آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[EHSAN-BEST]

سُلام به همگی
انگار ما نباشیم کسی از ما احوالی نمیگیره
دیروز شکستم ولی خدا رو شکر امروز پاکم
الانم دارم میرم والیبال بازی کنم تا حواسم پرت بشه
یادم رفت بگم که ممنونم از همه دوستانی که پاکن و دوستانی که تصمیم به ترک گرفتن با این کاراتون به ما هم روحیه میدین
ما میتوانیم عزیز چرا اینقدر عصبی هستی برادر
حالا یه چی اون گفت یه چی تو گفتی یه سوءتفاهماتی پیش اومد بهتره همینجا مثل دو تا مرد از هم معذرت خواهی کنید
ما رفتیم تا شب
یا علی

آره اسی جون یه کم اوضاع بهم ریخته هس تو کانون دم انتخاباتی؟
اون لعنتی رو که زدی زمین!سیگاری رو می گم!تو که 19 هستی 20 باش(مثه من)
مهمتر از اینکه شکست رو پشت سر بذاری ریشه یابی علتشه!که از یه سوراخ دو بار گزیده نشی(:-??:-??)
در ضمن با چی داری والیبال بازی میکنی؟که در حال بازی پست میدی!با کیبورد!؟
اصولا آدم های با وجدان وقتی اشتباه می کنن درد می کشن
یه جورایی افتخاره

---

سلام جوانک
آره سیگاری رو یه فکرایی براش کردم
مشکلم هم بیشتر مربوط به فکرمه که تصمیم گرفتم همش ذکر بگم
خوب معلومه دیگه رفتم با توپ والیبال بازی کردم:21:
اومدم اینجا یه پست دادم رو رفتم بیرون با بچه ها والیبال بازی کردم

اصولا آدم های با وجدان وقتی اشتباه می کنن درد می کشن
یه جورایی افتخاره
معنی این جمله ات رو نفهمیدم منظورت منم؟به قول بچه ها زیر دیپلم بگو ما هم بفهمیم:21:

---

سُلام به همگی
انگار ما نباشیم کسی از ما احوالی نمیگیره
دیروز شکستم ولی خدا رو شکر امروز پاکم
الانم دارم میرم والیبال بازی کنم تا حواسم پرت بشه
یادم رفت بگم که ممنونم از همه دوستانی که پاکن و دوستانی که تصمیم به ترک گرفتن با این کاراتون به ما هم روحیه میدین
ما میتوانیم عزیز چرا اینقدر عصبی هستی برادر
حالا یه چی اون گفت یه چی تو گفتی یه سوءتفاهماتی پیش اومد بهتره همینجا مثل دو تا مرد از هم معذرت خواهی کنید
ما رفتیم تا شب
یا علی

آره اسی جون یه کم اوضاع بهم ریخته هس تو کانون دم انتخاباتی؟
اون لعنتی رو که زدی زمین!سیگاری رو می گم!تو که 19 هستی 20 باش(مثه من)
مهمتر از اینکه شکست رو پشت سر بذاری ریشه یابی علتشه!که از یه سوراخ دو بار گزیده نشی(:-??:-??)
در ضمن با چی داری والیبال بازی میکنی؟که در حال بازی پست میدی!با کیبورد!؟
اصولا آدم های با وجدان وقتی اشتباه می کنن درد می کشن
یه جورایی افتخاره

---

سلام جوانک
آره سیگاری رو یه فکرایی براش کردم
مشکلم هم بیشتر مربوط به فکرمه که تصمیم گرفتم همش ذکر بگم
خوب معلومه دیگه رفتم با توپ والیبال بازی کردم:21:
اومدم اینجا یه پست دادم رو رفتم بیرون با بچه ها والیبال بازی کردم

اصولا آدم های با وجدان وقتی اشتباه می کنن درد می کشن
یه جورایی افتخاره
معنی این جمله ات رو نفهمیدم منظورت منم؟به قول بچه ها زیر دیپلم بگو ما هم بفهمیم:21:
راستی پاک پاکم
این اعتبار ما چرا اینقدر کمه:smiley-yell:من یه ساعت دیگه میام اگه اعتبارم از 20 رد نکرده باشه گوشای همتون رو میبرم

[mehdinet74]

من نه حرف جفنگ می گویم

شعر های قشنگ می گویم 

چه قوافی، چه وزن زیبایی

(چه سری)) چه دمی ،عجب پایی

نشود هیچ کس در آینده 

مثل سعدی و حافظ بنده 

از لب و چشم یار م گویم 

گاهی از یک شیار می گویم

لنگه کفشی اگر نشد 

مثلا پای من جای دیگری؟ ادا!

