امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلامsea2015
یه پست چند روز پیش تو ده روزه زدم البته بهم اعترض شد از طرف سرپرست که ده روزه جای این حرفا نیست(کلا تو این فکرم اگه موافقت بشه یه تاپیکی چیزی باز کنم تو کانون تا حرفامو راحت بزنم،اینجوری اگه پیش بره شاید مجبور بشم باز یه مدت از کانون برم چون من رنجشم خیلی قویه لعنتی خیلی زود به هم میریزم ) خوب بگذریم... نمیدونم خوندیش یا نه ولی ضرر نداره عینا همونو اینجا کپی میکنم
یه دوست بهبودی میگفت که قضیه ما مثه فیلم پارک ژوراسیک میمونه
اعضای گروه به شدت داشتن از دست یه دایناسور فرار میکردن ولی هر کاری میکردن و هر حیله ای و ترفندی به کار میبستن دایناسور بیخیال اونا نمیشد.آخرش که درمانده و عاجر شدن فهمیدن یکی از اعضای گروه  تخم دایناسور رو تو کیفش مخفی کرده و داره با خودش حمل میکنه...
خوب چه شباهتی به ما داره؟
دایناسور همون غول شهوته که ما داریم ازش فرار میکنیم به هرشیوه و ترفندی هست میخوایم از شرش رها بشیم...
و اما اون تخم!!!اون تخم واسه هر کدوم از ما یه چیزه،یه شماره تلفن،یه آدرس فیس بوک یا ایمیل،یه دوست جنس مخالف،فیلتر شکن،یه دوست ناباب،ماهواره،چت روم ،عصبانی و تند مزاج بودن،زودرنج بودن، ....
بابا این فقط یه شماره تلفنه...
ماهواره رو کانالایه بدشو قطع کردم...
رفیقمه نمیشه باهاش رابطه نداشته باشم...
با فیلتر شکن میرم سایتهای علمی نگهش دارم به دردم میخوره یه روزی...
یه چت رومه فقط یه سری میزنم چیزی نیست...
جنس مخالفم فقط همکلاسیمه رابطه خاصی نیست...
این همه ملت فیس بوک دارن منم مثه بقیه استفاده درست میکنم...
ودهها مورد دیگه از این توجیهات...
این وظیفه هر کدوم از ماست که این تخم رو که با خودمون حمل میکنیم پیدا کنیم و سریع زمینش بزاریم.شاید دوست من با یه چیز خاص تحریک نشه ولی من بشم.نقاط ضعف و قوت ما با هم فرق داره هر کسی باید ببینه صادقانه از کجا ضربه میخوره چه تخمی رو با خودش داره حمل میکنه و فوری اونا رو زمین بزاره...
من همساده نمازم رو میخونم حواسم کامل به درسامه کانون میام همه کار واسه پاکیم میکنم...ولی باز دچار لغزش میشم...
بعد داد میزنم خدایا مگه نمیبینی من دارم از دایناسور فرار میکنم با همه توانم میبینی که میخوام خودمو نجات بدم پس چرا نمیشه؟
خوب آقوی همساده اون تخم رو بزار زمین دیگه اصلا لازم نیست بدویی و داد بزنی...عاقل باش
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
نه بابا . الان که فکرشو میکنم وضع من خیلی هم خراب نیست . با این وجود تا به حال نه فکر دوستی با جنس مخالف به سرم زده نه هیچ چیز دیگه . ماهواره و فیسبوکم خدا رو شکر نداریم ولی مردشور این فیتلر شکنو بزنن . خوب لامصب من حذفشم کنم بازم هر موقع بخوام سه سوت گیرم میاد دیگه . قبول داره آسون ترین برنامه ای که گیر آدم میاد فقط فیلتر شکنه ؟ 
[تصویر:  ak6arnkh2l78taigily1.jpg]


53 53 « پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند در حالی که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند » 53 53


«شهید آوینی»


سلام. اقا من یه سوال دارم . من خودم اصلا اهل این روابط دوست دختر دوست پسری نیستم و تا حالا هم با هیچکی نبودم با اینکه تو دانشگاه مورد زیاد بوده. ولی یه مسئله ای هست : اگه ادم یکی رو ببینه و خوشش بیاد به طوری که حتی خوابش رو هم بینه و از این مطمئن شده باشه که این میل، میل جنسی نیست و صرف دوست داشتنه اونوقت تکلیف چیه؟
ایا باید با نفسش مبارزه کنه بگه غلط کردی خوشت اومده با اینکه این دوست داشتن از نوع پاکه؟ یا نه باید مث مرد بره جلو و حرفش رو بزنه ؟ یا هیچکدوم؟
نمیدونم جدیدا چرا اینقدر زیاد هم میبینمش . حتی تو خیابون شده چند بار اتفاقی دیدمش .
یه مورد دیگه هم هست یه غرور هست که نمیذاره بهش بگم . امروز وقتی همدیگه رو تو خیابون دیدیم حتی نگاهش هم نکردم و خودمم دلیلشو نمیدونم غرور بود چی بود ؟
به نظرتون چه کار کنم ؟
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
 دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 
[dir=rtl]سلام داداشderil
من اوضاعم تو رابطه با جنس مخالف خیلی خیلی خیلی خرابه.شهوت عشق رو در من کشته،به کلی رابطه زیبا گند زدم.پس با تو خیلی خیلی فرق دارم.این پست رو گذاشتم فقط به این دلیل که بی تفاوت از مشکل داداشم رد نشم و گرنه توصیه ای ندارم.
فقط و فقط و فقط اگه میتونی مطمئن شو که این حسی که داری آلوده به شهوت نیست.این نکته خیلی مهمه.
راستی یه چیزی دمت گرم که با کسی نبودی.چیزی رو از دست ندادی بخدا.خوش به حالت با این اراده ت[/dir]
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
[dir=rtl]یا من خیلی فعال شدم یا فعالیت بقیه کمه...زیر پست خودم پست میزارم...
کلا خواستم یگم یه مدتیه اصلا به فیلم و عکس پورنو هیچگونه کششی ندارم.خیلی کار مسخره ای میاد به نظر من مشتری این چیزا شدن و البته خیلی کار خطرناکی چون خودارضایی شاید بعد ازدواج از بین بره ولی کسی که به دیدن فیلم و عکس پورنو عادت کرده خیلی کارش سخته.دیدن فیلم و عکس یعنی برقراری ده ها یا صدها رابطه غیر مشروع تو ذهنمون.حتی اگه به برون ریزی هم ختم نشه دیدن این چیزا باز اثر مخرب خودشو رو مغز میزاره.[/dir]
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
سلام
روزتون بخیر

روحیه ی بچه های رهروان چطوره؟ 
من که تووووووووپ...  317

نه خسته داداش همساده... عضو فعال گروه...
در مورد رنجش که گفتی، یه راه که به ذهنم میرسه اینه که بپذیریم همه ی آدما اشتباه می کنن... از جمله خودمون... پس خیلی سخت نگیریم...
بعد هم اینکه بپذیریم خیلی از دلخوری ها از روی عمد نیست... شاید طرف مقابل منظور دیگه ای داشته و من بد فهمیدم... شاید اشتباه طرف مقابل به خاطر بلد نبودنش بوده... شاید فشار اطرافیانش بوده که فلان رفتار بد رو داشته... یا شاید اصلا طرف بیماره!
وقتی طرف مقابل بلد نیست حرف بزنه، من که نباید تاوان بلد نبودن اونو پس بدم

دریل جان در مورد سئوالی که پرسیدی منم نمی دونم
ولی به نظرم این مورد از اون موردهای عشق پاک هست... 42
دوستان راهنمایی کنن لطفا
 
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
[dir=rtl]من که دیگه دوباره رفتم تو ترک 10 روزه . اینبار خودمو به یک دست Pes دعوت کردم که مبادا یک کم از خودم ناراحت شم . اما راجع به اون حرف دوستمون . من هم سن شما نیستم . نمی تونم درک کنم که چه احساسی دارید به هیچ دختری هم تا حالا علاقه مند نشدم ( حتی اگه تیپش خیلی خوب بوده باشه ام ) ضمنا کل چیز هایی که توی عکس ها و فیلم هایی که در گذشته میدیدم هم علاقه مند نشدم تا حالا فقط لذت بوده . بنابراین نمیتونم بفهمم چی میگی ولی اون طوری که ما از معلم دینی مون شنیدم عشق پاک مثل این می مونه : 
یک روز شاگردی رفت نزد استادش تا معنی عشق و ازدواج و شهوت رو بفهمه . استاد برای این که عشق رو براش تعریف کنه گفت برو به یک گندم زار خوشه ای برام بیار که بیشترین  گندم رو داشته باشه . شاگرد رفت ولی دست خالی برگشت استاد که ازش پرسید چرا دست خالی برگشتی شاگرد پاسخ داد : وقتی توی گندم زار راه میرفتم هی با خودم میگفتم که حتما جلوتر بیشتر هم هست برای همین پیدا نکردم . استاد بهش گفت این عشقه . 
شاگرد معنی ازدواج رو پرسید استاد بهش گفت برو به جنگل و بلند ترین درخت رو ببر و بیار . شاگرد رفت اولین درختی که دید رو برید و آورد . استاد ازش وقتی پرسید بلندترینه یا نه شاگرد گفت : نمی دونم اولین درختی که دیدم رو بریدم . 
استاد بهش گفت این ازدواجه .
شاگرد معنای شهوت رو پرسید . استاد پرسید برو از لذیذ ترین غذایی که دوست داری یک لقمه بخور و برگرد . شاگرد رفت شکم خودش رو پر کرد و برگشت . استاد ازش پرسید : یک لقمه خوردی ؟ شاگرد پاسخ داد : متأسفام استاد این غذا به قدری لذیذ بود که نتونستم جلوی خودمو بگیرم .
استاد بهش گفت این شهوته . 

امیدوارم بتونی از این داستانک نسبتا من در آوردی استفاده ای ببری رفیق . [/dir]
[تصویر:  ak6arnkh2l78taigily1.jpg]


53 53 « پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند در حالی که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند » 53 53


«شهید آوینی»


سلام

خداروشکر از روز بیستم اسفند که خ.ا کردم،دیگه از بیست و یکم پاکی روشروع کردم و الآن هم چهارمین روز پاکیم داره تمام میشه و پنجمین روز رو شروع میکنم به خواست خدای بزرگ.
برام دعاکنید.
به امیدپاکی همه ی شیرمردان رهروان پاکی و قدم برداشتن در راه سعادت و زندگی بهتر...
علی یارتون پهلوونا...
[تصویر:  05_blue.png]
سلام به داداشای گلم
ان شا الله که بتونید سال بهتری داشته باشید
سالی بی ترس از آینده
Khansariha (69)
[dir=rtl]محب اصلا خیلی غیرفعال شدی...دوستت ندارم دیگه...
بارک الله علی آقا این دفعه دیگه حواستو  جمع کنی ها وسوسه شدی سریعبی هیچ اتلاف وقتی بیا اینجا و با دوستات درمیون بزار این کار معجزه میکنه...
داداش من میتوانم ممنونم از توصیه جالبت...
راجع به زبان والا من از هر کسی که بگی پرسیدم (منظورم کسایی هست که رشته شون تدریس زبانه)همه و همه گفتن زبان باید در جمع یاد گرفته بشه و بهترین راه کلاس رفتنه.
ولی خوب من خودم با 4000 لغت شروع کردم 6 تا کتابه فایل صوتی هم داره هم دایره لغات بالا میره هم لیسنینگ قوی میشه.هر کلمه رو با یه مثال ساده توضیح داده و عکس هم داره داستاناشم خیلی راحته نویسنده کتاب ادعا کرده این کتابها 90 درصد مکالمات 90 درصد متن های داستانی و روزنامه ها و 80 درصد یک متن آکادمیک رو پوشش میده.من روزی یک درس میخونم و لغات سختش رو تو نرم افزار جی ممورایز مینویسم فایل صوتیشم تو سرویس یا تو راه دانشکده گوش میدم.اگه عادت کنی روزی نزدیک یک ساعت شایدم کمتر وقت بزاری 6 ماهه اینا تموم میشه.(یعنی روزی یک درس با مرور لغات دروس قبل)
و اینکه من فیلم نگاه میکنم داستان میخونم کلا همه جوره دور و برمو با زبان پر کردم.
 [/dir]
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
گفتم فقط وقتی بیکار باشم . میخوام برای خودم اشتغال بسازم . رفتم سه تا گوشی سوخته از رفیقم گرفتم گفتم براش درست میکنم همین اول کاری تو یکیش تر زدم !!! به نظرتون چه خاکی حالا به سر بریزم ؟!!! 13بهش بگم که از وسط به دو قسمت کاملا مساوی تقسیمم میکنه . لامصب هیکلش مثل آرنولد میمونه !!! 
[تصویر:  ak6arnkh2l78taigily1.jpg]


53 53 « پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند در حالی که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند » 53 53


«شهید آوینی»


مخلص همساده عزیز هم هستیم . والا من خیلی میلم اما اساتید هسن مسله ها رو حل و فصل می کنن دیکه من فقط مطالعه می کنم ? راستش. الان تو ی حالی هستم ک خیلی ترجیح می دم نظرامو نگم . راستش هر چی فک می کنم دلیلی برا ترک نمی بینم. ?
به عشق ? داداش ها میام سری میزنم و میرم. هر وقت کمکی از دستم بیاد ک بهش مطمین باشم دریغ نمی کنم مثلاً الان می خواستم به دریل جان تجربه ام رو بگم اما منصرف شدم چون در حدی نیستم با اطمینان کامل حرف بزنم. تجربه های درسی ورزشیم قابل بیان تره
چرا شکلکامو علامت سوال میذاره ☺
[dir=rtl]اول من مخلص نمیخوام خودم مخلص مردمم...
دوم یعنی این مجتبی پایلوت رو اگه ببینم حسابی از خجالتش در میام بقیه رفتن ازش تشکر کردن واسه کانون یه کم دعوا هم نیاز داره اینکه شکلکات نمیاد واسه اینه کلا پوکیده فروم نه نقل قول میشه کرد نه ویرایش...وقتی این طرفا اومد همه باید بریزیم سرش جشن پتو...
سوم اینجا کسی استاد نیست همه با هر سن و تحصیلاتی برادران هم دردیم،هر حرفی هم میزنیم تجربیات شخصی هستش نسخه که واسه هم نمیپیچیم...
چهارم حوصله نداری نظر نده ولی شعری بگو اصلا جکی بنویس راجع به درس و ورزش بگو...
پنجم باز دمت گرم نگفتی سرم شلوغه و کار دارم حوصله ندارم.
نکته جالبی مطرح کردی انگیزه برای ترک
این روزها کلی کار سرم ریخته ولی همش تو کانون ولو شدم میرم سوراخ سمبه ها سرک میکشم.یه قسمتی بود میگفت انگیزه هاتون رو واسه ترک بگین.پاکی بالاهای کانون دلایل مختلفی رو ذکر کرده بودن مثلا:برای خدا،چون بی ارزش میشدم،چون اعتماد به نفسم از دست میرفت،و کلی بیماری های روحی و روانی رو میگفتن از اهداف آفرینش صحبت میکردن که با خودارضایی از بین رفته بود.
اومدم با خودم گفتم خداوکیلی دور از هر گونه شعارزدگی و ترسی دلیل ترکتو بگو:
اول منم گفتم واسه اینکه گوهر وجودمو بشناسم واسه اینکه افسرده نباشم و آدم بهتری باشم و از این قبیل حرفا...بعد دیدم تو این دلایل صداقت نیست من واسه این کارا تو مسیر ترک نیستم هدفها و دلایل قشنگی هستن اما واسه من نه شاید دلیل اصلی یه نفر اینا باشه ولی دلیل اصلی من این نیست...
من داشتم زندگیم رو میباختم...واقعا اگه امکانش وجود داشت واسم شاید ترجیح میدادم مثه یه آدم شرافتمند شهوترانی کنم... ولی ومن داشتم نابود میشدم با شهوت...راهی جز کنار گذاشتنش نداشتم...اعتراف میکنم اگه کوچکترین راهی وجود داشت کنار ترک شاید اونو انتخاب میکردم...ولی هیچ راهی نبود...ماهها خواستم منم مثه بقیه هم سن و سالام خوش بگذرونم و حال کنم با جنس مخالف بودم و همه کار میکردم ولی نشد و نتونستم... زدم به بیخیالی و هر چند روز یکبار میزدم ولی خوب آخرش به عجز رسیدم...من با شهوت یا به چوبه دار میرسم یا به تیمارستان یا به سینه قبرستون...
ششم اینکه داداش شوخی کردما یه بار ناراحت نشی حتی اگه پست هم نزاری وجودت واسه ما دلگرمیه راستی چند وقت پیش یه کلیپ دیدم تو یوتیوب ضد خودارضایی اخرش نوشت محسن ان 72 اینقدر خوشحال شدم که نگو انگار اونم واسه خودش فروم زده واسه ترک..

دیگران برای خوابیدن قصه میگویند اما...

ما قصه خود را میگوییم تا دیگران بیدار شوند
[/dir]
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
سلام دوستان
قدیما خیلی با اراده تر بودم و فعال تر
کانون ب یادم افتاد امشب و پیش خودم گفتم قبل از سال جدید بیامو یک بار دیگه داستان خسته کننده ترکو پیگیری کنم
هیچ وقت دوست نداشتم از چیزی گلایه کنم....
فقط دوست دارم یک بار دیگه به فکر فرو برم و زشتی کارم رو بخاطر بیارم
یک بار دیگه بزرگی خدا رو ب خاطر بیارم
یک بار دیگه مسیر ترک رو هموار کنم
یک بار دیگه سنگینی گناه رو بخاطر بیارم
یک بار دیگه مصداق تیشه به ریشه زدن رو در خودم پیدا کنم...
یا حق...
سلام

آقای اراده عزیز خوش اومدی... صفا آوردی... 317
  حال و احوال چطوره؟ آماده ای واسه یه شروع طوفانی؟
منتظریم بیای بترکونی ها... Khansariha (18)

محب یعنی چی دلیلی برای ترک نمی بینم... میشه یه کم بازش کنی؟ 42
قبلنا انگیزه ات چی بود که الان دیگه نیست؟

و
ای کاش بقیه بچه ها هم قابل بدونن تو دور بعدی مسابقه باشن...
محب... همساده... مجتبی پایلوت... ما می توانیم... رامتین...
باهم بودن مون به همه مون روحیه میده...
دریغش نکنیم از همدیگه... 53258zu2qvp1d9v

نقل قول: گفتم فقط وقتی بیکار باشم . میخوام برای خودم اشتغال بسازم . رفتم سه تا گوشی سوخته از رفیقم گرفتم گفتم براش درست میکنم همین اول کاری تو یکیش تر زدم !!! به نظرتون چه خاکی حالا به سر بریزم ؟!!! [تصویر:  q.gif]بهش بگم که از وسط به دو قسمت کاملا مساوی تقسیمم میکنه . لامصب هیکلش مثل آرنولد میمونه !!! 
داداش به نظر من راستشو بش بگو...
بالاخره دیر یا زود می فهمه...
چه بهتر همین اول کاری ازش عذرخواهی کنی و بهش بگی...

گوشیه که خودش سوخته بود...
پس خیلی خسارت مالی نباید زده باشی... هان؟
راستی بچه ها
تو مسابقه گروهی، هر 3 تا گروه نسیم حیات با اختلاف قابل توجهی از 4 تا گروه ما جلو افتادن... 22

نتایج مون نسبت به نسیم حیات خیلی ضعیف تره...
به نظرتون چی کار میشه کرد یکم قوی تر شیم؟
گروه مون چی لازم داره؟
 
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明


موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان