امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 4.29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

رای گیری به نتیجه ای نرسید
فکر کنم برای همین اصلا برگزار نشد

می خواید الان رای گیری کنین

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
من یه پیشنهاد دارم
به نظرم هرکسی می تونه هر کار هنری که دوست داره انتخاب کنه و همون رو انجام بده
هرچیزی می تونه باشه حتی خیلی ساده و ابتدایی از کاردستی گرفته تا خیاطی و نقاشی و بافتنی و ....
بعد هم می تونه اینجا بیاد اعلام کنه که چیکار کرده
فکر کنم این شکلی برای همه راحت تر باشه و هر کسی با توجه به علاقه اش انتخاب می کنه
حتی می تونیم درمورد کاری هم که می کنیم اینجا از هم نظر هم بخوایم یا کمک بگیریم
مثلا من می خوام از این گیر مرواریدی ها برای خواهر زادم درست کنم

نظرتون؟
 سپاس شده توسط
من کلا علاقه ای ب دوخت و دوز ندارم تما خب دلم میخواد بافندگی یاد بگیرم ولی اونم فکر نمیکنم برسم بهش...چون کارام زیاده و تصمیم بر مطالعه و باشگاه و ی کار دیگه دارم.
خلاصه اقا هرکی هرچ یاد گرفت منم میام ی گوشه ش و میبینم..ولی بافندگی عالیه...چون مامان من همش در حال بافندگیه دیدم و خیلی کار قشنگیه..
منم ی مورد یادگیری ترکی دیده بودم...ترکی خوومون یا ترکی استانبولی مد نظره؟ من خب بلدم اگر کسی خواست در خدمتم.
من خودم کلاس زبان میخوام برم..
یعنی کلا چنتا اولویت دارم:باشگاه..زبان..رانندگی...مطالعه ی چند تا کتاب...دوستان کتابی هست معرفب کنرن برا خوندن؟؟فلسفی و زیاد متنش ادبی نباشه....رمان یا انگیزشی باشه و خیلی خوندنی باشه دیگه همین...
مثلا الان شروع ب چشمهایش بزرگ علوی کردم...
 سپاس شده توسط
خبببببب نوبتي هم باشه نوبت رضوانه خانمه كه بشينه رو صندلي داغ
بيا ببينم كوشي شمااااا1
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
(1398 مرداد 22، 11:25)شادن نوشته است: خبببببب نوبتي هم باشه نوبت رضوانه خانمه كه بشينه رو صندلي داغ
بيا ببينم كوشي شمااااا1

مهری جواب سوال های من و نداده ک ...
 سپاس شده توسط
جزغاله شده رفته کمی خنک بشه Gigglesmile
 سپاس شده توسط
آتریساجون من چشمهایش رو اول تابستون خوندم کتاب خوبیه نثرش رو دوس داشتم به ابتذال آلوده نشده بود 
من سبک رمانهای دهه سی چهل رو خیلی میپسندم
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
بچه ها بیاین من به کمک نیاز دارم

من ی مورد ازدواجی دارم که خودش اتفاقی منو دیده بود و بعد اومدن خاستگاری پسر خوبیه با شرایطی عادی و معمولی مثه بقیه جوونا

کارمنده اهل نماز روزه اس محجوبه ولی بی اعتمادبنفسه و میگه سخت کسی به دلم میشینه ولی همون روز که شما رو دیدم خیلی دلنشین بودین برام 
 
ادم سالمیه ولی بچه ها من هیچ حسی بهش ندارم یعنی تصور اینکه با این آدم رابطه نزدیک داشته باشم حااااااااااااااالمو بد میکنه از نظر خونوادگی و فرهنگی هم تفاوت داشتیم

امروز به خونوادش جواب رد دادیم ولی طوری نگفتیم که این بنده خدا غرورش بشکنه من گفتم بهشون که شرایط با شما جور نیس

از عصر ی بند پیام داره میده که بگید مشکل کجاست من درستش میکنم حلش میکنم 

راستش تاحالا بین خاستگارام نبوده کسی که اینطوری اصرار داشته باشه خوشم اومده اینطوریه میدونم این ناشی از مشکل شخصیتی خودمه که متاسفانه خودکم بینی دارم

حالا موندم میگم نکنه من دارم سختگیری میکنم و بعدها به دلم بشینه نکنه اصلا این مورد چیز بدی نباشه و من دارم سخت میگیرم
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
کاش بیاید سر بزنید بچه ها...
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
خواهرم همیشه می گه هیچ وقت واسه جواب رد دادن دیر نمی شه


من خودم نمی دونم جواب سوالت چیه
ولی نصیحت خواهرم رو گوش کن

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
دلم میخواد زودتند سریع رد کنم بره میترسم بگم دوسه جلسه بیاد بعد هم خونواده خودم هم اونا حمل بر جواب مثبت کنن

اینقدی که خونواده من هول شوهر دادن منن که عصبیم میکنن
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
شادن جان عزیزم برای من هم به شخصه دلنشینی فاکتور مهمیه Hanghead
دقیقا مشابه همین برای منم پیش اومده هرچند منم تهش جواب رد دادم
اما یکم بیشتر فکر کن
اگه طرف کیس مناسبیه و ازنظر شرایط دیگه اوکیه و ارزشش رو داره یه فرصت اول به خودت و بعد به اون شخص برای آشنایی بیشتز بده
 سپاس شده توسط
اینقد چیپ بازی درآورده که حاالمو داره بهم میزنه ی بند داره پیام میده 
عشق احساس قشنگیه
من از فکرتون بیرون نمیام
زندگیمو میدم براتون 22
با ی بار حرف زدن اخه؟!

اخه تعارف نداریم کح من ادم خاصی هم نیستم نه زیبایی خیره کننده ای دارم نه شرایط فوق العاده ای اینکه اینطوری ابراز احساس میکنه و میگه اهل محرم نامحرمم هس برام خوشایند نیس 

اینقدر حاااالمو بد کرده که دیگه مطمئن شدم بدردمن بخور نیست تصور اینکه این منو ببوسه حالمو وحشتناک بد میکنه منتهی فقط بخاطر اینکه بعدها نگم چرا دقیق بررسی نکردم باز حرف میزنم باهاش فقط ی جلسه دیگه

هررچند تجربه بهم نشون داده برداشت جلسه اولم برداشت درستیه

ممنونم میتی و کویین جان
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
این طور که الان توصیف کردی به نظر نرمال نیست  22
 سپاس شده توسط
سلام.من خب از همه بچه ترم اینجا و تجربه م کمتره اما شادن بانو...با پست اولت میخواستم بگم بیشترروش فکر کن ولی الان ک پست آخرتو دیدم نظرم برگشت...حس نداشتن ی جریان جداست ...حال ب هم خوری ی جریان دیگه ست.
و اینکه اون طرف خیلی ناشیه ک با ی بار دیدن شما عاشق شده و این چنین پیام میده..
خونتون و هم بیخیال باش...تو خونه ی ماهم این موضوع هستش دیگه کلیشه ای شده این نگرانی خانواده..
خودت بهتر از هرکس میدونی ک چیکار کنی.
برات دعا میکنم ک همه چ انشالله برات خوب پیش بره عزیز جان 63
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 8 مهمان