1391 آذر 17، 20:57
بجون خودم سر نمازم بهش فکر میکنم.. امروز نتونستم بدرسم باورتون میشه؟
بابا پشت این نام کاربری ها آدم واقعی هستش خب از ناراحتتیون ناراحت میشم
اگه میشه ادامه ندید
![[تصویر: Untitled_1.png]](http://s1.picofile.com/file/7641431826/Untitled_1.png)
بجون خودم سر نمازم بهش فکر میکنم.. امروز نتونستم بدرسم باورتون میشه؟
بابا پشت این نام کاربری ها آدم واقعی هستش خب از ناراحتتیون ناراحت میشم
اگه میشه ادامه ندید
1391 آذر 17، 21:11
1391 آذر 17، 22:07
(1391 آذر 17، 21:11)آزاد نوشته است: با سلام و درود به همه دوستان من تازه ثبت نام کردم و وارد سایت شدم ولی داخل سایت خیلی شلوغ و به هم ریخته است سردرگم شدم نمیدونم چیکار باید بکنم اگه کمی مرتب تر بود و کاربران تازه وارد راهنمایی میشدن که کجا برن وچی کار کنن خیلی بهتر میشد . با تشکر
سلام آزاد عزیز
خیلی خوش اومدی
اگه برا ترک اومدی بسم الله
برای شروع میتونی از مسابقات شروع کنی
یه سر به مسابقه ی ده روزه بزن واسه شروع
اینجا
تو گروه رهروان پاکی (همین جا ) (جنگجویان سابق)هم میتونی فعالیت کنی البته اول باید بری
تالار اصلی گروه های ترک
پبت نام کنی
دیگه یه مدت که فعالیت کنی همه چم و چون کار دستت میاد
باشد که انشالله به پاکی همیشگی برسید
طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
1391 آذر 17، 22:36
اگر خداوند تو را به لبه پرتگاهی برد به او اعتماد کن یا به تو پرواز یاد می دهد یا تو را از پشت می گیرد
1391 آذر 17، 22:57
ویرایش شده
خدارو شکر امروز خوب روزی بود پسرا امیدوارم برا شما هم خوب بوده باشه
[/quot
خدارو شکر که خوب بودین
حتما برا بقیه هم خوب بوده
البته من نه....از بس امروز خبر خداحافظی تو کانون شنیدم دپرسم شدید
عمو سعید گل
این نظمم یه خورده بهم ریخته
گفته بودی که تونستی به زندگیت نظم بدی
بیا برامون بگو چیکار کردی
ورزشو چیکار کردی؟
داداش امید مبارکه
.gif "Khansariha (48)")
نگران نباشید
همای رحمت عزیز حتما برمیگرده شک نکنید ...مگخ می تونه از این کانون دل بکنه
بنده خدا واسه کنکور و درسش مجبور شد یه مدت دو باشه از کانون :ep:
طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
1391 آذر 17، 23:05
ویرایش شده
واقعا شما فقط ب خاطر اسم گروه عضو شدید؟
یاد اخراجی ها افتادم
بنده خدا بیژن باقالی واسه اون تلوزیونه میخواست بره جبهه
(1391 آذر 17، 23:04)abolfazl.tgh نوشته است: سلام بر رهروان راه پاکی
وضعیت دیروز : سقید
وضعیت امروز : فردا
دوستان محتاج دعا
زیر فشاریم ...
استخوان هایمان دارد میزند بیرون ...
و خدایی که در این نزدیکیسیت ...
