1392 فروردين 19، 18:39
زد سیاه وکبودم کرد
آی نزن بابا
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
زد سیاه وکبودم کرد
آی نزن بابا
1392 فروردين 19، 18:44
ویرایش شده
(1392 فروردين 18، 23:29)ANONYMOUS نوشته است:ما دو روز نبودیم اینجا یه خبرایی شده انگار
کی اسم گرورهو عوض کردین و کی کرده؟
یک مشت غریبه اومدن اینجا......:smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:
اخه چرا باید همچین کاری کنین؟؟؟؟؟؟؟؟
قبلا گروه خوبی بود ؟:13:
همتونو بن میکنم
هووانگ هوونگ جونگ سینگ از غیبت بیرون آمده ای حرفی زده ای متواری شده ای
اسم گروه رو که نمیدونم کی تغییر داد.جنگجویان با کلاستر بود.منم اومدم دپرس شدم.خدایی این یه کم سوسولیه.اما انتخاب جمع مورد قبوله ماست
منظورت از غریبه دقیقا چی هست؟از این به بعد هر کی خواست بیاد گروه اول میاریمش با شما آشناش میکنیم
دلیل اینکه چرا همچین کارایی کردیم یه علت داره اونم چیزی نیست جز: گردنه کلفت
قبلن گروهه خوبی بود الان خوبتر شده.
بن کردن هم ......... بیخیال الان یه حرفی بزنم و کل کلی کنم این روزای آخری ...عواقب بدی داره
داداش بیشتر بیا قبلیا خیلی خوب بودن اما ماهم اینقدا بد نیستیم قابل تحملیم
.....................
خوب رسیدیم سراغ رفقایی که گفتن دیگه نمیان ناراحتنو از این حرفا
در اولین مرحله ما نازشونو میکشیم:
دوستانه گوگولی مگولی.خوشکلای همساده.نانازاییه من.داداشای خوشتیپم که تو خیابون راه میرین دخترا سنگ کوب میکنم.فریدین های زمونه
دیگه نمیام و جا تنگ کردیم و میرم نداریم. باشه؟؟؟؟
اخطار:مراحل بعدی مثله این مرحله نیست ها یه خرده خشن تره.بدانید و آگاه باشید
(1392 فروردين 19، 18:37)َAlex نوشته است: آقا وقتی حال یکی رو میپرسی جواب نمیده میدونی میخوام چی کارش کنم ؟ میخوام با پا برم تو مانیتورممنم نمیدونم الکس باید چکار کرد داداش.اگه کنارته جفت پا برو تو شکمش
البته شایدم داره فکر میکنه مشکلشو بگه یا نه
(1392 فروردين 19، 18:27)Mojтaba ρiloт نوشته است: براي چيز ديگري اينجا دور هميم ... حيف نيست اين جمع رو خراب كنيم ؟نه اصلا حیف نیست جمعو خراب کنیم اتفاقا یک حالی میدههههههه
آبتين و مهدي عزيز با جارو بيوفتم به جونتون
خلبان لا اقل با کمربند بیفت به جونشون یا با کابل یا با ترکه یا با تسمه هواپیمات
جارو برا کسایی دیگست
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر 
1392 فروردين 19، 19:02
(1392 فروردين 19، 17:17)حمید خان نوشته است: داش مهدی گلحمید از تو بعیده این حرفو میزنی
اولا ک اینجا ارث بابای کسی نیست که بخواد به کسی بگه بیاد یا نیاد
اینجا قطعه ای از بهشته ک درش هم به روی همه بازه
تو. که رفیق گرمابه گلستان منی
سند کانون خونه ما ندیدی؟البته ارث بابام نیست.آقای منهدم همون شخصیت خیالی و افسانه ای بنیان گزار کانون زدش به نامم.
حالا شما خوش باشید تا یه مشتری جدید بیاد شاید بخوام بکوبمش فروشگاه بزنیم.
حالا شما نترسید ولی زندگیتون کنید
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر 1392 فروردين 19، 20:24
حتما از شب قبل برا فرداتون یه سیاهه از کاراتون بنویسید که یه بار فردا وقت زیاد نیارید
بعد از شکست مضحکم این کارو کردم و جواب داد گفتم شما هم استفاده کنید
ورزش
هم که دیگه خودتون استادیدانرژی اضافه=اکسیژن
وقت اضافه=سوخت:!!:!!:!!:!!:!!:!!