می کنم دعوی حقوق زنان 

دارم امشب دوباره چون غم نان 

غصه عدل و دادم هم دارم

پشت گوشم مداد هم دارم

پیپ و سیگار د دود نه هرگز 

شاعر بی وجود نه هرگز 

به تمام اصول پایبندم 

به خدا که منم هنرمندم

[جوان]

[quote pid=258946 dateline=1368973168]
معنی این جمله ات رو نفهمیدم منظورت منم؟به قول بچه ها زیر دیپلم بگو ما هم بفهمیم:21:

[/quote]
منظورم ما می توانیم بود گفتی عصبیه  گفتم چون دلش پاکه الان گناهی کرده عذاب وجدان دار پرخاشجو شده

[آرمین]

ازونجایی که توی امتحانا هیچکس اعصاب درست و حسابی نداره 

و ما میخوایم کنترل خیلی از رفتارمون رو به دست بگیریم

مسابقه این دوره مخصوص زمان برگزاری امتحاناست

کنترل خشم

از 1 خرداد تا 25 خرداد 

اعلام وضعیت :روزانه

تاپیک گروه همگانی 

مهلت ثبت نام امروز و فرداست

 عجله کنید 

[حمید خان]

سلام
به به
چه مسابقه ی خوبی
من خودم اوستای کنترل خشمم
فک کنم اینسری دیگه اول بشم.
.
.
.
راستی تا یادم نرفته ...پاکم

[آرمین]

بدویید بچه های رهروان واسه ثبت نام کنترل خشم... 
داش حمید وایسا و حریفاتو ببین... 
بعد از قهرمانی و این صحبتا برامون بگو...
خودم آخر اعصاب و خشمم...


بچه ها، اینم سئوال داداش جوان بود ها...

بچه ها به نظرتون چطور میشه قساوت(یا قصاوت شایدم غساوت،غصاوت.غساوط   و و )رو ازبین برد؟
یعنی مثلا من اصلا با نماز حال نمی کنم
به جز تو مشکلا هیچ وقت با خدا صحبت نمی کنم.
هیچ وقت دلم نمیشکنه.

سئوال منم هست...
به نظرتون، چی کار میشه کرد؟
ممنون میشم جواب بدید... 

داداش رند هم ظاهرا هنوز نیومدن...
شاید مشکلی براش پیش اومده... 
ما صلوات هامونو شروع می کنیم تا ایشالله که زودتر بیاد و بین خودمون ببینیمش... 
برای سلامتیش... پاکیش...  موفقیتش... خوشبختیش.... عاقبت به خیریش...
14 صلوات از طرف من 

[mehdinet74]

22 روز است که پاکم :smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:((دوستان شکلک رو بنا بر عصبانیت نزارن جهت  جلوی گیری از فراموش کردن ترک))

---

دوستان نمی دونم می دونید یا نه یه ممروگر جدید پیشرفته ایرانی اومده که قدرت جستجوش خیلی خوبه اصلا خود گوگل هست



ایران را پاس بداریم می تونید امتحان کنید موتور جستجو گر سلام

[EHSAN-BEST]

سلام به همگی
خدا رو شکر هم پاکیم هم از لحاظ روحی خوبم
عجب آدمای نامردی هستینفقط یه نفر به من اعتبار داده:smiley-yell::smiley-yell:
شما همش دل منو میشکنید:21: با این اعتبار ندادن هاتون:smiley-yell:
راستی این آبتین کجاست
حمید خیلی خوشحالم که پاکی

[رامتین]

سلام.
با امروز ميشه دو ماه و يك روز كه پاكم. 61 روز.

