امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

ساقی کوثر مددحیدر
عشق پیمبر مدد حیدر
فاتح قلبم تویی مولا
فاتح خیبر مدد حیدر
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
سلام
امروز شکستم
دیروز و پریروز....
الان هم هیچگونه ناراحتی و عذاب وجدانی ندارم
بدتر از نمیشه
و دیگه نمیدونم چی میشه
کانون هم برام شده تفریح
شاید دیگه نیومدم
چون یه مواردی هست اینجا ک اوضاعم رو خرابتر میکنه
فکرم رو بیشتر درگیر میکنه.
.
.
اصلن امروز باشه نوبت من ک مشکلاتمو بگم

حدودا یک سال و بیشتر هست ک عضو اینجا هستم
و حدود سیزده 14 سال هم شدید درگیر این کار هستم
خ ا من از همون دوران بچگی  و به همراه آزار و اذیت های جنسی کشف شد
و همین باعث شد ک از همون موقع ها بیشتر گوشه گیر باشم و برم سمت تنهایی و خ ا
زیاد نمیخوام راجع به گذشته بگم
چون دردی رو ازم دوا نمیکنه و بد تر حالمو پریشون
خیلیه...انگاری خ ا  عجین شده باهام
تو این یکسال پیشرفت آنچنانی نداشتم
نه کنترل فکر
نه کنترل ذهن
نه کمتر شدن عادت

خب من عوارض جسمی چندانی تو خودم مشاهده نکردم بواسطه خ ا
ولی بیشتر به خاطر عوارض روحی اینکار عقب افتادگیهای زندگی
بی حوصلگی بی رمقی و استرس تو کار و اضطراب ...منو آورد سمت ترک

1-اول باید ببینیم ک میزان تنفر من از این کار در چه حدی هست
خب...من هنوز نتونستم بفهمم ک از این کار تنفر دارم یا نه
یه وقتایی به خودم میگم ک بابا این یه نیازه چجوری خودمو خالی کنم
رابطه...ک کارو بدتر میکنه و گناه رو
به خودم میگم چرا باید سرکوب کنم این غریزمو
شاید اگه شکستهام خیلی زیاد بشه اونوقت یه کم حس تنفر پیدا کنم
برم دنبال راهکار ترک بگردم عذاب وجدان بگیرم
و خب این حس و حال زیاد دووم نمیاره و دوباره روز از نو روزی از نو
شاید از پیشنهاداتتون این باشه ک برم سمت ازدواج
ولی بعید میدونم ک خ ا من بعد از ازدواج هم حل بشه


2-مساله ی دیگر اینه ک
خیلی زود سریع راحت تحریک میشم
با دیدن هر چیزی
هر کسی
هر مطلب
شاید باورتون نشه
یا مثلا تعریف کردن کسی دوستی رفیقی از رابطه داشتن ....منو تحریک میکنه
دونستن اینکه بقیه چجوری مبتلا شدن هم منو وسوسه میکنه...حالمو بدتر میکنه(اشتباهی ک آقای دیموند هم داره تکرارش میکنه)


3-مساله بعدی اینه که
من اکثر اوقات سرم شلوغه و وقت آزاد کمتری دارم
و به همین منوال وقت کمتری  دارم برای تفریح ...استراحت
این خودش یه کم فشار میاره به آدم ک بره سمت خ ا و خودشو خالی کنه


4 مساله دیگه اینه که
سالهای زیادی ک این کارو میکنم منو بیشتر سوق داده به گرایش به جنس موافق
و این مساله خیلی آزارم میده و همین موضوع منو به سمت ازدواج سوق نمیده

5- ...ادامه دارد....



این دیگه آخریم تیرم هست
امیدوارم جواب بده با نظرات شما دوستان




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
سلام  27 روز است پاکم ..................:smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:
حواسمان باشد...