جرقه
بوومممم
1392 فروردين 19، 20:25
حال همگی خوبه
من دقیقا متوجه نشدم موضوع چیه
کی جای کی رو گرفته
خب این همه جا ... حتما مشکل چیز دیگه ایه
جدی نگیرید ... داداش ابتین و داداش مهدی و ...
من یکی تا جناب ژنرال نیاد و گوشم رو نکشه، به راهم ادامه میدم
امروز من سه ماه میشه که پاکم :22:
و خدا رو خیلی شکر که توانایی تغییر رو به من داد
توانایی تغییر رو به من داد وقتی که تو اوج نا امیدی بودم
من به این نتیجه رسیدم که خداوند توانایی تغییر رو در وجود همه ما قرار داده
حتی در وجود گناه کارترین ادم
فقط باید به این توانایی باور داشته باشیم و اون رو به کار ببریم
خیلی خوشحالم که با شما دوستانم اشنا شدم و از خدا میخوام که همیشه با همدیگه شاد باشیم و هر چه زودتر به هدفمون برسیم
امیدوارم که در ادامه راه غرور نگیرم و ترسم از ادامه از بین بره
ارادتمند همه شما دوستان قدیمی و جدید میلاد+
![[تصویر: 05_blue.png]](http://www.ktark.com/05_blue.png)
1392 فروردين 19، 20:30
(1392 فروردين 19، 14:45)َAlex نوشته است: و اما آرمین گل گل گل گل دوست داشتنیبه به الکس گل گل گل گل دوست داشتنی
آقا یه دنیا ممنونم عجب ماچ آبداری بود
ایشالا جبران کنم . میدونی یه قانونیه میگه action/reaction یعنی عمل / عکس العمل . خب همون موقع که داشتی ماچ میکردی یه انرژی همسانی بر حسب ژول داشت از لپ من به خودت بازتاب داده میشد . پس یعنی من ماچت کردم پس بی حساب شدیم
یعنی یاور فیزیک و استاد کردم این جا
آقا بیاین ببینین پروفایل من چه خبره . هر کسی که یه پیام برام بزاره فقط میتونه ببینه پروفایلم رو .
شکر خدا پاک
قابلتو نداشت عزیز؛ ماچ اولی که از خودت بود، من باید یه دنیا تشکر کنم
.gif "Khansariha (8)")
باور کن اگه فیزیک دبیرستان رو هم این جوری بهم یاد داده بودن، الان مثل خودت صاحب نظر action/reaction بودم...
پروفایلت هم اومدیم، گفت شلوغه؛ بعدا بیاین...
(1392 فروردين 19، 19:02)َAlex نوشته است: خب اول باید با اونایی که تو پستم ازشون یاد کردم شروع کنیم .این شکم بچه های رهروان رو هم دریاب که زیاد با جفت پا سازگار نیستن...
شکم مبارک رو بیارین جلو لطفا .
بچه ها اوضاع و احوال پاکی در چه حاله ؟ خوبه ؟ سلام میرسونه ؟
ما که خدا رو شکر
72 روز پاک سلام هم میرسونه داداش، دعا کن ما هم یه روزی به تعداد روزهای پاکیت برسیم...
(1392 فروردين 19، 18:58)مـَرد نوشته است: سلام رفقا چه خبر ؟درود به داداش مرد عزیز
خبرا دست شماست برادر که کم پیدایی و قابل نمی دونی...
خدا رو شکر؛ چرخ روزگار می چرخه و ما هم به دنبالش که جا نمونیم...
ایشالله یکم سرت خلوت شه و بیشتر ببینیمت...
(1392 فروردين 19، 11:27)Amirhossein18 نوشته است: ُسلام بر همه گیداداش امیرحسن خان عزیز
کلاهم افتاده بود این جا گفتم بیام برش دارم
لطفا کلاهتو بیشتر پرت کن اینجا...
شاید لااقل این جوری بیشتر دیدیمت...
(1392 فروردين 19، 14:05)جوان نوشته است: سلامداداش جوان گل
بچه ها (نخسوزن تازه واردها)نتپید تو این کانون فقط بگپید:21:
یه سر برید تو تغییر عادات
خوب برنامه هایی داره
حرف خیلی قشنگی زدی و خیلی ممنون از این بابت
بچه ها، تا حالا کاتونو گشتید، ببینید چه تاپیک ها و مطالب خوندنی هست که حتی ماهی یه بارم بهشون سر نمی زنیم....
روی صحبتم هم اول با خودم هست...
کمبودهامون رو درست جبران کنیم...
تا مسیر ترک رو برای خودمون هموار کنیم...
(1392 فروردين 19، 17:08)mehdi0 نوشته است: سلام بنده هم .سعی می کنم کمتر بیام دوستان باشن بهتره ما کلا هر جا بریم جا تنگ می کنیم شما خوش باشید در پناه خدا باشید
(1392 فروردين 19، 18:39)abtin نوشته است: اقا یکی این مجتبی. خلبان بگیرهداداش آبتین گل
زد سیاه وکبودم کرد
آی نزن بابا
داداش مهدی عزیز
عمرا بذارم فکر رفتن کنین...
مگه شما همین جوری الکی اومدید که همین جوری هم پاشید برید... :smiley-yell:
دست خدا بوده که شما رو به اینجا کشونده...
حیف نیست به این راحتی پسش بزنید؟
یادمون باشه...
بعضی با هم بودن ها، از هزاران هزار خوش بودن ها ارزشمندتر و به یاد موندنی تره...
قدرش رو بدونیم...
1392 فروردين 19، 20:34
یه مقداری هم با ما بگو بخند کنید خو ... دلمون پکید .. فقط شعار میدید
اگر گم کرده ای ای دل ، کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من
اگر عمری گُنَه کردی ، مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس ، امضا کردنش با من
بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من
اگر عمری گُنَه کردی ، مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس ، امضا کردنش با من
1392 فروردين 19، 20:50
تازه تو تاپیک درد دل ،درد دل کردم ولی خب ...
چی میشه گفت
اصلا حالم خوب نیست ـش
برم بخوابم شاید دیدیم فردا پانشدیم راحت شدیم از این زندگی
آره دیگه ... فعلا
![[تصویر: 51960705784679108839.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-04/51960705784679108839.jpg)
1392 فروردين 19، 22:01
نقل قول: چی دادانه منظورم کتک نبود ... !!
دل کتک میخاد مجتبی خلبان صدا کنم
یه مقداری منو هم تو جمعتون راه بدید ... اینجا هیچکس با من شوخی نمی کنه ... بگو بخند نمی کنه ... انگار هنوز غریبه ایم!!
من قبلا شاید 100 بار تصمیم به ترک گرفتم اما هیچوقت نتونستم دووم بیارم .. اما این دفه واقعا خیلی فرق میکنه...
این دفعه نمی دونم چجوریه که اصن حالم به هم می خوره که برم سمت این کار ...
صب تا شب که پشت سیستم هستم وقت این مرض کوفتی رو ندارم ... موقعی هم که میرم حموم همش یاد قولی که به خدا دادم می افتم و انگار شیطون از من دور شده...
از روز سیزده به در که شروع کردم ، تصمیم گرفتم ترک کنم ... اما در عین حال یه چیزی رو هم بود که باید می زدم ولی نمی زدم .. که از روز سیزده به در شروع به زدنش کردم ... اگه گفتید چیه ؟؟
خلاصه ...
نترسید .. ما رو هم از خودتون بدونید ... جنبه ی شوخی داریم ... قرار نیست من همش بیام اینجا سر بزنم ببینم همه دارن با دوستاشون خوش میگذرونن و من هیچی !!
به قول خودمون : ما هم آدمیم!!
فعلا یا علی
اگر گم کرده ای ای دل ، کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من
اگر عمری گُنَه کردی ، مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس ، امضا کردنش با من
بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من
اگر عمری گُنَه کردی ، مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس ، امضا کردنش با من
1392 فروردين 19، 22:02
ویرایش شده
(1392 فروردين 19، 20:34)In Love نوشته است: اههههههههههه ~X(
یه مقداری هم با ما بگو بخند کنید خو ... دلمون پکید .. فقط شعار میدید
سلام داداش این لاو عزیز
خوبی؟ :22:
من خیلی عذر می خوام از شما...
عزیز، چرا دلت بپکه، وقتی اینجا کنار مایی؟
ببخشید، اگه پست قبلیت رو جواب ندادم، شخصا به خاطر این بود که حمید خان (عضو افتخاری گروه) زحمت کشیده بودن و بهترین ها رو گفتن...
در هر صورت نیت بدی نبوده و شعاری هم در کار نیست...
اگر خطایی بوده، سهوی بوده و امیدوارم ببخشی...
بابت 6 روز پاکــــیت هم باید بگم که آفرین داری داداش؛ اونم از نوع خیلی زیادش...
.gif "Khansariha (48)")
این روزای اول شاید یکم سخت بگذره؛ اما بعدش، اون قدر سریع می گذره که...
یه موقع به خودت میای و می بینی که 60 روز شد و حواست نبود...
اما از همین الان الان...
حواست باشه که شیطون در کمینه تا ببینه از کدوم لحظت می تونه سوءاستفاده کنه...
راه های ورودش رو از همین الان پیشاپیش ببیند...
هدف ها و انگیزه های ترکت رو هر روز برای خودت مرور کن...
نذار وقتت خالی بمونه و با فعالیت های مفید پرش کن...
هر وقت فکر بد به سراغت اومد، سریعا نابودش کن و محل نذار...
و بعدش هم بیا اینجا و از روزهای خوبت و پاکیت برامون بگو تا هممون رو خوشحال کنی...
اینم یه ماچ که ببینی چقدر دوست داریم...
![[تصویر: Vishenka_11.gif]](http://www.pic4ever.com/images/Vishenka_11.gif)
1392 فروردين 19، 22:05
ره آسمان درون است...
1392 فروردين 19، 22:09
نقل قول: هدف ها و انگیزه های ترکت رو هر روز برای خودت مرور کن...
هر لحظه توی ذهنم Flash Back میشن
به هر حال دوستان ما آدم بدی نیستیم .. ما رو هم قابل بدونید ...
اگر گم کرده ای ای دل ، کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من
اگر عمری گُنَه کردی ، مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس ، امضا کردنش با من
بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من
اگر عمری گُنَه کردی ، مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس ، امضا کردنش با من
1392 فروردين 19، 22:42
(1392 فروردين 19، 22:01)In Love نوشته است:نقل قول: چی دادانه منظورم کتک نبود ... !!
دل کتک میخاد مجتبی خلبان صدا کنم
یه مقداری منو هم تو جمعتون راه بدید ... اینجا هیچکس با من شوخی نمی کنه ... بگو بخند نمی کنه ... انگار هنوز غریبه ایم!!
من قبلا شاید 100 بار تصمیم به ترک گرفتم اما هیچوقت نتونستم دووم بیارم .. اما این دفه واقعا خیلی فرق میکنه...
این دفعه نمی دونم چجوریه که اصن حالم به هم می خوره که برم سمت این کار ...
صب تا شب که پشت سیستم هستم وقت این مرض کوفتی رو ندارم ... موقعی هم که میرم حموم همش یاد قولی که به خدا دادم می افتم و انگار شیطون از من دور شده...
از روز سیزده به در که شروع کردم ، تصمیم گرفتم ترک کنم ... اما در عین حال یه چیزی رو هم بود که باید می زدم ولی نمی زدم .. که از روز سیزده به در شروع به زدنش کردم ... اگه گفتید چیه ؟؟
خلاصه ...
نترسید .. ما رو هم از خودتون بدونید ... جنبه ی شوخی داریم ... قرار نیست من همش بیام اینجا سر بزنم ببینم همه دارن با دوستاشون خوش میگذرونن و من هیچی !!
به قول خودمون : ما هم آدمیم!!
فعلا یا علی
(1392 فروردين 19، 22:09)In Love نوشته است: به هر حال دوستان ما آدم بدی نیستیم .. ما رو هم قابل بدونید ...
داداش این لاو گل، تو رو از خودمون می دونیم...
به دقایق ارسال هامون نگاه کن!!!
اگه یه دقیقه بیشتر صبر کرده بودی، می دیدی که مشغول ماچ کردن از نوع آب دار بودم...
![[تصویر: biggrin.gif]](http://www.ktark.com/images/smilies/biggrin.gif)
اون وقت، اینارم نمی گفتی که دیگه ما رو شرمنده کنی...
این بیزاری و تنفر هم خیلی عالیه داداش...
اما به شرطی که با گذر زمان یادت نره...
همین که به خدا نزدیک و نزدیک تر میشی، شیطون دور و دورتر میشه...
اون 100 بار قبلی هم مال گذشته است...
چیزی که مهمه حـــــــاله و قول و قراریه که این بار گذاشتی...
از پست هات تو این مدت میشه اینو فهمید که رسیدن به هدفت نمی تونه برات دور از انتظار باشه...
به شرط اینکه این روحیه، انگیزه و اهداف رو حفظ کنی...
پـــــاکی ابدی، مختص به شخص خاصی نیست؛ همه ی ما توانشو داریم...
ما هم به قول خودمون بهت میگیم که: از بنده های خوب خدایی که اینجایی و خیلی خوشحالیم از بودنت کنارمون...
