راسش اجی من یه اشتباهی ۳ سال پیش کردم و وارد یه رابطه شدم. واقعا میگم یه رابطه چرته عشقی نبود. به هر وابستگی اما به قصد ازد.حالا خانواده ها اجازه نمیدن.منم اولش گفتم حرف خانواده و پا رو دلم گذاشتم و مجبور کردمش بره دنبال زندگیش اما خیلی دارم اذیت میشم.امروز میگه نامزدیشا بهم میزنه و میاد.منم تو دلما کاری به خانواده ها نذاشته باشیم.بدون اجازه شون انجام بدیم من احساسی نیسم اجی اما خیلی آشفته و داغونم نمیدونم چیکا کنم.اما میدونم اون دخترم این وسط خوشبخت نشده
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش
خواهی دید که ان لحظه هرگز نخواهد رسید . . . پا میشم تا ثابت کنم منم اراده محکمی دارم