به يه چيزايي دارم فكر مي كنم:
ترك خ.ا هم از جهاتي خوبه و هم از جهاتي بد!!!
به دليل همون «جهات بدش» فكر مي كنم كه من يكي كه ترك ابدي نمي كنم. مطمئنم.
از الان تا سال ديگه همچين روزي هم پاك بمونم بالاخره مي شكنم. اينو مي دونم.
حوصله ندارم اون جهات بدش رو توضيح بدم. به همين دليل از گفتنش امتناع مي كنم.
من تا هر وقت كه بتونم باهاش مقابله مي كنم كه بعداً وقتي رفتم اون ور (اون دنيا) محكوم به تلاش نكردن نشم. لااقل من ميگم تلاش كردم و نشد.
شايد براتون عجيب باشه كه بعد از دو ماه پاكي اين حرفا رو مي زنم. ولي وقتي فكر مي كنم و دودوتا چارتا مي كنم به اين نتيجه اي مي رسم كه در بالا گفتم.

بچه ها! عليرضا واقعا راست ميگه. تو اين روزا كه همه به خاطر امتحانات حال و حوصله ي درست و حسابي ندارن خوب نيست اين طور جو رو به هم بزنيم.
تلاش كنيم طوري پست بزنيم كه وقتي ديگري مياد و پستمونو مي خونه حتي اگه شاد نباشه پست ما بتونه حتي در حد يه لبخند هم اونو شاد كنه.

در مورد اون سوال جوان:
براي اين كه از نماز خوندن لذت ببري. همون لذتي كه با هيچ لذت ديگه اي قابل مقايسه نيست، بايد نماز از روي عادت، اجبار و... يا با خستگي، خواب آلودگي و... خونده نشه. بايد نماز به يه نياز تبديل بشه. يه نياز ضروري مثه خوردن و آشاميدن.
اين نياز بايد اون قدر عميق باشه كه اگه نمازت رو سروقت نخوندي باعث ناراحتيت بشه.
در مورد اون كه گفتي: «به جز تو مشکلا هیچ وقت با خدا صحبت نمی کنم.»
اين هم به خاطر اينه كه خدا براي ما بيگانه شده.
شايد در ظاهر اين طور نباشه.
اما چقدر خدا رو دوست داريم؟
حاضريم به خاطرش سراغ خيلي چيزا نريم؟
حاضريم به خاطرش گناه نكنيم؟
تنها به اين خاطر كه دوستش داريم و نه از ترس از آخرت؟ حاضريم؟
پاسخ اين سوالات معلوم مي كنه كه ما با خدا بيگانه هستيم يا نه. معلوم مي كنه كه ما خيلي چيزا رو از روي تظاهر يا ترس انجام مي ديم يا نه.
من حديثي چيزي بلد نيستم كه در تأييد حرفام بيارم ولي اينا رو از روي تجربه هايي كه قبلا داشتم گفتم. تجربه هايي كه الان به من ثابت مي كنه كه دارم با خدا بيگانه ميشم و يا شايدم تا حالا باهاش بيگانه شده باشم!
يه بار يه شخصي كه نمي خوام اسمشو ببرم يه چيز جالبي گفت، در حقيقت يه واقعيت رو گفت.
اون گفت: «خدايا! آدم هايي مثل من تا زماني كه گرفتار كار و زندگي و رفت و آمد متداول اند، خدايي دارند هم‌رديف كارشان، هم‌رديف همسر و فرزند و دلمشغولي هاي روزانه‌شان. خداي‌شان به همين اندازه است و نه بيشتر.»
الان همين حرف شده حكايت خيلي از ما آدما (ازجمله خودم).

به قول يه دوستي اگه كيبورد درازي كردم منو ببخشيد!!!
باي!

