امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

عاقا تکلیف این دور سوم مسابقات ترک چی شد ؟ Vamonde
اسم گروه چی شد ؟ آیا انتخاب شد یا آیا انتخاب نشد  4
اگه انتخاب نشده که بفرماییم انتخاب بنماییم.
همچنین این پست جهت بالا ماندن تاپیک میباشد !!!!   4
و صرفا برای زیادشدن صفحات میباشد  4
( عین این عقده ای ها )  4
سلااااااااااااااااااااام Khansariha (18)

چقدر حال و هواي اينجا خوبه 317
اومدم يه نفسي تازه كنم و برم! studsmatta
يه نفس عمييييييييييييييييييييييييق
آدم قوت ميگيره Muscular

خدا قوت بچه ها!

برو بچ نيسان سوار كوشن؟ نكنه نيسان و فروخته باشيدا! Khansariha (98)
خداکه فقط متعلق به آدمهای خوب نیست.
خدا،خدای آدمهای خلافکارهم هست؛
فی الواقع؛ خداوند:
اِند لطافت،
اِند بخشش،
اِند بیخیال شدن،
اِند چشم پوشی،
و اِند رفاقت است!



[img=0x0]http://upload7.ir/uploads//e2a72accdf826b5b0dd982e270eacf86fa33222d.jpg[/img]
[تصویر:  128fs318181.gif]مسابقه كنترل نگاه و ذهن128fs318181                                                                                                                                                                   53 قرار عاشقي 53
(1394 ارديبهشت 3، 6:22)نمیدانم نوشته است: سلام بچه ها
خوبید که؟

اول که عجب مباحث سنگین و عمیقی شروع شده!
من کم سر در آوردم.
باید دقیق تر بخونم.
ممنون بچه ها که صحبت می کنید.

دیشب پس از 5 ساعت رو کشتی بودن رسیدم محل کار.
تو کشتی فیلم FURY رو گذاشته بودند.
یه جایی ش، گفتم الان ه که پاکی چشم م بره؛
که خدا رو شکر دوربین فیلم برداری از اتاق کذایی اومد بیرون.
حریم ها شُل شده اند. ملت با هم فیلم های ارجینال ی می بینند که گاهن ممکنه نیاز به سانسور هم داشته بوده.

خیلی خسته بودم.
ساعت دو شب گفتم برم نیم ساعت یه چرت بزنم، سریع برگردم دفتر.
نیم ساعت شد دو ساعت و ....
بله، خیس پا شدم. اَه ه ه
فقط توی لباس کار مجنوب نشده بودم، که شدم!

نظرتون چیه بچه ها،
من بشم "سرپرست احتلام"!
هاها
 Gigglesmile

و یه آمار از وضعیت خودم:
به عبارتی 15 روز چشمی و 22 روز هم کلی پاک م.
شکر خدای

کارزار شروع شد:
تنهایی و اینترنت آزاد

53


اتفاقا داداش منم امروز احوال شما رو داشتم ، بعد از نبرد دیشب.
 تجربه بهم گفته بود که توی روزای این طوری وسوسه امون آدم رو می بره ، اما الان نمی دونم چرا تنم بی حسه . یک قدم هم پیش نگذار که معلوم نیست انتهایش چیست. 
به نام خدا