آفرین
فردا هم خدا بزرگه
فشار چی عزیزم
بشکاف برامون تا بتونیم کمکت کنیم
راستی زمبه در چ حاله؟
طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
1391 آذر 18، 9:02
بدجور تو فکر اوردن ی چندتا حامی 6 دانگ هستیم
کسی زورش میرسه بیوفتم رو سر امید و یا عمو سعید و یا نمیدانم؟
.gif "Khansariha (121)")
آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. 1391 آذر 18، 10:19
حامی بودنم هم بدرد خودم میخوره
نتونستم انتظارات رو برآورده کنم
بازم شرمنده
تا پیدا شدن چند تا حامی خوب و گردن کلفت پیشتون می مونم
دوستتون دارم...:x:x:x
طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
1391 آذر 18، 11:18
(1391 آذر 18، 10:19)حمید خان نوشته است: شرمنده بچه هاما هم دوست داریم کارت عالیه
حامی بودنم هم بدرد خودم میخوره
نتونستم انتظارات رو برآورده کنم
بازم شرمنده
تا پیدا شدن چند تا حامی خوب و گردن کلفت پیشتون می مونم
دوستتون دارم...:x:x:x
اگر خداوند تو را به لبه پرتگاهی برد به او اعتماد کن یا به تو پرواز یاد می دهد یا تو را از پشت می گیرد
1391 آذر 18، 12:13
(1391 آذر 17، 20:45)مـَرد نوشته است: سلام سهیل جانعجب!
والا این اتفاقات اخیر انگاری باعثش شده
به هر حال رفت دیگه
این اتفاقات اخیر رو من اگه گیر بیارم میدونم باهاش چیکار کنم....
(1391 آذر 17، 20:57)آسمون آبی نوشته است: آقا میشه لطفا این بحث ادامه ندید؟
بجون خودم سر نمازم بهش فکر میکنم.. امروز نتونستم بدرسم باورتون میشه؟
بابا پشت این نام کاربری ها آدم واقعی هستش خب از ناراحتتیون ناراحت میشم
اگه میشه ادامه ندید
چشم جانه برار.....
دیگه عادتمونه...من و گنجیشکای خونه...رفته رفقا رو دیدن!
(1391 آذر 17، 23:05)حمید خان نوشته است: سهیل عزیز
واقعا شما فقط ب خاطر اسم گروه عضو شدید؟
یاد اخراجی ها افتادم
بنده خدا بیژن باقالی واسه اون تلوزیونه میخواست بره جبهه
آره جیگر طلا....
سالهای برف و بنفشه بود.....یادش به خیر....
(1391 آذر 18، 0:00)امیرحسین خان نوشته است: بوق بوق(با لحن بوق سلام بخونید)
سلام
خوبید؟
من باز دیدم داره سرم می خوره به سنگ، برگشتم کانون
نمی دونم چمه
یهو چند روز می رم
ناراحتم از این بابت
اون سر سنگ خوردت فدای سرت !جانم.....مار داری غم نداشته باش....یه بوق یه سوت یه هوووووی بدی جلدی میایم.......گرما در سرما سرما در گرما ...گاراژ قدیر ژانگولر و رفقا که یادته....
(1391 آذر 18، 2:21)abolfazl.tgh نوشته است:نقل قول: سلام ابوالفضل جان .الکس رفت ...
ببین داداش گلم . تو خیلی استعداد داری . خودت رو تلف نکن . بیا یه قولی به من بده . که دیگه سمت این گناه نری .
باشه ؟ همیشه تو قلبم میمونی .
دیگه وقت رفتن منم رسیده . من نباید جایی باشم که بهش تعلق ندارم .
به خدا میسپارمت پسر خوب و مهربون و باهوش
خدا حافظ
علی
همدم نیمه شب من رفت...
![[تصویر: c.gif]](http://www.ktark.com/images/smilies/c.gif)
یاران همه رفتند....
منم رفیق گرمابه و گلستان زیاد از دست دادم.....یه امیر حسینم بود شبا واسه ما شجریان پخش میکرد که اونم پرید.....هی روزگار نامرد....
(1391 آذر 18، 9:02)Alireza 68 نوشته است: سلام دوستان
بدجور تو فکر اوردن ی چندتا حامی 6 دانگ هستیم
کسی زورش میرسه بیوفتم رو سر امید و یا عمو سعید و یا نمیدانم؟
جفت سه تاشون خوبن همه رو بیار.....دعوا شد سوت بزن!
