته‌اند گل مشكی تولید كنند. مشكی رنگ طبیعت نیست. رنگ مشكی انجماد فكری، سكون فكری، لجاجت، یكدندگی و تعصب می‌آورد. قساوت قلب می‌آورد. رنگ مشكی ‌مكروه است.
لباس مشكی هم از نظر روانشناسی رنگ‌ها ملال‌آور است هم مخالف قانون طبیعت، یعنی مخالف سنت خدا.
 
قانون دهم: قانون كارما
 
قانون بعدی قانون كارماست. قانون كارما، قانون علت و معلول، قانون تابش و بازتابش و قانون عمل و عكس‌العمل نامیده می‌شود. همه اینها یك معنا می‌دهد.
گفته می‌شود كه هرچه می‌كنیم، با هر نیتی كه داریم، هر عمل از ما، تابشی است به بیرون كه بازتابشی به درون دارد. در كوه صدا می‌زنید، صدا به دیوار كوه برخورد می‌كند و به سوی شما باز می‌گردد.
اگر عملی كه انجام می‌دهید مثبت باشد، تابش مثبت است و بازتابش مثبت خواهد داشت و اگر عمل شما منفی باشد، تابش منفی است و بازتابش منفی‌خواهد بود. هیچ عمل خیر و شری بدون جواب نمی‌ماند. این عین آیه قرآن است. شما حتما بازتاب عمل خود را در زندگی خواهید دید. بیایید از همین الان مراقب نیات و اعمال خود باشیم. بیاییم با توبه و پشیمانی از كارهای بدو منفی گذشته خود، آنها را محو كنیم.
همه اعمال و نیات مثبت و همه اعمال و نیآت منفی به سوی ما بازمی‌گردند. پس با نیآت و اعمال خوب، از طبیعت «خوب» دریافت كنیم.
 
قانون یازدهم: قانون عشق
 
عشق اساس همه جذابیـت‌هاست. همه موهبت‌ها از عشق است. بنیان هستی بر اساس عشق الهی است. خلقت انسان و همه موجودات حاصل عشق است.
اگر بخواهید چیزی را جذب كنید، باید به آن عشق بورزید.
 
ویتمن می‌گوید: « هر ذره‌ای در این دنیا زبان محبت را می‌فهمد و دعوت محبوب را اجابت می‌كند. اگر قصد جذب هر ذره‌ای را دارید، راه جذبش این است كه به آن عشق بورزید.
از امام رضا پرسیدند: «دین چیست؟» ایشان فرمودند: « آیا دین چیزی جز محبت است؟»
 
اساس همه جذب كردن‌ها محبت و عشق است، محبت و عشق بی‌دریغ،‌محبت و عشقی كه از سر معامله نباشد. به این كاری‌ نداشته باشید كه آیا طرف شما به شما عشق می‌ورزد یا نه؟ این معامله و تجارت است. خورشید كه عاشقانه به شما می‌تابد، سالیان سال می‌تابد. تمنایی از شما ندارد و به ما این پیام را می‌دهد كه عشق باید بی‌تمنا باشد.
 
عاشقانه برای دیگران دعا كنید. مطمئن باشید وقتی برای دیگران دعا می‌كنیم صد هزار برابر به خود ما می‌رسد.
 
ممكن است شما در عشق ورزیدن مشكل داشته باشید. دكتر «اسبورن»‌مدرس خلاقیت می‌گوید: «هر عاطفه‌ای با تمرین گسترش پیدا می‌كند.» حالا اگر شما می‌خواهید مهربانی را در خود افزایش دهید،‌مهربانی را تمرین كنید.
 
جوهره هستی را فراموش نكنید. جوهره هستی محبت و عشق است. صبح‌های خیلی زود یا شب‌ها قبل از خواب،‌ده دقیقه به مراقبه عشق بروید: دست‌ها را روی سینه بگذارید. چشم‌ها را ببندید و برای همه هستی دعا كنید. برای همه كسانی كه رفتار ناشایستی دارند. عشق ورزیدن به كسانی كه با شما خوبند و به شما كمك می‌كنند كار ساده‌ای است،‌مهم عشق ورزیدن به كسانی است كه به شما بد كرده‌اند.
اگر قانون عشق را رعایت كنید، یقین بدارید كه دیگر نیت و عملی نخواهید داشت كه به فرد دیگری آسیب وارد كند. اگر كسی به شما بد كرد، ناخودآگاه برایش طلب هدایت و خیر كنید.
  
 
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما

diamond111

[تصویر:  8.gif]
 


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان