1396 تير 3، 21:18
ویرایش شده
(1396 تير 3، 22:15)دریا جون نوشته است: آره آبحی کاش یکی محکم بزنتم.
خیلی بد مریض شدم.از نظر جسمی .میترسم خیلی
(1396 تير 4، 22:14)دریا جون نوشته است: آره اجی شقایق حرفتا قبول دارم میترسم تکرار کنم ترسم فقط اینه.اما باید خودما کنترل کنمممممم
آجی خورشید فقط ترسم دنباله دار شدنشه البته من خیلی گسترده نبوددددد اما خب
(1396 تير 5، 9:32)smwarrior نوشته است: دریا تو چرا باید بترسی؟
مگه دست خودت نیس؟
مگه نمیتونی کنترل کنی رابطه اتو؟
جوری میگی میترسم اینجوری شه انگار یه نفر دیگه می خواد اینکارو انجام بده
خودتی و خودت و اگه تو دلت مطمعن باشی هیچ سودی نداره بلکه ضررم داره به راحتی نه میگی
(1396 تير 5، 15:07)دختر خورشید نوشته است:(1396 تير 4، 22:14)دریا جون نوشته است: آره اجی شقایق حرفتا قبول دارم میترسم تکرار کنم ترسم فقط اینه.اما باید خودما کنترل کنمممممم
آجی خورشید فقط ترسم دنباله دار شدنشه البته من خیلی گسترده نبوددددد اما خب
دریا بازم میگم اشتباه منو نکن
این ترس طبیعیه ، تو وجود منم هست ، اگه میخوای موفق بشی نیاز به یه پشتیبان داری ، یکی که مثل مادر يا خواهر مراقبت باشه
كاش منم غرورمو زير پام گذاشته بودم با یه بزرگتر عاقل مشورت میکردم
ارسال شده از HTC_D626phs با استفاده از kanoon