[mehdinet74]

سلام راستش  یه جورایی با برادر رامتین موافقم 


احساس میکنم ترک ابدی ندارم وتمام عمرم باید تو ترک باشم شاید نا امید کننده باشه حرف ها


ولی من هر چی فکر میکنم میبینم اینگار همیشه باید ترس ناشی از برگشت خود ارضایی بعد  از ترک رو داشته باشم


این ترس خیلی وحشت ناکه همه ی ما داریم تجربش می کنیم   جناب رامتین حرف دل من رو زد


همیشه ترس از این که مجبور باشم تا آخر عمرم این عمل رو انجام بدم بد جور گریبانم رو گرفته


ترس از این که قرار اون دنیا چه بلایی سرم بیاد ترس از این همه حدیث که پیامبر گفته کسی که خود ارضایی می کند ملعون


است یا حدیث داریم که  کسی  خود ارضایی می کند تا ابد مورد لعن نفرین  خداوند است 


و از این دست حدیث ها من میترسم بد می ترسم  من تا الان حدیثی ندیدم که اون هایی که ترک می کنند خداوند میبخشه 


واقعا می ترسم که اون دنیا قراره چه بلایی سرم بیاد  روز محشر حضرت فاطمه ی زهرا از من راضی هست 


شفاعتم میکنه می ترسم از این حدیث ها می ترسم می ترسم تا آخر عمر در حال ترک کردن باشم 


می ترسم زندگی با این همه گناه کبیره واسم جهنم بشه اون دنیا واسم جهنم بشه  بد می ترسم که یه وقت 


چه جوری اون دنیا جواب بدم  چی برای دفاع از خودم بگم  


واقعا می ترسم چه جوری تو روی امام نگاه کنم اصلا من رو ...............




می ترسم........

[milad+]

سلام
رامتین و مهدی عزیز در مورد ترس از ادامه راه گفتن
منم وقتی به این فکر میکنم که تا کی قراره پاک بمونم و تاکی میتونم تحمل کنم، با توجه به گذشته ای که داشتم، ترس برم میداره
ولی هرگز فراموش نمیکنم زمانی رو که صد در صد از ترک ناامید شده بودم و حتی تصور یک ماه پاک بودن، تو این چند سال زندگی برام غیر ممکن بود و به این نتیجه رسیده بودم که دیگه باید باهاش بسوزم و بسازم...
ولی خدا تنهام نذاشت و رهام نکرد
خدایی که کاملا ازش دور شده بودم و بهش پشت کرده بودم و تو گمراهی داشتم دست و پا میزدم اومد و دستم رو گرفت با لبخندی مهربانانه و دلسوزانه و من با چهره ای شرمسارانه، مات و مبهوت
حالا وقتی به این فکر میکنم که منی که اینجور ناامید شده بودم و خدا نجاتم داد دیگه چطور میتونم به ادامه راه ترس داشته باشم 
دیگه چطور میتونم به رحمتش امید نداشته باشم
پس توکل بر خدا میرم جلو، به امیدی که روز به روز ترسم بریزه و به یاری خودش به مقصد برسم
قبول دارم که سخته چونکه این همه سال ذهنمون و نگاهمون و ریشه مون رو خراب کردیم
 ولی باید به بازسازیش امید داشته باشیم و صبر پیشه کنیم
مثل یه درخت نیمه خشکیده 
بازم میشه جوانه زد
پربار تر از گذشته

[Mojтaba ρiloт]

واسه لذت بردن از نماز نیاز به کمی اخلاص دایم ...

اول باید این سوالو از خودمون بکنیم که چرا وقتی قراره ده دقیقه بشینیم پای نماز ، حس میکنیم قراره ده ساعت طول بکشه ...

این قضیه یکمش روانیه و فکریه ..یعنی با تغییر طرز تفکرمون درست میشه .... اخه ده دقیقه کجای مارو میگیره ؟

واقعا یه قسمتی از اینکه گاهی اوقات نماز سنگین میشه برامون به همین طرز تفکرا برمیگرده ...

بیایین اون چند دقیقه رو به هیچ چیز دیگه فکر نکنیم ... خودمون رو برای خدا خالص کنیم ..فقط برای خدا ...

آروم کردن فکر قبل نماز  و متعاقب اون آروم خوندن و توجه به معانی و خوندن عقبه های نماز اخلاصمون رو تو نماز بیشتر میکنه ...