(1391 آذر 18، 10:19)حمید خان نوشته است: شرمنده بچه هااستــــــــــــــــــــــــــــاد....
حامی بودنم هم بدرد خودم میخوره
نتونستم انتظارات رو برآورده کنم
بازم شرمنده
تا پیدا شدن چند تا حامی خوب و گردن کلفت پیشتون می مونم
دوستتون دارم...:x:x:x
شکسته نفسیتون مارو کیل(kill.....میخواستم بگم کلاس زبانم میرم!)کرده....
اینهمه تواضع از کجا آورده ای؟؟؟!!!!.....
![[تصویر: MuALi.png]](http://s7.picofile.com/file/8251079692/MuALi.png)
1391 آذر 18، 12:42
(1391 آذر 18، 9:02)Alireza 68 نوشته است: سلام دوستان
بدجور تو فکر اوردن ی چندتا حامی 6 دانگ هستیم
کسی زورش میرسه بیوفتم رو سر امید و یا عمو سعید و یا نمیدانم؟
الو؟؟؟
صدا میاد؟؟؟
اااااااه بازم خط رو خط شد که ...
-------------------------
سهیل خودم چطوره؟؟؟
قربون اون لولت برم ...
آقا یادمه این لول رو به هر کی نشون میدادی
طرف تا یه مدتی نمیتونس راحت بخوابه ... کلا شکست و اینام از ذهن مبارکش پر میکشید
یکیش من
... هنوز دستام میلرزه ... ریزش مو هم پیدا کردم~X(------------------------
راستی حمید
اول اینکه کارت درسته ... حرف نداری کلا ... شخصیتی کاریزماتیک ک هیچ وقت فراموش نخواهی شد ...
این از این خیالت راحتثانیا
راجع به نظم هم یه پست زدم برات ... پرید کلا
ولی دوباره نوشتنش اصلا قابلتو نداره (5 تومن به قول بابابزرگ
)برنامه ریزیت رو ساده شروع کن
برنامه ریزی حتما نباید کارای خیلی مهم فقط باشه
البته کارایی هم هست که ما فکر میکنیم سادن ولی اشتباه میکنیم!!!
ساعت بلند شدن از خواب ... ساعت خوابیدن ... ساعت ناهار شام و ... ممکنه تو نگاه اول خیلی مهم نباشن
ولی وقتی انجامشون بدیم کارهای دیگمون (همون کارای مهم مثلا) انجامشون تسهیل میشه ... من اسمش رو میذارم کار های پایه ای
یه جورایی مثل پازل میمونه دیگه
خوب
حالا بیا یه فهرستی از کارهایی که انجام میدی رو تهیه کن
و
این کارها رو تو طول هفته یا روزت مکانشون رو تعیین کن ...
خوب ما اینجا یه سری کارای ثابت داریم مثل همون ساعت خواب و بیدار شدن و ورزش و کتاب خوندن و حتی شروع کار (خاصه برای شما بالا کشیدن کرکره مغازه!!
) که هر روز هستنیه سری هم متغیر داریم دیگه ... ممکن یه روز باشه یه روز نباشه ... مثل خرید و کارهای موقتی دیگه
یه برنامه بلند مدت و کوتاه مدت داشته باش ...
.gif "Khansariha (46)")
هفتگی ----> جمعه به جمعه
روزانه ----> شب قبل از خواب
اینا چیزایی بود که بلد بودم ... غلط بودنش رو ببخشید دیگه
راستی
من هم یه مدته که از نظم دراومدم ...
چون یه هفتس مریضم
ولی خداروشکر الان تازه ورزشم رو تموم کردم ... گرچه هنوز هم کسالت بیخیال نمیشه
من هم پوس کلفت تر از این حرفاما
داداش ایشاللا موفق باشی
-------------
یا علی
هیچی ...
1391 آذر 18، 18:29
چه خبره اینجا؟
چرا همه دارن می رن؟
ای خدااااااااااااااااااا
چقدر سوتو کوره اینجا
دوست خوبم هم از کانون هم رفت.آخه چرا اینجوریه؟
اسارت نفس،اراده را قوی می کند
فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم
برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد
![[تصویر: final%201.png]](http://ktark.com/final%201.png)
![[تصویر: 05_blue.png]](http://www.ktark.com/05_blue.png)
1391 آذر 18، 18:34
حمید خان تو سالار جاده ها هستی
فراتر از انتظارات هم بودی
چند تا حامی سیبیل کلفت میارم همکار تو مرد :d
سهیل دوست داری به صندلی حمایت بشینی ؟ بریزیم رو سر تو؟
روبرو آماده باش (عمو سعید و رامین و...)
پشتکار جان ان شاء الله که هرکی هر زحمتی کشیده بهش برسه
مطمئنن هرکی کانون براش مهم باشه برمیگرده
به یاد ندارم کسی خداحافظی کنه و دووم بیاره
آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. 
1391 آذر 18، 19:07
آقا همه خوبید ؟
حمید داداش تو ستون جنگجویان(رهروان) هستی
این روزا یکم جو گرفته شدیم
یعنی یه جور توهم توطئه
خودم هم همین طور ... و اینکه اونایی که رفتن هم یا بر میگردن یا با ظاهری جدید بر میگردن
و اینکه ما نسبت به بعضی چیزا انتقاد میکنیم دلیلی بر دشمنی ما با مدیرا نیست بلکه یک سوءتفاهمی بود که داره کم کم رفع میشه
آقا بیایید یکم شلوغ کنیم رهروان رو:22:
![[تصویر: 51960705784679108839.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/51960705784679108839.jpg)
1391 آذر 18، 19:07
(1391 آذر 18، 12:42)عمو سعید نوشته است: سهیل خودم چطوره؟؟؟سلام دارن خدمتتون.....
قربون اون لولت برم ...
آقا یادمه این لول رو به هر کی نشون میدادی
طرف تا یه مدتی نمیتونس راحت بخوابه ... کلا شکست و اینام از ذهن مبارکش پر میکشید
یکیش من
یادمه یه بار تو مسابقات یکی رو تهدید کردم لول رو بکنم تو سر و ته برگردونم ..شبش عذاب وجدان گرفتم
دیگه سو استفاده نکن...ریزش موهات ماله شامپو صدره هوای کثیفه تهرونه...
(1391 آذر 18، 18:29)پشتکار نوشته است: سلام
چه خبره اینجا؟
چرا همه دارن می رن؟
ای خدااااااااااااااااااا
چقدر سوتو کوره اینجا
دوست خوبم هم از کانون هم رفت.آخه چرا اینجوریه؟
هــــــــــــی برادر....
من چه پوست کلفت بودم قدیمااا یه مدت تک و تنها تو گروه مگس میپروندم.....یه پست میزدم...بعد
فرداش دوباره یه پست میزدم زیرش پست خودمو جواب میدادم!....
(1391 آذر 18، 18:34)Alireza 68 نوشته است: سهیل دوست داری به صندلی حمایت بشینی ؟ بریزیم رو سر تو؟
میگن سلام ببر بی طمع نیست اینجاستاااا(مازندران ببر زیاد داریم...مگ چیه؟؟)....
..من فعلا حامیه کتاب دفترای دانشگامم.....
نه ولی یه یه ماه دیگه محکم برمیگردم خدمتتون و اعلام آمادگی میکنم تو گروه واسه
حمایت!!...ولی جایی رو امضا نمیزنم.....
بیمه هم که بایس بشم چون دیگه لول تفنگمون زنگ زده حریف بچه ها نمیشیم!!
حقوقمم بایس چهار برابر شه بواسطه ی گرونیه دلار!!
دیگه عرضی نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگرم بود متعاقبا اعلام میشه...