جلسه سوم مشارکت گروهی رهروران


چه چیز اشتباهی در زمینه رابطه جنسی وجود دارد؟


ما دریافتیم که اگر غیرممکن نباشد،بسیار دشوار و بعید است که آثار جسمی عادتمان انگیزه ای کافی برای ترک  باشد.وقتی میفهمیم که باید ترک کنیم،راه زیادی برای یافتن دلایل آن طی میکنیم.
"من ممکن است بیمار شوم"
"من میدانم که دیر یا زود حتما سرطان میگیرم"
"من اگر نوشیدن الکل را متوقف نکنم دچار سیروز کبدی و ضایعه مغزی خواهم شد"
"اگر این چنین به پرخوری ادامه دهم،دچار حمله قلبی خواهم شد"
به ندرت پیش می آید چنین دلایلی برای توقف عادتهای ناپسندمان کافی باشند.برای اینکه این دلایل فقط با عوامل بیرونی در ارتباطند.کلید اینجاست که ما باید بین رفتار جسمانی و نگرش روحانی که همزمان برای یک فرد روی میدهد،تفاوت قائل شویم.مفرد گرفتار عادت، با نگرش های درونی اش زندگی میکند و همه چیز را نمیبیند.او فقط رفتار فیزیکی خود را میبیند  فکر میکند که بخاطر آن است که احساس گناه مسکند.این واقعا برای او گیج کننده است.از این رو این آشفتگی انگیزه درستی است که بخواهیم هر عادت ناپسندی را متوقف کنیم.بیشتر ما وقتی به فعالیت خود نگاه میکنیم،انگیزه لازم را برای متوقف شدن پیدا نمیکنیم،اما دیدن عواقب روحانی و معنوی،میتواند یه ما در زودتر هوشیار شدن کمک کند.پس ما باید به آن سوی رفتارهای فیزیکی نگاه کنیم تا ببینیم عادت جنسی واقعا چه اثراتی داشته است.در قسمت بعد نگاهی به شهوت می اندازیم چون این مفهوم پلی است بین جنبه جسمانی و روحانی بیماری عادتهای ناپسند جنسی.
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
سلام.اقا من امروز با بابام دعوام شد یعنی جر وبحث کردیم. بعد از چندین بار گیر دادنای بیخود و بی جهت از اون و بیخیال شدن من نسبت به بحث یه دفه از کوره در رفتمو چیزی گفتم که نباید. به نظر من از یه چیز دیگه که میدونم چی هست ناراحته و بعد میاد دق دلش رو اینجوری سر من خالی میکنه. بعد جالبه به من میگه فقط ادعا داری .اخه پدر من رو چه حساب این حرف رو میزنی؟ بعد تازه من حالا خر از عصبانیت یه حرفی زدم چرا اون حرف رو یه چیز بدتر میزاری روش و به مادرم میگی اره پسره بهم اینجوری گفت؟ حالا اگه بگم همه این قضایای مسخره سر چی بوده خندتون میگیره! اخر شب هم که کلا ما رو تخریب شخصیت کرد و بعدش باپسر همسایه (من نمیدونم من و اون چه ربطی بهم داریم ) مقایسه میکنه.حالا خوبه خدا را شکر هزار مرتبه شکر دستم تو جیب خودمه و خیلی وقته ازش پول نگرفتم وگرنه اونم میخاست بزنه تو سرم . مشکله ایشون اینه که الان رو با زمان خودشون مقایسه میکنن. 
اقا خلاصه سرتون درد اوردم موندم چه کار کنم یه جوری رفتار میکنه که انگار وجودم زیادیه تو خونه. والا ما یا دانشگاهیم یا سر کار .من نمیدونم باید چه کار کنم ایشون راضی شن و دست از سر ما ور دارن.
من اومدم به عنوان اولین عضو گروه بی اسم سبزی خودم رو اعلام کنم.

قاصدک این هفته سبز بود..سبزه سبز....

داداش دریل هرچقدر ما به یه شخصی احترام بذاریم به همون نسبت هم اون شخص با احترام برخورد میکنه..(البته استثنا زیاد داره)

پدر که بد بچشو نمیخواد هرچی میگه هرغری که میزنه میخواد بچش راه درست رو پیدا کنه کار درست رو انجام بده..

پس احتام پدر همیشه واجبه ... شما به ایشون احترام بذار.. طبق حرفش عمل کن میبینی که چقدر مهربون شده اون وقت پیش همه ازت تعریف می کنه.

این مقایسه کردنه هم یه چیز عادیه توی پدر و مادرای این دوره .. چرا مقایسه می کنن؟ اگرچه کار بسیار اشتباهیه ولی میخواد از خوبی های طرف بگن به خاطر همین میگن مثلا پسر همسایه فلانه و ....

امیدوارم مشکلت زود حل بشه.. این جنگ پدر و پسر خیلی رایجه ... ولی با محبت همه چیز درست میشه. 1
[تصویر:  147.gif]
[تصویر:  ImamMahdi_mahdiyar_ir_Psd_7.jpg]
[تصویر:  05_blue3.png]
سلام

آرمین از خشم بروسلی هم سبز بود... سبز سبز...  317

گدای زهرا جان...
به سلامتی پس تموم شد خدمت... مبارکت باشه... شیرینیش کو؟  4
می فهمم چی میگی... منم اون 7 ماهی که کانون نبودم، خیلی چیزا عوض شد...
اما دوست دارم پیشمون بمونی... تنهامون نذار داداش...  Khansariha (18)
(راستی مشکل از گوشیت نیست... با گوشی فعلاً امکان پ.پ دادن نیست... درست میشه ان شالله...)

داداش رضای گل
اسم گروه ما شد خشم بروسلی...
یکم خشنه... با روحیاتت سازگار هست؟  4

آقا این داداش قاصدک بنده خدا هی داره میگه اسم گروه اسم گروه...
چرا هم گروهی هاش کمک نمی کنن؟
اسم ها اینا بود:

نقل قول: 1. قاصدک: شیران ژیان [تصویر:  e.gif] 
2. سورد: (برادران) دالتون ها [تصویر:  gun.gif] 

داداش دریل
پدرا همشون غر میزنن... خودتو اذیت نکن... 42
ببین خواسته هاشون چیه... اگه منطقیه خب انجام بده...
اگه منطقی نیست... به جای از کوره در رفتن، براشون با لحن ملایم توضیح بده... شاید قبول کردن...
اگه هم قبول نکردن، نباید خودتو آزار بدی... تو وظیفه ی پسریت رو انجام دادی...  Khansariha (18)

بین ما و پدر مادرامون یه تفاوت نسلی وجود داره...
همه شون خیر و صلاح مون رو می خوان... فقط گاهی تو پیدا کردن مصداق این خیر و صلاح اشتباه می کنن...
بهشون حق بده...  53258zu2qvp1d9v

 
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام به همگی  303
اگه بخوام میانگین بگیرم، من تو این چهار پنج سالی که گرفتارم هفته ای یه بار خود ارضایی میکردم و این روند همین طور ادامه داشت تا فکر کنم آبان سال پیش که تونستم 24 26 روزی رو پاک بمونم. ولی بازم لغزش داشتم و برگشتم به حالت قبل.
من همیشه آخر هفته ها خودارضایی میکردم. فقط و فقط و فقط برای اینکه بیکارم.
حالا من برای رفع بیکاری چیکار کردم. چهارشنبه ها میشینم درس و مشق هامو مینویسم رو تخته تا با اونا مشغول بشم.
پنج شنبه ها بعد از اینکه درس هامو بخونم میرم بیرون. پنج شنبه ها که مشکلی نیست.
اما همه چی از صبح جمعه شروع میشه.
دیشب غذا برنج با شامی بود. خب غذا کم خوردم. ولی یخورده دیر خوابیدم. ساعتای 12 و نیم خوابیدم.
من همیشه آخر هفته ها ساعتو واسه 7 کوک میکنم. امروز صبح ساعت زنگ خورد ولی این ندای شیطون گفت خسته ای بگیر بخواب. واقعا خسته بودم. گرفتم خوابیدم.
وقتی بیدار شدم وسوسه ها شروع شد و بدبختانه شکست خوردم. همیشه بیشتر از چندثانیه طول نمیکشه ولی ... . و بدترین کاری هم که کردم این بود که شب نصف لیوان آب خوردم.
میدونید وقتی دستشویی دارید صبح ها وسوسه خیلی میشه ایندفعه هم همین اتفاق افتاد.
یه زمانی شبی 6 لیوان آب میخوردم. اما الان واسه حفظ پاکیم شبا فقط واسه اینکه خوابم ببره آب میخورم تازه بعد از نوشیدن اون نصفه لیوان دوبار میرم دستشویی.

سه ساله دارم روی خودم کار میکنم، تنها مشکل من آخر هفته هاست و بدترین مواقع هم شب قبل از خواب و صبح جمعه هست.
من دیروز عصر پیاده روی هم کردم واسه دفع انرژی.

من نیاز به کمک دارم، ممنون میشم راهنماییم کنین  Khansariha (18) 

راستی این هفته رو قرمز اعلام میکنم. دوره ی قبل هم همین جوری شد. کم کم دارم احساس میکنم نباید تو این دوره ها شرکت کنم. 1276746pa51mbeg8j
رضا جان حست اصلا حس درستی نیست...
هنوز دو هفته ی دیگه مونده... هفته های بعد بهتر تلاش می کنی و بهتر نتیجه می گیری...
قرار نیست که هفته های بعد هم قرمز باشی... قراره؟ 

وسوسه های قبل از خواب و بعد از خواب، وسوسه های سختیه... قشنگ می فهمت چی میگی...
ولی می تونی از پسش بربیای.... مطمئنم می تونی...  128fs318181

کاری که خودم می کنم اینه... به محض اینکه دیدم داره وسوسه میاد سراغم، از جام پامیشم... نمیذازم تو موقعیت بمونم...
لحظه ای هم فکر نمیکنم به انجامش...
نیم ساعت یک ساعت کمتر خوابیدن ارزش پاکی رو داره... 1

قدرت مبارزه ی ما تو خواب برمیگرده به ضمیر ناخودآگاه مون... 
باید یه جایی دلمونو بند کنیم... اون قدری که حتا ضمیر ناخودآگاه مون سمت خ.ا نره...
یکی مسابقه دل بستگیشه... یکی خدا... یکی خوب بودن حال خودش...  53258zu2qvp1d9v

راستی...
قرار بود متن تقویت باورهامون رو بنویسیم...
کی نوشت؟  53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

به نام خدا
سلام به همه همساده هستم یک دوست بهبودی
راجع به مطلبی که گذاشتم.راستش من از اولی که خودارضایی رو شروع کردم میدونستم که این کار گناهه.نمیدونم تا الان کتاب گناهان کبیره رو خوندین یا نه من قبل از شروع کردن به خودارضایی این کتاب رو خوندم راستش صادقانه بگم قسمت زنا وشرابشو  رو میخوندم واسم جالب بود یه خرده تحریکم میشدم با خوندن اون داستانا...قسمت استمناشو که خوندم وای بدترین چیزا و عواقبی که واسه یه کار میشه ذکر کرد رو نوشته بود تیمارستان و اعدام و خلی آیه و حدیث که این کار رو کنی چه عواقبی در انتظارته...ولی خوب من اصلا نمیفهمیدم استمنا یعنی چی....
خوب من اینا تو ذهنم حک شد ولی باعث جلوگیری از خودارضایی در من نشد.من وارد این راه شدم.و اون کتاب فقط درد منو بعد هر خودارضایی بیشتر کرد.من فکر کنم با خوندن اون کتاب دوران ماه عسلم با شهوت خیلی زودتر از بقیه به پایان رسید و دردهام بیشتر شد.
خوب کتاب عالیه الان که میخونمش واقعا ما هم اینو میگیم:یا متوقف شو یا به تیمارستان و قبرستان ختم میشه کارت...

ولی بعد سالها گرفتار بودن چیزایه جدیدی راجع به شهوت یاد گرفتم که تو اون کتاب نبود:
رعشه دست و وزوز گوش و کور شدن و خون بیرون اومدن از آلت و خیلی بدبختی دیگه حتی اگه هم درست باشه(که البته تجربیات متفاوته و گزارشهای دوستان هم درد ما راجع به عوارض جسمی و ما هنوز به هیچ قاطعیتی نرسیدیم راجع به عوارض جسمی) واسه متوقف کردن من کافی نبود.اصلا من این اواخر این کار رو انجام میدادم که ازخودم انتقام بگیرم عوارض جسمانی واسم مهم نبود.
من فهمیدم خ.ا حجابی شده بین من و نیروی برترم و بین من و فطرتم.دیدم من هر چی هم موفقیت درسی و اجتماعی و مالی کسب کنم باز درونم یه ایراد بزرگ داره.من آرامش ندارم و نخواهم داشت تا زمانی که بنده شهوتم حتی اگه موفقترین آدم دنیا بشم.
من فهمیدم نباید شهوت رو سرکوب کرد بلکه باید از تغذیه کردن اون دست کشید.
من فهمیدم اگه این همه آیه و حدیت داریم به ضد اینکار از سر دلسوزی هستش.خدا و اماما تنها کسایی هستن که درد ما که گرفتاریم رو میفهمیم هیشکی تو این دنیا جز ما و خدا و ائمه درد ما رو نمیکشه.اونا از همه بیشتر دلشون واسه ما میسوزه.ما رو از همه بیشتر دوست دارن چون میفهمن که ما عاجزیم داریم درد میکشیم و لذتی دیگه نیست تو شهوترانی.اونا میدونن ما داریم عذاب میشکیم و وقتی میبینن که داریم دست و پا میزنیم خودمونو نجات بدیم امکان نداره از من بدشون بیاد.
 من فهمیدم من اگه ازدواج نکردم و به این نیاز جنسی پاسخ ندادم هیچ دلیلی برای اینکه مجاز به خ.ا هستم نیست.شاید بدون آب و غذا نشه زندگی کرد ولی  بدون رابطه جنسی  زندگی کرد.
من فهمیدم خودارضایی بعد روحانی زندگی منو نابود کرده آرامش منو گرفته.
ممنونم که شما رو دارم ممنونم که خدا رو دارم ممنونم که میخوام هوشیار بشم تا به فطرتم برگردم.
مرسی که به حرفام گوش دادین.
راستی داداشایه گروه خشم بروسلی
تبریک میگم که سبز بودین
من و داداش رضا این هفته قرمز بودیم
ایشالا هفته بعد جبران میکنیم.53
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
(1394 ارديبهشت 4، 10:48)reza.d نوشته است: سلام به همگی  303
اگه بخوام میانگین بگیرم، من تو این چهار پنج سالی که گرفتارم هفته ای یه بار خود ارضایی میکردم و این روند همین طور ادامه داشت تا فکر کنم آبان سال پیش که تونستم 24 26 روزی رو پاک بمونم. ولی بازم لغزش داشتم و برگشتم به حالت قبل.
من همیشه آخر هفته ها خودارضایی میکردم. فقط و فقط و فقط برای اینکه بیکارم.
حالا من برای رفع بیکاری چیکار کردم. چهارشنبه ها میشینم درس و مشق هامو مینویسم رو تخته تا با اونا مشغول بشم.
پنج شنبه ها بعد از اینکه درس هامو بخونم میرم بیرون. پنج شنبه ها که مشکلی نیست.
اما همه چی از صبح جمعه شروع میشه.
دیشب غذا برنج با شامی بود. خب غذا کم خوردم. ولی یخورده دیر خوابیدم. ساعتای 12 و نیم خوابیدم.
من همیشه آخر هفته ها ساعتو واسه 7 کوک میکنم. امروز صبح ساعت زنگ خورد ولی این ندای شیطون گفت خسته ای بگیر بخواب. واقعا خسته بودم. گرفتم خوابیدم.
وقتی بیدار شدم وسوسه ها شروع شد و بدبختانه شکست خوردم. همیشه بیشتر از چندثانیه طول نمیکشه ولی ... . و بدترین کاری هم که کردم این بود که شب نصف لیوان آب خوردم.
میدونید وقتی دستشویی دارید صبح ها وسوسه خیلی میشه ایندفعه هم همین اتفاق افتاد.
یه زمانی شبی 6 لیوان آب میخوردم. اما الان واسه حفظ پاکیم شبا فقط واسه اینکه خوابم ببره آب میخورم تازه بعد از نوشیدن اون نصفه لیوان دوبار میرم دستشویی.

سه ساله دارم روی خودم کار میکنم، تنها مشکل من آخر هفته هاست و بدترین مواقع هم شب قبل از خواب و صبح جمعه هست.
من دیروز عصر پیاده روی هم کردم واسه دفع انرژی.

من نیاز به کمک دارم، ممنون میشم راهنماییم کنین  Khansariha (18) 

راستی این هفته رو قرمز اعلام میکنم. دوره ی قبل هم همین جوری شد. کم کم دارم احساس میکنم نباید تو این دوره ها شرکت کنم. 1276746pa51mbeg8j

سلام به همگی و سلام مخصوص به شما رضا جان 
در در جه ی اول میخواستم به هت بگم که آفرین به تو ..چرا که تو الان داری رو خودت کار میکنی...ببین کلا که ما ها به این مشکل دچار نشدیم 24 ساعت * هفت شبانه روز ، بعضی موقع ها این بلا سرمون می آد و نکته ی که هست اینه که تو الان کار درست رو کردی ..الان گلوگاه ها رو شناسایی کردی و شاید باورت نشه ولی مهمترین قسمت کار شناسایی bottleneck  ها یا گلوگاه ها هستند ، ما اگه این جا ها رو جلوش رو بگیریم خیلی کار برزگی کردیم ...
اما در مورد مشکلت..به نظرم یه چیز جدید پیدا کن و با اون برو جلو ..مثلا بگو من از  تولد امام علی (ع) به اون ور خ . ا نمیکنم ..و حتی طرفش هم نمی رم ..این جا چی برات مهمه ؟ اون قول معنوی که به خودت دادی ..و توی اون تایم تا میتونی برای خودت کار بتراش..کاااااار بتراش ها ..به نظر من کارتون نگاه کن ، کلاه قرمزی نگاه کن ، بازی کامپیوتری کن ، یه کاری کن که هم لذت بده مثل بازی کردن ، و هم ذهنت رو به خودت مشغول کنه ..اصلا این بشه برنامه ی صبح جمعه هات ....یا مثلا فیلم که نگاه میکنی ..وسطش میری دشویی و تو فکر فیلمی و سریع میخوای بیایی بیرون ..البته ذکر این نکته ضروری هستش که فیلمی رو نیگاه کن که هم دوست داشته باشی و هم  زیاد صحنه نداشته باشه ...(به خاطر نداشتن صحنه هست که من گفتم اولش کارتون ببین یا کلاه قرمزی )


خدا حواسش هست که تو حواست به گلوگاه هات هست و مطمئن باش مطمئن باش که کمکت میکنه تو اون تایم ها ..در پناه حق باشی و خیلی دوست داریم ما همه مون ....  53


یا علی مدد 


پی نوشت : من شکر خدا پاکیم ادامه داره رفقا ..دیشب نزدیک بود بلغزه پام ولی شکر خدا چیزی نشد . 
سلام 
عاشق سبز از گروه خشم بروسلی  4fvfcja

داداش رضا د این موضوع گلوگاه ها مهم هستند ، اما بستن تمام گلوگا ها ممکن نیست ، منظورم اینه که آدم بیمه نمی شه. می دونی شما کی بیمه می شی؟ زمانی که اگر وسوسه هم بشی ، اون کار رو انجام ندی. به نظر من دنبال این موضوع باش. البته بستن گلوگاه ها هم مهمه.
داداش یکی از راه ها اینه که شما برای خودت یه دلبستگی ایجاد کنی و هر موقع وسوسه شدی بری سراغ اون کار. شما خودت ماشاالله کوله باری از تجربه داری ، اگر به تجربه ی سه ساله ات عمل کنی ، مطمئن باش می تونی ترک کنی. 
ان شاء الله که هفته ی دیگه سبز سبز سبز خواهی بود.  317
ممنون از همه ی دوستان  Khansariha (57)
واقعا ازتون سپاسگذارم خیلی کمکم کردید.
آرمین جان، سام دی سون و عاشق فاطمه زهرا سپاسگذارم.  53
داداش همساده خیلی ممنون بابت راهنمایی و کمکت، چشم الان مینویسم. اجرت با آقا امام زمان (عج) Khansariha (8) راستی بازم که پ.پ بسته است ؟!

خداوندا؛
در این سال های اخیر برای ترک خیلی تلاش کردم. اما نتوانستم ...
از زمانیکه با کانون آشنا شده ام برای ترک مصمم شدم اما نتوانستم ...
ولی
این بار ترک تنها هدف من نیست، پاکی تنها هدفم نیست،

هوشیاری هدف من است، پاک زیستن هدف من است.


میدانم اگر در این راه به اعتیادم اقرار نکنم
اگر دست کمک بسوی تو و دوستان بهبودی ام دراز نکنم
اگر از یاد تو غافل شوم
هرگز هوشیار نخواهم شد.


پس
در این راه کمکم کن، من در این راه مصمم هستم و هر قدمی برای هوشیاری و پاک زیستن برمیدارم.







خداوندا؛

آرامشی عطا فرما، تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم

شهامتی که تغییر دهم آنچه را که میتوانم

و بینشی که تفاوت این دو را بدانم

آمین  53
دریل این هفته رو هم سبز اعلام میکنم. خدا را شکر الان 10 هفته سبز پشت سر هم دارم.
سلام خدمت داداش عزیززز
خوبین
خیلی مخلصیم
سلامت باشین همیشه

محکم ، پایدار با ارامش
 از زندگی لذت ببرین 
و با لبخند رو به خودتون هدیه بدین 1
 زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده


 هر روز یه قدم

 هر چند کوچک

 به سمت آرزو هات بردار ...



موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان