عزیز :.:.::. * اعلام وضعیت اولین بسته پاکی مسابقه #پاکی_رمضان * .::.:.


امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♥نوستالژی های کانونی♥

#16
(1396 فروردين 23، 15:47)همساده نوشته است: قانون پناهگاه
کوهنوردان کوه های آلپ با رسیدن به نیمه ی راه ، در استراحتگاهی در آنجا استراحت می کنند.
صاحب آن استراحتگاه طی سالیان متوجه شده که اتفاق جالبی رخ می دهد
وقتی کوه نوردان وارد استراحتگاه می شوند و گرمای آتش را حس می کنند و بوی غذا به مشامشان می رسد ، برخی از آنان وسوسه می شوند و به همراهان خود می گویند
" می دانی فکر کنم بهتر است همین جا منتظر بمانم و شما به قله بروید و برگردید. وقتی برگشتید با هم پایین می رویم."
وقتی کنار آتش می نشینند و آواز می
خوانند ، جرقه ای از خشنودی آنان را فرا می گیرد.
در همین هنگام بقیه ی گروه لباس هایشان را می پوشند و مسیر خود را به سوی قله ادامه می دهند.
در ساعت بعد فضای شادی بخشی کنار آتش وجود دارد و اوقات خوبی را در مامن آرام خانه کوچک سپری می کنند.
اما حدودا سه ساعت بعد ، آرام می شوند و به سمت پنجره می روند و به بالای کوه می نگرند و در سکوت به دوستانشان که در حال بالا رفتن از قله هستند ، نگاه می کنند.
جوّ موجود در استراحتگاه از شادی و لذت به سکوت مرگبار و غم انگیز مراسم تشییع جنازه خودشان تبدیل می شود.متوجه می شوند که دوستانشان بهای رسیدن به قله را پرداخته اند.
چه اتفاقی افتاد؟
راحتی موقت پناهگاه باعث از دست دادن باور آنها به هدفشان شد.
این ، برای هر یک از ما نیز ممکن است اتفاق بیفتد.
آیا در  زندگی ما پناهگاه هایی وجود دارد که مانع رسیدن به قله و از دست دادن هدفمان شود؟
زندگی از دو قسمت تشکیل شده است
قله ها و پناهگاه ها...
در پناهگاه امنیت و  آسایش وجود دارد ،
خطری جان شما را تهدید نمی کند ، اما برای تجربه ناب زندگی و صعود کردن و قرار گرفتن در اوج ، باید با چالش قله رو به رو شد و بر آن غلبه کرد.


(1396 ارديبهشت 7، 21:40)همساده نوشته است: نظریه پنجره شکسته
ساختمان خالی از سکنه‌ای را در کنار یک خیابان پر رفت و آمد، در حالی که شیشه‌ یکی از پنجره‌هایش شکسته است تصور کنید. مشاهده‌های علمی نشان می‌دهد که اگر پنجره شکسته ظرف مدت کوتاهی، تعمیر نشود، عابران این پیام را از ساختمان می‌گیرند که کسی نگران ساختمان نیست و نظارتی وجود ندارد.
پس شیطنت شروع می‌شود و پنجره‌های سالم ساختمان مورد هدف قرار می‌گیرند و ساختمان تغییر شکل می‌دهد و البته ادامه این روند می‌تواند منجر به ورود میهمانان ناخوانده به ساختمان بی‌صاحب شود و آثارش از سطح به عمق نفوذ کند. اتفاقی که در اشکال مختلف شاهد آن بوده‌ایم.
توصیف فوق، خلاصه‌ای است از یک نظریه جرم شناسی به نام
«پنجره شکسته»
نظریه‌ای که در دهه هشتاد و نود میلادی به کمک شهردار نیویورک آمد تا جرم‌ خیزترین مترو جهان را که شهر زیرزمینی خلافکاران و اشرار به حساب می‌آمد سر و سامان بدهد.
شهرداری نیویورک، در اولین اقدام خود به بازسازی واگن‌های مترو پرداخت و دستور داد تا واگن‌هایی که طی روز با اسپری رنگ، نوشتن یادگاری و... آسیب می‌بینند، شبانه از خط خارج شوند و تاصبح روز بعد رنگ‌آمیزی و تعمیر‌شده و
به خط برگردند.
در واقع همه اینکارها یک پیغام داشت :
حواسمان به همه چیزهست و هیچ خلافی رو تحمل نمیکنیم
و این چنین شد مترو ناامن نیویورک تبدیل به یکی از امن ترین متروهای جهان شد .
اکنون استفاده از تئوری پنجره شکسته در زندگی شخصی،تربیت کودک و تجارت و کسب و کار،کارایی دارد.
پنجرههای شکسته رو بیابیم و تعمیر کنیم مطمئن باشید اوضاع بهتر خواهد شد.
پنجرههای شکسته کار و زندگی ما کجاها هستند؟


(1396 فروردين 26، 0:30)نمیدانم نوشته است: "آخرین بازدید" تان را "پنهان" نکنید؛
همین که روزی و ساعتی باشد،
هر چند دور،
که نشان دهد هستید و آمده اید،
هر چند بی صدا؛
همین هم خوب است ...
53   53   53

53 53 53
#17
امضای آقای Alireza 68 

نقل قول: [تصویر:  khansariha%20(121).gif] آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. [تصویر:  khansariha%20(121).gif]
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
#18
نقل قول از Cras
نقل قول: ترک من مدت زیادی طول کشید. تکرار و شکست و تکرار تا پیروز شدم .

فراموش نکنید تکرار عامل تثبیت شدن هر چیزی هست .
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
#19
یکی از نوستالژی های من این بود اشتباهی لینک رهروان رو نزنم برم اونجا و هنوزم که هنوزه وقتی میخوام برم تو گروه سرو یا طوفان یا صراط مستقیم استرس میگیرم و حتی میترسم سپاس بزنم و زود از اونجا. میرم بیرون Hanghead
[تصویر:  Untitled_2.png]
#20
بع این شعری که آقا رامین گذاشتند تاپیک مشاعره تا ۳هفته سوت و کور بود  Khansariha (49)
نقل قول: (1398 آبان 13، 23:08)رامین. نوشته است:[url=https://www.ktark.com/Thread-%DB%A9-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D9%87-%DB%A9-%D8%B3%D8%B1%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA?pid=469088#pid469088][/url]مرد مجاهد را ببین کو به کو بر غافله
میشود بر او سوار ده ها نوه از عائله

او را هست چند همسری در این کانون پر عزب
گر نگیرد گُل و عطر زن ها کنند بر او غضب

 مرد مجاهد را ببین چند باری عاشق بشد در این دیار
مای بی بی و پوشک و شیر خشک و خاویار

مرد مجاهد را ببین هر دم عاشق شود بر دختری
ملیکا و پارمیدا و پلنگان و حوری پری

خرج او گر 100 بـُوَد ؛ دخل او 50 همی
اما او در دل بخواهد ازدواج چندمی
#21
(1394 اسفند 29، 23:54)نمیدانم نوشته است: نامه ای از سهراب سپهری به یک دوست.
این تکه بهانه بود:
چون به درخت رسیدی به تماشا بمان ...

53  53  53
[تصویر:  Sohrab_S.jpg]

(1395 آذر 4، 0:54)نمیدانم نوشته است: همیشه از اون خرمایی ها که درست می کنم و می برم سر کار،
دو سه بسته هم بیشتر، همین طوری می گذارم تو ساک م،
به صورت اتفاقی می دم به دوستان و غیر دوستان.
 53

چند روز پیش ها،
با کشتی باری فرستادنم محل کار.
البته نه از اون غول کشتی ها؛ زیاد بزرگ نیستند.
رفتم بالا، بهش می گند Bridge، به فارسی می شه پل فرماندهی.
کاپیتان استراحت بود،
افسر ارشد پشت فرمون بود.
استقبال خوبی کرد، از اتیوپی بود، همون جا که مرکزش "آدیس آبابا" هست  4chsmu1
یک بسته از اون خرمایی ها رو دادم بهش.
خوش ش اومد؛ بعد هم که کاپیتان اندونزیایی ه اومد، اون هم دوست داشت Confetti
دریا هم کمی ناآرام بود،
سر کشتی بالا می رفت، پایین می اومد،
می گفت جالبه بار اول ت هست و حالت خراب نمی شه!
همیشه تجربه های جدید، حس خوب و هیجان انگیزی دارند.
بعد گفت چه عطری زدی، اسم ش رو روی کاغذ بنویس.
گفتم وایسا برم بیارم ش، امتحان ش کن.
بعد که آوردم، گفتم برش دار، اصلن برا خودت.
تشکر کرد و گفت حالا من چی بدم به تو!؟  Hanghead
گفت یک جام تلخ وش می بری؟
گفتم: معذور دار ما را  4chsmu1
گفت دفعه بعد برم اتیوپی، برات سوغات میارم.
منم گفتم: Come onnnnn  53

گاهی خوبه چیزایی که دوست داری رو رد کنی. اسم عطره L'EAU D'ISSEY POUR HOMME بود از برند Issey Miyake.
ی عطر سبز تابستونی.
گذرتون افتاد، امتحان کنید. بوی خوب و خاصی داره، محصول سال 1994.
53


آقای نمیدانم کجاست؟؟؟کاش ی بار بیان  53258zu2qvp1d9v
#22
(1394 آبان 14، 0:09)رامین.. نوشته است:
(1394 آبان 13، 23:30)Queen نوشته است: سلااام
هههه حالا یکی از این سال پایینی ها شده برترین اعتبارت گیرندههه Khansariha (57)
چه کیفی میکنم مننننن Khansariha (57)
حالا من هییی پز میدم  4fvfcja
پززززززززز


آقا یه جوون مردی پیدا شه حداقل این اعتبار منو +1 کنه Gigglesmile
نامردا 4 روز نبودم ریختین تو پروفایلم اعتبارامو غارت کردین ؛ من حتی در پروفایل هم بسته بودم هیشکی نمیتونست پ.پ بفرسته اومدم دیدم قفل پروفایل رو شکوندن برام پ.پ گذاشتن . 317
قدیمیای کانون در قبال از دست دادن اعتبار کالیبره شدن ؛ من موندم کاربرای جدید چطوری این درد رو تحمل کردن Gigglesmile  جناب خان چقدر در به در دنبال اعتبار بود Gigglesmile
شماها یادتون نمیاد اون زمون ما از مدیریت محترم میترسیدیم عین چی .... تازه اومده بودم کانون حدود 80 تا اعتبار داشتم . ولی انقدر اعتبارای الکی بین بچه ها رد و بدل میشد ؛ مدیریت محترم زد در یک حرکت انتحاری همه ی اعتبارای الکی بچه ها رو حذف کرد. اعتبار من از 80 رسید به 7  Gigglesmile بعدش حتی این گزینه ی اعتبار هم از زیر پستا حذف شد یعنی به هرکس فقط میتونستی تو کل دوران کانونیش یدونه اعتبار از پروفایل بدی . حدود یه ماه اینجوری بود و کسی نمیتونست به پست ها اعتبار بده ؛تو یه ماه اعتبار من زوری زوری از 7 رسیده بود به 11 . اونم با چه فلاکتی روزانه 25 ساعت فعالیت مستمر داشتم .   Gigglesmile
منم که مظلــــــــــــــــوم صدام در نمیومد Gigglesmile  آخر دیگه دیدم چیزی نگم میترکم رفتم این پست رو تو تاپیک اگه میخوایی بخندی نوشتم .


(1391 خرداد 27، 20:38)رامین. نوشته است:  

 به علت حذف اعتبار از پایین پست ها  
   
 ازکاربرین محترم خواهشمند است  
   
 ازاین پس بجای دادن اعتبارمثبت  
   
 ازکارت های آفرین صد آفرین هزار و سیصد آفرین کاربر خوب و نازنین استفاده نمایند.  
   
 (ستاد منتقدین به حذف اعتبار درکانون)  
  
#23
(1399 فروردين 30، 12:44)یاقوت نوشته است:  زندگی ست دیگر... همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست ، همه سازهایش کوک نیست ، باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ، حتی با ناکوک ترین ناکوکش، اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن... حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد، به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ، به این سالها که به سرعت برق گذشتند، به جوانی که رفت، میانسالی که می رود، حواست باشد به کوتاهی زندگی... به فصول سال نگاه کن چه آرام میگذرند؛ ریز ریز، آرام آرام، نم نمک... زندگی به همین آسانی می گذرد... ابرهای آسمان زندگی گاهی می بارد گاهی هم صاف است، بدون ابر بدون بارندگی... هر جور که باشی می گذرد، روزها را دریاب... روز و روزگارت خوش رفیق..هر روزخندان‌تر باش! آرام‌تر، مـهربـان‌تر، بخشنده‌تر، صبورتـر و باگذشت‌تر! روزت سرشار از عشق ، زیباترین لبخندها بر لبانت ، بالاترین دستها نگهبانت... ⚘⚘⚘ شاد باش و شادی ببخش... ⚘⚘⚘

[تصویر:  y3g8_17099763-6522-l.jpg]

(1399 فروردين 31، 16:42)یاقوت نوشته است: ﷽ وسیع باش ؛ دلتنگ که شدی منتظر نباش کسی دل گرفته ات را باز کند... بلند شو و قدمی بردار ، دل کسی را شاد کن ، دلت خود به خود باز می شود... قوی باش و پیش از آنکه کسی را دوست داشته باشی ؛ خودت را دوست داشته باش، تا همچنان باشی در لحظه هایی که کسی برای تو نیست... صبور باش ، زمان خیلی چیزها را حل خواهد کرد... گاهی مساله های به ظاهر بزرگ و پبچیده ، توانایی و هوش زیادی نمی خواهد، کمی زمان می خواهد تا آرام تر شوی و مساله را کوچک تر و ساده تر ببینی... و عاشق باش ، برای آنکه دوستش داری دعا کن، بدون آنکه دلیلی برای دوست داشتنت بیابی؛ ببین چه احساس رضایتی پیدا خواهی کرد... ⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آن‌ زمان که‌ آفتاب روز آرامش صبح را در هم می شکند، در مه صبحگاهی بال بگشا، دست جهان را در دستهایت بفشار و گل لبخند بر لبان بنشان... لبخند بهانه‌ای‌ست برای شاد بودن و لذت بردن از زندگی... لحظه‌هایت سرشار از این بهانه قشنگ و پراز شادی و نشاط... ⚘⚘⚘ شاد باش و شادی ببخش... ⚘⚘⚘

[تصویر:  ts_۲۰۲۰۰۴۱۹_۱۷۴۰۲۸.jpg]

(1399 شهريور 9، 4:32)یاقوت نوشته است: همین الان یهویی Khansariha (69)
[تصویر:  56j_screenshot_2020-08-30-05-28-55_1.jpg]


نوستالژی حساب میشه از نظر من 4chsmu1
#24
(1398 آذر 29، 22:05)یاقوت نوشته است: سلامی از قطب جنوب دارم خدمت دوستان عزیزی ک در کلانشهر ها در حال تنفس هوای آلوده هستند ،خدمت دوستانی ک نزدیک دهات ما هستند و سرما رو تجربه میکنن،خدمت دوستانی ک جنوبن و عشق جان یعنی گرما رو تجربه میکنن،خدمت دوستانی و سمت راست نقشه هستن و نمیدونم منطقه آب و هوایی اونجا در چ حاله.جایی موند؟
آقا من نبودم شبانه منتقل شده پروفایل من ؟؟   Swear1 چ خبره این همه بازدید؟؟؟حداقل ی سلامی بدین؟؟ Kill اومدین پروفایلم و ب هم ریختین گردو خاک شده  Khansariha (7) دستمال سرم خوشگله؟؟ 4 استقلالی نیستم هااااا . خدایی دیروز ب شدت خوشحال شدم.دیدین این ماشین سازی چیکار کرد؟؟؟  Khansariha (69)
اهم اهم  16 بله ..ببخشین وسط بخش حال و احوالات زدم کانال ورزشی البته دوتا چیز هم بگم بعد بریم سراغ ادامه حال و احوالات Gigglesmile آقا اون چ ال کلاسیکویی بود؟؟ البته من نیم ساعت آخرو چون پسر خونه نبود مجبور شدم کنار پدر خونه بشینم و ایسکو عالیه،سوارز برو دیگه،بابا مسی گل بزن،وااای وی آی ار که گل نگرفت آفساید بوده،اَههه راموس و نگاه..لعنتی برو جلو و از این حرف ها که پدر جان تنها نمونه 4chsmu1 و بحث دومم که عشق جان تراختور 317 غیرتیم غیرتی من اهبر ایمانی : دی
حالا میگین این دیوونه ست نشسته فقط تی وی نگاه کرده vayy راستش کنسرت بود همه رفته بودن من ب خاطر امتحانم و شکستی ک داشتم ب عنوان تنبیه نرفتم و از حرصمم دیدم نمیتونم درس بخونم پنجشنبه رو فوتبال نگاه کردم Gigglesmile ولی دیوونم دیگه:دی
خب بسه دیگه.کجا بودیم؟؟؟کجا؟؟؟؟؟بله آقای شازده یک مدال دریافت میکنن ب جهت کنترل بی عیب و نقص کانون و بررسی ورود خروج افراد 4chsmu1 تشویق لطفا 49-2 راستش نمیدونم چندروز پیش بود ی مورد اورژانسی دیدم لحظه ای رفتم ی پیام نوشتم ک نشکنه دوستمون و خدارو شکر هم مقاومت کردن بعد امروز دیگه دیدم دم دی ماه و شب چله هم هست منم ک درس نمیخونم گفتم عملکرد سه ماه م رو هم بیام بگم و ی خبری از از حالتون بگیرم  53258zu2qvp1d9v دلتون تنگ شده بود برام؟منکه فقط رضوانه رو حس کردم آقا یکی این دوست مارو بگیره چقدر پیام داده بهم 4chsmu1 ولی چقدر دوسش دارم من این عضو کانون و اصلا ی دنیا محبت و آرامشه،بعدش ی سوال؟؟؟؟؟ی غریبه بهم پیام داده 17 13 میگه کی میای؟؟؟؟اسمشم شین چی چی بود wacko2 بعد از جست و جو های فراوان دیدم اینکه شقایق خودمونه.آقا اسم این دوست و کی عوض کرده اعتراف کنه؟؟؟؟من اعتراض دارم Swear1 Esteghfar من نمیتونم اسمش و بگم خب  4chsmu1
بله بقیه ی دوستانم لطف داشتن ی بازدید زده بودن بدون ی سلام ی خداحافظ Smiley-face-whistle-1 اون ها هم خدا قوت.
میدونین من امروز ب جای دقت بیشتر تعجب کرد .
آقای شازده خودجوش تو کانون اونم تاپیک شبانه پست زدن 42 میخواستم بگم آقا اینجا رو اشتباه گرفتین اینجا مشاعره نیست دیدم نوشتن آتریسا و آقای مجاهد 53258zu2qvp1d9v باز خوبه غیبتمون سبب ی کار جالب انگیز شد و من بسیار خوشحال شدم.یادم باشه برا پست اولشون هم نقل قول بزنم چون جالب انگیزه Khansariha (56)
مورد بعدی اینکه آقای مجاهد؟؟؟؟؟؟کجا رفتین شما؟؟؟؟؟ی اعلام وضعیتی کنین  4chsmu1 این تصادف ک اتفاقی هردوتامون باهم ب کانون سرزدیم من و شگفت زده کرد و خوشحال شدم  49-2

و رسیدیم ب مورد آخر ک تو پست بعدی میگم 4chsmu1 برم یکم استراحت کنم ک خودم خسته شدم از پرحرفی و چرت و پرت هایی ک ب هم بافتم Hanghead چرت و پرته؟؟؟؟ 65

(1398 آذر 29، 23:21)یاقوت نوشته است: امروز ی اتفاق جالبی افتاد: )
فکر کنم گفتم: )من هرچیزی و تحمل کنم ب شدت از حرف شنفتن بیزارم.اینکه مثلا یکی بهم گوشزد کنه ،اخطار بده..ب شدت خجالت زده میشم و خیلی خودم و سرزنش میکنم ک چرا باعث شدم یکی این حرف و بهم بگه..مثلا متنفرم از اینکه دیر بیام خونه و باعث شم ک مامانم بگه باید زودتر میومدی یا تو کلاس حرف بزنم و استاد اخطار بده ک کم حرف بزن یا بگن با صدای بلند حرف میزدی و از این حرف ها: )
یادتونه آقای چکاوک و چ واکنشی نشون دادم؟مثلا شبیه اون.
امروز سر جلسه امتحان کنارم ی دختری نشسته بود ک اول توجهم ب آرایشش جلب شد ک با خودم گفتم ایول ب تو که سر صبح انقدر ب ظاهرت توجه کردی ساعت ۱۰ من ک داشتم دفترچه و پاره پاره میکردم و با تست در جنگ بودم و در حال شکست ی جیغ بنفشی از کنار دستم بلند شد با این حرف (دو جهنم اول چوله ترجمه:پاشو گم شو بیرون 4chsmu1 )
و من شوکه ک ببینم چ شده سرم و بلند کردم دیدم این پشتیبان عزیز و بامحبت تبدیل شده ب ی اژدهای خشمگین و من اینطوری شدم 106 مونده بودم گیرنده های سقف حفره بینی و حساب کنم و ب جنگ خودم ادامه بدم یا نه ببینم اطرافم چ جنگی در حال وقوعه؟؟
نگو این دختر زرنگ(حالا میگم چرا زرنگ Khansariha (13) ) سوال هارو خریده و بعد گزینه هارو کف دستش نوشته vayy حالا آقا از اشتباه اون بنده خدا بگذریم آخه دختر خوب تقلب اونم گزینه رو کف دست مینویسن؟؟؟آخه ۲۰۰ تا سوال گزینه هارو تقلب میکنن؟؟خب تو ک زحمت میکشی بشین بخون آخه ب خدا خوندن خود درس از حفظ و تقلب و نوشتن گزینه سخت تره wacko2 بله ی ربعی گذشت و دعوا خوابید بعد از ی ربع من داشتم تعداد کربن های ی ترکیب عزیزی رو حساب میکردم ک دیدم از اون سر سالن داد و فغان و جیغ گفتم یا خدا کی مرد 106 رئیس کل با ی جیغی اومد و حرف هاش با داد این بود:بیشعور،مارو خر فرض کردی،فلان فلان بووووووووووووووووووووق 53258zu2qvp1d9v و من اینطوری: Khobam
چون کنارمم بود از ترس اینکه ی آن دستش و اینارو بلند کنه طرف و بزنه من خودم و انقدر رو صندلی جمع کرده بودم ک شده بودم ی چیزی مچاله ک ب آدمم شبیه نبود و خودم و قایم کرده بودم 42 
آقا اینهمه حرف زدم ولی از واکنش دختره چیزی نگفتم Hanghead یعنی عالی بود Khansariha (13) ما چون ترکی حرف میزنیم کلا کلمات فارسی ک ب کار میبریم عجیبه دیگه.بعد این دختره پاشده جلو این ابَر ازژدها میگه من اون ها رو با دانایی خودم نوشتم این دانایی رو ک گفت من زدم زیر خنده 4 خب چیکار کنم آخه دانایی چیه؟!!بعد ب زور خودم و خفه کردم مدیر ک گفت احمق من دیگه منفجر شدم  آخه لامصب احمق چیه!!!!!اینم کنار من بود خدا کمک کرد حواسش ب من جمع نبود 4chsmu1
حالا از طنز ماجرا بگذریم دارم فکر میکنم من اگر جای اون دختره بودم و جلو اونهمه آدم اونجوری باعث میشدم ک اون حرف هارو بهم بگن سرم و میکوبیدم ب دیوار Khansariha (60) نتیجه اینکه واقعا چرا خودمون خودمون و از ارزش میندازیم؟؟ Hanghead
حیف نیست؟؟؟ن تنها این موضوع...اگر دقت کنیم خودمون باعث میشیم ک بقیه مارو کم ارزش بدونن و هررفتاری دلشون میخواد باهامون بکنن..مثل جریان حجاب،مثل زبان،مثل تقلب،مثل خیلی از رفتارها...انسان واقعا چقدر ارزش خودش و نمیدونه:(

این چ مدل پستیه من ارسال کردم؟؟؟

Khansariha (13) Khansariha (13) 

حالم خوب بوده ظاهرا : )
#25
وقتی آقای جناب خان می خواستند اسمشون رو عوض کنند و پیشنهاد های کانونی ها برای اسم جدید:
نقل قول:
(1395 دي 25، 23:11)رند نوشته است: نوشته است:
(1395 دي 25، 23:03)روزبه نوشته است: نوشته است:
(1395 دي 25، 23:00)رند نوشته است: نوشته است:
(1395 دي 25، 22:55)روزبه نوشته است: نوشته است:
(1395 دي 25، 22:53)رند نوشته است: نوشته است:قیصر

فردین

داشاکل
مژدوا

مَمَل کانونی [تصویر:  4.gif]
جناب موتوری [تصویر:  4.gif]

تیمور گوش بر
اسد نفله کن
چنگیز خفن

همشهری رند[تصویر:  4.gif]
فقط پیشنهاد های آقا رامین 24
نقل قول: پیشنهادها تموم شد؟
من تازه اومده بودم میخواستم اسم بگم 
البته داداش این اسم هایی که مد نظرمه خودشون شخصیت خارجی دارن اگه خوشت اومد بگو با طرف صحبت میکنیم چند وقتی پیشت نگه دار
ممد بوفالو
اسی گولاخ
تیمور سالم
جفر گوریل
جمشید کافر
حسین نادخ
غلام بوقی
چنگیز تکاور
ممد کاراته
#26
(1399 آذر 30، 22:02)یاقوت نوشته است:
[تصویر:  7IHcDR.gif]   نوستالژی های کانونی    [تصویر:  7IHcDR.gif]

میخواستم پست هارو نقل قول کنم اما دیدم چ خوب میشه ک تو ی کلیپ جمعشون کنم و ماندگار بشن 53258zu2qvp1d9v


دعوت میکنم ازتون با نوستالژی های کانونی ما همراه باشین 53258zu2qvp1d9v

بعدش نظراتتون و بگین 4chsmu1


پ ن : سال 93 و 96 متاسفانه هیچ پستی نداشتیم 53258zu2qvp1d9v

پ ن2 : شرمندم اما حجم فایل 11 مگ هست و 2 دقیقه زمانشه 4chsmu1


[تصویر:  7IHPJh.gif]
#27
...
نقل قول: ن فکر می‌کنم آدم‌های ارزشمند حداقل ویژگی که باید داشته باشن اینه که «کارهای ارزنده» انجام بدن. کارهایی که ارزش ایجاد کنن.

و این ارزش رو چه در تصمیمات و تفکرات اون‌ها بشه دید و چه در نتایج حاصل از کارهاشون.

اینکه یکی سال‌های سال یه جایی باشه و سال‌های سال پُستی و وظیفه‌ای داشته باشه، الزاما به معنای بزرگ بودن و ارزشمند بودن اون آدم نیست.

چه تو ایران و چه تو هر کشور دیگه‌ای هم حتما دیدید آدم‌هایی رو که سالیان طولانی، جایگاه‌های بالا پیدا می‌کنن و حتی بعد از مرگ‌شون هم اسم کوچه و خیابون به‌نام‌شون ثبت میشه. اما وقتی نگاه می‌کنیم هیچ ارزش خاصی ایجاد نکردن.
و
حتی اگه ارزشی هم ایجاد کرده باشن، با اندکی بررسی به این ابهام می‌رسیم که در قبال هزاران ارزشی که می‌تونست ایجاد بشه و هزاران فعالیت و برنامه‌ای که می‌تونست انجام بشه و اون شخص بابی‌تدبیری همه‌ی فرصت‌های موجود رو سوزوند تا دو تا ارزش دم دستی رو ایجاد کنه، آیا واقعا وجودش خیر و رحمت محسوب میشه یا شر و ظلم؟

3-2 سال پیش سر یه سری مسائل که پیش اومده بود، یکی از مدیران قدیمی کانون (روحش شاد و یادش گرامی!) این پیام رو برام ارسال کرد:

[تصویر:  tatili.jpg]


من رو نصیحت می‌کرد.
و
راست هم می‌گفت.

هم از من قدیمی‌تر بود و بیشتر از من دیده بود و شنیده بود.
هم از من دوراندیش‌تر بود و نمی‌تونست به هیجانات بدون نتیجه دل خوش کنه.

این عبارات هنوز هم برای من درسه و آموزنده است. [تصویر:  1.gif]


من واقعا خیلی وقت‌ها بابت مدیریت اینجا اذیت میشم.
یه روز سایت بالا نمیاد.
یه روز سرعتش کمه.
یه روز ثبت‌نام مشکل پیدا می‌کنه.
یه روز ایمیل‌های سایت قطع میشه.
یه روز ایمیل‌ها ارسال میشه ولی اسپم میشه.
یه روز تماس با ما خراب میشه.
.
.
.
یه روز صبح پا میشی و متوجه میشی ورودی‌های سایت از گوگل نصف شده. [تصویر:  22.gif]  (اصلا می‌دونید من چقدر زحمت کشیده بودم که با عبارت «ترک خودارضایی» سایت جزء نتایج گوگل بیاد؟ بعد چه حسی پیدا می‌کنید وقتی یهو ناپدید بشه و دیگه هم هر کاری کنی برنگرده؟ الان کانون فقط در صورتی تو گوگل نمایش داده میشه که یکی سرچ کنه «املای صحیح فهوای کلام» و به تاپیک سوتی‌های املایی برسه. بامزه است نه؟ [تصویر:  1.gif]  یا باید منتظر بشیم یکی سرچ کنه «دانلود آهنگ بی من رفتی بی تو موندم» و از طریق تاپیک دانلود موسیقی با کانون آشنا بشه. خیلی جالبه!)  

حالا این وسط فرض کنید یکی به من پیام بده رنگ آبی کانون رو دوست ندارم. میشه چند درصدی به سمت بنفش بره؟
یا اون یکی بگه من از این آیکنه خوشم نمیاد. برام فلان آیکن بذار. 
من همش این جوریم:  [تصویر:  4chsmu1.gif] [تصویر:  4chsmu1.gif]

حالا به این هم فکر کنید که اینجا همه جور آدمی هم میاد.
هر کس ساز خودش رو می‌زنه و کاری هم نداره با ساز کانون کوکه یا نه. فقط می‌زنه و می‌رقصه!
و
واقعا خیلی وقت‌ها دوست دارم از بعضی‌ها بپرسم دقیقا فازت چیه؟ اگه بگی فازت چیه، من متناسب با اون فاز می‌تونم کاری کنم ولی وقتی نمی‌دونم، واقعا نمی‌تونم. [تصویر:  22.gif] 

اینکه هر روز سایت رو باز کنم و شاهد اتفاقات بد باشم و مدام وانمود کنم همه چی خوبه و مشکلی نیست، برای من سخته.
و آدم هم از یه جا به بعد واقعا خسته میشه. تکرار یه سری چیزا آدم‌ رو فرسوده می‌کنه. [تصویر:  1.gif]


اما سخت‌تر و بدتر و فرسوده‌کننده‌تر از همه‌ی این‌ها می‌دونید چیه؟

سیل آدم‌هایی که میان اینجا و سالیان زیادی هم فعالیت می‌کنن اما دیر یا زود دچار فراموشی میشن.
یادشون میره چرا اینجا رو پیدا کردن و دکمه ثبت‌نام رو فشار دادن.  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

همونی که در ماه ۵۰۰ تا پست می‌داد و بسیار هم فعال بود، بعد از یک سال، دو سال و پنج سال میذاره میره؛ بی‌هیچ نتیجه‌ای.
یا حتی اگه باشه و فعالیت کنه هم جنبه سرگرمی داره براش؛ نه در پی هدف و برای رسیدن به دستاوردی.

اینکه چرا خیلی از آدم‌ها به چنین جایی می‌رسن جای بحث داره.
حتما یه بخشیش مربوط به ساختار کانون و مدیریتی اون هست. اگه درست کار نکنه، فضای مناسب برای رسیدن به پاکی مهیا نمیشه.
و
حتما هم یه بخشیش برمی‌گرده به خود آدم‌هایی که اینجا میان. اینجا هر چقدر هم که عالی بشه، ته تهش خود اون فرد هست که باید بخواد به پاکی برسه وگرنه رویایی‌ترین محیط‌های ترک خ.ا هم نمی‌تونه کمکی بهش بکنه.


بخش زیباتر ماجرا این جاست که برخی از این دوستان به‌عنوان غزل خداحافظی می‌نویسن: «کانون هیچی که برای من نداشت اما لااقل دوست‌های خوبی پیدا کردم»
و این یعنی فاجعه!
فکر کنید به این که کسی طی چند سال، چند هزار پست بده و هزاران دقیقه وقتش رو اینجا بگذرونه و در نهایت به دستاوردی با نام «دوست‌یابی» رسیده باشه.  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]


همه‌ی این‌ها رو نوشتم تا بهتون بگم:
فعال بودن و سوپراکتیو بودن هیچ اهمیتی نداره؛ اگه نتیجه و دستاوردی برای شخص شما نداشته باشه.

به این دل خوش نکنیم که همین که تو مسیر هستیم خدا رو شکر و چقدر عالیه!
به این فکر کنیم که روزی کانون رو ترک می‌کنیم و آیا اون روز نتیجه‌ای از حضورمون گرفتیم یا خیر؟  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

خیلی تمرین ذهنی خوبیه که هر روز از خودمون بپرسیم چرا کانون میایم و دنبال چی هستیم؟  
اگه قراره اون روزی که اینجا رو ترک می‌کنیم، حسرت به دل باشیم بابت دستاوردی که حاصل نشده، پس همین الان بریم.
و اگه قراره رضایت و شادمانی بدرقه خروج ما از کانون باشه، پس همین الان فکری به حالش کنیم. 

خیلی زود دیر میشه.  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]
#28
نقل قول: می‌بینید چطور یه الف بچه این همه آدم رو معطل کرده.  [تصویر:  4chsmu1.gif]

هیچوقت این یادم نمیره  Khansariha (13)
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


[تصویر:  woman-praying-free-bird-enjoying-nature-...00-256.jpg]
#29
نقل قول: وقتی میخوای بیخیال بشی به یاد بیار چرا شروع کردی، به یاد بیار کی هستی.. 

و روی اخر بازی تمرکز کن..
53258zu2qvp1d9vامضای آقای رضای2
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
#30
از قرار معلوم آقا رامین قبلا بچه ها رو با نیسان از 20 روزه میبردن 30 روزه   Khansariha (13)

و اینم ایشون در حال تشریح مزایای سفر با نیسان برای خانم گل سرخ 
نقل قول: کیمیا خانم میگم تا اینجا زحمت کشیدین اومدین اسپم زدین حداقل تهش یه اعلام وضعیت هم مینمودید [تصویر:  4chsmu1.gif]

بیایین پیام اخلاقی های جدید از پست های مسافر کوچولو برداشتم هر روز یکی میذارم اون بالا بخونین کیف کنین [تصویر:  4chsmu1.gif] 

امکانات ما در حد همون نیسانه [تصویر:  4chsmu1.gif] امکانات ما خوبه که 30 روزه وانت مدل 63 داره [تصویر:  4chsmu1.gif]

ماشین بخاری دار باشه حله؟ خب نیسان هامون بخاری داره ؛ یعنی کلا اتوماتیک چه زمستون چه تابستون کل گرمای موتور تو کابینه [تصویر:  4chsmu1.gif] 

ولی خب مشکل اینجاست شما باید بصورت بسته بندی برید پشت نیسان [تصویر:  4chsmu1.gif]

نگران نباشین بچه ها محکم با کش میبندنتون که یه موقع طوری تون نشه [تصویر:  4chsmu1.gif] 

در ضمن ؛ اگه شمشیر آرمان برش داشت من همون پارسال جان به جان آفرین تسلیم کرده بودم ؛ بعله [تصویر:  4chsmu1.gif] 


پ. ن : 20 روزه قفل بود نتونستم نقل  قول بزنم


از خانم الون 

نقل قول: (1394 آذر 8، 11:03)alOne but Happy نوشته است:[url=https://www.ktark.com/post-329187.html#pid329187][/url]دوستی گفت من رژیم دارم
گفتم : شما وزن متعادلی دارید نیاز به رژیم نیست !؟
او گفت : رژیم تغذیه نیست رژیم تفکر و رفتار است
در این رژیم اجتناب می کنم از :
۱- افکار منفی

۲-آدمهای منفی

۳-کسانی که لبخند را از من می گیرند.

۴-آنهایی که باعث میشوند سایه غم و حسرت بر نگاهم چیره شود .

۵-آنها که باعث می شوند اعتماد به نفسم را از دست بدهم .

۶- آنهایی که چوب لای چرخ زندگیم می گذارند .

او گفت : اگر یک ماه این رژیم را رعایت کنم سه کیلو از بیماریهای تفکر و رفتارم کم میشود و سه کیلو کیفیت زندگیم بالا میرود ....

امتحان کنید بنظر من هم رژیم خوبی است...





کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان