آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

**مهرخدا** · 1398 ارديبهشت 7، 16:00

امروز از اون روزاییه که درد امونمو بریده
از شدت درد گریه ام گرفته مث حیونای زخمی ناله میکنم و میخوام خودمو قوی نشون بدم رفتم زیر پتو و پتومو گاز میگیرم
چند جای دستمم زخمی کردم تا شاید درد و سوزش اونحا درد قسمتهای دیگه رو حواسمو بهشون پرت کنه
سردرد، بدن درد سرگیجه عدم تعادل و.....

**شادن** · 1398 ارديبهشت 7، 21:19

عزیزم مهربانوجان ببخش دیر سر زدم حالت چطوره؟ بهتر شدی؟

**مهرخدا** · 1398 ارديبهشت 8، 4:56

بهتر که نشدم همچنان این درد و حالات ادامه داره
با تمام قوام دارم تحمل میکنم تا بگذره تایمش
اما هر دقیقه اش انگار یک ساعت یا بیشتره
دیشب دو سه ساعت بیشتر نتونستم بخوابم
نگران نباشید این روزام می‌گذره فقط نمیدونم منم باهاش میگذرم یا میمونم

**شادن** · 1398 ارديبهشت 12، 9:29

عزیزم چقد ناراحتم برای حالت
از خدا میخوام کمکت کنه تو این روزای دردناک Shy

**مهرخدا** · 1398 ارديبهشت 12، 21:42

ناراحت نباش خدابزرگه
لاحول ولا قوه الا بالله

**لئا** · 1398 ارديبهشت 21، 0:24

سلام دخترا حالتون خوبه؟

نماز و روزه هاتون قبول
بچه ها من مشکلم تو ترک کنترل ذهن هست اونم تقریبا 10 روز یه هفته مونده به پریودم ناخودآگاه افکارم میریزه به هم
همش سعی میکنم خودمو مشغول نگه دارم ولی بازم ...

لطفا اگه راهکاری دارید به منم بگید.
به طرز فجیعی خوابم می اومد همین که رفتم رو تخت اصلا یه وضعی شد من نمی خوام بشکنم 809197ps94ijjhwg

**شادن** · 1398 ارديبهشت 21، 8:53

لئاجان منم دم دمای پریود و ی هفته بعدش کلا تو ی فازیم که با دیدن ی گربه هم حالم خراب میشه

از وقتی عضو اس ای شدم ی سری کتاب و کانالای مفید رو بهم معرفی کردم و میخونم
تو یکیش ی مطلبی دیدم که ی جورایی خیلی برام تکان دهنده بود میگفت خ ا این نیس ک با خودت ور بری و برون ریزی داشته باشی حتی اون تخیلات عاشقانه ای که تو ذهنتم انجام میدی خ ا هس حتی اگه به برون ریزی ختم نشه
منم نقطه ضعف اصلیم ذهنمه..از پرش افکار استفاده میکنم یعنی وقتی ذهنم میره سمت این چیزا سریع ذهنمو منتقل میکنم به موضوعات دیگه مثلا یاد مرگ ناگهانی یا اینکه این لغزش چقد منو عقب میندازه و خلاصه چقد حال بد میاره همراه خودش

**formica** · 1398 ارديبهشت 21، 8:57

سلام
یادش بخیر گروهمون Hanghead

خاله نمیشه به ما هم معرفی کنی کتابارو؟

**Queen** · 1398 ارديبهشت 21، 9:09

سلام

منم کنترل ذهن برام خیلی سخته Hanghead

نقل قول: تو یکیش ی مطلبی دیدم که ی جورایی خیلی برام تکان دهنده بود میگفت خ ا این نیس ک با خودت ور بری و برون ریزی داشته باشی حتی اون تخیلات عاشقانه ای که تو ذهنتم انجام میدی خ ا هس حتی اگه به برون ریزی ختم نشه

**شادن** · 1398 ارديبهشت 21، 9:41

سلااام شقایق جونم
خوبی عزیزم؟ نیستیاااا
شب میام مفصل میگم براتون

**مهرخدا** · 1398 ارديبهشت 21، 18:14

سلام دخملا
یه کار گروهی راه بندازیم بتونیم چهارتا چیز ازش یاد بگیریم
و بتونیم تو همین تاپیک انجامش بدیم و دل پسرا بسوزه
فکر کنید بهش چه کار گروهی بهمون کمک میکنه
کار کوچیکی هم باشه در حد اینکه روزی 5 -10 دقیقه وقتمونو بگیره هم کفایت میکنه تا بهش عادت کنیم و به مرور تایمش بیشتر کنیم
یا فعالیت بیشتری انجام بدیم
نظرتون چیه؟

**formica** · 1398 ارديبهشت 21، 18:18

قبلا بچه ها بافتنی میکردن باهم
یه مدتم میرفتن فتوشاپ یاد میگرفتن
ولی میشه کتاب خوند گروهی
روزی ۱۰مین مثلا دو صفحه

**مهرخدا** · 1398 ارديبهشت 21، 18:24

اره یادمه قبلا
کتاب رو که میشه بریم تو مکتبخونه تعدادمون اونجا بیشتر میشه
خودمم ایده ایی ندارم در مورد کارش
ولی دوست دارم یه اخرش یه جوری نتیجه بخش باشه برای همه امون و کمک بشه
مثلا اگر همین دو صفحه رو میخونیم همه امون یک کتاب رو بخونیم و صفحات مشخص تا بتونیم در موردش با هم حرف یزنیم و به یه نتیجه خوب برسیم و نکته ایی رو یاد بگیریم

خو.....
دلم میخواد اینجام مثل رهروان همیشه بالا باشه Hanghead

**formica** · 1398 ارديبهشت 21، 19:04

چرا خوب اینجا درمورد کتابه حرف میزنیم
ولی تو مکتبخونه اعلام میکنیم
اره منم منظورم این بود ک یه کتاب مشترک بخونیم
بنطرم جون نظرات متفاوته بیشتر کتابه رو درک میکنیم

..مهرخدا تو هم اسمتو عوض کردی؟من چرا یادم نمیاد تو رو
اره راس میگی برا منم همیشه سوال بوده چرا نسیم فعالیتش کمتره
اون موقع ک فعال بودم و تو مسابقه های گروهی بودم باز نسیمیا کمتر بودن متاسفانه
الان مسابقات گروهی چی شدن؟
یکی از مشکلات مسابقه طولانی شدن زمانش بود مثلا کسی عقب میموند باید یه ماهو نیم صبر میکرد ک اکثرا هم صبر نمیکردن

**مهرخدا** · 1398 ارديبهشت 21، 19:16

خنده یا شادبانو کدومشو یادته؟