از خود خواهی های خودمان،تا ندانم کاری ها،

تا نفوذی ها،تا دشمنان قسم خورده،

امکان دارد همه با هم کاری را انجام دهیم!

خواسته یا ناخواسته!!
سلام حمید جان ظاهران دلت خیلی پره


چندتا نکته هست که تو حرفات دیدم

1-کانون برات شده تفریح در صورتی که باید باشه وسیله ترک

2 -  14  سال درگیرش بودی برای همین احتمالش هست که ترکت چند مرحله ای بشه

3- گذشته رو سعی کن فراموش کنی

4- باید دنبال کنترل نگاه و ذهن باشی برای اینکه بتونی ترک کنی

5- به عواقب کارش فکر کن

6- این خیلی خوبه که داری سعی میکنی دنبال تنفر باشی ازین کار اما اینو لحاظ کن که خسته شدن ازین کار بر اثر شکست های زیاد فرق داره با تنفر  اینو توی تالار تجربیات خوندم

نقل قول: از یه جایی بایدشروع بشه فرایند ترک کردن


از یه نقطه ای

نقطه تسلیم و گسیختگی


---------------------------------

بنا به تجربه ام یاد گرفتم تا وقتی اون حس تنفرم نسبت به خ.ا شدید نبود ، شکست هام هم راحت تر اتفاق می افتاد.

حس تنفر پیدا کردن فرق داره با خسته شدن از این کار!

الان درک میکنم که چرا امام علی ع  وقتی شرایط قبول شدن توبه رو میگفتن یکی از شرط ها این بود : لذت و شیرینی گناه توی دل از بین رفته باشه و به تلخی تبدیل شده باشه.

وقتی به خودمون میگیم " همین یه بار"....یعنی هنوز اون شیرینی گناه تو دلمون هست.

7- یکی از پیش نیاز های اینکه بشه ترک کرد دوری از هرچیزی هست که ادمو تحریک میکنه پس مطمئنن بودن تو این جمع های دوستانه که در مورد این مسائل حرف میزنن برات خطرناکه به هربهونه ای که میتونی بپیچونشون بگو اوه یادم رفته گوشی تعمیری دارم باید سریعا برم چندتا گوشی رو تا شب باید تحویل بدم

8- کار رو میتونی ی نوع تفریح حساب کنی (بزرگترین تفریح کار است سخن امام علی (ع) هست) غروبها یا جمعه ها بزن برو پارک یا لب رودخونه حتی شده یک ساعت باشه

به کارت به چشم تفریح و سرگرمی و علاقه ات نگاه کن


9- اون حستو سعی کن پررنگ نکنی و شیفت دلیت کنی و اصلا بهش فکر نکنی

و لطفا نگو این دیگه اخرین تیرمه

امروز به یه نکته ای پی بردم که باید قدمهای کوچک بردارم اما مستمر و اینکه وقتی میشکنیم نگیم تموم شد یا اینکه باید از اول شروع کنم فرق ادمی که موفقه تو این مسیر با من علیرضا اینه که من خودخوری میکنم بعدش میگم همه چی تموم شده اروم که شدم میگم از اول باید شروع کنم ولی اونی که موفقی اگه ی وقتی بر اثر غفلت بشکنه بعد از ناراحتیش و پشیمونیش میگه ی وقفه ای ایجاد شد باید ادامه مسیرمو بدم یعنی خودشو تو مسیر ترک میبینه هنوز و این ی مسیر دنباله داره بازی که نیست بگیم گیم اور شده این ی راه حقیقی هست هربار که ی غفلتی میکنیم (خ ا ) تو مسیر هستیم ولی باید ازش درس عبرت گرفت و رفع و رجوع کرد


ببخشید اگه طولانی شد


14 تا صلوات برای حل شدن مشکلات حمید خان

یا علی
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


داداش حمید
داداش گفتنی ها رو داداش علیرضا گفت
حمید تو باید ترکت چند مرحله ای باشه
اول بین روزایی که خ.ا میکنی فاصله بندازی بعد کم کم ترک کنی بره
و اینکه یه انگیزه باید داشته باشی این وسط ... انگیزه ـش هم به خاطر آماده شدن برای ازدواج
چرا اقدام نمیکنی برای ازدواج
بری خواسگاری تا عروسی حدداقل 1 سال طول میکشه ... تو این یه سال ترک میکنی
من تست کردم جواب هم داده 
14 صلوات برای داداش حمید
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
فقط دارم گریه میکنم.

خدایا به حق این شب عزیز، هم تولد یگانه سرور دنیا53 هم جمعه شب، شب یگانه منجی بشیریت53

مارو از این بیماری رها کن

آمیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
[تصویر:  e6d86c7ecd42a2bec2023e15774792bb.jpg]


آدمی نباید به خودش خیانت کنه! خ.ا نوعی خیانت به خود است

[تصویر:  05_blue.png]
سلام به بچه های گل رهروان

ببخشید بچه ها نتونستم این مدت باهاتون باشم

دمتون گرم
آقای گناه کبیره داداش گریه رو با یاد خدا قاطی کن درست میشه ان شا الله .یا علی

بچه ها بزودی میرم خدمت واسم دعا کنید
[تصویر:  05_blue.png] [تصویر:  itrolldanceplz.gif?3]بچه ها من میرم سربازی اول تیر ماه
                                       ببخشید چند وقته نتونستم بیام
                                       دلم واستون تنگ شده بود ان شا الله که همه عالی پیش میرید53
                    

***********************

(1392 خرداد 3، 18:05)Alireza 68 نوشته است: سلام حمید جان ظاهران دلت خیلی پره
سلام بابابزرگ
آره تازه نصف حرفام یادم رفت بگم


چندتا نکته هست که تو حرفات دیدم

1-کانون برات شده تفریح در صورتی که باید باشه وسیله ترک

2 -  14  سال درگیرش بودی برای همین احتمالش هست که ترکت چند مرحله ای بشه

3- گذشته رو سعی کن فراموش کنی

4- باید دنبال کنترل نگاه و ذهن باشی برای اینکه بتونی ترک کنی

5- به عواقب کارش فکر کن

6- این خیلی خوبه که داری سعی میکنی دنبال تنفر باشی ازین کار اما اینو لحاظ کن که خسته شدن ازین کار بر اثر شکست های زیاد فرق داره با تنفر  اینو توی تالار تجربیات خوندم

نقل قول: از یه جایی بایدشروع بشه فرایند ترک کردن


از یه نقطه ای

نقطه تسلیم و گسیختگی


---------------------------------

بنا به تجربه ام یاد گرفتم تا وقتی اون حس تنفرم نسبت به خ.ا شدید نبود ، شکست هام هم راحت تر اتفاق می افتاد.

حس تنفر پیدا کردن فرق داره با خسته شدن از این کار!

الان درک میکنم که چرا امام علی ع  وقتی شرایط قبول شدن توبه رو میگفتن یکی از شرط ها این بود : لذت و شیرینی گناه توی دل از بین رفته باشه و به تلخی تبدیل شده باشه.

وقتی به خودمون میگیم " همین یه بار"....یعنی هنوز اون شیرینی گناه تو دلمون هست.


خب دقیقا همینجوریه ک شما میگید
اون یه ذره لذتش تو وجودمون هست
و خب طبیعی هم هست...غیر از این باشه باید به خودمون و غریزمون شک کنیم
حالا چجوری میشه ک از این شیرینی دل کند؟

7- یکی از پیش نیاز های اینکه بشه ترک کرد دوری از هرچیزی هست که ادمو تحریک میکنه پس مطمئنن بودن تو این جمع های دوستانه که در مورد این مسائل حرف میزنن برات خطرناکه به هربهونه ای که میتونی بپیچونشون بگو اوه یادم رفته گوشی تعمیری دارم باید سریعا برم چندتا گوشی رو تا شب باید تحویل بدم


ولی من بیشتر جدب این موارد میشم تا دفع

8- کار رو میتونی ی نوع تفریح حساب کنی (بزرگترین تفریح کار است سخن امام علی (ع) هست) غروبها یا جمعه ها بزن برو پارک یا لب رودخونه حتی شده یک ساعت باشه
آره خوبه ولی یه هم پا می خوام

به کارت به چشم تفریح و سرگرمی و علاقه ات نگاه کن


9- اون حستو سعی کن پررنگ نکنی و شیفت دلیت کنی و اصلا بهش فکر نکنی

و لطفا نگو این دیگه اخرین تیرمه
چشم...ولی به حرف آسونه
وقتی تو موقعیتش قرار میگیرم دیگه محو میشم غرق میشم
لگه بازم بتونم از اون موقعیت فرار کنم بازم یه جایی گیر میوفتم

امروز به یه نکته ای پی بردم که باید قدمهای کوچک بردارم اما مستمر و اینکه وقتی میشکنیم نگیم تموم شد یا اینکه باید از اول شروع کنم فرق ادمی که موفقه تو این مسیر با من علیرضا اینه که من خودخوری میکنم بعدش میگم همه چی تموم شده اروم که شدم میگم از اول باید شروع کنم ولی اونی که موفقی اگه ی وقتی بر اثر غفلت بشکنه بعد از ناراحتیش و پشیمونیش میگه ی وقفه ای ایجاد شد باید ادامه مسیرمو بدم یعنی خودشو تو مسیر ترک میبینه هنوز و این ی مسیر دنباله داره بازی که نیست بگیم گیم اور شده این ی راه حقیقی هست هربار که ی غفلتی میکنیم (خ ا ) تو مسیر هستیم ولی باید ازش درس عبرت گرفت و رفع و رجوع کرد


اگه اینجوری بود ک الان معلوم نبود اینجا بودم یا نه
کارمون شده همین روال...شکست...ادامه...شکست ...ادامه...بدون هیچ برنامه ای

ببخشید اگه طولانی شد
فدات علیرضا جان
با اینکه زحمت کشیدی و جوابای سوالمو دادی ولی باید بگم ک
بیشترشون تکراری بودن...یعنی از همه شنیدم
شاید بگی راه دیگه ای ندارم....
ولی خب تونستم یه چیزایی جدیدی از توش در بیارم
ممنون



14 تا صلوات برای حل شدن مشکلات حمید خان

یا علی

(1392 خرداد 3، 18:17)مـَرد نوشته است: داداش حمید
داداش گفتنی ها رو داداش علیرضا گفت
حمید تو باید ترکت چند مرحله ای باشه
اول بین روزایی که خ.ا میکنی فاصله بندازی بعد کم کم ترک کنی بره
و اینکه یه انگیزه باید داشته باشی این وسط ... انگیزه ـش هم به خاطر آماده شدن برای ازدواج
چرا اقدام نمیکنی برای ازدواج
بری خواسگاری تا عروسی حدداقل 1 سال طول میکشه ... تو این یه سال ترک میکنی
من تست کردم جواب هم داده 
14 صلوات برای داداش حمید


خب از همین ترک مرحله ای میترسم
یه مدت خوب میام بالا ولی بعدش دوباره ارزش های ترک برام کمرنگ میشه
خب به دلایلی ک تو گزینه ی 4 مطرح کردم ازدواجم نمیاد42
در ضمن
همیچ مورد مناسبی مد نظرم نیست...و هیچ علاقه ای به گشت و گذار تو فامیل و سپردن به این و اون ندارم

ممنون
فدات




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
14 صلوات واسه داداش گلم Khansariha (8)

با عرض پوزش امتحان دارم باید زود بخار شم

یا علی 303
 زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده


 هر روز یه قدم

 هر چند کوچک

 به سمت آرزو هات بردار ...


(1392 خرداد 3، 18:55)ابوالفــضـل نوشته است: حمید خیلی مردی
الان امروز انقد سرم شلوغه که حتی وقت نمیکنم جواب پ.پ بچه هارو بدم
ولی دلم نیومد هیچی نگم
فقط این که خیلی مردی 53
شاید خودت نفهمی چیکار کردی که من انقد خوشحال شدم
ولی باید بگم که تو به بهترین نحو صورت مسئله رو که همون مشکل همست آنالیز کردی
واجب ترین راه در ترک... "آنالیز صورت مسئله"
شاید باورت نشه که هر کدوم از این بچه ها حداقل 3 تا مورد از این 4 موردی رو که گفتی دارن
شاید باورت نشه ولی بهترین دوست دوران دبیرستان من که من میدونستم خ.ا میکنه عین خودم یروز برگشت به من گفت که خیلی وقته تمایل پیدا کرده به جنس موافق!
البته جنس موافق که نه میگفت تمایل پیدا کرده به دوجنسه ها!
فک کن منی که رفیق تو رگیش بودم بعد از تقریبا یه سال اینو بهم گفت!
ینی حتی به بهترین دوستش هم روش نمیشد بگه!
این دوست من خداروشکر چندوقته که ترک کرده
و اونجور که گفت بعد از چند مدت پاکی تمایلش به جنس موافق کاملا از بین رفته
این مشکل مشکلیه که برای خیلی ها پیش میاد اما جرات گفتنشو ندارن
و وقتی صورت مسئله نباشه حل کردنش نا ممکنه
در هر صورت اینکه با این وقت کم اومدم یذره ستایشت کنم 53


به به
بلاخره یکی از عمق وجود درک کرد مشکل مارو
خیلی خوشحالم ک با این دید مشکلمو بررسی کردی
خب میتونی بگی اون دوستت چطور خلاص شد؟
راستی منتظر جواب  به تک تک سوالاتم هستم ها

خب
ااول تشکر کنم از بابا بزرگ...ابوالفضل...مرد...جوان...و حسین422
من تازه اومدم ادامه ی مشکلاتمو بگم
مشکلاتی ک تا حالا هیچ جا نگفتم
میخوام از این جا به بعدش یه کم منطقی تر پیش برم
دیگه دعا و اینا اثر نداره
نه اینکه آدم کافری باشم ...نه
ولی وقتی عبادت از روی دل و خلوص نیت و بی توجهی باشه هیچ تاثیری نداره
وقتی من نماز میخونم قکرم هزار جا هست الا نماز
بگذریم


یه مشکلی ک د ر راه ترک دارم اینه ک
موقع حموم رفتن اولین جرقه های تحریک با نگاه کردن به بدن خودم اتفاق میوفته
دیگه کار تا جای لمس کردن بدن و دست ورزی واون افکار و خیالبافی ها و  ...پیش میره و به شکست منجر میشه
نمیدونم واستون پیش اومده یا نه

دیگه ترفند  با شورت و زیرپوش رفتن هم جواب نمیده
البته این مال مواقعی هست ک تحریکات بالا هست


مساله بعدی تنهایی هست
بیشتر جذب این مکان مخوف میشم
یعنی با اینکه سرم شلوغه تو طول روز بازم ذهنم تو این فکره ک کی مثلا خونه خالی میشه
که بازم ذهن جرقه شو میزنه

مساله بعدی رابطه ..هست
تا حالا نداشتم
ولی خیلی وسوسه میشم برم سمتش
البته این خ ا نذاشته تا حالا برم سمتش
ولی یکی از دوستان بهم پیشنهاد کرد واسه اینکه فشار روانیت کمتر بشه
راحت تر بتونی ترک کنی اگه مثلا رابطه هم داشته باشی بد نیست
بلاخره گناه گناهه دیگه
اینو هم میخواستم نظرتون رو بدونم
ک این مشکل هم دوباره به همون ذهن و فکر منحرف برمیگرده


مساله بعدی اینه ک
با اینکه خیلی تلاش کردم
ولی هنوز نتونستم به اون صورت اجتماعی بشم
زیاد خوشم نمیاد تو جمع شلوغ باشم
با کسی حرف بزنم و زودی رفیق بشم
جایی برم و ......
یعنی  اگه همین مغازه رو هم نمیزدم داغون داغون میشدم
تو زندگی زیاد سرکوفت خوردم و تحقیر شدم
شاید عمده ی علتش این باشه

.......................
ادامه دارد.....




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
سلام
حال روز خوشی ندارم
یه جورایی از این خ ا از ته دلم بدم اومده اما همش شیطون میگه نه بابا کجا باید بدت بیاد
ساعت 9 هسته و خدا رو شکر پاکم
14 تا صلوات برا حل مشکلات  حمید عزیز
یا علی
دنيا کثيفه ، با اشکاي توام تميز نميشه مادر
<<اکبر عبدی
>>

دروغـــگــو دشـمـن خـداسـت ،آآآخ چـقـدر دشـمـن داري خـــدا ، دوسـتات هـــم کـــه مـاييــم يه مـشــت عــاجــز و عــلــيــل و نـاقـــص الــعــقـل کــه در حــقـشـون دشــمــنــي کردي....!
<<بهروز وثوقی>>

داش‌آکل: کمر مردو هيچي تا نمي‌کنه، جز زن. من بودم و يه طوطي. حالا هم باز منم و يه طوطي. اما ديگه نه اون طوطيه و نه من داشی
<<بهروز وثوقی>>

زندگي به من آموخت هر چيز قيمتي دارد ، پنير مجاني فقط در تله موش يافت مي شود
<<مایکل جکسون>>

شايد درد من، دليل خنده کسي شود؛
اما خنده ي من، هرگز نبايد باعث درد کسي شود.
«چارلي چاپلين»

بعد مرگت يه روز چشاتو وا مي کني و ميبيني توي همين اتاق، با همين آدماي دور و برتي، اونوقت مي فهمي که بردنت جهنم!
<<سرپيکو >>

سلام 303

داش حمید شرمنده، امتحان خیلی بدی دارم، اصلا تمرکز نوشتن ندارم...
با این همه، الان نشستم کلی نوشتم... ولی از شانسم همش پاک شد...  دوباره باید از اول بنویسم... 46
قسمت نیست... با اجازه، من بعدا نظرمو میگم خدمتت...
14 صلوات... 53


امروز و فردا هم طبق برنامه قبلی، نوبت داداش مرد عزیز هست...
منتظر حضورشون هستیم... clapping
با اجازه از این داداش بزرگوار، لطفا همفکری با داداش حمید همچنان ادامه پیدا کنه...
تا ان شاء الله مشکلاتشون به بهترین نحو حل بشه...


1- جوان 53
2- رامتین 2012 53
3- حمید خان 53
4- آرمین 100 53
5- جاوید این لاو 53
6- مجتبی خلبان 53
7- میلاد + 53
8- رند 53
9- عمور 53
10-آبتین 53
11-مرد...............................04 خرداد
12-امیرحسین خان.............06 خرداد
13-پشتكار..........................08 خرداد
14-محسن 72....................10 خرداد
15-عمو سعید.......................12 خرداد
16-
علیرضا 68.......................14 خرداد
17- حسام 313.....................16 خرداد
18-اسنایپر 3........................18 خرداد
19-احسان بست
..................20 خرداد
20- لاکی بوی......................22 خرداد
21- سعیدجی......................24 خرداد
22- گدای زهرا......................26 خرداد

یا علی... 53
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

(1392 خرداد 4، 0:29)حمید خان نوشته است: مساله بعدی اینه ک
با اینکه خیلی تلاش کردم
ولی هنوز نتونستم به اون صورت اجتماعی بشم
زیاد خوشم نمیاد تو جمع شلوغ باشم
با کسی حرف بزنم و زودی رفیق بشم
جایی برم و ......
یعنی  اگه همین مغازه رو هم نمیزدم داغون داغون میشدم
تو زندگی زیاد سرکوفت خوردم و تحقیر شدم
شاید عمده ی علتش این باشه
سلام حمید خان مشکلاتت شبیه منه

راجه ب این مورد ی چی میگم
درباره بقیه مشکلات دخالت نمی کنم
شاید ی حرف اشتباه بزنم

ببین داش حمید من فکر می کنم تو خیلی اجتماعی هستی
من این مشکلو در حد مرگ دارم
فک کن حتی نتونی برا سیگارت از یکی فندک بخای!
(دارم تمرین می کنم بهتر شم...)
ب نظرم تو باید سعی کنی همین نشاطی ک تو کانون داری
ب دنیای واقعی منتقل کنی
همین ک کار داری خیلی عالیه
این ی فرصته
می تونی با مشتری ها تمرین کنی
احوال پرسی کنی
ی مقدار بیشتر باهاشون صحبت کنی

ایشالا ک مشکلات حل میشن
ی چیزی هم هست
ب موسیقی رو بیار
خیلی چیزا رو با موسیقی میشه فراموش کرد
سلام
مشکل داداش حمید هنوز حل نشده
من جام رو میدم به حمید ... آخر لیست بزارید منو
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
نقل قول:
خب دقیقا همینجوریه ک شما میگید
اون یه ذره لذتش تو وجودمون هست
و خب طبیعی هم هست...غیر از این باشه باید به خودمون و غریزمون شک کنیم
حالا چجوری میشه ک از این شیرینی دل کند؟
باید از ته دلت پاکی رو بخوای

باید برات این کار قبیح بشه

چجوری به دل میشینه؟چجوری لذتش تو وجودت ایجاد میشه؟ دوتا راه ورودی داره یکی ذهن یکی هم چشم

این دوتا ورودی رو کنترل کن بهت قول میدم که این کار تو دلت نشینه 

نقل قول: چشم...ولی به حرف آسونه
وقتی تو موقعیتش قرار میگیرم دیگه محو میشم غرق میشم

لگه بازم بتونم از اون موقعیت فرار کنم بازم یه جایی گیر میوفتم
حمید جان خود منم شرایطم بهتر از تو نیست 9 روز قبل رو با چنگ دندون تونستم رد کنم اصلا اسون نیست عملش خیلی سخته اما شدنیه 

به نکته خوبی اشاره کردی خیلی رک رو راست بهت بگم اگه میخوای موفق باشی هرجا که احتمال گناه میدی ازش فرار کن داخلش نمون

نقل قول: کارمون شده همین روال...شکست...ادامه...شکست ...ادامه...بدون هیچ برنامه ای
خب برنامه ای بریز هرچند ساده ولی کاربردی باشه مثل گزینه های مسابقه

صبح که بیدار میشی به خودت قول بده کنترل نگاه + کنترل ذهن + خوندن نمازت + روزی ی چند تا ذکر ساده + روزی نیم تا یک ساعت پیاده روی یا هر ورزشی + نیم ساعت مطالعه ازاد و...