مهدی و رامتین عزیز ، شما ایمان داشته باشید که ترک میکنید ... به پاکی امروزتون فکر کنید ... ازش لذت ببرید

[EHSAN-BEST]

سلام به همه ی عزیزان
خدا رو شکر امروز زیاد فشاری روم نبود و پاکم
به نظر خودم هر چی ورزش کنم بهتره
حمید تو چکاره ای خبری ازت نیست
این آبتین کجاست آخرش باید این پسرو با قفل و زنجیر ببنیدم تا جایی نره

[رند]

دروووود

امروز و فردا هم نوبت نفر هشتم لیست، داداش رند عزیز هست... 
کجایی داداش؟

1- جوان 
2- رامتین 2012 
3- حمید خان 
4- آرمین 100 
5- جاوید این لاو 
6- مجتبی خلبان 
7- میلاد + 
8- رند..................................29 اردیبهشت
9- عمور..............................31 اردیبهشت
10-آبتین..............................02 خرداد
11-مرد................................04 خرداد
12-امیرحسین خان.................06 خرداد
13-پشتكار............................08 خرداد
14-محسن 72.......................10 خرداد
15-عمو سعید.......................12 خرداد
16-علیرضا 68.......................14 خرداد
17- حسام 313.....................16 خرداد
18-اسنایپر 3........................18 خرداد
19-احسان بست..................20 خرداد
20- لاکی بوی......................22 خرداد
21- سعیدجی......................24 خرداد
22- گدای زهرا......................26 خرداد


مثل اینکه آسیاب به نوبت به ما رسید


خسته نباشین بروبچ
از داداش آرمین و داداش حمید ممنونم
از بابا بزرگ تشکر ویژه
دیگه قولی رو که دادیم باید به جا آورد
راستش دیشب اومدم یه طومار هم نوشتم برای نوبتم
ولی نمیدونم چی شد سایت به دفعه منفجر شد.
حالا نمی دونم شانس ماست بعد عمری خواستیم پست بزنیم.
ولی من حس می کنم یه سری از حرفام به صلاح نبود نوشته بشه برای همین نشد
چون نمی دونم چرا همش وقتی می خوام در مورد مشکلاتم بگم یه بیت حافظ میاد تو ذهنم  و اونم:

گفت و گو آیین درویشی نبود ...... ور نه با تو ماجراها داشتیم

ولی باز یکم از حرفام رو می گم

اول در مورد خود مشکلات:

من زندگی رو بدون مشکلات نمی بینم حالا یا مشکلات با زندگیه یا زندگی با مشکلاته حالا باید در موردش فکر کنم
بار ها تو زندگی به شدت دنبال آرامش رفتم ولی به این نتیجه رسیدم که باید قبول کرد که مشکلاتی هست.
بعضی رو هم باید قبول کرد که عوض شدنی نیست.
بعضی مواقع با خودم فکر می کنم که پس چرا یه سری افراد خیلی خوشن و از آسمون براشون همبرگر میباره از ما چرا همش چوب و چماغه
باز میرم تو فکر و بازم میرسم به حضرت حافظ که میگه:

چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند ......... گر اندکی نه بوفق رضاست خرده مگیر

من زندگی رو مثل یه تخته نرد میدونم که باید با مشکلات نرد بازی کرد یا همون شطرنج 

نکته ی بعدی اینکه:

زندگیم جوری بوده که در مورد مشکلاتم با کسی حرفی نمیزدم. دو حالت داشت یا خودم حلشون می کردم یا می سوختم و می ساختم.
بعد ها بازم به دلیل پاره ای مسائل به این نتیجه رسیدم یا خودم مشکلاتم رو حل کنم یا اگه کسی مشکلم رو حل کرد چند برابر براش جبران کنم.اونم اگه مشکل رو به دست خودم لا ینحل میدیدم یه کسی می گفتم.

البته این نکته هایی هستن که زندگی بهم درس داده .
ولی حالا فکرش رو که می کنم میبینم زیادی درون گرا شدم و از طرف دیگه اینجا فضای مجازیه گفتنش اشکالی نداره و براساس تمام کتب روانشناسی درد دل کردن آدم رو سبک می کنه.

پس یکم پا روی عادت یک عمرم میزارم و چندتا از مشکلاتم رو میگم البته حس می کنم این مشکلات مشکلات بیشتر دوستان باشه:

آرامش:

تو زندگی خیلی دنبالش گشتم ولی همیشه اون سواره بود و ما پیاده.
ولی خب بازم براساس آموزه هایی که بالا گفتم فهمیدم آرامش خیلیش درونیه.ولی بعضی موقعا وقتی میبینم اوضاع اطراف آرومه می گم این آرامش قبل طوفانه همین موقعا باید باشه که یه مشکل درست و حسابی پیدا بشه.
آرامش من مثل یه گوی بوده که همیشه اطرافیان باهاش شوتبال بازی می کردن.
بگذریم...

تنهایی

به نظرم خیلی تنهام.گاهی خیلی اذیتم می کنه.حالا لابد رفتین تو فکر ازدواج.
منم می گم دیجیتااااالم کجا بود؟!!!!!!

پاره ای مشکلات روحی

اینا یکم سوغاتیه با خودم از گذشته آوردم.دارم روشون کار می کنم.

همینا فعلا بسه.
ببخشید اگه زیادی حرف زدم.
این روزا دوستدارم تو کانون بیننده باشم .
در آخر گفته بودین میتونین آرزو بکنین.
آرزو می کنم همیشه یه عاشق باشم.عاشقی که مشکلات رو اصلا نبینه ، حس نکنه.
فقط....

[آرمین]

سلام به همگی 

مرسی از داداش رند گرامی که لطف کرد و اومد... 
هرچند پستش رو یه بار نوشته بود و پاک شده بود... اما زحمت کشید و دوباره نوشت...

واقعا هم زندگی بی مشکل نداریم... همه دارن... هر کس به نوعی...
اون همبرگری ها هم فکر کنم یا مشکلاشونو نمی بینن...
یا می بینن و دلشون جای دیگه ای قرصه که باعث میشه همبرگری باقی بمونن!
اون جای دیگه هم خدا داند که واقعا کجاست!!!
شاید خوب... شاید بد...
نمی دونم...  

14 صلوات مجدد از من برای حل تک تک چیزایی که گفتی و رسیدن به آرزوت...
ایشالله که نوری روشن تر از همیشه به دلت بیافته... تا در کمال آرامش، نه تنها باشی و نه روحت آزرده...


و مرسی از داداشایی که از قساوت گفتن و راه کارشون...
من که استفاده بردم... خیلی زیاد...  

داداش احسان، خدا رو شکر که پاکی...
به شکست اصلا فکرم نکن... 
همش به پاکی فکر کن که این سری قراره بترکونی... 
ورزشتم ادامه بده پهلوون...

امروز و فردا هم نوبت نفر نهم لیست، داداش عمور عزیز هست... 
البته مدتیه به کانون سر نزده... احتمالش کمه بیاد...
اگه نیومد، بعدا فرصت دوباره ای بهش میدیم تا حقش ضایع نشه... چون از قبل، برای این تاریخ، هماهنگ نشده بود...
فکر کنم درگیر امتحانات هست...  

1- جوان 
2- رامتین 2012 
3- حمید خان 
4- آرمین 100 
5- جاوید این لاو 
6- مجتبی خلبان 
7- میلاد + 
8- رند 
9- عمور..............................31 اردیبهشت
10-آبتین..............................02 خرداد
11-مرد................................04 خرداد
12-امیرحسین خان..............06 خرداد
13-پشتكار............................08 خرداد
14-محسن 72.......................10 خرداد
15-عمو سعید.......................12 خرداد
16-علیرضا 68.......................14 خرداد
17- حسام 313.....................16 خرداد
18-اسنایپر 3........................18 خرداد
19-احسان بست..................20 خرداد
20- لاکی بوی......................22 خرداد
21- سعیدجی......................24 خرداد
22- گدای زهرا......................26 خرداد

یا علی...