برنامه ریختن اصلا سخت نیست مرد عملش باید باشی

میدونم تکراریه چقدر بهشون عمل کردی این مهمه

هزار جور راه و روش دیگه هم باشه مهم عمل تو هست اون همت و اراده ات و غیرتت و مردونگی که مثل ی شیر هست ولی خوابیده و باید بیدار  و هوشیارش کنی

در مورد اون مشکلت هم فکر کنم خصوصی حرف بزنیم Khansariha (18)


نقل قول: دیگه دعا و اینا اثر نداره
نه اینکه آدم کافری باشم ...نه
ولی وقتی عبادت از روی دل و خلوص نیت و بی توجهی باشه هیچ تاثیری نداره
وقتی من نماز میخونم قکرم هزار جا هست الا نماز

بگذریم

شاید عبادتت شده از رو عادت مشکلی که منم دچارش شدم

و میزان اثرش هم به ایمان و اعتقاد ما به اثری که داره بستگی داره

مثل قضیه همون کسایی که رفته بودن برای بارون اومدن دعا کنن فقط کسی ایمان داشت که با خودش چتر اورده بود

نقل قول: یه مشکلی ک د ر راه ترک دارم اینه ک
موقع حموم رفتن اولین جرقه های تحریک با نگاه کردن به بدن خودم اتفاق میوفته
دیگه کار تا جای لمس کردن بدن و دست ورزی واون افکار و خیالبافی ها و  ...پیش میره و به شکست منجر میشه
نمیدونم واستون پیش اومده یا نه

دیگه ترفند  با شورت و زیرپوش رفتن هم جواب نمیده
البته این مال مواقعی هست ک تحریکات بالا هست
خب خداروشکر اونقدر ازینجا زمین خوردم که چندتا راهکار دارم برای اینKhansariha (18)

1- سعی کن سریع از حموم بیای بیرون یا مواقعی بری حموم که بعدش کار داری چه بخوای چه نخوای باید سریع بیای بیرون یا الارم بذار گوشیتو 

2- در طول حموم اصلا و به هیچ وجه روی زمین یا چهارپایه یا صندلی نشین!

3- از اول تا اخر حمومت فقط ایت الکرسی بخون (دیروز نجاتم داد! )

4- سعی کن نگاهت به بدنت و بخصوص اونجا نخوره

5- زیرپوش که خودت گفتی

نقل قول: مساله بعدی تنهایی هست
بیشتر جذب این مکان مخوف میشم
یعنی با اینکه سرم شلوغه تو طول روز بازم ذهنم تو این فکره ک کی مثلا خونه خالی میشه
که بازم ذهن جرقه شو میزنه
نهیب بزن و کنترل ذهن داشته باش روش گیوتین خیلی خوبه

نقل قول: مساله بعدی رابطه ..هست
تا حالا نداشتم
ولی خیلی وسوسه میشم برم سمتش
البته این خ ا نذاشته تا حالا برم سمتش
ولی یکی از دوستان بهم پیشنهاد کرد واسه اینکه فشار روانیت کمتر بشه
راحت تر بتونی ترک کنی اگه مثلا رابطه هم داشته باشی بد نیست
بلاخره گناه گناهه دیگه
اینو هم میخواستم نظرتون رو بدونم
ک این مشکل هم دوباره به همون ذهن و فکر منحرف برمیگرده

خب این دوستتون چه مشاور خوبی میدن!!17

گناه گناهه چیه؟ گناه برا خودش مرتبه داره رابطه که خرابتر میکنه اوضاع روحیتو و احساس گناهتو!

اگه گناه گناه هست به دید پر نگاهش کن و ترک کن گناه رو نه نیمه خالی رو نگاه کردن

نقل قول: مساله بعدی اینه ک
با اینکه خیلی تلاش کردم
ولی هنوز نتونستم به اون صورت اجتماعی بشم
زیاد خوشم نمیاد تو جمع شلوغ باشم
با کسی حرف بزنم و زودی رفیق بشم

جایی برم و ......
یعنی  اگه همین مغازه رو هم نمیزدم داغون داغون میشدم
تو زندگی زیاد سرکوفت خوردم و تحقیر شدم
شاید عمده ی علتش این باشه
برای اجتماعی شدن تاپیک خاص خودشو داریم

http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid242227

( خ ا ترک که بشه رو اجتماعی شدن اثر میذاره خواه یا ناخواه)
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)



موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان